✨سرآغاز
اسفندماه ۱۳۰۷بود. تنها ده روز از آن گذشتهبود که طوس به مقدم قدومش شعر شد. پدرش به عطاری مشغول بود؛ گویا مهدی از ابتدا به شعر و شاعری پیوند خورده بود. پدرش با دو برادر خود از یزد به مشهد کوچ کرده بودند از این رو نام خانوادگی خود را اخوان ثالث نهادند.
🪕موسیقی
مهدی اخوان ثالث تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاه خود به پایان رسانید و فارغ التحصیل هنرستان صنعتی شد. او در جوانی با موسیقی عجین شد و با ملاحظه نسبت به ناخشنودی پدرش، مخفیانه نواختن تار را فرا گرفت. در این باره میگوید :« پيش از شعر، من با موسيقي سرو كار پيدا كرده بودم، پيش استاد سليمان روح افزا ميرفتم و همچنين پسرش ساز ميزدم، تار... من نميگذاشتم پدر بفهمد كه من با ساز سر و كار دارم، چون ميدانستم تعصبش را. برادرش را وادار كرد كه تار را دور بيندازد و كار نكند و اينها، تار برادرش را كه عموي من باشد، من گرفتم و خلاصه اينها.»
📜شعر
لیکن خانه بود که او را به شعر پیوند زد. از آنجا که پدر ایشان به شعر علاقه وافری داشت. انگيزهء لازم را در مهدي بوجود آورد، و در اين مسير معلمش پرويز كاويان جهرمي نيز از او حمايت نمود. چيزي نگذشت سر از «انجمن ادبي خراسان» درآورد و با بزرگان شعر آن روزگار از نزديك آشنا شد. اخوان ثالث در این باره چنين تعريف مي كند: « در خراسان وقتي كه تازه به شاعري رو كرده بودم به يك انجمن ادبي دعوت شدم كه استاد كهنسالي به نام نصرت منشي باشي در صدر آن بود. هر وقت شعر مرا ميشنيد ميپرسيد تخلصتان چيست؟ او واجب ميدانست كه هر شاعري تخلصي داشته باشد و من نام ديگري نداشتم، سرانجام خودش نام اميد را به عنوان تخلص بر من نهاد ...»
👨🏫تدریس
بیست ساله بود که به قصد آموزگاری ترک وطن کرد و به تهران پاگذاشت. پس چند سالی در حومه تهران آموخت و آموزگار شد.
🖋سبک
مهدی اخوان ثالث متخلص به م. امید شاعر بزرگ معاصر، مردی وطندوست بود که زندگی خود را وقف شعر اجتماعی و به تصویر کشیدن جامعه روز ایران با زبانی نمادین کرد. شعر او آینه حوادث سیاسی - اجتماعی ایران در دوره زندگی شاعری است که دلبسته آیینهای ملی ایران بود و ردپای آن در اشعار وی به وضوح دیده میشود. اخوان ثالث را بهعلت کاربرد نمادهای ملی و میهنی و دلبستگی به فرهنگ باستانی ایران و لحن حماسی شعر، «فردوسی ثانی» نیز لقب دادند. اخوان ثالث در دوره اول زندگی خود، شعر را به شیوه شاعران مقدم ایران و به سبک کلاسیک میسرود؛ اما در اثر آشنایی با شعر نیما یوشیج، به شعر نو گرایید تا طبع خود را در این زمینه نیز بیازماید. او در سرودن شعر نیمایی به اوج رسید و صاحب سبکی جدید در شعر نوی فارسی شد.
