eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
12.7هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
2.3هزار ویدیو
37 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
شـــهــیــدانـــه🌱
‌نگاهم روي سفره ي عقد مات مونده بود. عمارت پر بود از جمعيتي كه براي عروسي تك پسر خاندان معتمد آمده
شوكه شده بودم که اینبارغريد:_ بجنب يه بيرون منتظر تا آماده‌ت كنه وقت نداريم. وقتي ديد خشكم زده نزديكم شد: _ چيكار داري مي كني ؟! موهايم را گرفت و كشيد._ هي دختر حواست باشه داري چطوري حرف مي زني. فكر نكن شدم. قراره فقط نقش زن منو بازي كني. وقتي حال اون رفيق عوضيتو گرفتم تورو هم از زندگيم مي كنم بيرون! اگر اين بازي بود من هم بازي مي كردم. در دلم گفتم" كاري مي كنم شي علی معتمد"در برابر چشمان زده اش لباس عروس رو تنم کردم. _ بگو آرایشگرم بياد.🔥🔥😳😱🤩 https://eitaa.com/joinchat/1422131222C528f8e0905