🔹ما تجدد را به عنوان یک تاریخ که با تفکر پدید آمده است نمیشناسیم و گاهی ضرورت های درون آن را ضرورت وجودش میدانیم
#تجدد با تحولی که در تفکر و وجود بشر در پایان #قرون_وسطی روی داد به وجود آمد و چون محقق شد اقتضاها و ضرورت هایی داشت که ما هم کم و بیش گرفتار آن ضرورت ها هستیم. تجدد اندیشهی پیشرفت و تکامل تاریخی را پیش آورد و دیگران که با این اندیشه آشنا شدند ندانستند که تجدد را گرچه با اصول و قواعدی که آورده است باید شناخت، اما آن را با این اصول تعلیل نمی توان کرد. اصل #پیشرفت یکی از اصول قوام بخش تجدد است نه اینکه تجدد به حکم اصل پیشرفت غالب بر همهی تاریخها و کل تاریخ بشر به وجود آمده باشد و اگر چنین بود تقسیم جهان به توسعهنیافته و توسعهیافته و جهی نداشت و همهی جهان به نحو یکنواخت در مسیر پیشرفت سیر میکرد. اصل پیشرفت با بشر جدید و امر وجود او پدید آمد و چون وجود بشر جديد مئال بشر تلقی شد اصل پیشرفت هم صورت مسلم پیدا کرد.
🔸صفت خاص جهان در حال پیشرفت پیوستگی همه شئون آنست، اما تلقی جهان #توسعه_نیافته از جهان متجدد مجموعه ای از اشیا و عادات و سیاست ها و زشتیها و زیباییهای پراکنده و اتفاقی و محصول نیات اشخاص است. مردم جهان توسعه نیافته این اشیای پراکنده را میخواهند، اما چون به آداب و عادات میرسند بعضی را تحسین و بعضی دیگر را تقبیح میکنند. ولی تجدد یک نظم فکری و عملی است که از ابتدا به قدرت و آزادی نظر داشته و در سودای ساختن و پرداختن بهشت زمینی بوده است. بر وفق اصل پیشرفت، زمان در خط مستقیم به سوی غایات تجدد میرود. در این زمان خطی شب و روز دیگر معنی ندارد و زمان نمیتواند گردشی و دوری باشد. در تجدد همه ی کارها و چیزها زمان دارند و زمانی اند، اما جهان توسعه نیافته چنانکه باید با تجدد و با زمان آن آشنا نیست، نشانه ی این ناآشنایی و ناتوانی را در محاسبهی وقت کارها و تدوین و اجرای برنامه ها میتوان دید. شاید این نکته را ساده بینگارند اگر میبینیم که کمتر مجلسی در وقت مقرر آغاز میشود و به پایان میرسد و حتی سخن گویان مجالس علمی به سختی میتوانند اندازهی زمانی را رعایت کنند، از آنست که کارشان را با زمان متناسب با آن تطبيق نداده اند. در تاریخ شصت سالهی برنامه ریزی ما هم ظاهرا هیچ برنامه ای با درک زمان و امکانات آن تدوین نشده و به این جهت در موعد مقرر اجرا نشده است. معمولا این بیگانگی با زمان مکانیکی و وقتنشناسی را به ناتوانی در مدیریت نسبت میدهند. ولی وقتی در کاری همهی متصدیان آن ناتوان بودهاند، باید تأمل کرد که شاید این ناتوانی از جای دیگر باشد و به مدیریت ربطی نداشته باشد. شاید این نقص ظاهر ساده و کوچک از آنجا باشد که جهان توسعه نیافته با وقت کار و عمل و سازندگی #جهان_تجدد انس پیدا نکرده است. این جهان با زمان تجدد بیگانه است. با این #بیگانگی نه تجدد را میتوان شناخت و نه امکان های تاریخی کشور و طریق سیاست و اداره امور را میتوان دریافتد. نگاهی که جهان توسعه نیافته به امور و اشیا دارد نگاه متعلق به گذشته است، اما این امور و اشیا به جهان جدید و متجدد تعلق دارند، این نگاه ظاهر بین، امور و اشیای موجود را می خواهد و میطلبد، بی آنکه بداند و بیندیشد که چه تناسب و مناسبتی میان آنها هست و چگونه باید به آنها برسد.
🔻#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
@KanooneQarbshenasiAndisheIslami