eitaa logo
اقیانوس
137 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
526 ویدیو
14 فایل
دنیا‌دریاست🌊 و‌در‌دل‌این‌دریا‌ی‌عمیق ما‌ماهی‌های‌تشنه‌لب‌مشتاق‌آنیم‌که به‌ساحل‌امن‌تو‌برسیم✨ ما‌به‌گرمای‌ساحلت‌راضی‌تریم‌تا خنکای‌آب‌دنیا... ای‌حضرت‌ #اقیانوس
مشاهده در ایتا
دانلود
💠پانـزدهـمیـن سـحـر أَمَرْتَنَا أَنْ لاَ نَرُدَّ سَائِلاً عَنْ أَبْوَابِنَا وَ قَدْ جِئْتُكَ سَائِلاً فَلاَ تَرُدَّنِي إِلاَّ بِقَضَاءِ حَاجَتِي بازبه‌ماامرفرمودى‌كه سائلےراازدرگاه‌خودمحروم‌برنگردانيم ومن‌هم‌سائلم بہ‌درگاه‌كرمت‌پس‌مراتاحاجتم‌روانسازى‌بازمگردان... و در دل این سحرهای پر نور پشت در کرمخانه‌ی الهی خیل گدایان صف کشیده‌اند به امید گوشه نگاهی و به انتظار لقمه نانی اما و در دل همین شبها گدایان سفله‌ای مثل من هنوز در کوچه‌های سرگردانی آواره‌اند و محروم مانده از بار عام الهی يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ و ما بنده‌زاده‌ها از همان بدو تولد که چشم به جهان گشودیم خو کرده‌ایم به فقر و عجب حال عجیب است این فقیری اما این فقیر بودن با تمام گدایی‌های جهان فرق دارد کاسه‌ی ما همیشه پر است و دلــ❤️‍🩹ـــمان همیشه آرام چون دست پیش آقایی دراز کردیم که نخواسته کاسه‌ی گدایی ما را پر می‌کند و چه عزتی بالاتر و گواراتر از این خاکساری و چه ثروتی بزرگتر تر از این فقیری و امشب در پانزدهمین میعادگاه عاشقی ما دست به دامان ارباب کریمی شده‌ایم که ناخواسته هم حتی عطا می‌کند و حتی آن گره‌های کوری که در جان و جهان ما افتاده و ما خودمان هم بی‌خبریم را حل میکند و هیچ موجودی در عالم نیست الا اینکه یک بار میهمان خوان کرمش شده حتی بیمــ💔ـــاران جزامی‌ها حتی وحوش در دل صحرا و حتی من بی سر و پا و نالایق که تا ابد مدیون لطف اویم... 💠برداشتی آزاد از: دعای ابوحمزه ثمالی سوره فاطر آیه ۱۵ (علیه‌السلام)
۷ فروردین ۱۴۰۳
💠هفدهـمیـن سـحـر إِلَهِي إِنْ أَدْخَلْتَنِي النَّارَ فَفِي ذَلِكَ سُرُورُ عَدُوِّكَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِي الْجَنَّةَ فَفِي ذَلِكَ سُرُورُ نَبِيِّكَ‏ وَ أَنَا وَ اللَّهِ أَعْلَمُ أَنَّ سُرُورَ نَبِيِّكَ أَحَبُّ إِلَيْكَ مِنْ سُرُورِ عَدُوِّكَ‏ خدایا اگرمرادرآتش‌برى‌دراين‌صورت‌دشمنت‌شادمى‌‏شود واگردربهشت‌برى‌پيغمبرت‌شادخواهدشد ومن‌قسم‌به‌خدايقين‌دارم‌كه توسُرورپيغمبرت‌رادوست‏تردارى‌ازسروردشمنت و چند نفس مانده به شبهای قدر متوسل شده‌ام به فرازهای ابوحمزه و کلمات افتتاح اما این دل وامانده‌ی زنگار بسته توان پر باز کردن ندارد و مدتهاست که جامانده از معراج عاشقی لا الله الا الله و برای قدم گذاشتن در مسیر هدایت باید با معبود خویش دل یک دله کرد باید بذر محبــ🌱ــتش را که در خاک فطرت نهفته پرورش داد تا عشــ❤️ـــق او در دلت بارور شود و ایمانی راسخ در قلبت ریشه بدواند اما تا دل و عقل و زندگیت را از غیر از او خالی نکنی نه عاشق واقعی اویی و نه مومن حقیقی راهش أَنَّ اللَّهَ بَرِی‌ءٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ وَ رَسولُه و باید از همه برید از هر چه بند و زنجــ⛓ــیر غیر از رشته‌ی بندگی اوست باید جدا شد تا به رستگاری رسید تا بتوان پر باز کرد برای پرواز به آسمانش سحر هفدهم و شبی که پیامبرت میهمان ملکوت است مرا هم به حق تبسم‌هایش ببخش و بیامرز 💠برداشتی آزاد از: دعای ابوحمزه ثـمـالــی سوره توبه آیه ۳ ‌ (صلوات‌الله‌و‌علیه)
