eitaa logo
کانون غرب‌ شناسی و اندیشۀاسلامی
1.5هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
9.5هزار ویدیو
589 فایل
✅ در این کانال مباحث مختلف و مهم پیرامون شناخت تمدن وعالَم #غرب، تفکر و فرهنگ، علوم‌انسانی، تمدن اسلامی، معارف مهدویت و تحلیل انقلاب اسلامی بر اساس فلسفۀ تاریخ و اندیشه ناب اسلامی ارائه می‌شود. @GhalbeSalimeSalman
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️ فروش ویژه آنلاین دو کتاب پژوهشی درباره ولایت امامان اهل‌بیت علیهم‌السلام 🌸 از عید قربان تا عید سعید غدیرخم 🎉 ۲۰ درصد تخفیف + ارسال رایگان به سراسر کشور 💳 خرید با کد تخفیف: velayat 🔻 خرید از فروشگاه سایت پژوهشگاه تخصصی شهید صدر https://mbsadr.ir/shop/ 🆔 @shahidsadr
🔸 پژوهشگاه صدر برگزار می کند: مبانی، رویکردها و نوآوری های کلامی شهید صدر ۱۳_مرداد 🆔 @khosropanah_ir
🔰پرسش یکی از مخاطبین ✅سلام میخواستم در این باره که گفته میشود اعدام شیخ فضل الله با اجازه آخوند خراسانی (و یا یکی دیگر از علمای بزرگ نجف) بوده سوال بپرسم؟ ضمنا ظاهرا آخوند خراسانی قصد عزیمت به تهران را هم داشته اند که در راه جان باخته اند (یا کشته شده اند). لطفا در این باره هم توضیح دهید. ممنون ✅جواب : نجفی: در مورد دیدگاه علمای بزرگ در عصر مشروطه مطالب زیادی به چاپ رسیده و البته مطالب و اسنادی هم هنوز منتشر نشده است اگر بخواهیم وزن و جایگاه علمی این بزرگان را بین ایران و نجف با هم بسنجیم مرحوم شیخ فضل الله بیشتر با مرحوم علامه نائینی و از طرف دیگر مرحوم آخوند خراسانی با مرحوم سید محمد کاظم یزدی صاحب عروه الوثقی هم سنگ و همتراز بوده اند؛ البته ما امروز بهتر از آن زمان میتوانیم ببینیم که همه این بزرگان درد دین و شریعت و مردم را داشته و از ظلم و بی قانونی در رنج بوده اند ؛ منتها چند عامل مواضع فکری آنها را از هم دورتر نمود ؛ "تجربه نداشتن" در این امور و با مسائل سیاسی بیش از حد ساده انگارانه و خوش بینانه برخورد مینمودند ۰ عامل دیگر احزاب سیاسی و مطبوعات خاص و انجمنهای سری که فضای مشروطه را آماده و آبستن درگیری و تنشنج نموده و از کاهی ، کوه می ساختند ۰ عامل دیگر حساس نبودن برخی مشروطه خواهان نسبت به خطر استعمار خارجی است و درست دشمن هم از این نقطه ضعف در دهه دوم مشروطه توانست نهضت را متوقف و سپس مهره سبکی چون رضاخان قزاق را از دل آن بیرون آورد ۰ البته در دیدگاههای این آقایان با هم اختلاف فقهی هم مشاهده میشود ؛ اما این اختلاف دیدگاه ها علیرغم جو مسموم بخصوص پس از مشروطه آنقدر نبوده که به حکم قتل و اینطور مسائل ختم گردد ؛ هر چند احکام جعلی و نقل قولهای دروغین و تند و یا تلگراف های مشکوک در آن زمان بازارش داغ بوده است ولی هیچگاه اختلاف دیدگاهها در حد احکام قتل از سوی علمای بزرگ علیه یکدیگر نبوده است۰ مطلب دیگر اینکه حوزه مشروطه خواه نجف و شخص آخوند خراسانی هم حدود یکسال پس از شهادت شیخ فضل الله به برخی از انحرافات در بین مشروطه خواهان پی برد و برای