eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
13.8هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
2.3هزار ویدیو
37 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟ @karbala_ya_hosein
سلام کشتی امن نجات نوکرها سلام ای تو حیات و ممات نوکرها سلام شاه دو عالم، سلام اربابم سلام بر تو شد از واجبات نوکرها @karbala_ya_hosein
🔴وقتی طلاق گرفتم دخترم فقط ۱۲ سالش بود من رفتم خونه بابام دخترم با پدرش موند در هفته فقط یبار میدیدمش هر بار که دخترم می‌اومد خونه پدرم هر روز بیشتر از هفته قبل افسرده تر میشد فکر میکردم بخاطر جدایی منو پدرش تا اینکه یه هفته که قرار بود بیاد خونه پدرم نیومد نگران شدم  زنگ زدم گفتن دخترت حالش بده سریع بیا بیمارستان بعد دو سه روز بستری بودن از دخترم دلیلشو پرسیدم گفت ...👇😭 https://eitaa.com/joinchat/2606564098C696196bb0e
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت1139 گذر از طوفان✨ در ماشین رو باز کردم و پیاده شدم آقا حشمت سم
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ چادر و کیفم رو روی تخت گذاشتم و نشستم و نفسی کشیدم با صدای طاها سرم رو چرخوندم _به چی فکر میکنی ؟ _وسایل بزارم داخل چمدون زشت نیست؟ صدای خنده ش بلند شد _چرا بد بشه؟ولی کمد پایین هم هست _میدونم گفتم الان بزاریم داخل چمدون بعد اونجا داخل کمد بچینمشون سمت کمد رفت درش رو باز کرد _کدوم چمدونم بیارم نگاهم بین دوتا چمدون جابجاشد _وسایل هر دوتامون داخل چمدون سورمه ای جا میشه؟ بیرونش آورد چرخوندش _آره ،اگر نشه لباس هاورو میندازم روی دستم میبریم _برای پایین نمیگم سوالی به چشم هام زل زد _پس واسه کجا؟ _سفرمون دیگه لبخند روی لبهاش نشست _آها ،آره فکر کنم خوبه _لباس های روی رگال میاری _باشه عزیز دلم بلند شدم سمت دراور رفتم کشو ها رو باز کردم چند دست لباس برداشتم و گوشه تخت گذاشتم طاها چمدون رو باز کرد وسایلی که لازم داشتیم رو مرتب داخل چمدون گذاشت بستش، لبه تخت نشست با نگاه پر از ذوقش گفت _نورا چشم هات رو ببند تعجب کردم و ابروهام رو بالا انداختم _چرا؟ _یه لحظه ببند میخوام یه چیزی بهت بگم تعجبم بیشتر شد _با چشم باز نمیشه بشنوم! _نه چند ثانیه ببند _میخوای بترسونیم ؟ چشم هاش گرد شد _عه مگه دیونه م توی این وضعیتت بترسونمت ،ببند که زودتر بریم پایین تا دنبالمون نیومدن _نه دور از جان ،فقط زود حرفت رو بزن _باشه فداتشم پلک هام رو روی هم گذاشتم ،با آویزون شدن چیزی روی لباسم دستم رو بالا آوردم روی گردنم کشیدم صداش از کنار گوشم بلند شد _چشم هات رو باز کن به پلاک الله ای که کف دستم گرفت بودم خیره شدم و حیرت زده گفتم _وای طاها چقد قشنگه صورتم رو بوسید _مبارکت باشه خانمی دستم رو پایین آوردم رو به آینه چرخیدم نگاهم روی پلاک و زنجیری که روی لباس میدرخشید ثابت موند _طاها ممنون خیلی نازه سمتش چرخیدم _حالا مناسبت این کادوی زیبا چیه؟ به کلمه الله خیره شد _خیلی وقت پیش برات خریدمش، میخواستم شبی که با مامان اینا بیایم خواستگاری بهت بدمش بگم بندازش گردنت که الله همه جا مواظبت باشه نفس عمیقی کشید و ادامه داد _با اون اتفاق های که افتاد دیگه نشد بهت بدمش چند روز پیش در کمد باز کردم دیدمش گفتم الان بندازمش گردنت که خدا مواظب عزیزانم باشه لبخند ملیحی زدم به شوخی گفتم _دستت درد نکنه ،خوشبحال عزیزانت با انگشتش ضربه آرومی روی بینیم زد _حسودی نکن که اصلا بهت نمیاد ،بعدشم هیچکسی نمیتونه جای خانومم بگیره حتی فسقلی هامون با خنده گفت _پس خیالت راحت نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از  حضرت مادر
13.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 🎤 🎬 نماهنگ بی‌مردم 🔰 رهبر معظم انقلاب‌اسلامی بعد از مراسم دیشب به حاج مهدی‌رسولی فرمودند: این مرثیه‌ی شما (اشاره به مداحی ‎)‌ کار یک منبر نه بلکه کار چند منبر رو با هم کرد.