۹ فروردین ۱۴۰۳
هفدهـمیـن افطار قسمت هفدهم: همه باید حساب پس بدهند وَإِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ و برای خالص شدن باید در کوره‌ی امتحانات الهی بسوزی و آبدیده شوی حتی اگر پیامبر خدا هم باشی گاهی طعنه‌ها و تهمت‌ها و بلایا تو را به ستوه می‌آورد و تمامی انبیا و اولیا زجر کشیدند تا برسیم به امروز به امروزی که هر چه سر پناه است در عالم در آستانه‌ی ویرانی است كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ و همه چیز و همه کس در غربال آخر الزمان شکننده و سست است حتی قوی‌ترین ایمانها و خالص،ترین ارادتها هم حتی در کوره‌ی امتحان غیبت ذوب می‌شوند مولای من چند نفسی مانده به شب قدر و این منم که نه قدر انسانیت خودم را دانسته‌ام و نه حرمت مولایی چون را حفظ کرده‌ام و حالا فانی‌‌ شده‌ام در تباهی و جز تو برایم راه نجاتی نیست ای حقیقت شب قدر من ای صاحب الزمانم 💠برداشتی آزاد از سوره بقره آیه ۱۲۴ سوره الرحمن آیه ۲۶
۹ فروردین ۱۴۰۳
هجدهـمیـن سـحـر أَرْجُو الزُّلْفَةَ لَدَيْكَ‏ فَلاَ تُوحِشْ اسْتِينَاسَ إِيمَانِي وَ لاَ تَجْعَلْ ثَوَابِي ثَوَابَ مَنْ عَبَدَ سِوَاكَ  ونزدتوتقرب‌مى‏جويم پس‌تولطفےكن‌وانس‌مرابه‌واسطه‌ايمانم‌به‌تو بدل‌به‌وحشت‌مگردان وپاداشم‌راپاداش‌آنكه‌غيرتوراپرستيده‌قرارمده و جهان به تحولش نزدیک می‌شود تمام کتابهای تقدیرات و خاطرات گذشته در مخزن سر الهی بایگانی می‌شوند و کتابـــ📜ـت تقدیر سال جدید به جریان افتاده و همه‌ی عالم به نقطه صفر خویش نزدیک می‌شود و این صدای تپش‌های قلــ❤️ـب هستی است که هیجانش به اوج رسیده از شوق میهمان شدن به ضیافت وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ و چه بسیار شب قدرهایی که گذشت و من جز لغلغه‌ی زبان و بی‌‌خوابی ثمری برای خود جمع نکردم و تو چه بسیار عطا کردی به من و من چه بسیار اسـ🍂ـــراف کردم و قدر خود ندانستم که از حقیقت قدر غافل شدم اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدِّيقَةِ فاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ و در سحر هجدهم در یک قدمی شب قدر عاشقی توسل کرده‌ام به ریشه‌های چادر مادر هجده‌ ساله‌ای که حقیقت وجودش همان حقیقت قدر است مادرجانم مردم زمانه‌ات تو را نفهمیدند و در حقت ظلم کردند اما من هر چند گناهنکار تمام سرمایه‌ام محبت شما و اولاد شماست به حق محبـــ💔ـتت و به حق رنج‌هایی که برای هدایت امت پدرت کشیدی رزق قدر امسال ما خودت دو چندان تقبل کن 💠برداشتی‌ آزاد از: دعای ابوحمزه ثمالی سوره قدر صلوات خاصه حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) (سلام‌الله‌علیها)
۱۰ فروردین ۱۴۰۳
