eitaa logo
کانون فرهنگی تربیتی فطرت تکاب
242 دنبال‌کننده
296 عکس
174 ویدیو
2 فایل
💠 کانون فرهنگی تربیتی فطرت شهرستان تکاب 🔸 کانال اطلاع رسانی و فعالیت های کانون 🔷 فعالیت در عرصه های تربیتی و فرهنگی در بخش های : ✅ خواهران ✅ برادران ✅ دانش آموزی 🔑 مسئول کانون: @sobhan_7000
مشاهده در ایتا
دانلود
| عضو فراموش شده 👤 1⃣ : اهمیت قوه فکر هر عضو ما یک خاصیتی دارد که خیلی راحت از اون استفاده می کنیم و هیچ گونه شک و تردیدی هم در نقش و کاربرد آن عضو نداریم. مثلاً برای اینکه ببینیم بیرون خانه و داخل کوچه چه کسی است، می دانیم که باید از چشم مان استفاده کنیم، یا برای برداشتن یک خودکار از زمین از دستمان استفاده می کنیم. «قوه فکر» هم مثل سایر اعضا برای خودش کاربردی دارد. همانطور که گوش را و چشم را خیلی سریع برای شنیدن و دیدن به کار می اندازیم، باید «قوه فکر» را هم سریع به کار بیندازیم برای «درک کردن و فهمیدن». آیا ما «قوه فکر» را به کار انداختیم و به این نتیجه رسیدیم که نمی فهمیم؟! کسی که چشمش را بسته، معلوم است که نمی تواند ببیند، ولی همین که فعالش کنیم برای ما یقظه و بیداری حاصل خواهد شد. مثلاً بارها اتفاق افتاده که من برای دفن کردن یک نفر به قبرستان رفته ام، اما چون قوه فکر را اونجا به کار نینداخته ام، یقظه و بیداری برای من ایجاد نمی شود. ولی اگر شرایط تفکر را فراهم کنم؛ مثلاً یک جای خلوت پیدا کنم و بدون توجه به دیگران و احوال پرسی کردن و نگاه کردن به عکس و نوشته قبرها و ... از همه چیز خودم را آزاد کنم و قوه فکر را فعال و متمرکز کنم، آن وقت چیزهایی باز می شود و احساس می کند که اصلاً الان خود او را در قبر می گذارند. فکر به او می گوید که تو هم صد در صد به اینجا خواهی آمد و بدون شک خواهی مرد. فکر می گوید اینهایی که مرده اند از تو جوانتر و قدرتمندتر بودند ولی به طور ناگهانی این اتفاق برایشان افتاد و مُردند. با خود می گوید من که وقتی کمی لباسم خاکی می شود تحمل آن را ندارم، یک روزی در اینجا خاک خواهم شد. یعنی قوه فکر قشنگ او را می برد و خاک شدنش را به او نشان می دهد. هر چقدر درک کردن قوی شد، یقظه و بیداری از درون اون حاصل می شود و به دنبال آن انگیزه می آید. پس قوه فکر قوه قدرتمندی است، ولی ما آن را به کار نمی اندازیم. 🌀 ادامه دارد ... کانون فرهنگی تربیتی فطرت👇 https://eitaa.com/kanoone_fetrat
| عضو فراموش شده 👤 2⃣ بخش دوم: تفکر در خلوت 🤫 این تفکر باید در وقت مخصوص و جای خلوت باشد، نه در حالت آشفتگی فکر، راه رفتن، حرف زدن، و یا خوردن. در ۲۴ ساعت چقدر وقت به کارهای بی خود اختصاص می دهیم، ۱۰ دقیقه هم به تفکر اختصاص بدهیم که مخصوص خودم باشد و همه چیز در این لحظه کنار برود. وقتی این فکر کردن مرتب صورت گیرد، رفته رفته فکر، لطیف تر و نورانی تر می شود و در اثر این نورانیت، تمرکزش سریعتر انجام می شود و در نتیجه، اثر یقظه (بیداری) باز می شود. فرض کنید می خواهیم یک پارچه ای که گلی شده و خشک شده است، را جمع کنیم و تا بزنیم؛ می بینیم که اصلاً نمی شود. اگر گِل های پارچه را با دستمان بتکانیم، کمی لطیف می شود، ولی اگر پارچه را شستیم، می بینیم که اینقدر لطیف می شود که به راحتی می توان آن را تا کرد. برخی اعمال و رفتار ما باعث خشک شدن قوه فکر می شود، بعد می گویم چرا نمی شود؟! تا حالا مثلاً ۵ دقیقه نشده بنشینم و در خلوت راجع به وجود خودم، مثلاً چشمم فکر کنم که وقتی چشمم را بستم، چطور از این پله ها پایین بروم؟ سر سفره چه کار کنم؟ با ماشین چطور بروم؟ من با این چشم، دوست و دشمنم را می بینم. عجب! این چه چیزی است که اندازه یک بادام کوچک هست و این کارها را می تواند انجام دهد. این چشم را چه کسی و چه زمانی به من داده؟ اصلاً این سیستمِ چشم، چقدر چیز جالبی است؛ به راحتی می توانم هر جا بروم، بدوم و ... این چه چیزی است که من اینقدر از آن غافل بودم. این همان یقظه(بیداری) هست که من ۵ دقیقه قوه فکر را داخل چشم تمرکز دادم. 🌀 ادامه دارد ... ┄┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ کانون فرهنگی تربیتی فطرت👇 https://eitaa.com/kanoone_fetrat
| عضو فراموش شده 👤 3️⃣ بخش سوم: تفکر و تمرکز 🔎 قوه ی فکر هرچه فعال شد و در یک نقطه ای تمرکز پیدا کرد، این نفوذ می کند در عمق آن موضوع و مسئله. مثلاً فرض بفرمایید به یک آقایی در یک مجلسی طعنه زدند و این متوجه نبوده، وقتی از این حال و هوای زندگی بیرون آمد و شب موقع خوابیدن یک فضای تمرکز فکری برایش ایجاد شد، حالا روی حرف آن آقا در آن جلسه متمرکز می شود، همین که فکر را متمرکز می کند، به خودش می گوید که چرا این حرف را به من گفت و مثلاً پیش فلانی می خواست به من توهین کند؟! تازه دارد به خودش می آید و میگوید که چطور شد من دفاع نکردم و جوابش را ندادم؟! در واقع قوه فکر مرتباً تمرکز پیدا می کند روی آن مسئله، فضا هم فضای خلوت هست و توجهش از همه چیز بریده شده است، یک وقت کار به جایی می رسد که آرام آرام قوای غضبش و قوای ارادی اش به حرکت می افتد، از جایش بلند می شود و برنامه می ریزد که همین الان برود و با آن فرد دعوا کند. با خودش می گوید حالا الان چه کار کنم؟ چطور عمل کنم؟ یعنی کل زندگی اش یک چیز دیگری می شود. همه ی این تحریکات و فعالیت ها چرا دو ساعت پیش نبود؟ در آن جلسه چرا نبود؟ چرا الان اینطور این قوا به حرکت افتاد؟ چون قوه فکر متمرکز شد در کلام آن آقا. هرچه متمرکز می شود، فرو میرود و یک دفعه آثار عملیاتی آن در اراده اش ظهور پیدا میکند. این همه اختراعات و اکتشافاتی که دانشمندان انجام داده اند، این ها به برکت تمرکز قوه ی فکر بوده، نه خود قوه فکر تنها. این تمرکز قوه فکر به دست بعضی از این دانشمندان که رسیده این مقدار از این عالم را کشف کرده اند، در حالی که اگر این قوه فکر با آن تربیت های توحیدی انجام بگیرد، حقایقی فوق این ها کشف می شود. 🌀 ادامه دارد ... ┄┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ کانون فرهنگی تربیتی فطرت👇 https://eitaa.com/kanoone_fetrat