⛓اسارت
از ديگر رويدادهاي زندگي مهدي اخوان ثالث، حوادث پيش از انقلاب و قرارگرفتن وي در صفِ مخالفين رژيم بود. پس از كودتاي 28 مرداد سال 32، ايران چهرهء ديگري بهخود گرفت و نظام سياسي-فرهنگي جامعهء آنزمان بهكلي دگرگون شد. اخوان نيز مانند بسياري از اهل قلم، دستگير و روانهء زندان شد. او در اين زمان از امضاي تعهدنامه جهت آزادي از زندان امتناع كرد و ناگزير چند ماه در زندان ماند؛ اخوان در شعر ِ «نادر يا اسكندر» لحظهاي تصور ميكند كه مادرش به ديدار او ميرود و از او ميخواهد كه با امضاي تعهدنامه از زندان آزاد شود اما اخوان نميپذيرد :
«... باز ميبينم كه پشت ميلهها مادرم استاده با چشمان تر
نالهاش گم گشته در فريادها گويي از خود پرسد «آيا نيست كر؟»
آخر انگشتي كند چون خامهاي دست ديگر را بسان نامهاي گويد:
«بنويس و راحت شو ...»
به رمز «تو عجب ديوانه و خودكامهاي»
من سري بالا زنم چون ماكيان
از پس ِ نوشيدن هر جرعه آب
مادرم جنباند از افسوس سر
هرچه آن گويد اين بيند جواب»
🗺سفر
در سال ۱۹۹۰، اخوان ثالث بهدعوت خانه فرهنگهای جهان در برلین، از آلمان و همچنین از انگلستان، دانمارک، سوئد، نروژ و فرانسه دیدن کرد. «این نخستین و واپسین سفر او به خارج از ایران بود. هر جا میرفت با استقبالی در خور شمایل روبرو میشد».
◾️فرجام
مهدي اخوان ثالث در روز يكشنبه 4 شهريور 1369 در بيمارستان مهر تهران بدرود حيات گفت و در انتها به مشهد بازگشت و در جوار آرامگاه فردوسي در باغ توس آرمید.
🔖گردآورنده: اسرا امیرخانی
#معرفی_مشاهیر 🌟
📩راه ارتباطی با گروه نویسندگی:@ItisMobina
📚 کانون شعر و ادب چکامه مرکز شهید رجایی
🔗https://eitaa.com/kanoonadab1402
نخل سبزم، ریشه در خاک عطش دارد دلم
اشــک گـــرم آفــتــابـم، ابــر دریــازاده ام
📸عکاس: سمانه عمادی
کانون شعر و ادب چکامه مرکز شهید رجایی📚
https://eitaa.com/kanoonadab1402
⭕️اطلاعیه مهم و فوری
🔸️کلیه دانشجویانی که در کانونهای فرهنگی عضویت دارند ( اگر عضو نیستند یکی از کانونها را انتخاب و عضو شوند) می توانند در بخش آثار فردی جشنواره رویش شرکت کنند.هر گونه فعالیتی که سال گذشته در حوزه پژوهش، آثار هنری، فعالیتهای علمی، تدریس به عنوان مدرس کارگاه و ... داشته اید را میتواند به عنوان فعالیت فردی در سامانه رویش بارگزاری شود.
🔸 فقط دبیران محترم فعالیتها را جمع آوری و در فرنما بارگزاری کنند.
🔸لطفا شیوه نامه ها و اطلاعیه ها زیر با دقت مطالعه کنید.
رویش.pdf
225K
موضوع: دوازدهمین جشنواره ملی رویش
سلام علیکم
با احترام و صلوات بر محمد و آل محمد(ص)، همانگونه که استحضار دارید کانونهای فرهنگی، هنری، دینی و اجتماعی؛ یکی از مهمترین جلوههای حیات و سرزندگی محیطهای دانشگاهی به شمار میروند و فعالیتهای این مجموعه به ویژه در موقعیتهای گوناگون، منشا ثمرات ارزشمندی برای دانشگاه و جامعه است. از این روی، برای اعتلاء و پیشرفت این مجموعه و نمایاندن نمونههای خوب عملکردی و ترسیم مسیر امید آفرین پیشرو، نیاز است تا ظرفیتها و دستاوردهای آنان به خوبی شناسایی و شناسانده شوند.