بیـستـمیـن سـحـر وَ أَرَى نَفْسِي تُخَادِعُنِي وَ أَيَّامِي تُخَاتِلُنِي وَ قَدْ خَفَقَتْ عِنْدَ رَأْسِي أَجْنِحَةُ الْمَوْتِ وبه‌كجامى‏روم واكنون‌میبينم‌كه‌نفس‌بامن‌خدعہ‌مى‏كند وروزگاربامن‌مكرمى‌ورزد درحالےكہ‌عُقاب‌مرگ‌بر‌سرم‌پروبال‌گشوده‌است مرگ عجیب‌ترین مخلوق خداست در عین زیبایی و عظمت، دلها را پر از وحشت می‌کند و در اوج سختی و رنجی که دارد مایه آسودگی و آرامش است كُلُّ نَفْسٍ ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ یوْمَ الْقِیامَةِ و تمامی نسل آدمیزاد و هر آنچه جنبده در این پهنه گیتی است روزی خواهد مرد اما آن دمی که چاقوی مرگ که زیر گلوی نفس آدمی می‌آید انسان به التماس می‌افتد برای فرصت دوباره اما هیهات از انکه بتوان از سختی گلوگاه وفات فرار کرد.... إِنَّ اللَّهَ اشتَرىٰ مِنَ المُؤمِنينَ أَنفُسَهُم اما در میان ما انسانهای دنیا دوست گریزان از مرگ هستند کسانی که برایش آغوش گشوده‌اند و مرگ برایشان جز یک سفر شیرین نیست جان آنها را نمی‌گیرند بلکه جانشان را تقدیم مرگ می‌کنند و خسارت مرگ را به تجارت پر سود شهادت مبدل می‌کنند و منتظرترین کس برای مرگ آقایی بود که سی سال تنها همدم مناجات شبهایش نخلستان بود و چاه و دیشب بعد از مدتها نفس راحت کشید و فریاد زد رستگار شدم به خدای کعبه قسم... و ای کاش من هم برای یک دم هم که شده لیاقتم قد چاه بود تا همدم دردهای مولایم باشم مولایی که رنگ زرد امشبش خبر از یتیم شدن عالم می‌دهد... 💠برداشتی آزاد از: دعای ابوحمزه ثمالی سوره آل عمران آیه ۱۸۵ سوره توبه آیه ۱۱۱
۱۲ فروردین ۱۴۰۳
💠بیـست و دومین ســحـر إِلَهِي إِنْ كَانَ قَدْ دَنَا أَجَلِي وَ لَمْ يُقَرِّبْنِي مِنْكَ عَمَلِي فَقَدْ جَعَلْتُ الاِعْتِرَافَ إِلَيْكَ بِذَنْبِي وَ سَائِلَ عِلَلِي‏ اى‌خدا اگراجل‌من‌نزديک‌شده وعملم‌مرابه‌مقام‌قرب‌تو‌نرسانيده‌ من‌هم اعتراف‌به‌گناهم‌رااسباب‌عذرگردانيده‌ام... و فرداشب همه چیز حتی تعداد قطرات بارانی که خواهد بارید و عدد تک تک برگهایی که از درخت خواهند افتاد در دفتر تقدیر الهی به ثبت می‌رسد و تعیین خواهد شد که پیمانه‌ی عمر کدام بندگان تا شب قدر سال بعد به سر خواهد رسید...؟ مَوْلايَ يَا مَوْلايَ أَنْتَ الْجَوَادُ وَ أَنَا الْبَخِيلُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْبَخِيلَ إِلا الْجَوَادُ....؟  و من در این فرصت طلایی باقی‌مانده چه طلب کنم که به سودم شود و چه بخواهم که خیر دنیا و آخرتم باشد... و امان از گدای کوته نظری چون من که در خواستن از خدا هم جهل دارد و بخیل است و طلب آب و نان دنیا کند در حالی که از ابدیت سفر عقبا غافل است خدای من من نادان‌تر از آنم که خیر و صلاحی طلب کنم و بی دست و پا تر از آنم که نور و ثوابی را که به من هدیه کرده‌ای در این شبها حفظ کنم پس خودت بر من عطا کن آنچه به صلاح من است... همدیگر را حلال کنیم شاید این آخرین شب قدر عمرمان باشد... شاید... 💠برداشتی آزاد از: دعای ابوحمزه ثمالی مناجات امیرالمومنین (علیه‌السلام) در مسجد کوفه
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
افطار بیـست و سوم قسمت هفدهم: همسفر با نور... وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ۚ و اگر نور نباشد هیچ چیز انگار وجود ندارد حتی ظلمت هم چیزی جز عدم وجود نور نیست و هر سفر و حرکتی وابسته به نور است که بی روشنایی راه چگونه می‌توان راه را از چاه تشخیص داد؟ وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ و از کسی که روی خود را از خورشید برگردانده و خودش را در سلول انفرادی نفسش حبس کرده و یا از کسی که قلبش حتی برای یک بار هم میزبان نور الهی نشده نمیتوان توقع به راه صواب رفتن داشت چرا که دیده‌ی بی نور صاحب دیده را قطعا به چاه ضلالت خواهند کشاند و قسمت ما مردم آخرالزمان این است که گرفتار زمانه‌ای باشیم که آفتاب در آن رویایی دست نیافتنی است و نور هدایت در پشت ابرهای متراکم غرور و جهالت ما پنهان شده است نور هدایتی که بی وجودش همه چیز تاریک بی‌معناست و ای کاش تقدیر از نو نوشته شده‌ی ما به نورش روشن شود 💠برداشتی آزاد از: سوره حدید آیه ۲۸ سوره نور آیه ۴۰
