کانون غرب شناسی و اندیشۀاسلامی
#شهید_آوینی #متفکر_دوران_گذار
🔸 مهمترین ویژگی آوینی صداقت او در گذر از این عرصههای متنوع معرفتی بود.🔸
🔹 شهید آوینی در جایگاه میانهای بین نظامهای معرفتی گوناگون قرار گرفت. خاستگاه تعلیم و تعلم او در نظام علمی #مدرن ، در ذیل حاشیهایترین بخش نظام معرفتی مدرن و در ذیل کسانی مثل #هدایت بود. در واقع شهید آوینی این فضای معرفتی را کاملاً درک و لمس کرد، اما جذب آن نشد، بلکه از حضور رویکردهای #پدیدارشناختی و #اگزیستانسیالیستی ، برای توجه به #تضاد این نظام معرفتی با #هویت تاریخی و فرهنگیای که میخواهد ابژۀ آن معرفت بشود به خوبی استفاده کرد.
🔹 او، که خود را از نظر #وجودی و تاریخی مجذوب خیزش عظیم انقلابی، تاریخی و تمدنی مردم #ایران ــ که به صورت یک #انقلاب پُرتوان اجتماعی ظاهر شده بود ــ میدید، همۀ ظرفیتهای این انقلاب را برای کار نظری کردن و تحلیل مسائل پیرامون خود به کار گرفت و با همۀ وجود، به میدان آمد.
🔹 وقتی که فردی با همۀ وجود، خود را به عرصۀ یک #تفکر و #تمدن بسپارد، در عرصۀ تاریخ، نمایندگی آن تفکر را برعهده میگیرد. آوینی از دسته افرادی نبود که در گذر از گسل موجود بین این دو نظام معرفتی فقط به #تقلید از اندیشمندان غربی سخنانی بر زبان آورد و در وضعیت #شیفتگی به غرب و بیگانگی با هویت تاریخی خود فلسفهبافی کند، بلکه او با معرفت تاریخی ایران عجین شده بود و بنابراین سخنانی که بر زبان میآورد حرفهای خودش بود نه تقلیدی از متفکران غربی.
🔹 باید گفت که مهمترین ویژگی آوینی، که شهادت او هم گواه بر این ادعاست، #صداقت او در گذر از این عرصههای متنوع معرفتی بود و از همینرو توانست با دادن وجود خود به این #حقیقت ، حظّی از حقیقت ببرد.
🔹 برگرفته از همایش "آوینی، متفکر دوران گذار"
#حمید_پارسانیا
@hparsania
@KanooneQarbshenasiAndisheIslami
✅ حجاریان؛ بوالهوسی تئوریک و دکترین محافظهکاری (بخش دوم و پایانی)
🔴 این نوع پراکتیس سیاسی متزلزل و متلون و غیراصولی، ریشه در ضایعهای در حوزه روشنفکری دارد که من به آن «بوالهوسی تئوریک» میگویم که بهجای یک تأمل عمیق و منسجم در یک حوزه خاص و محدود و مشخص و نیز استمرار مطالعاتی در آن حوزه و نیز جرح و تعدیل آرای خود در معرض نقد دیگران و تجربه اجتماعی، به شکل سطحی و دمدستی با مسائل مواجه میشوند و در حوزه تفکر و امر سیاسی مد زده هستند.
🔴 روزگاری که مارکسیسم، بهقول معروف تو بورس بود، اینجا روشنفکری چپ میکرد، شوروی فروپاشید، روشنفکری راست یا دستکم فرانکفورتی و هابرماسی شد. پستمدرن به #تب_اندیشه تبدیل شد، اینجا نیز #حقیقت و #علم و #اخلاق و #سوبژکتیویته و... انکار شد. جهانی شدن مد شد، ترم و اصطلاح جهانیشدن و جهانیسازی و... مثل تنقلات به مصرف روزانه تبدیل شد. خلاصه درباره موضوعات مختلف براساس شرایط و اقتضائات اظهارنظرهای متفاوت و متناقض میکنند و دائما بین قطبهای مختلف یک موضوع در هروله هستند که دود آسیبهای این «صورت تفکر» در ایران به چشم مردم رفته است.