در همین راستا،" جشنواره رویش" به عنوان یکی از بزرگترین جشنوارههای دانشگاهی، عرصه بروز و ظهور توانمندیها و دستاوردهای خانواده بزرگ کانونها و فرصتی بی نظیر برای تجلی جایگاه و نقش مهم آنها در مسیر تحقق گام دوم انقلاب اسلامی است. بر این اساس، به پیوست دستورالعمل اجرایی " دوازدهمین جشنواره ملی رویش ؛ ویژه دستاوردهای کانونهای فرهنگی، هنری، دینی و اجتماعی" حضورتان ارسال میشود. موجبات امتنان خواهد بود دستور فرمایید ضمن مطالعه دقیق مفاد دستورالعمل، نسبت به اطلاعرسانی گسترده برای شرکت حداکثری دانشجومعلمان عضو کانونهای مذکور در جشنواره فوق اقدام مقتضی صورت پذیرد.
در صورت وجود هرگونه ابهام یا سوال، همکاران محترم می توانند در ساعات اداری با شماره 87751222-021(سرکار خانم ابراهیمی معیر) تماس حاصل نمایند.
تذکرات مهم: گزارشها باید مربوط به بازه زمانی ابتدای تیر ماه 1402 لغایت پایان خرداد ماه 1403 بوده و دستاوردها باید از تاریخ 26/10/1403 لغایت 13/11/1403 در سامانه جشنواره ملی رویش به نشانی rouyesh.farnama.net ثبت شود. انتظار است که، استانها ضمن داوری آثار دریافتی کانونها ،آثار منتخب را با عنوان دوازدهمین دوره رویش ملی در سامانه فرنما ثبت و از طریق اتوماسیون اداری و اپلیکیشن بله در گروه رویش 1404 ارسال نمایند.
<< چیزی که عوض داره گله نداره >>
در یک روز پاییزی ملانصرالدین توی حیاط خانهاش نشسته بود و داشت از آفتاب لذت میبرد که ناگهان متوجه شد کسی دارد با عصبانیت در خانهاش را میزند.
تا ملا از جا بلند شود و در خانه را باز کند، کسی که پشت در بود چندبار محکم به در کوبید و فریاد زد: .در را باز کن ببینم ملا؟
ملانصرالدین در خانه را باز کرد و دید یکی از همسایههایش با عصبانیت و ناراحتی پشت در ایستاده است. سلامی کرد و گفت: .چه خبر است مرد حسابی،تو که در خانه را از جا کندی..
همسایه ملا با ناراحتی گفت: چه سلامی، چه علیکی با دسته گلی که سگ تو به آب داده، انتظار دیگری داشتی؟
ملا گفت: .من که نمیفهمم چه میگویی، مگر سگ من چهکار کرده؟.
همسایه گفت: .چهکار کرده؟ سگ تو پای زن مرا گاز گرفته است..
ملا گفت: عجب! اما در این میان من چه تقصیری دارم، درِ بیگناه خانه چه تقصیری دارد که آن را میشکنی..
همسایه گفت: .یعنی چی؟ بالاخره سگی که پای زن مرا گاز گرفته سگ توست و هر طور شده باید زیانی را که سگت به من زده است جبران کنی!
ملانصرالدین که دید همسایه حرف حساب سرش نمیشود، فکری کرد و گفت: عیب ندارد، جبران میکنم. تو هم سگت را بفرست بیاید خانه تا پای زن مرا گاز بگیرد. چیزی که عوض دارد گله ندارد..
از آن به بعد هر وقت بخواهند بگویند جواب خوبی خوبی است و جواب بدی بدی است یا هر وقت بخواهند بگوید، هر کار خوب و بدی پاداش دارد و آدم باید نتیجه کارش را هم تحمل کند، میگویند: .چیزی که عوض دارد، گله ندارد.
🔖گردآورنده: خاطره خاشعی
📩راه ارتباطی با گروه نویسندگی:@ItisMobina
#ضربالمثل 🌟
📚 کانون شعر و ادب چکامه مرکز شهید رجایی
🔗https://eitaa.com/kanoonadab1402