۱۵ فروردین ۱۴۰۳
💠بیـست و چـهـارمین سـحـر سَيِّدِي أَنَا أَسْأَلُكَ مَا لاَ أَسْتَحِقُّ وَ أَنْتَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ اى‌سيدمن ازتوچيزى‌مى‏طلبم‌كه استحقاق‌آن‌ندارم،اماتواهل‌تقواوآمرزشے و احوال دنیا بعد از بارش تند ستاره‌ها و از جارو شدن زمین با بال فرشته‌ها حال دگرگونیست و این دفتر نو و سفید تقدیر است که از ورق‌هایش بوی پاکی به مشام می‌رسد و این ماییم دوباره قلم عمل در دست برای نوشتن نشسته سر کلاس بندگی و شروعی دوباره فارغ از تمام گذشته‌ها برای از نو نوشتن و عاشقی کردن وَ تَجْعَلُنَا فِيهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِكَ وَ الْقَادَةِ إِلَى سَبِيلِكَ و ما در شب قدری که توانش به اندازه هزاران ماه است از او خواستیم که هر چند حتی لایق نوکری برای امام زمانمان هم نیستیم ما را از سربازان و سرداران بر جان کف راهش قرار دهد و چه معجزه‌ای از این بالاتر که من کمترین بی ارزشی از سر لطف حضرت دوست به والاترین درجات برسم که والاترین درجات پر پر شدن در راه اوست و خوشا به حال آنان که اولین سرمشق دفتر تقدیر سال معنوی جدیدشان با خون سرخ خود نوشتند و رسیدند به آنجایی که ما به حسرت و آرزویش نشستیم.... خوشا به حالا و یارانش.. به یاد شهدای کنسولگری ایران در سوریه💔 ‌💠برداشتی آزاد از: دعای ابوحمزه ثمالی دعای افتتاح
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
افطار بیـست و چهارم قسمت هجدهم: ‌برای آزادی... قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبِینٌ و بعد از آنکه انسانها به تبعیت از هوای نفسشان به جان همدیگر افتادند و اولین جنایات تاریخ حیات بشر از قتل هابیل تا طغیان دیگر امتها روی داد خدا برای نجات مخلوق عزیزش کسی را از جنس خودشان فرستاد از مادر به آنان مهربانتر لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ و از نسل آن پیغمبری که نجات امتش را حتی بر جانش مقدم می‌دانست هنوز هم مردی باقی مانده که در اوج غربت تمام قدرت عالم دست اوست و تنها او خواهد بود که ما را از این تاریکی ظلمت نجات خواهد داد و نور تنها اوست 💠برداشتی آزاد از سوره مائده آیه ۱۵ سوره توبه آیه ۱۲۸
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
💠بیست و پنـجمـین سـحـر اللّٰهُمَّ عَظُمَ بَلَائِى وَ أَفْرَطَ بِى سُوءُ حالِى وَ قَصُرَتْ بِى أَعْمالِى وَ قَعَدَتْ بِى أَغْلالِى وَ حَبَسَنِى عَنْ نَفْعِى بُعْدُ أَمَلِى خدایا بلایم‌بزرگ‌شده‌ وزشتےحالم‌ازحدّگذشته‌وکردارم‌بےلیاقت‌وبی‌خبرم‌ساخته‌ وزنجیرهای‌گناه‌مرازمین‌گیرکرده‌ ودوری‌آرزوهایم‌مرازندانےساخته و در این آخرین نفس‌ها که هر کدامشان عطر بهشت می‌دهد و در این نوشیدن آخرین جرعه‌های جام عاشقی باید از خدا بهترین‌ها را خواست باید خواست تا این دل مرده‌ی سرد را و دیدگان خشکیده و این ذهن زنگار بسته را به لطفش مطهر و پاک گرداند و الا سودی از