« این سخن خواجه نصیرطوسی در وصف عبارات مرحوم بو علی ( ابن سینا ) است . او در مقامات العارفین اشارات در مورد عارف می گوید : حشٌ بشٌ بسّامٌ وَ هُوَ شُجاع وَ کَیفَ لا وَ هُوَ بِمُعزلِ عَنْ تَقیَّهِ المَوت. عارف از موت تقیّه ای ندارد. خصوصیّت بارز امام (ره) این بود که از مرگ نمی ترسید؛ چون مرگ ارادی را تجربه کرده بود. وقتی مرگ ارادی را تجربه کرده بود، وقتی که ترس از مرگ نباشد، انسان چیزی کم نمی آورد و بقیه مسائل برای او حلّ است. از این رو در مورد تبعیدشان بعد از واقعه #۱۵_خرداد می فرمودند: این ها می ترسیدند، من نمی ترسیدم. هم چنین در واقعه ۲۵ شوال که عوامل رژیم پهلوی بعضی از طلاب را مجروح کردند و بعضی را به شهادت رساندند و بسیاری از آقایان ترسیدند و گفتند: وقت تقیّه است و ساکت شدند، اعلامیه امام در فردای آن روز که در آن خطاب به رژیم فرمودند: شما روی مُغول را سفید کردید! کسی که از مرگ نترسد ، چنین آثاری دارد : اَلْعارِفُ شُجاعٌ کَیفَ لا وَ هُوَ بِمُعزِلٍ عَنْ تَقیَّهِ المَوت. و کسی از مرگ طبیعی نمی ترسد، که بالاتر اش را تجربه کرده باشد، و آن مرگ ارادی است. انسان وقتی امیال اش را اِماته کند، متحرّک بِالهَواء نباشد، متحرّک بِالهَوس نباشد، متحرّک بِالمِیل نباشد، بلکه متحرّک بِالولایه باشد، از مرگ هراسی ندارد. وقتی که از مرگ هراسی نداشت، چنین می شود.بنده در همان بحبوحه قیام ایشان رفتم خدمت یکی از مراجع که از اساتید من هم بودند. دیدم بحار مرحوم علامه مجلسی را باز کرده اند و مشغول مطالعه بحث #تقیّه هستند.او گرچه ممکن بود بحثی از جهاد و مبارزه و فداکاری مطرح کند، ولی حرف جهاد را می زد و فکر تقیّه در ذهنش بود. امّا امام حرف جهاد را می زد، فکر جهاد را می کرد، و قلبش برای جهاد می تپید. ( همایش «اندیشه های اخلاقی و عرفانی امام خمینی(ره) ۱۳۸۲؛ همراه با دخل و تصرف )
وسعتی که امام رحمه الله علیه دارد ، اگر کسی توانست که با او متحد شود از اینرو می تواند از وسعت او برخوردار شود و هماهنگ با او بیندیشد و رفتار بکند . وسعت افقی که امام رحمه الله علیه در نسبت به انقلاب اسلامی دارد در فرمایش ایشان روشن است . می فرماید :
مسوولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت - ارواحنا فداه - است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. مسایل اقتصادی و مادی اگر لحظه ای مسوولین را از وظیفه ای که بر عهده دارند منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنمایند، ولی این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد #حکومت_جهانی_اسلام است منصرف کند. ( منبع: صحیفه نور،جلد 21،صفحه 108 ؛ پیام امام خمینی (ره) به مهاجرین جنگ تحمیلی به مناسبت نیمه شعبان ؛ مورخ:1368/01/02 )
- حوزه اگر خواست علاوه بر جلوه گری انواع و اقسام ویژگی های امام ، امامت امام را هم در خود جلوه گر کند راهش این است که بدون نیّت رفعت ، خود را با دانش ، و عقیده و اخلاق و رفتار به رفعت برساند و خود را در همه جهت هم افق با امام رحمه الله علیه قرار دهد .
- به خاطر همین امام را باید شناخت ؛ و دیگر این که هم افق با امام شد و بالاتر با آن باید متحد گردید .
اگر خود را توانستیم با امام هماهنگ کنیم در اینصورت می توان در مسیر تمدن سازی قرار بگیریم چون تمدن سازی دو رکن دارد که هر دو در مکتب امام (ره) نمایان است؛ تولید فکر و تربیت نیروی انسانی. پس باید نسبت به مکتب امام (ره) گفتمان عمومی شکل گیرد که در اینصورت لازم است کادر سازی شود، وقبل از آن در تئوریک و نظریه پردازی در این مکتب دست یابیم .