🔴 با اینکه با دکترین محافظهکاری همدلی نظری و شخصیتی ندارم اما معتقدم #محافظهکاران در معنای درست خود (نه برداشت ننگآلودی که در ایران از آن است) تجویزی دارند که خیلی به درد امثال حجاریان و کلیت روشنفکری در ایران میخورد. محافظهکاران بهجای نظریهپردازیهای خلقالساعه و بنیانکن در اصلاح و حل مسائل اجتماعی، بر «خرد و عقل عملی» تأکید دارند. خرد عملی از نهادها، هنجارها و ایدهآلهای اجتماعیای دفاع میکند که در تجربه تاریخی جوامع و در دل چالشها و بحرانها مثل نهاد خانواده، نهاد دین، نهاد مالکیت خصوصی و هنجار ازدواج سنتی، فرزندآوری و... کارایی و کارآمدی خود را اثبات کردهاند و با تحولات دفعی نهادها و هنجارهای جاافتاده براساس تئوریهای انتزاعی و خلقالساعه مخالفند. در واقع روح آموزه محافظهکاری میتواند همچون سدی در برابر نسخهپیچیهای خلقالساعه و ساز ناکوک تغییرات بیتامل و کممایه روشنفکری ایران مقاومت کند.
🔴 دکترین محافظهکاری و تاکیدی که بر درنگ آمیز کردن تفکر و خویشتنداری در شکل دادن به تحولات میکند، خیلی به کار روشنفکران ما میآید که فکر میکنند در یک سخنرانی یک ساعته میتوانند طومار وضع موجود را بهنفع وضع مطلوبی بههم بریزند و جامعهای نابسامان را به جامعهای بسامان تبدیل کنند.در هر لحظه که به آنها رجوع کنید و هر پرسشی که داشته باشید، علیالحساب چند پاسخ آماده در اختیار دارند. آنچنان بهسادگی و سرراست مسائل غامض اجتماعی را حلاجی و تحلیل و راهحلهای درنهایت وضوح و آسان در اختیارت میگذارند که مثل معجزه میماند. برای مسائلی که بشر در طول تاریخ از حل و فصل آنها بازمانده است، راهحلهای یکشبه دارند و تأکید میکنند با عمل به توصیههای آنها به طرفهالعینی میتوان موانع و مشکلات را پشت سر گذاشت. یا با فهرستهای سیتایی از مسائل و راهحلها در حوزههای مختلف به مشکلات دیرپا، پایان داد.
🔴 دکترین محافظهکاری در تاربخ معاصر ایران هیچگاه نتوانست به یک جریان باثبات و دارای پایگاه اجتماعی و موقعیت سیاسی تبدیل شود تا نوعی بالانسر عمل سیاسی و درنگ آمیز کردن تفکر در ایران شود و صحنه سیاسی و اجتماعی ایران را از تاخت و تاز رادیکالیسم چپ و رادیکالیسم راست محافظت و مصون نگه دارد. (جناب حجاریان خود مصداقی از تجربه هر دو رادیکالیسم است). آرای سرهم بندی شده و نسخههای عملی سادهسازی شده روشنفکرها و سیاسیون رادیکال در عرصه عمومی و اداره جامعه، یکایک مصرف میشدند و بعد از نافرجام شدن باز روز از نو و روزی از نو آغاز میشد و این چرخه فشل فکر و عمل سیاسی از سر گرفته میشد.
🔴 نتیجه اینکه امروز بعد این همه سال، چه آنهایی که ادعای نمایندگی آزادی و چه آنهایی که ادعای نمایندگی عدالت و چه آنهایی که توسعه و رفاه را غایت اداره جامعه میدانند، فاقد حتی یک تئوری منسجم حکمرانی بر این اساس و قابل کاربست در ایرانند و حتی در برابر مسائل مبتلابه جامعه، در فقر ایدههای حکمرانی راهگشا و موثرند؛ با اینکه بیش از صد سال است در این باره حرف میزنند و قلمفرسایی میکنند.
👤دکتر پرویز امینی
✳️ منبع: فرهیختگان
💢چهار نکته درباره طرح سید شهیدان اهل قلم؛ آقا سیدمرتضی آوینی💢
🔹امروز در یکی از گروههای کلاب هاوس درباره شهید سیدمرتضی آوینی چهار نکته عرض کردم:
1️⃣ شهید آوینی، مهمترین خصوصیتش این است که دغدغه و مسئلهاش، مسئلهای در مقیاس خود انقلاب اسلامی است. لذاست ایشان به #عالم_مدرن و تقابل آن با عالَم اسلامی می اندیشید، با #جهان_تکنیک درگیر بود و معتقد بود که با اخذ تکنیک از غرب، نمی توان به جنگ جهان تکنیک برویم؛ به #ایده_ترقی حساس بود و از اینرو، فلسفه تاریخ تکامل معنوی و باطنی انسان را جستجو میکرد؛ به اهمیت #برنامههای_توسعه واقف بود و می فهمید که اگر جمهوری اسلامی برای تنظیم مناسبات و ساختارهای خود به طرح جدیدی نیاندیشد، در هاضمه تمدن مدرن مستحیل خواهد شد.