| عضو فراموش شده 👤 4️⃣ بخش چهارم: تفکر و در دسترس بودن حالا سؤال این است که آیا اینها که گفته شد، چیزهای دست نیافتنی و سختی هستند؟ به لباسم اینقدر اهمیت می دهم ولی برای قوه فکرم اینقدر ارزش قائل نیستم که اگر استفاده نکنم، زنگ می زند. هر چیزی که برای حیات و موجودیت حیوان یا انسان ضروری هست، خداوند مُفت در اختیار تمام موجودات قرار داده است. مثلاً حیات من وابسته به وجود اکسیژن هست و خداوند رایگان در اختیار ما قرار داده و آنقدر در دسترس هست که اصلاً داخلش شنا می کنم. در خواب هم از آن استفاده می کنم. حالا اگر اکسیژن به این شکل رایگان در دسترس نبود، باید کپسول کپسول اکسیژن تهیه می کردیم و می خریدیم. یا نور، یا آب که به راحتی در دسترس ما هستند. وقتی خداوند چیزهایی را که به حیات حیوانی ما مربوط است، به ما داده است، آیا برای حیات حقیقی من که توحید هست، عقل هست، هدایت به حقایق است، چیزی را در اختیار من قرار نداده است؟! وقتی از قوه فکر استفاده نمی کنم، مثل این است که هوا را آلوده می کنم و می گویم نمی توانم نفس بکشم، یا سیگار می کشم و می گویم نفسم بالا نمی آید. خداوند قوه فکر را به طریق اولی در اختیار من قرار داده است و تفکر در واقعیات را آشکار و بدیهی قرار داده است. کسی نمی تواند بگوید من مدرسه و دانشگاه نرفتم و اینها را نمی توانم بفهمم. قوه فکر قدرت خیلی عجیبی هست. یکی از اساتید زیست شناسی دانشگاه یک روز آمد گفت من قوه فکرم را روی برگ، متمرکز کردم و از دیشب، این برگ، قوه فکرِ مرا، به خودش کشیده است و مرا دیوانه کرده است. می گفت: این برگ برای خودش یه کارخانه عظیمی هست و کارهای عجیبی می کند. نه پیچ و مهره دارد، نه قطعات و هیکل آنچنانی دارد، با آن ظرافت و لطافت! من چرا از این غفلت داشتم؟! همین کاری که برگ انجام می دهد، ما بخواهیم انجام دهیم، برای خودش یک کارخانه و کلی تیم مهندسی می خواهد؛ تازه معلوم نیست بتواند اون میوه ای را که این برگ می داد، بدهد. این است قدرت قوه فکر. 🌐 کانون فرهنگی تربیتی فطرت 🆔@kanoone_fetrat
| عضو فراموش شده 👤 5⃣ بخش پنجم: تفکر؛ ابزاری برای دیدن حقیقت خویش و به حرکت افتادن ▫️مولا علی علیه السلام می فرماید: "الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَة" فکر یک آینه ی صاف و درخشنده ای است. اگر آینه نبود، محال بود خودمان را ببینیم که چه قیافه ای داریم و همه چیز را می دیدیم به جز قیافه خودمان. این غیب و قیافه غایب را آینه برای ما آشکار کرده است؟ ▫️این پنهانیِ قیافه من به خودم، به این معنا نیست که یک چیزی روی آن را گرفته؛ اتفاقاً این قیافه خیلی هم آشکار هست، اما یک آیینه ای می خواهد که آن را به من منعکس و آشکار کند. ▫️اگر این قوه فکر را تمرکز بدهید، یک حقیقت هایی که خیلی آشکار بود، اما قبل از این تمرکز فکر، خیلی پنهان بود و دسترسی به آن اصلاً محال بود، آشکار خواهد شد. مثلاً یک انسانی خیلی خسته و بی حال یک گوشه ای افتاده، شربت هم برایش می آوری نمی خورد، می گوید حال ندارم اصلاً تکان بخورم؛ اما اگر یک انگیزه قوی برایش پیش آمد چه؟ مثلاً صدای انفجار کپسول همسایه اش را شنید، و از ترس یک دفعه بلند شد، اصلاً ندانست که چطور به حرکت افتاد. ▫️شخصی که احساس ضعف و صفر بودن می کرد و می گفت من نمی توانم مثلاً فلان گناه را ترک بکنم، نمی توانم فلان برنامه را انجام بدهم، اشتغالات زندگی اجازه نمی دهد و... ، چطور می تواند به حرکت بیفتد؟ حضرت می‌فرماید که این آینه را به کار ببر. ▫️اگر فکر را به کار بردیم، این آینه را اگر به کار بردیم، انسان به حرکت می افتد، قوا به حرکت می افتد، از جا بلند می شود و متوجه خودش و اعمال خودش می شود و گناه را ترک می کند و تنبلی را کنار می‌گذارد و خواب را کنترل می‌کند. هرکجا می خواهیم شروع بکنیم از فکر شروع بکنیم. 🌐 کانون فرهنگی تربیتی فطرت 🆔 @kanoone_fetrat
| عضو فراموش شده 👤 6⃣ بخش ششم: عوامل تضعیف و تقویت قوه فکر یک: خالی کردن ذهن از خیالات بیهوده و پراکنده ▫️از جمله عواملی که این تمرکز را تقویت می کند، این است که انسان بنشیند و تصمیم بگیرد آن فکر های پخش و پلا، بیخودی، حساسیت های بیجا، و ... را بیرون بریزد و بگوید هر عاملی که این قوه ی فکرم را به خودش می خواهد مشغول کند و ربطی هم به من خیلی ندارد، باید بیرون بریزم. خب مثلاً فکر، از صبح تا شام چقدر به مطالب و مسائل بی ربط، حساس بود و فکر و ذکرش را مشغول می کرد و روی آن مسائل بی ربط برنامه هم می ریخت. باید بگوید که این مسائل آیا ربطی به خانواده ام، انقلاب و اسلام دارد؟ چه ربطی به زندگی ام، شغلم، سلامتی ام دارد، اول آن ربط را پیدا بکند. ▫️امام حسین(ع) در دعای عرفه می فرماید: «إلهي تَرَدُّدي في الآثارِ يُوجِبُ بُعدَ المَزارِ ، فاجمَعْني عَلَيكَ بِخِدمَةٍ تُوصِلُني إلَيكَ.» بار خدايا! سر گرم شدنم به آثار و نشانه ها، موجب دورى از زیارت تو مى شود، پس تمام قواى مرا متوجه كارى كن كه من را به تو برساند. ▫️«تَرَدُّدي في الآثارِ»، آثار، یعنی همین موجودات، همین محیط اطراف، همه ی این ها که باهاشون زندگی می کنیم. یعنی یکی از عواملی که تو (خدا) با همه آشکاری ات بر من پنهان شدی و امکان زیارت و رسیدن به تو برایم فراهم نیست، این ترددِ فکر من هست که آن را پخش و پلا کردیم. به عنوان یک نیاز از خدا بخواه به آن کارهایی که مربوط به توست، تمرکز کنی. مشکل من «تُوصِلُني إلَيكَ» هست؛ یعنی نمی توانم در این همه مشغولیت به تو وصل بشوم. می فرماید با این تمرکز، من را وصل کن به خودت. این چطور اتفاق می افتد؟ باید در همه کارها و زندگی متوجه خدا بود. 🌐 کانون فرهنگی تربیتی فطرت 🆔 @kanoone_fetrat