احیای مشروطه اصیل عزم سفر به ایران را نمود ولی مرگ مشکوک آخوند خراسانی در شب حرکت ، پایان ماجرایی بود که اسرارش هنوز هم به طور کامل و شفاف از پرده بیرون نیفتاده است ۰ ✅در مورد حال و هوای مشروطه دینی نجف در این سالها بنده کتابی دارم به نام "حوزه نجف و فلسفه تجدد در ایران " ؛ خواندن این کتاب و تورق اسناد و روزنامه های نجف در آن زمان که در این کتاب آمده ، میتواند تصویری روشن از زمان و جریانات مورد بحث به شما بدهد ۰ 🔴موفق باشید https://eitaa.com/drmousanajafi 👇👇👇
🔦 🖋 چگونه نظام سرمایه‌داری روستاهای آمریکا را از رشد و پیشرفت باز داشت؟ «داستان رنج اقتصادی، نژادپرستی و کاهش جمعیت در مناطق روستایی آمریکا» ♨️ مارک اِدِلمن، مدرس انسان‌شناسی در کالج هانتر و مرکز فارغ‌التحصیلی CUNY، در این مطلب که با عنوان «چگونه نظام سرمایه‌داری روستاهای آمریکا را از رشد و پیشرفت باز داشت؟» و در ۲۶ ژانویه ۲۰۲۰ در تارنمای نشریه ژاکوبین منتشرشده است، وضعیت ناهنجار زندگی روستایی را در آمریکا موردانتقاد قرار می‌دهد که آن را حاصل پوپولیسم استبدادی و نظام سرمایه‌داری می‌داند و سعی دارد، گزارشی انسان شناسانه از ویرانی و تباهی توسعه و پیشرفت روستاها و حتی شهرهای کوچک در آمریکا ارائه دهد. مطالعه در تارنمای نشریه 👇 📲 lish.ir/1CsN 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 دبیرخانه همایش بین‌المللی 💻 www.usdecline.info 🆔️️ @usdecline
الگوی حکمی اجتهادی.pdf
507K
🔸 خلاصه ای از الگوی حکمی اجتهادی (علوم انسانی اسلامی) استاد خسروپناه به قلم دکتر محمد قمی 🆔 @khosropanah_ir
💢آن روز کجا بودند؟ 🔹 امام خمینی (ره): مستضعفین بودند که دنبال انبیا بودند، دنبال علما بودند، دنبال اولیا بودند. نهضت ما هم با مستضعفین پیش رفت. مستکبرین یا فرار کردند یا در منازل خود نشستند. آنهایی که امروز برای استفاده نامشروع می‌خواهند سر این سفره بنشینند کجا بودند آن روز که مستضعفین خون خود را می‌دادند؟ صحیفه امام؛ ج7؛ ص327 | قم؛ 26 اردیبهشت 1358 @sahifeh_noor
تاملی دربارۀ ماجرای قربانی و علوم انسانی عید سعید قربان و نقد روایت های تجددی و مابعدتجددی از ادیان [1 از 4] 1. هرچند ماجرای قربانی¬کردن حضرت ابراهیم (ع) در آثار آگوستین، آکویناس، توماس هابز، کانت، هگل، کرکگور، لویناس و دریدا آمده، اما سورن کرکگور با تاکید بر وجه ایمانی این ماجرا سرآغاز اگزیستانسیالیسم شمرده می شود. کرکگور که به یک معنا بنیانگذار اگزیستانسیالیسم شناخته می¬شود (بنگرید به مصلح،1384)، در نقد هگل، اشاره می¬کند که سیستم فلسفیِ او همچون عمارت و ساختمانی است که علیرغم استحکام و نظم کم نظیرش، اما جایی برای خودِ سازنده ندارد و «فرد» سازندۀ این عمارت، یعنی هگل، همچون بینوایی است که در جلوی درب عمارت مجبور به گذران عمر است. سیستم هگلی عمارتی است که از فرطِ نظم مکانیکی، زندگی را بر سازندۀ آن دشوار ساخته و سازنده، همچون غریبه ای مجبور است در کنار عمارتی که خودش ساخته، کارتُن خوابی کند.
عید سعید قربان و نقد روایت های تجددی و مابعدتجددی از ادیان [2از4] کرکگور برای عبور از این سیستم عقلانی، قصد داشت بتواند با جستجویِ مصداقی در تاریخ نشان دهد که از قضا، پیروزی و حیات از آن کسی است که نه به شکل عقلانی، بلکه با نفی کامل روابط عقلانی و اتکای محض بر یک جهش ایمانی، در یک لحظۀ حساس تاریخی، دوباره حیات را به زندگی انسان ببخشد. این روایت، روایت جهش ایمانی ابراهیم (ع) در داستان ذبح اسحاق (ع) بود (در روایت مسیحی-یهودی، فرزند به مذبح برده شده، اسماعیل (ع) نیست). همین روایت و جایگاهی که کرکگور به «هستیِ فرد» می دهد، سرمنشاء شکل گیری اگزیستانسیالیسم شد. این جهش ایمانی به مثابه برون¬ایستایی (Existence) تفسیر شد و در کار سترگِ مارتین هایدگر، مبنای توضیح برون¬ایستایی دازاین گردید. 2. نمونۀ فوق که البته توضیح دقیق آن در اینجا نمی گنجد، نمونه ای از ده ها شاهدی است که نشان می دهد تجدد و مابعدتجدد از دل روایتی خاص از تاریخ ادیان برآمده اند. نمونه‌های دیگر را می‌توان در آراء هگل، دورکیم، وبر، زومبارت و ولتر و .. یافت. از این منظر، گویا ما در مواجهه با تجدد و مابعد تجدد، با روایت‌هایی از تاریخ ادیان مواجهیم که این روایت‌ها، با روایتِ «مای مسلمان یا شیعی» از ادیان و انبیاء متفاوت است و همین روایت‌های متفاوت، زمینۀ تمایز ما از تجدد و مابعدتجدد را ایجاد کرده است. از این منظر، ما در مواجهه با تجدد و مابعدتجدد یا حتی غرب، زبانی مشترک، یعنی روایت از ادیان و انبیاء می‌یابیم که البته در عینِ داشتن مبنایی مشترک، اختلاف روایت‌های ما منجر تکوین دو جهان متفاوت نیز شده است. 3. اگر تجدد و مابعدتجدد را به مثابه یک رقیب تمدنی در نظر بگیریم، این زبان مشترک در تاریخ ادیان و انبیاء الهی، در عین تمایزاتی که دارد، می‌تواند موقعیت تاریخی ما با تجدد را نیز تعیین کند. همانطور که افرادی نظیر کارل لویت متذکر شده‌اند، فلسفۀ تاریخ تجدد عمدتاً با وام‌گیری از مفاهیم مسیحی و بازخوانیِ این¬دنیایی آنها تکوین یافت و استمرار بخشیده شد. این روایت‌های این‌دنیایی از همین قسم روایت‌هایی است که گاهی به دلیل فقدان یا عدم دسترسی به منابع اصیل و یا مضیقات فهم برای فیلسوفان غربی رقم خورده است. در اینجا است که امکان فهم جهانی متفاوت با فهم تجددی و مابعدتجددی برای ما آشکار می‌شود. چنانکه گذشتگانِ ما از این امکان بهره برده اند، این امکان برای ما مهیا است که روایتی متفاوت و البته مستند به منابعی که از طریق قرآن و روایات اهل بیت (علیهم السلام) به ما رسیده، بستر پژوهش در تاریخ دینی بشر را به شکلی متفاوت از آنچه تجدد و مابعد تجدد روایت کرده است، رقم بزنیم.