2️⃣ شهید آوینی در مقابل دو جریان ایستاده بود:
اول جریانی که غرب را عالمی دینی یا حداقل، عالمی خنثی تلقی می کرد که با جوهره انقلاب اسلامی سازگار است و از اینرو جمهوری اسلامی می تواند به سادگی و به غربالی سطحی، خوب و بد آن را تفکیک کند و طرح خود را پیش ببرد
و دوم جریانی که در صدد تغییر در عالم مدرن با صورتی صرفا تشریعی بودند و گمان می کردند تنها با باید و نبایدهای شرعی می توان، در مقابل طرح مدرنیته تاب آورد. ایشان این تلقی از دین را دین عجوزهها می نامید و تطبیق ناشیانه عناوین روایات را بر مصادیق عالم مدرن از نتایج آن می دانست.
3️⃣طرح خود شهید آوینی، تسخیر تمدن مدرن به نفع عالَم معنوی و باطنی انقلاب اسلامی بود. ایشان راه تسخیر هر پدیده ای را در گرو فهم نسبت آن با حقیقت می دانست و معتقد بود که اگر مؤمن #نسبت ابلیس و مارکس و ... را با #حقیقت فهم و کشف کند، می تواند آنها را مسخَّر خود گرداند.
ایشان لازمه این تسخیر را دو مطلب می دانست یکی کشف و فهم عمیق بنیان عالم مدرن و نحوهی انعکاس این بنیان، در وجوه متکثرِ تکنیکها و ابزارهای آن و دوم، وصول و اتصال وجودی با حقیقت و باطن عالم . از نگاه شهید آوینی، حاصل این #کشف و #وصول، برخورداری مؤمن از بصیرتی تحت عنوان #حکمت_تأویلی است که با تکیه بر آن می توان، عالم مدرن را به تسخیر انقلاب اسلامی در آورد.
4️⃣طرح تسخیر شهید آوینی، علی رغم توفیقاتی که در #ساحت_هنر_ اسلامی می تواند داشته باشد، ولی به نظر می رسد برای اداره و سازماندهی ساختارهای جمهوری اسلامی و طراحی چارچوبهای سبک زندگی اسلامی ایرانی #ناتمام است. تکیه بر دریافتهای اشراقی و اتکاء بر وحه وصولی بودن حکمت و نه حصولی بودن آن، هرچند حاوی تذکر و تنبهی جدی در پرهیز از تمثلگرایی و مفهومزدگی در مواجهه با عمق نزاع انقلاب اسلامی و تمدن غرب در لایه های باطنی و معنوی تکوین و تاریخ است، ولی اکتفاء به آن و عدم تلاش برای جریان این عمق و وصول، به #ساحت_عقلانیت_اجتماعی و غفلت از خط امتداد مفهومی حکمت اسلامی در عینیت و همچنین ارتقای فقاهت سنتی به فقه حکومتی و اجتماعی، نتیجه ای جز واسپاری عرصه تدبیر و سیاست به تفکر سکولار مدرن، در سودای تربیت نیروهای انسانی طراز انقلاب اسلامی نخواهد داشت!
💠 ان شاء الله در این شب جمعه؛ شب زیارتی اباعبدالله علیه السلام، آقا سیدمرتضی یادی کنند از ما در محضر ارباب🤲
#تمدن_نوین_اسلامی
#عقلانیت_انقلابی
#سیدمرتضی_آوینی
https://eitaa.com/alimohammadi1389/353
آلفرد نورث وایتهد فیلسوف مشهور قرن بیستم:
🔷«#روحیه_ماجراجویی اساس هر #تمدن زنده و والاست
و روحیه ماجراجویی نیز به نوبه خود بستگی به میزان جستجوگری و انتقادپذیری جامعه و پذیرش #آزادی_اندیشه دارد.
چنین جامعه ای در عین حال باید #هدفی_والا داشته باشد آرمان هایی هرچند انجام ناپذیر در مورد #خیر، #حقیقت و #زیبایی و #مردم باید در جستجوی آنها برآیند.»