eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
14.2هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
2.3هزار ویدیو
37 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  حضرت مادر
آقاےعشق تولدت مبارک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟ @karbala_ya_hosein
❤️ صبحی که در آن ذکر لبم نام حسین است ای جان دلم صبح من آن روز بخیر است 🌿
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت720 گذر از طوفان✨ لبخند ملیحی زدم _میشه یه سوال بپرسم؟ _چرا ن
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان ✨ سوار ماشین شدیم همزمان با حرکت خانم خزایی پریسا گفت _یه گوشی تحویل دادن رو چقد لفت دادی برای اینکه بیخیال بحث بشه گفتم _فروغی داخل اتاق نبود _کجا رفته بود؟ _اتاق بایگانی قبلی رفته بود دنبال چندتا نقشه _خوب شد اومدم دنبالت وگرنه احتمالا میخواستی بشینی کمک کنی کار فروغی تموم بشه آروم خندیدم _اگر میگفت کمک کن نمیشد بگم نه نگاه چپ چپی بهم انداخت _چند وقت پیش کی بود با فروغی کل کل میکرد میخواست جنگ جهانی راه بندازه پشت چشمی براش نازک کردم _خب مقصر بود خنده صدا داری کرد _والا توام بد شمشمیر از رو بسته بودی به شوخی گفتم _خجالت نکشی از من طرف داری نمیکنی _تنها کسی که خیلی طرفداری ازت کرده منم پس حرف نباشه به لحن شوخیش خندیدم بعد از چند دقیقه سکوت پریسا گفت _ترانه حواست به نیلو هست؟ سرم رو به دو طرف تکون دادم _این روزا حواسم به هیچکی و هیچ چیزی بجز بابا نیست ،نازبانو هم که بلد نیست بچه رو تربیت کنه رو اعصابمه _فکر نکنی بخاطر خریدن یه شیر کاکائو و کیک این حرفهارو میزنم اگر حواست به تربیت و بزرگ شدن نیلو نباشه یه طوری بزرگ میشه که انتظار داره هرچی میخواد همون لحظه براش فراهم بشه و نمیتونه با شرایطی که توش قرار داره کنار بیاد اینطوری اول خود نیلو ضربه میخوره و بعد خودتون اینارو هم نگفتم که بخوام دخالت کنم ولی این نوع بزرگ شدن برای خود نیلو ظلمه "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از  حضرت مادر
11.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‹💚🕊› یعنی‌میشه..🥺♥️ ‹💚›¦↫ ‹🕊›¦↫
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت721 گذر از طوفان ✨ سوار ماشین شدیم همزمان با حرکت خانم خزایی پر
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ نفس کلافه ای کشیدم روی صندلی جابجا شدم و گفتم _همه حرفات درسته و بجا فعلا بخاطر اینکه ناز بانو بیشتر از این روی اعصاب همه راه نره مجبورم بعضی وقتها در مقابل خواسته های نیلو کوتاه بیام دیشب به بچه گفته عموت اومد با ترانه برید براتون خرید کنه توقع داره خانواده بابا هرچی ناز بانو میگه نه نگن و کل زندگیشون رو دو دستی بیارن بدن به ما پریسا سرش رو متاسفم تکون داد _بنظرم باید یه برخورد چکشی محکم بکنی که دست از این حرفها و کارهای مسخره ش بکشه ،ببخشید ها اینطوری نیلو خیلی بد تربیت میشه خدا به بابات صبر بده با این خل و چل و زنجیره ای که زنش شده ناخواسته از حرف آخرش خنده م گرفت خانم خزایی به شوخی گفت _چی میگید و میخندید با صدای بلند حرف بزنید منم بشنوم پریسا لبخندی زد _ما بجز حرف درس و مشق و مدرسه و کار حرف دیگه ای نداریم بزنیم خانم خزایی به شوخی به پریسا گفت _خیلی محترمانه گفتی نمیخوایم شما بشنوی باخنده گفت _نه بابا این چه حرفیه دیگه با صدای بلند حرف میزنیم سمتم چرخید _پنجشنبه ساعت چند بریم؟ از حرفش جا خوردم یعنی فروغی به پریسا هم گفته بیاد با تعجب گفتم _کجا قرار بریم؟ _مگه خودت نگفتی بریم سر مزار دستم رو بلند کردم و آروم به پیشونیم زدم _وای اصلا یادم نبود اگر پنجشنبه نتونستم میایی جمعه بریم ؟ _آره محمد هم هستش میبرمون،پس تو خبر بده کی بریم _باشه حتما خانم خزایی بین حرف زدنمون گفت _پریسا داداشت بچه بزرگه؟ _نه خواهرم بزرگتره _زنده باشن _ممنونم "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
_پیاده شو سریع درماشین بازکردم با سرعت سمت خونه رفتم. اما قبل ازاینکه به دربرسم پیام باقدم های بلندش خودش روبهم رسوند.‌ از پشت لباسم رو کشید و مچ دستم روگرفت بافشاری که باانگشتاش به مچ دستم واردکرده بود گریه م گرفت وگفتم _پیام توروخدادستم روول کن ازشدت دردصدای گریه م بلندشد _ آی پیام... مچم داره میشکنه توروخدا اروم... دستم داره میشکنه پیام بدونه اینکه به حرفم توجه کنه درخونه روبازکرد هولم دادبه داخل هال: _فکر میکنی میتونی ازدستم فرارکنی! پریا ببین فقط چکارت میکنم دختره خیره سر مامان همزمان باواردشدنمون به داخل هال اومد سراسیمه گفت _چه خبرتونه؟ نگاهی به من انداخت و با دست توی صورت خودش رد _بچه رو چرا رو زدی! https://eitaa.com/joinchat/2196242718Cd5445224c1
دختری که باکاراش همه خانواده شو رو توی دردسرمیندازه https://eitaa.com/joinchat/2196242718Cd5445224c1
هدایت شده از دُرنـجف
کتابِ‌رساله‌ی‌حقوق‌امام‌سجاد «ع» . - غیبت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟ @karbala_ya_hosein