.گذر از طوفان
پارت اول تقدیم به نگاه مهربونتون✨
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
هدایت شده از سابقه گسترده پارسیان
پارت خود رمان👇👇👇چک کن
- #دستت رو بذار #اينجا. زنمی محرممی!
و به زانويش اشاره کرد.
مژگان با #خجالت مادرش و بعد وحيد را نگريست.
وحيد به چشمهای مژگان زل زد و منتظر شد.
- چيه مادر، #میترسی؟
مژگان رو به مادرش تکانی به سرش داد و گفت: - نه.
خوب پس زود باش مادر، چرا معطلی
- آخه...
مژگان با احساس #دستش در #دست وحید از جا پريد.
وحيد دست او را گرفته بود و روی #زانويش گذاشت. انگشت شصتش را روی مچ دست او کشيد...
https://eitaa.com/joinchat/2948726959Cb4e608cc41
دو پسر خان که عاشق دو دختر از روستا متفاوت میشن...
اما خان عشق پسر اولش رو به عقد پسر دوم در میاره...
و عشق پسر دوم رو به عقد پسر اول...
و دشمنی بین دو روستا و دو برادر رخ میده و زمانی به پایان میرسه که پسر اول میمیره و پسر دوم زنش رو که عشق سابقش بوده به عقد خودش در میاره... 🤤🔥
https://eitaa.com/joinchat/1128857953Ca3673e37a9
بنر ها از روی رمان زده شده و واقعیه😎
امام صادق(ع) میفرمایند:
همه در آخر الزمان به خطا
میافتند و جدا جدا میشوند،
جز آن گروهی که بر جدم
اباعبدالله الحسین(ع) گریه میکنند.
سفینةالبحار ج ۱۲، ص ۳۵۰
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت201 گذر از طوفان✨ این چرا از ماشینش پیاد شد یه حرفی نزنه پریسا
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت202
گذر از طوفان✨
_امید الکی ندادم خدا بزرگه حتما یه چیزی میدونم که میگم درست میشه البته مطمئن نیستم ها ولی احساس میکنم حل میشه
_چطوری؟از کجا مطمئن هستی؟
صدای باز شدن در ماشین همزمان سوار شدن راننده و مسافری که کنارش نشست باعث شد پریسا جوابم رو نده چند دقیقه ای سکوت کردم بعد از راه افتادن ماشین دستم رو روی دست پریسا گذاشتم و آروم تکونش دادم
_جانم؟
_جواب سوالم رو ندادی
_صبر کن پیاده شیم بهت میگم
_خب الان بگو
_بزار مطمئن بشم میگم
_میخوای پول قرض بگیری ؟
سرش رو به دو طرف تکون داد
_نه
نفس کلافه ای کشیدم
_پس میخوای چکار کنی؟
_تا فردا یک میلیون تومن به دستم میرسه ولی با این اوضاع بازم پولمون کمه فقط به یک نفر امید دارم
_به کی آقای صارمی؟
_نه بابا اون که شاهکار کرد راضی شد حقوق چند ماه رو باهم حساب کنه برامون واریز کرد
نگاه عصبی بهش انداختم
_دیونه م کردی خب درست حرف بزن بگو ببینم روی حرف کی حساب باز کردی
_بزار برسیم خونه اگر فهمیدم میگم
_چی رو بفهمی؟
از سکوتش کلافه شدم با ناراحتی گفتم
_اصلا نمیخوام بگی بدتر اعصابمو بهم ریختی
از طرز حرف زدنم ناراحت شد و رنگ نگاهش تغییر کرد
_عه امروز چرا اینطور شدی
_عصبیم کردی یا حرفی نزن یا کامل بگو سرم درد گرفت
چند ثانیه ای به چشم هام خیره شد با صدای آرومی گفت
_منتظرم ببینم فروغی چکار میکنه
از حرفش جا خوردم ناخواسته باصدای بلندی گفتم
_مگه تو رفتی از فروغی درخواست پول کردی؟
دستم رو فشار داد با سر با راننده و مسافر جلو اشاره کرد با صدای پایینی گفت
_یواش چرا داد میزنی ،نه مگه دیونه م برم بگم به فروغی پول به ما بده
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از حضرت مادر
#ولادتداریمچهولادتی😍
#ختمصلوات
هدیه به
#قاسمالحسن
به نیت #سلامتیتعجیلدرفرجامامزمانعج
#سلامتیحضرتآقا
#عاقبتبخیریوخوشبختیجونا
#شفایمریضا
#حاجترواییهمگی
عمه اش سوره ی توحید بخواندبه برش
همه گفتند چه زیباست ، شبیهِ پدرش
جبرییل آمده و بال زَنَد دورِ سَرَش
طیّبَ اللّه به این طایفه و گُل پسرش
#قاسمبنالحسن
#پنجم_رمضان
#ولادتی
دوستانی که میخوان دراین ختم شرکت کنن عضو این کانال بشن تعداد برای ادمین بفرستن
https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت202 گذر از طوفان✨ _امید الکی ندادم خدا بزرگه حتما یه چیزی میدون
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت203
گذر از طوفان✨
_وای پریسا بگو ببینم رفتی چی به فروغی گفتی
دستم رو گرفت
_چرا اینطوری بهم ریختی بخدا بجان خودت من پیش فروغی نرفتم از شرکت اومدم بیرون یهوی در ماشینش باز شد پیاده شد صدام زد رفتم سمت ماشینش چند تا سوال ازم پرسید
_جواب دادنت خفه م کرده درست وحسابی بگو ببینم فروغی چی گفت
_بزار برسیم سر کوچه بهت میگم
_الان بگو منو دق نده دیگه
_بجان خودت تا نرسیم نمیگم پس اصرار نکن
صورتم رو به حالت قهر ازش برگردوندم مشغول دیدن خیابون شدم
فروغی چی بهش گفته که فکر میکنه پول قسط میخواد پس بده
خودم رو توی چه دردسری انداختم
با توقف ماشین پریسا دستم رو تکون داد با اخم سمتش برگشتم کوله پشتیم رو برداشتم پشت سرش از ماشین پیاده شدم
پریسا باقی مونده پول کرایه رو از راننده گرفت خسته نباشیدی گفت در ماشین رو بست
_چرا وایسادی وسط خیابون بیا بریم
_تا نگی فروغی چی پرسیده از اینجا تکون نمیخورم
_زده به سرت حداقل بیا بشین وسط پیاده رو الان یه ماشین رد میشه بهت میزنه نزدیک عید خونت میشه گردن یه راننده بیچاره میشه
کوله پشتیش رو با عصبانیت کشیدم کشون کشون سمت پیاده رو بردمش
معترض چند بار اسمم رو صدا زد
_چکار میکنی دستم شکست
_بفرما خانم اینجا پیاده رو حرف بزن دیگه
_امروز سرت به جای خورده حالت خوب نیست واجبه دکتر ببینت
اسمش رو با حرص وعصبانیت صدا زدم
_چته تو بسم الله ،فروغی آدرس بیمارستانی که بابات بستری ازم خواست
ازشنیدن جوابش دهنم خشک شد ضربان قلبم بالا رفت
_توچی گفتی بهش؟ آدرس ندادی درسته؟
پریسا دست پاچه شد به من من افتاد
_باید آدرس نمیدادم؟
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
.گذر از طوفان
پارت اول تقدیم به نگاه مهربونتون✨
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
•💛🕊•
دلخوشمباتواگرازدورصحبتمیکنم
باسلامی،هرکجاباشمزیارتمیکنم..!
#صلےاللهعلیڪیااباعبدلله