بار عام رمضان نصیبمان نشده و باید طلب نمود خلاصی از شر آنچه بلا و ابتلاست چه ابتلای به نفس و بلاهای زمانه اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ و بلا پشت بلا مثل باران شهاب سنگ میبارد از آسمان غبار گرفته‌ی آخر الزمان و این دین خداست که پیکره‌اش آماج تیرهای فتنه‌هاست و اینها جگر گوشه‌های اسلام هستند که در یمن و غزه و شام تکه تکه می‌شوند و این ماییم که با وجودی پر از غم و با دلی پر از امید به صبح پیروزی می‌آیم و درد نبودنت را فریاد می‌کشیم و تا نیایی هر روز این عالم غزه خواهد بود و هر روزش یعنی جنگ و جهالت و خون... می‌آیم تا درد دل کنیم با تو تا روزی در با تو این درد به پایان برسد 💠برداشتی آزاد از دعای کمیل دعای‌فرج‌امام‌زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)
۱۷ فروردین ۱۴۰۳
💠بیـست و پنـجمـین سـحـر اللَّهُمَّ أَذِنْتَ لِی فِي دُعَائِكَ وَ مَسْأَلَتِكَ فَاسْمَعْ يَا سَمِيعُ مِدْحَتِي‏ وَ أَجِبْ يَا رَحِيمُ دَعْوَتِي وَ أَقِلْ يَا غَفُورُ عَثْرَتِي اى‌خدا توبه‌مااجازه‌دادى‌که‌به‌درگاهت‌دعاكنيم‌وحاجت‌طلبيم پس‌اى‌خداى‌شنوا،سپاس‌مرابپذير ودعايم‌اجابت‌فرماوازلغزشم‌به‌كرمت‌درگذر... و همین که در این ساعات نفس می‌زنیم و میهمان سفره‌ی رمضانش هستیم همه‌اش از لطف خود اوست که اگر نبود نظر لطفش گذر هرگز ما به در کرمخانه‌اش نمی‌افتاد رها می‌شدیم به حال خودمان سرگردان و افسار گسیخته و مردابی بودیم که حتی اگر گاهی هم باران محبتش به ما می‌زد جز بوی تعفن از ما چیزی برنمی‌خاست ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ پس ابتدا او به سمت ما رو کرد آغاز این قصه‌ی عاشق و معشوق خود اوست خودش عاشق بنده‌ است و توفیق عشق ورزیدن به خودش را نصیب بنده‌اش کرده و اگر نبود نگاهش عبد گناهکار هیچ گاه راه نجات توبه را نمی‌یافت خدایا و حالا خودت ما را آورده‌ای و پای سفره‌ات نشاندی که اگر نمیخاستی مرا هرگز مرا راهم نمی‌دادی به میهمانیت پس ای که مرا خوانده‌ای راه نشانم بده 💠برداشتی آزاد از دعای افتتاح سوره توبه آیه ۱۱۸
۱۸ فروردین ۱۴۰۳
💠بیـست و هفـتمـین سـحـر عالِماً اَنَّهُ لا یضْطَهَدُ مَنْ اَوی اِلی ظِلِّ کنَفِک وَ لَنْ تَقْرَعَ الْحَوادِثُ مَنْ لَجَاَ اِلی مَعْقِلِ الاِْنْتِصارِ بِک وباآگاهےبه‌اینکه‌ هرکه‌رخت‌به‌سایه‌حمایتت‌کشدموردآزارواقع‌نگردد وکسی‌که‌به‌قلعه‌ی‌مددجویےتوپناه‌آورد هرگزحوادث‌روزگاراورادرهم‌نکوبد و برای کودک امن‌ترین پناهگاه فقط آغوش مادر اوست و مادر برای طفل نورسیده‌اش سپری است که تمام آزارها را از او دور می‌کند در حالی که او هیچ‌گاه نمیفمد که مادر چه کرده برای او و اگر دلخواهش را فراهم نکند از او گله‌مند است در حالی که او از تمام دلش گذشته برای او وَ عَظِيمَةٍ مَخُوفَةٍ قَدْ كَفَانِي و من همان بنده‌ی ناسپاسی هستم که چه بسیار بلا و حادثه را بدون آنکه حتی من بفهمم چه خطری مرا تهدید می‌کند از من دفع کردی اما من به جای بندگی جز بی بند و باری و ناسپاسی چیزی به ارمغان نیاوردم... و حالا معنی این دعا را که از بزرگترهایمان به یادگار مانده را بهتر میفهمم که به داده و نداده‌ات شکر به خاطر بلایی که دفع کردی و به خاطر نعمتی که ارزانی داشتی... 💠برداشتی آزاد از دعای جوشن صغیر دعای افتتاح
۱۹ فروردین ۱۴۰۳