eitaa logo
•{کَربَلا| 𝗸𝗮𝗿𝗯𝗮𝗹𝗮}•
118 دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
4.5هزار ویدیو
82 فایل
- بہ‌نـٰامِ‌خـٰالقِ‌مَھـدۍ🌹 ۅَدرانٺظـٰارِ‌طُلـۅعش‌نشسٺہ‌ایم🕊 ُأَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ آگاه باشید تنها با یاد خدا دلها آرامش می یابد سوره رعد آیه۲۸ کانال قرآنی و ..پایگاه حضرت معصومه سلام الله علیها،کوی جهان🌱 @Dehlavie
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «تاسوعا، پاسداشت وفاداری حضرت عباس (ع)» روز یکشنبه، ١۴٠١/٠۵/١۶ ✍️ مناسبت روز: امروز نهمین روز از ماه محرم‌الحرام و منسوب به تاسوعای حسینی است که در روایات آمده، یکی از سخت‌ترین روزها برای اهل‌بیت امام حسین (ع) بوده، چنانچه امام صادق(ع) فرمودند: «تاسوعا روزی است که حسین (ع) و اصحاب ایشان در کربلا محاصره شدند و سپاه (عظیم) شامیان بر ضد آنان گرد آمدند و ابن زیاد و عمر سعد از فراهم آمدن آن همه سوار خوشحال شدند؛ و در آن روز، حسین (ع) و یاران ایشان را ناتوان شمردند و یقین کردند که دیگر یاوری برای امام نخواهد آمد و عراقی‌ها ایشان را پشتیبانی نخواهند کرد» (سفینه البحار، ج١، ص٣١٢) ⬅️ یکی از وقایع مهم روز تاسوعا، ورود شمر ملعون به کربلاست؛ او که در دشمنی با اهل‌بیت زبانزد است، نامه ابن‌زیاد را در این روز به دست عمر بن سعد رساند و به او هشدار داد که یا باید بلادرنگ با امام حسین (ع) نبرد کند و یا فرماندهی را به او واگذار نماید و برای همیشه حکومت بر ری را فراموش کند! مورخین آورده‌اند در این هنگام عمر سعد که حُب ریاست و هوای نفس بر او غلبه کرده بود، بدون در نظر گرفتن خدا و جایگاه فرزند رسول خدا و اهل‌بیت گرامی ایشان، با دست‌پاچگی تمام فرمان حمله عمومی به سوی خیمه‌های حسینی را صادر نمود و گفت: «اى رزم‌آوران خدا، سوار شويد و به بهشت شادمان باشيد»؛ پس سپاهیان نفاق، يكپارچه به سوى خيمه‌هاى حسینی حركت کردند؛ (بحارالانوار، ج۴۴، ص٣٩٠) امام که خيل عظيم سپاهيان دشمن را در روبروى خيمه‌ها مشاهده نمودند، برادرشان حضرت عباس (ع) را طلبيدند و ایشان را به همراه بيست تن از ياران شجاع و فداكارشان به سوى سپاه دشمن فرستادند، تا از علت آتش‌افروزى آنان جويا گردند؛ پس آنها به طرف لشگر دشمن رفتند و از عمر سعد ملعون علت تحرک لشگر را پرسیدند، و او در جواب گفت از امیر عبيدالله فرمان فوری آمده كه يا بايد در طاعت او درآييد و با وى بيعت كنيد و يا آماده نبرد و جنگ شوید! حضرت عباس (ع) به نزد برادر بزرگوارشان آمدند و امام حسين (ع) پس از شنیدن ماجرا فرمودند: «از عمر سعد بخواهید كه امشب را مهلت دهد و كار را به فردا واگذار نماید، تا با خدای خود راز و نیاز کنیم و به درگاهش نماز بگزاریم؛ خدا می‌داند که من نماز و تلاوت قرآن را بسیار دوست دارم»؛ پس حضرت ابوالفضل (ع) پيام امام را به عمرسعد رساندند، اما او كه مظنون به مسامحه كارى شده بود و شمر را رقيب سرسخت خود مى‌ديد، ابتدا از درخواست حضرت، سرباز زد؛ اما پس از اعتراض شدید برخى از فرماندهان سپاه، ناگزير به پذیرش درخواست امام شد؛ پس پيام داد كه فقط يك شب شما را مهلت می‌دهم ولى اگر بامدادان بر فرمان امير، سر طاعت فرود نياوريد، كار را با شمشير تمام خواهم کرد! و بدین ترتیب هر دو سپاه به خيمه‌گاه خويش برگشته و منتظر فرارسيدن روز خونین عاشورا شدند. (ارشاد شيخ مفيد، ج٢، ص۴۴٠، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۱۷) ⬅️ همچنین آورده‌اند که در عصر روز تاسوعا، شمر ملعون که از قبیله مادر حضرت عباس (ع) بود، برای چهار فرزند رشيد و دلاور حضرت ام‌البنین (س) که همگی در کربلا بودند، امان‌نامه آورد و با صداى بلند فرياد زد: خواهرزادگان من كجايند؟ پس حضرت اباالفضل (ع) كه كانون وفادارى و معدن غيرت بودند، با شنیدن صدای نحس شمر، بانگ برآوردند که بريده باد دست‌هاى تو، و لعنت خدا بر تو و بر امان نامه‌ی تو باد! اى دشمن خدا! آيا ما را امان مى‌دهید ولى فرزند رسول خدا را امان نمی‌دهید؟! (بحارالانوار، ج۴۴، ص٣٩١) ✍️ لذا آنها که همواره این سؤال را داشته‌اند که چرا تاسوعا را به حضرت عباس منسوب نموده‌اند، باید بدانند که این نام‌گذاری به پاسداشت وفاداری، ولایت‌یاوری و رشادت‌های فراوان پورحیدر، حضرت قمربنی‌هاشم (ع) در روز تاسوعا انجام شده تا با یاد این قهرمان بزرگ کربلا، همواره خوبی‌ها و فضیلت‌های انسانی و اسلامی در جهان، زنده و پایدار بماند. 🏴 اما امشب، شب عاشورای حسینی است و در روایتی امام سجاد (ع) می‌فرمایند: من شب عاشورا نشسته بودم و عمه‌ام از من پرستاری می‌کردند، در آن هنگام پدرم به خیمه خود می‌رفتند و این اشعار را می‌خواندند: «"ای روزگار! اف بر دوستی تو! چه بسا یاران و طالبانی را که در بامداد و شامگاهت کُشتی؛ آری! روزگار بجای آنان دیگری را نپذیرد؛ به راستی که پایان کار در دست خدای بزرگ است و هر زنده‌ای باید این راه را طی کند»؛ پس من فهمیدم که کار تمام است و پدرم فردا به شهادت می‌رسد و بغض گلویم را گرفت ولی خودم را نگه داشتم، اما صدای ناله و گریه عمه‌ام زینب (س) بلند شد... (بحارالانوار، ج۴۵، ص٢) امشبی‌را، شه دین در حرمش مهمان است ظهر فردا، بدنش زیر سم اسبان است مکن ای‌صبح طلوع، مکن ای‌صبح طلوع... @astanfatemi