هدایت شده از  حضرت مادر
9ـ احترام به کودک.mp3
12.12M
🔸 درس نهم: احترام به کودک از بدو تولد استادغلامی🍃✨ نسل مهدوی
هدایت شده از دُرنـجف
مولای‌متقینﷺ میفرمود: اگر کسی از چهار موضوع پرهیز کند، شایسته‌ی این است‌ که به او نرسد: • لجبازی • خود بزرگ‌بینی • تنبلی • عجله تحف‌العقول،ص۳۴۹
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت1140 گذر از طوفان✨ چادر و کیفم رو روی تخت گذاشتم و نشستم و نفسی
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ در کمد رو بستم کف دستم رو روی زمین گذاشتم و بلند شدم، گیر پشت سرم رو باز کردم و دستم رو توی موهام کشیدم طاها سینی به دست داخل اومد در رو بست نگاهش توی صورتم چرخید _خسته نباشی ،خانم حرف گوش نکن مگه نگفتم صبر کن خودم میام لباس ها رو میچینم. موهام رو روی شونه م مرتب کردم _گفتم میچینم چمدون بر نمیدارم، صبر کردم بیایی آروم خندید سینی رو روی میز گذاشت چمدون رو برداشت و بالای کمد گذاشت _با این وضعیتت فقط چمدون برداشتنت رو کم دارم لبم رو جمع کردم _مگه وضعیتم چشه؟ لیوان شیر رو برداشت فاصله ش رو باهم پر کرد بین خندیدنش گفت _اینطوری خودتو لوس نکن ،یه چمدون یه نفر رو میخوای سه نفری بردارید بعد بگی سنگین بود یهوی صدای خنده م بلند شد سریع دستم رو روی دهنم گذاشتم _خیلی مسخره ای، الان مامان اینا میگن نورا زده به سرش این وقت شب با صدای میخنده _بیا شیر و خرمات رو بخور فعلا که بیدارن بخوابن هم صدات تا اتاقشون نمیره وا رفته گفتم _طاها مسواک زدم خودت هر دوتا لیوان بخور ابروهاش رو بالا انداخت _بخاطر یه مسواک زدن شیر نمیخوری ،عه تنبلی اینطوری نداشتیم ها _تنبل نیستم سخته برام با این وضعیت بخاطر مسواک زدن برم داخل هال شاید یهویی بابا از اتاق بیاد بیرون اون وقت خجالت میکشم _وقتی روشویی داخل حموم هست چرا داخل هال بری؟ متعجب گفتم _برم سرویس که راحت ترم بعد میخوای برم داخل حموم مسواک بزنم؟برای حموم رفتن هم وقتی کسی خونه نباشه میرم از حرفم جا خورد _منظورم داخل اتاق چشم هام گرد شد _مگه اینجا حموم هست! لیوان شیر رو جلوی صورتم گرفت _بله عزیزم شیرتو بخور، پیش خودت فکر نکردی اون در کنار پنجره چیه؟ نگاهم ببین طاها و مسیری که بهش چشم دوخته بود جابجا شد _نه فکر کردم انباری یا یه اتاق دیگه ای باشه خنده صدا داری کرد _بگیر بخور از دهن افتاد _دستام کثیف برم بشورم میام یکی از خرماها رو برداشت و سمت دهنم گرفت _لازم نیست دست بشوری تا بری و برگردی شیر یخ کرده لبخندی زدم دهنم رو باز کردم خرما و چند جرعه از شیر رو خوردم ناخواسته سر تا پای مردی که یه روز نامرد ترین فرد زندگیم میدونستمش ولی الان تحمل یک ساعت نبودنش رو ندارم رو برانداز کردم صدای شوخ طبعش بلند شد _قرار شد شیر و خرما بخوری نه با نگاهت منو قورت بدی سریع چشم ازش برداشتم برای اینکه انکار کنم گفتم _توی فکر بودم تو رو هم نگاه نمیکردم خندید لیوان رو روی سینی گذاشت _تو گفتی و منم باور کردم برو مسواکت رو بزن آینده😐🙄🙄🙄 https://eitaa.com/joinchat/1275986393C57f6f531da نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟ @karbala_ya_hosein
سلام کشتی امن نجات نوکرها سلام ای تو حیات و ممات نوکرها سلام شاه دو عالم، سلام اربابم سلام بر تو شد از واجبات نوکرها @karbala_ya_hosein