ریشهی آزادی در غرب عبارت است از خواست انسان، تمایلات انسان. وقتی میگوییم خواست و تمایلات انسان، مقصود همه، تمایلات عقلانی و منطقی هم نیست؛ یعنی انسان یک سلسله خواستها دارد، تمایلات دارد، بعضیاش مهم است، بعضیاش حقیر است؛ بعضیاش منطقی است، بعضیاش پوچ و واهی است، بعضیاش مربوط به مسائل شهوانی است، بعضی مربوط به مسائل فکری و روحی و چیزهای دیگر است، اما هر چه هست، چون انسان دارای یک خواستی هست، یک تمنائی هست، یک میلی هست، باید بتواند این میل خود و تمنای خود و خواست خود را اعمال کند. این بهطور کوتاه فلسفهی آزادی در غرب است.
#کتاب_ششم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_انقلاب
#فصل_اول
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
شاخص دوّم، مسئلهی خدمت به خلق است؛ روحیّهی خدمت، كه این گفتمان اصلی دولت اسلامی همین خدمت است؛ اصلاً فلسفهی وجود ما جز این نیست؛ ما آمدهایم خدمت كنیم به مردم و هیچ چیز نباید ما را از این وظیفه غافل كند. البتّه ما هر كداممان دلبستگیهایی داریم، سلیقههایی داریم؛ در زمینهی سیاسی، در زمینهی مسائل اجتماعی، دوستیهایی داریم، دشمنیهایی داریم، اینها همه حاشیه است؛ متن عبارت است از خدمت؛ نباید بگذاریم این حواشی بر روی این متن اثر بگذارد.
#کتاب_ششم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_انقلاب
#فصل_سوم
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری