#دُرنـجف @DureNajaf

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ الانبیا/۸۸ پس ندایش را اجابت کردیم و از اندوه نجاتش دادیم از چشمانت رد شب را بیرون کن که امروز صبحِ دیگریست... #قرآن_بخوانیم 🍃

✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت740 گذر از طوفان✨ پرونده ها رو داخل کمد گذاشتم کیفم رو برداشتم و سمت در رفتم قبل از اینکه در رو باز کنم در باز شد بخاطر برخورد در به صورتم آخ بلندی گفتم دستم رو روی بینیم گذاشتم فروغی هراسون داخل اومد دستم رو از روی بینیم برداشت و دستپاچه و نگران گفت _وای داره از بینیت خون میاد دست تمیزم رو روی قفسه سینه ش گذاشتم سعی کردم بفرستمش عقب و نتونستم یه قدم هم از خودم دورش کنم باصدای زاری گفتم _برید عقب الان خانم خادمی ببینه بد میشه نگاه نگرانش توی صورتم چرخید _مهم نیست ببینه ،باید ببرمت دکتر اشک چشم هام که بخاطر دردی که توی ببینیم بود روی صورتم فرو ریخته بود رو پاک کردم و گفتم _خواهش میکنم کمی برو عقب تر دستم رو بلند کرد و زیر بینیم گذاشت و شتاب زده سمت جعبه دستمال کاغذی سمت میز رفت همزمان با برگشت فروغی طیب نگران بین چهار چوب در ظاهر شد نگاهش بین منو فروغی جابجا شد روی دست خونی برادرش ثابت مونده بُهت زده گفت _طاها چکار کردی؟! نذاشتم حرفش رو کامل کنه با بغض و دردی که داشتم گفتم _در خورد توی صورتم فروغی دستمالی که دستش بود رو روی بینیم گذاشت دست دیگه ش رو زیر چانه م گذاشت که سرم رو به سقف باشه نگاه طیب روی صورت من و دست برادرش موند و فروغی ناراحت گفت _چرا باید من همچین کاری روبکنم؟دیونه م؟ طیب ناراحت گفت _خانم نیکجو حواست کجابود باکله چرا توی در رفتی باهمون حال زارم گفتم خواستم از اتاق بیام بیرون قبل از اینکه در رو باز کنم در باز شد سرش رو متاسف تکون داد رو به فروغی گفت برو دستتو بشور خانم خادمی یهوی نیاد یه وقت فکر اشتباهی بکنه سمت مبل گوشه اتاق بردم وگفت _سرت رو تکون ندی الان میام میبرمت دکتر _دکتر لازم نیست _خیلی هم لازمه "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫

#دُرنـجف @DureNajaf

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ الانبیا/۸۸ پس ندایش را اجابت کردیم و از اندوه نجاتش دادیم از چشمانت رد شب را بیرون کن که امروز صبحِ دیگریست... #قرآن_بخوانیم 🍃

دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟ #دعای_عهد #شـــهــــیــدانـــه @karbala_ya_hosein

#السلام_علے_العشـق ❤️ صبحی که در آن ذکر لبم نام حسین است ای جان دلم صبح من آن روز بخیر است #صبحتون_حسینی🌿

📌#صـــــــبحانه_با_معـــــــــــــرفت 📒با موضوع: #حکمت۲۰۳ و #حکمت۲۰۴ 📆۵ دی ۱۴۰۲ 🎤 با سخنرانی: #حجت_الاسلام_مهدوی_ارفع #نهج_البلاغه #صبحانه_با_معرفت #حکمت203 #حکمت204 ❇️روزانه 15 دقیقه از کلام امیر لذت ببریم و دیگران را نیز دعوت کنیم تا در ثوابش شریک شویم. 🌺 👇👇لیـــــــــنک دعوت 👇 📤 https://eitaa.com/mahdavi_arfae

✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت741 گذر از طوفان✨ فروغی دستمال های که کثیف شده بود رو از روی بینیم برداشت و داخل سطل زباله انداخت چند دستمال دیگه تا کرد و سمت دست تمیزم گرفت _با این دستت بینیتو بگیر بریم دستتو بشوری از اتاق بیرون رفتیم طیب کیف به دست داخل سالن اومد و گفت _پایین منتظرتونم تا بچه ها نیومدن زودتر بیایید فروغی سرش رو تکون داد و باشه ای گفت سمت سرویس رفتم دستم رو شستم خانم خادمی با جعبه های کمک های اولیه همراه فروغی جلوی در سرویس اومد با دیدن دستمال های روی بینیم دستش رو توی صورتش زد _وای خدا مرگم بده چی شدی؟؟؟ فروغی جعبه رو باز کرد چند گاز رو برداشت از جلد درشون آورد بخاطر حضور خانم خادمی دستش رو دراز کرد وگفت _خواستن از اتاق بیان بیرون منم ندونستم پشت در هستن در رو باز کردم خورد توی صورتشون نگاهی بهم انداخت ادامه داد _بگیرید بزارید روی بینیتون کاری که گفت رو انجام دادم زیر نگاه ومراقبت های از دروش بیرون رفتیم به محض اینکه اولین پله رو پایین رفتم دستم رو گرفتم با لحن آروم و بی حوصله ای گفتم _الان یکی از در بیاد ببینه بد میشه شما برید خودم میتونم بیام دستش رو برداشت _پس آروم برو از پشت سر مواظبتم چه عجب لج نکرد پله هارو پایین رفتیم طیب در ماشینش رو باز کرد و گفت _با ماشین من بریم _نه داداش با ماشین خودم میبرمش دکتر _پس پشت سرتون میام تنها نرید بهتره "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫

‌_😭😭😭😭 +چرا گریه می‌کنی؟ _دیروز مادر شوهرم اومد #خونمون، یخچالو باز کرد، دید که #میوه هارو با پلاستیک گذاشتم تو #یخچال، کلی #مسخرم کرد😭 +اخه کی دیگه از این کارا می‌کنه #دختر؟🤦‍♀ _خب من که بلد نیستم😢 +مگه تو کانال هنر خانه داری جویین نیستی؟😒 _نه، چی هست؟ +یه کاناله که ترفند #خونه داری یاد میده، این که چجور وسایل رو #تزئین کنی و خونت #شیک و #باکلاس باشه، تازه کلی کارای هنری هم داره... _وااقعا؟ وای نمی‌دونستممم😳 +بیا لینکشو بهت می‌دم ولی به کسی نگیا🤫خزش می‌کنن..👇 https://eitaa.com/joinchat/1416102027C206c14c564

خدا چقدر قشنگ میگه: اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْهَا وَمِنْ كُلِّ كَرْبٍ: من از هر سختی و اندوهی نجاتت میدم

به دنیا اومد ؛ اسمشو گذاشتیم . . .💔 یاد شهدا با ذکر #صلوات 💔

‌_😭😭😭😭 +چرا گریه می‌کنی؟ _دیروز مادر شوهرم اومد #خونمون، یخچالو باز کرد، دید که #میوه هارو با پلاستیک گذاشتم تو #یخچال، کلی #مسخرم کرد😭 +اخه کی دیگه از این کارا می‌کنه #دختر؟🤦‍♀ _خب من که بلد نیستم😢 +مگه تو کانال هنر خانه داری جویین نیستی؟😒 _نه، چی هست؟ +یه کاناله که ترفند #خونه داری یاد میده، این که چجور وسایل رو #تزئین کنی و خونت #شیک و #باکلاس باشه، تازه کلی کارای هنری هم داره... _وااقعا؟ وای نمی‌دونستممم😳 +بیا لینکشو بهت می‌دم ولی به کسی نگیا🤫خزش می‌کنن..👇 https://eitaa.com/joinchat/1416102027C206c14c564

بابا‌علی‌جانم🤍!' #دُرنـجف @DureNajaf

✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت742 گذر از طوفان✨ بعد از گرفتن سی تی اسکن و جواب دکتر از بیمارستان بیرون اومدیم طیب پدی که دکتر گفته بود رو از دارو خونه گرفت پد رو گرفتم و تشکر کردم روی بینیم که دیگه خونریزیش قطع شده بود گذاشتم سمت ماشین رفتیم و از طیب خداحافظی کردیم و سوار شدیم ماشین رو راه انداخت و بعد از چند دقیقه سکوت گفت _خدارو شکر بینیت نشکست و صورتتم کبود نشد وگرنه شرمنده حاجی میشدم پد روی بینیم رو جابجا کردم و گفتم _تقصیر شما که نبود یه اتفاق یهویی بود لبخندی زد _خیر سرم میخواستم امروز یه روز به یاد موندی بشه که نشد، بدهم شد آروم خندیدم _نه بابا بد نشد پیش میاد دیگه _قول میدم جبرانش میکنم ،حاجی خوب بشه بابا باهاش صحبت میکنه که این قایم موشک بازی هم تموم بشه روی صندلی جابجا شدم و پد رو پایین آوردم _پدرتون چرا با بابام حرف بزنه! از گوشه چشم نگاه گذری بهم انداخت _برای رسمی شدن همه چی معترض گفتم _عه آقای فروغی قبلا در مورد این موضوع حرف زدیم نفس عمیقی کشید _حالا تاحاجی خوب بشه مفصل تر حرف میزنیم _نه دیگه حرفی نمیمونه گفتم که هیچی مون شبیه هم نیست زیر لب لا إله إلّا اللّه گفت _چرا حرفی نمیمونه !صبرکن صحبت کنیم بعد جبهه بگیر فوری بگو نه چرا ناراحت میشه خوب واقعیت رو گفتم "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫

دستام رو شیش گوشه.. #حضرت‌مادر @Hazratmadar2

یادم نمیرود که همه عزتم تویی من پای سفره تو شدم محترم حسین... #شب_جمعه

دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟ #دعای_عهد #شـــهــــیــدانـــه @karbala_ya_hosein

#السلام_علے_العشـق ❤️ صبحی که در آن ذکر لبم نام حسین است ای جان دلم صبح من آن روز بخیر است #صبحتون_حسینی🌿

📌#صـــــــبحانه_با_معـــــــــــــرفت 📒با موضوع: #حکمت۲۰۵ 📆۶ دی ۱۴۰۲ 🎤 با سخنرانی: #حجت_الاسلام_مهدوی_ارفع #نهج_البلاغه #صبحانه_با_معرفت #حکمت205 ❇️روزانه 15 دقیقه از کلام امیر لذت ببریم و دیگران را نیز دعوت کنیم تا در ثوابش شریک شویم. 🌺 👇👇لیـــــــــنک دعوت 👇 📤 https://eitaa.com/mahdavi_arfae

‌_😭😭😭😭 +چرا گریه می‌کنی؟ _دیروز مادر شوهرم اومد #خونمون، یخچالو باز کرد، دید که #میوه هارو با پلاستیک گذاشتم تو #یخچال، کلی #مسخرم کرد😭 +اخه کی دیگه از این کارا می‌کنه #دختر؟🤦‍♀ _خب من که بلد نیستم😢 +مگه تو کانال هنر خانه داری جویین نیستی؟😒 _نه، چی هست؟ +یه کاناله که ترفند #خونه داری یاد میده، این که چجور وسایل رو #تزئین کنی و خونت #شیک و #باکلاس باشه، تازه کلی کارای هنری هم داره... _وااقعا؟ وای نمی‌دونستممم😳 +بیا لینکشو بهت می‌دم ولی به کسی نگیا🤫خزش می‌کنن..👇 https://eitaa.com/joinchat/1416102027C206c14c564

امام صادق(ع)فرمودند: ثواب صدقه در شب و روز جمعه هزار برابر است. #بحار_الانوار از صدقه روزهای جمعه جا نمونید هزار برابر ثواب داره ها😊 گروه جهادی‌حضرت‌مادر

5892107046105584

سبب زیاد شدن نعمت شکرگزاری است. امیرالمومنین علیه السلام 💠 حدیث دل #دُرنـجف @DureNajaf

#پوستر👏🏻 {مهربانی ها فراموش نمیشود} از مـــردم بـا مــــردم برای مردم🤍 #سیل_سیستان_و_بلوچستان 🔻@seyyedoona