عید سعید قربان و نقد روایت های تجددی و مابعدتجددی از ادیان [3 از 4] 4. از این منظر، مواجهۀ انتقادی ما با تجدد و مابعدتجدد، بیشتر معطوف به مواجهۀ انتقادی با انبوهی از دین پژوهی¬های متجددانه یا غربی خواهد بود که مخصوصاً از قرن نوزده، تاریخ شرق و ادیان را به¬مثابه ابژۀ تحقیقات علمی (scientific) متجددانه مطالعه کرده و می¬کنند. هرچند بعد از قرن نوزده، تلاش¬هایی برای رهایی از این سوژگی نسبت به مطالعات دینی صورت گرفته و مخصوصاً با طرح هرمنوتیک، قدری از تصلب این روایت¬های کاسته شده است، اما همچنین مضیقات فهم انسان غربی بر تاریخ ادیان و انبیاء الهی سایه افکنده است (برای مروری بر این روایت¬ها بنگرید به: نینیان اسمارت، میرچا الیاده، خاتمی و نظایر آنها). به این معنا مفاهیمی مانند اومانیسم، لیبرالیسم، سوبژکتیویسته، پوزیتیویسم و نظایر آنها از این منظر در ارتباط با روایت خاصی از ادیان و مقولات دینی قابل فهم خواهند شد. بنابراین اگر مواجهه¬ای انتقادی با ادبیات تجددی و غربی هم داشته باشیم، آن بخش از ادبیات تجددی یا غربی مورد بررسی و نقد ما قرار خواهند گرفت که متون دینی¬اند. روایت¬های اهالی رنسانس ایتالیایی از مسیحیت، تاملاتی در فلسفۀ اولی دکارت، لویاتان هابز، مجادلات فیلمر و لاک، دین در محدودۀ عقل تنهای کانت، صور بنیادین حیات دینی دورکیم، اخلاق پروتستان و روح سرمایه داری وبر و بسیاری از آثار دیگر مسائلی را فیمابین روایت¬شان از مقولات دینی همچون براهین اثبات خداوند یا نبوت، مناسک دینی، معرفت دینی و ... مطرح می¬کنند که به جهت بسط تجدد در جهان¬های دیگر از جملۀ جهان اسلام، تبدیل به مسائل مبتلابه ما هم شده¬اند. درک ریاضیاتی-ماشینی گالیله-دکارت از انسان و جهان و راهی که برای تکنولوژی جدید گشوده شد، مسئلۀ تقابل سلطنت با دموکراسی در گفتگوهای فیلمر-لاک، مسئلۀ قرارداد اجتماعی در هابز، توضیح فیزیک نیوتنی در کانت و نسبتش با دین، فهم جامعه‌شناختی دورکیم در صورت بنیادین حیات دینی یا مسئلۀ سرمایه‌داری و لوازم انضمامی آن در توضیح وبر و بسیاری از امور دیگر، در فیمابین روایت این متفکرین از دین و ادیان تعریف و تکوین یافته است. 5. اتخاذ این دیدگاه در مواجهه با تجدد، البته راهی بسیار دشوار و برون آمدن از آن، سخت¬تر است، اما به جهت بهره مندی از روایت قرآنی-روایی یا حتی حِکمیِ-عرفانیِ حکمای مسلمان از تاریخ دینی بشر، ذخیره‌ای غنی برای ما فراهم است تا در مواجهه با این دریای مواج و حیرت¬انگیز روایت‌های جهانیِ-تمدنیِ متجددینی نظیر ولتر، هگل، دورکیم و ... به روایت متفاوتی متمسک شویم که متمایز از کوره¬راه تجدد و مابعدتجدد باشد. با این روایت است که می¬توانیم با نقد روایت تجددی و مابعدتجددی، «لحظۀ اکنون» خویش را در تاریخ بشری توضیح دهیم و به این واسطه، از در حاشیه ماندن در ذیل روایت‌های متجددانه و غربی از تاریخ بشر، برون آمده و راهی به مقصود حقیقی برای بشریت بگشاییم. 