شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت723 گذر از طوفان✨ لباس هام رو عوض کردم از اتاق بیرون رفتم نگاه
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت724
گذر از طوفان✨
_یه شام درست کردن برای چند نفر که کمک نمیخواد چند وقت دیگه بره خونه شوهر کسی که همیشه نمیتونه بره کمکش باید رو پای خودش باشه
عمه و زن عمو با تعجب نگاهی به همدیگه کردن زن عمو گلوش رو صاف کرد و گفت
_شام و نهار درست کردن وظیفه ترانه نیست و ازدواج هم برای سن ترانه زوده
ناز بانو پشت چشمی نازک کرد وگفت
_مرجان جون دختری که خواستگار براش بیاد سن دیگه ربطی نداره بعدشم ترانه بچه هم نیست سال آخر درسشه تا همین جا بسشه بشینه خونه که چی بشه ؟مردم بگن
عمه عصبانی وسط حرفش پرید
_مردم بی جا میکنن بخوان حرف بی ربط بزنن ،درضمن کسی که میتونه برای ازدواج ترانه حرف بزنه و نظر بده خانواده پدری و مادریشه دیگه کسی حق دخالت نداره، پس دور برت نداره ترانه هم فعلا فقط باید بفکر قبولیش توی آزمون کنکورش باشه نه چیز دیگه
ناز بانو با اخم به عمه خیره شد و گفت
_والا خوبه جونیم بخاطر برادر زاده شما حیف شده بعد اجازه شوهر دادنشم ندارم چه حرفا
صدای چه خبر گفتن بابا باعث شد ناز بانو ساکت بشه عمه شاکی از آشپزخونه بیرون رفت برای اینکه از حرفهای ناز بانو چیزی به بابا نگه سریع پشت سرش رفتم
_عمه جون بیا بریم داخل آشپزخونه
عمه وسط حرفم دستم رو گرفت با نگاهش خواست ساکت بشم،ناراحت روبه بابا گفت
_داداش مگه همیشه نمیگفتی تا ترانه دانشگاه نره درسش تموم نشه اجازه خواستگار نمیدم مگر ترانه خودش نظرش یه چیز دیگه باشه
بابا به بالشتی که روی تخت گذاشته بودم تکیه داد
_آره الانم میگم
_پس چرا بجای اینکه ترانه درس بخونه باید کارهای خونه رو انجام بده؟ نمیگم کمک نکنه ولی انجام کل کارهای خونه وظیفه ترانه نیست، این بچه الان فقط باید درس بخونه فکر وذهنش کنکور باشه نه بفکر درست کردن شام و نهار و اومدن خواستگارهای که ناز بانو دعوتشون میکنه
بابا و عمو از حرف عمه جا خوردن
بابا دستش رو کنار سرش گذاشت همین حرکتش باعث شد همه نگران بشیم
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