6. با این مقدمات، نمونه¬ای از روایت متفاوت قرآنی و شیعی از ماجرای مدنظر کرکگور را به مناسبت فرارسیدن عید سعید قربان می¬توانیم در عیون اخبارالرضا (ع) دنبال کنیم. منابع مصلح،علی اصغر، 1384، تقریری از فلسفه های اگزیستانس اسمارت، نینیان، تجربۀ دینی بشر، دو جلد الیاده، میرچا، دین پژوهی و تاریخ اندیشه های دینی (3 جلد) خاتمی، محمود، 1391، پدیدارشناسی دین
عید سعید قربان و نقد روایت های تجددی و مابعدتجددی از ادیان [4 از 4] باب ما جاء عن الرضا ع فی تفسیر قول الله عز و جل و فدیناه بذبح عظیم 1- حدثنا عبد الواحد بن محمد بن عبدوس النیسابوری العطار بنیسابور فی شعبان سنة اثنتین و خمسین و ثلاثمائة قال حدثنا محمد بن علی بن محمد بن قتیبة النیسابوری عن الفضل بن شاذان قال سمعت الرضا (ع) یقول: لَمَّا أَمَرَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِبْرَاهِيمَ (علیه السلام) أَنْ يَذْبَحَ مَكَانَ ابْنِهِ إِسْمَاعِيلَ الْكَبْشَ الَّذِي أَنْزَلَهُ عَلَيْهِ تَمَنَّى إِبْرَاهِيمُ (علیه السلام) أَنْ يَكُونَ يَذْبَحُ ابْنَهُ‏ إِسْمَاعِيلَ (علیه السلام) بِيَدِهِ وَ أَنَّهُ لَمْ يُؤْمَرْ بِذَبْحِ الْكَبْشِ مَكَانَهُ لِيَرْجِعَ إِلَى قَلْبِهِ مَا يَرْجِعُ إِلَى قَلْبِ الْوَالِدِ الَّذِي يَذْبَحُ أَعَزَّ وُلْدِهِ بِيَدِهِ فَيَسْتَحِقَّ بِذَلِكَ أَرْفَعَ دَرَجَاتِ أَهْلِ الثَّوَابِ عَلَى الْمَصَائِبِ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ يَا إِبْرَاهِيمُ مَنْ أَحَبُّ خَلْقِي إِلَيْكَ فَقَالَ يَا رَبِّ مَا خَلَقْتَ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ حَبِيبِكَ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ يَا إِبْرَاهِيمُ أَ فَهُوَ أَحَبُّ إِلَيْكَ أَوْ نَفْسُكَ قَالَ بَلْ هُوَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ نَفْسِي قَالَ فَوَلَدُهُ أَحَبُّ إِلَيْكَ أَوْ وَلَدُكَ قَالَ بَلْ وَلَدُهُ قَالَ فَذَبْحُ وَلَدِهِ ظُلْماً عَلَى أَعْدَائِهِ أَوجَعُ لِقَلْبِكَ أَوْ ذَبْحُ وَلَدِكَ بِيَدِكَ فِي طَاعَتِي قَالَ يَا رَبِّ بَلْ ذَبْحُهُ عَلَى أَيْدِي أَعْدَائِهِ أَوْجَعُ لِقَلْبِي قَالَ يَا إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ طَائِفَةً تَزْعُمُ أَنَّهَا مِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) سَتَقْتُلُ الْحُسَيْنَ (علیه السلام) ابْنَهُ مِنْ بَعْدِهِ ظُلْماً وَ عُدْوَاناً كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ فَيَسْتَوْجِبُونَ‏ بِذَلِكَ سَخَطِي فَجَزِعَ إِبْرَاهِيمُ (علیه السلام) لِذَلِكَ وَ تَوَجَّعَ قَلْبُهُ وَ أَقْبَلَ يَبْكِي فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ يَا إِبْرَاهِيمُ قَدْ فَدَيْتُ‏ جَزَعَكَ عَلَى ابْنِكَ إِسْمَاعِيلَ لَوْ ذَبَحْتَهُ بِيَدِكَ بِجَزَعِكَ عَلَى الْحُسَيْنِ (علیه السلام) وَ قَتْلِهِ وَ أَوْجَبْتُ لَكَ أَرْفَعَ دَرَجَاتِ أَهْلِ الثَّوَابِ عَلَى الْمَصَائِبِ فَذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ فَدَيْناهُ‏ بِذِبْحٍ‏ عَظِيمٍ‏ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ‏ . هنگامى كه حق تعالى به ازاى ذبح اسماعیل قوچى را فرستاد تا به جاى او ذبح شود، حضرت ابراهیم(علیه السلام) آرزو كرد؛ كاش مى شد فرزندش را به دست خود ذبح كند و مأمور به ذبح گوسفند نمى شد تا به سبب درد و مصیبتى كه از این راه به دل و جان او وارد مى شود، مصیبت پدرى باشد كه عزیزترین فرزندش را به دست خود در راه خدا ذبح كرده تا از این طریق بالاترین درجات اهل ثواب در مصیبت ها را به دست آورد. در این اثنا خطاب وحى از پروردگار جلیل به ابراهیم خلیل رسید كه محبوب ترین مخلوقات من نزد تو كیست. ابراهیم(علیه السلام) فرمود: هیچ مخلوقى پیش من محبوب تر از حبیب تو محمد(صلی الله علیه و آله) نیست. پس وحى آمد كه آیا او را بیشتر دوست دارى یا خودت را ابراهیم(علیه السلام) گفت: او پیش من از خودم محبوب تر است. خداوند متعال فرمود: فرزند او را بیشتر دوست دارى یا فرزند خود را ابراهیم(علیه السلام) عرض كرد: فرزند او را بیشتر دوست دارم. پس حق تعالى فرمود: آیا ذبح فرزند او (امام حسین علیه السلام) به دست دشمنان از روى ستم، بیشتر دل تو را مى سوزاند یا ذبح فرزند خودت به دست خودت در اطاعت من ! عرض كرد: پروردگارا! ذبح او به دست دشمنان بیشتر دلم را مى سوزاند. در این هنگام خداوند خطاب كرد: اى ابراهیم! پس به یقین جمعى كه خود را از امت محمد(صلی الله علیه و آله) مى شمارند، فرزند او حسین(علیه السلام) را از روى ظلم و ستم و با عداوت و دشمنى، ذبح خواهند كرد همان گونه كه گوسفند را ذبح مى كنند و به این سبب مستوجب خشم و عذاب من مى گردند. ابراهیم(علیه السلام) از شنیدن این خبر جانكاه، ناله و فریاد بر آورد و قلب و جان او به درد آمد و بسیار گریه نمود و دست از گریه بر نمى داشت تا این كه وحى از جانب پروردگار جلیل رسید: « اى ابراهیم! گریه تو بر فرزندت اسماعیل اگر او را به دست خود ذبح مى كردى، فدا كردم به گریه اى كه تو بر حسین(علیه السلام) و شهادتش كردى و بدین سبب بالاترین درجات اهل ثواب در مصیبت ها را به تو دادم. در پایان امام رضا(علیه السلام) فرمود: این است مفهوم قول خداوند عز وجل «وَ فَدَیناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ». (عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 209) 🆔@mojtamaona 🆔@KANOONEQARBSHENASIANDISHEISLAMI
🔰به مناسبت ۱۱ مرداد ماه سالروز شهادت آیت الله حاجی شیخ فضل الله نوری ✅چرا شیخ شهید به هیچ سفارت خانه خارجی نرفت ؟ http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi