eitaa logo
کربلا سلام
445 دنبال‌کننده
629 عکس
257 ویدیو
96 فایل
انجمن دانشگاهی فرهنگی کربلا سلام ارتباط با ادمین: @amoode118
مشاهده در ایتا
دانلود
ا﷽ عزاداری دهه ی آخر ماه صفر یزد،حسینیه مصلی عتیق،۷شهریور۱۴۰۳ باموضوع: خستگی شیرین شناخت خستگی و روشهای مدیریت آن جلسه ی :"در جست وجوی علل خستگی " ۱.عدم خودشناسی انسان از حال قلب خودش انسانی که اقبال و ادبار قلب خودش را نمی شناسد و نمی داند در صورت به وجود آمدن هر کدام از حالت ها چه طور باید عمل کند، دچار خستگی می شود .حضرت علی (ع) در حکمت ۳۱۲ نهج البلاغه می فرمایند :قلب انسان دوحالت دارد یکی اقبال و دیگری ادبار ،هنگام اقبال نشاط قلب در عرصه ی مستحبات به کار گرفته شود و هنگام ادبار به واجبات اکتفا کند . امام رضا (ع): وجود انسان گاهی رویکرد دارد و گاهی رویگرد .در هنگام رویکرد که دل با فهم و بصیرت می شود به مستحبات چنگ بزنید.در هنگام رویگرد که دل پشت می کند و خسته و ملول می شود او را رها کنید .هر روز که از خواب برمی خیزید اقتضای حال معنوی خود رادریابید .اگر اقبال ها غنیمت شمرده شود ، ادبارها به حداقل می رسد. ۲.بی هدفی نداشتن هدف خستگی به دنبال دارد. هدف و برنامه داشته باشید . هدفهای بزرگ داشته باشیم ولی برای رسیدن به آنها هدفهای خُرد تعریف کنیم . حضرت علی (ع) درنامه ی ۶۹ نهج البلاغه می فرمایند : نفس خود را برای عبادت فریب بده .برای رسیدن به درجات بزرگ معنوی این کار راانجام بده .با کم شروع کن .به جای یازده رکعت نماز شب با دورکعت نماز شب قبل از اذان صبح شروع کن .به جای یک جزء قرآن با یک صفحه خواندن قرآن شروع کن .وقتی لذتش راچشیدی کم کم بیشتر می شود . ۳.نا امیدی نداشتن امید و انگیزه انسان راخسته می‌کند پس هدفی را انتخاب کنید که شوق ،انگیزه و امید را درشما بیدار کند .کسی که انگیزه دارد خستگی نمی فهمد . ۴.نداشتن هویت نداشتن هویت یکی از عوامل ایجاد خستگی در انسان است .هویت جمع هدف و انگیزه است . احساس مفید وارزشمند بودن وحس رضایت از جایگاهی که دارم . ازکجا آمده ام آمدنم بهر چه بود به کجا می روم آخر ننمایی وطنم . . مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم برشی از دعای بیستم صحیفه ی سجادیه : خدایا آن چنان مرا بساز که قرار هست درمورد آن از من درآخرت سوال کنی و روزها را فرصت انجام کاری برایم قرار ده که مرا برای آن خلق نموده ای . @tanhaelaj
به نام خدا مراسم عزاداری دهه ی آخر ماه صفر پنجشنبه،۲۴ صفر۱۴۴۶، ۸شهریور ۱۴۰۳،یزد حسینه مصلی عتیق. باموضوع "خستگی شیرین " شناخت خستگی وروشهای مدیریت آن جلسه ی : ادامه "درجست وجوی علل خستگی " ۵.عدم بازسازی انگیزه ها درصورت عدم بازسازی انگیزه ها انسان سرد و خسته می شود .انگیزه های انسان باید نو به نو و لحظه به لحظه بازسازی شود .راه حل دین درمورد بازسازی انگیزه ها ،توجه به دعاها و زیارات معروفی است که از اهل بیت (ع) و بزرگان به یادگار مانده است .در این مجال به دو نمونه ی فاخر از این دعاها و زیارات اشاره می کنیم .دعای جوشن کبیر که در شب های قدر می خوانیم و بابیش از ۱۰۰۰ صفت خدا آشنا می‌شویم و زیارت جامعه ی کبیره که در حرم ها و زیارت معصومین (ع) می‌خوانیم. انسان ابعاد و عرصه های مختلفِ وجودی دارد .گاهی به تناسبِ حال و موقعیت فرد، یک بُعد وجود انسان اولویت پرداخت و رسیدگی دارد .اگر انسان عادت به خواندن این دعاها و زیارات داشته باشد ،هنگام خواندن متوجه عبارات خاصی می شود که متناسب با حال وجودی و بُعدی است که به ترمیم احتیاج دارد .مثلا تجربه یک رابطه عاطفی نافرجام دارد ،جوشن کبیر می‌خواند و به عبارت" لا حبیب من لا حبیب له" می رسد و متوجه می شود دوای درد همین جاست . یا اینکه دنبال رزق و روزی است و درحال خواندن زیارت جامعه کبیره به عبارت" ومساکن برکت الله "می رسد این جاست که متوجه می شود همه خیرهای عالم درخانه ی اهل بیت (ع) است . در همه ی دعاها و زیارت ها رابطه ای حسی باخدا برقرارکرده ،بافرازی از آن دعا و زیارت که باحال ما مرتبط است ارتباط برقرار کرده و خودمان را از برکات محروم نکرده و انگیزه هایمان را درخانه ی اهل بیت (ع) بازسازی می‌کنیم. ۶.احساس استغنای کاذب بدترین حسی که در وادی سلوک انسان را از حرکت باز می دارد این است که به خود بگویی من از حقایق الهی پرشدم و احتیاج به یادگیری و طی طریق ندارم .چون احساس نیاز درونی برای رشد و حرکت خاموش شده ، فرد هم به شکل فردی و هم اجتماعی دچار خستگی می شود .وقتی دعای کمیل می‌خوانیم می‌فهمیم حضرت علی (ع) در اوج هم احساس می‌کنند که به حرکت احتیاج دارد .شهدای دفاع مقدس قبر می کندند و‌ در آن می‌خوابیدند و استغفارمیکردند و بلند بلند گریه می‌کردند. وقتی خودت را در دوقدمی آخرت ببینی حرکت را.تندتر میکنی تا آماده باشی . ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست این روحیه خستگی زُداست . ۷.تَشَتُت درکارها باید در انتخاب هدف و رسیدن به اهداف مدیریت برنامه ریزی داشته باشیم و از پراکندگی بپرهیزیم .حضرت علی (ع) درحکمت ۴۰۳ نهج البلاغه می فرمایند :هر کس به کارهای متضاد و مختلف بپردازد ،آن کارها او را بیچاره خواهد کرد .همان مَثل با یک دست چند هندوانه برداشتن می شود . سفارش حضرت خضر(ع) به حضرت موسی (ع): اگر دنبال معرفت و دانشی هستی خودت را وقف آن کار کن .شیخ بهایی فرمودند: من دانشمندانی را که در عرصه های مختلف کار کرده بودند، توانستم شکست دهم اما درمقابل کسی که دریک عرصه تمرکز کرده بود تسلیم شدم .تمرکز بریک عرصه انسان را به هدفش نزدیک واز خستگی دور می‌کند. تَشَتُت و پراکندگی انسان را خسته می کند . ۸.گناه گناه وخستگی همسایه ی یکدیگرند.هم گناه خستگی به دنبال دارد هم گاهی رخوت ها و کسالت ها به گناه می انجامد .آیت الله مجتهدی به نقل از استادشان آیت الله برهان می‌فرمایند: به حال و روز کارگران بنایی نگاه کن صبح تا ظهر کار می‌کنند و کمی استراحت و باز هم کار ولی نماز خواندنشان سروقت و سرحال است .چه می شود که کسی کار خاصی هم در روز انجام نداده ولی حال عبادت ندارد. گناه هست که خستگی ایجاد کرده . بزرگان معنوی ما با بیش از صد سال سن نافله های ایستاده می خواندند .امام محمد باقر(ع) میفرمایند : خداوند عقوباتی در دل ها و بدن ها ایجاد می‌کند.عقوبت بدنی تنگی معیشت وسستی درعبادت است .عقوبت دردل هم همان قساوت قلب است .قدم نگذاشتن درمسیر بندگی انسان رادچار این نوع عقوبت ها می کند .نشاط لشگر روحانی عقل است ودرمقابل کسالت لشگر شیطانی جهل است . ۹.نداشتن نیت های خوب کسانی که نیت های خودشان را بزرگ تعریف نکنند دچار خستگی می شوند.نیت هایتان رادرخلوت مرور کنید .کار وحرکت فارغ از هر شغل،تحصیل وجایگاهی ،به چه نیتی انجام می شود؟قشنگ کردن وبزرگ کردن نیت ها خستگی را از بین می برد .خانمی درمنزل کار می‌کند منزلش را حرم حضرت زهرا (س)کرده است کار دراین حرم خستگی ندارد .چهارده وعده غذای نهار و شام هفتگی اش را به نیت نذری چهارد معصوم طبخ می کند .ارتزاق روزانه این خانواده هر روز از غذای نذری اهل بیت (ع) هست .حضرت علی( ع) درخطبه ی دوازدهم می‌فرمایند: هنگام برگشت از جنگ جمل که در آن پیروز شده بودند،یکی از اصحاب گفت آقا جان کاش بردارم هم شاهد وسهیم دراین پیروزی ادامه...
به نام خدا مراسم عزاداری دهه ی آخر ماه صفر جلسه پنجم،شنبه ۱۰شهریور ۱۴۰۳ ،۲۶ صفر۱۴۴۶ ،یزد،حسینیه مصلی عتیق باموضوع "خستگی شیرین " شناخت خستگی و روشهای مدیریت آن " راهکارهایی برای رفع خستگی " راههای رفع خستگی دو دسته اند: برخی بدیهی است مثل خواب! هرکسی میداند برای رفع خستگی باید خوابید! البته اینجا هم لطایف و دقایقی دارد که باید شنید: خواب، چه خوابی؟ با چه کیفیتی و چگونه؟ در چه زمانی؟ دسته دوم راههای رفع خستگی، خیلی بدیهی نیست. شاید هم عجیب باشد. مثلا اگر کسی به شما بگوید برای رفع خستگی توسل داشته باش یا برای برکت در روز و داشتن نیروی مضاعف، نماز شب بخوان، واکنش شما چیست؟ ۱.خواب مناسب،استراحت کافی بدیهی ترین راهکار خواب مناسب است .باید بدانیم چه ساعتی و به چه میزان بخوابیم .کیفیت خواب اگر در ابتدای شب باشد بهتر است .خواب شب ،از ساعت ۲۲ تادقایقی قبل از اذان صبح مناسب است ،البته به استراحت میان روز هم سفارش شده است .تثبیت این مدل خواب ،روز با کیفیتی را به دنبال خواهد داشت .جمعی از طلاب از مرحوم آیت الله خوشوقت درمورد کسب توفیق خواندن نماز شب سوال پرسیدند .ایشان فرمودند :شب ها زودتر بخوابید تادر عبادت سحر موفق شوید . ۲.توجه به آرمان‌ های بلند این توجه خستگی شکن است .یاران ۸۰،۹۰،ساله ی امام حسین (ع) در کربلا، به علت داشتن آرمان‌های بلند واندیشه های بزرگ، کارهایی انجام می دادند که ازجوانان ۲۰ ساله برمی آمد.آرمان شکوهمند وقابل تقدیس اتفاق های بزرگی را درزندگی انسان رقم می زند و انسان رابه حرکت وادار می کند. امام حسین (ع) به نقل از رسول اکرم (ص) می فرمایند : خدای بزرگ همت های بلند و اندیشه های بزرگ ر ادوست دارد .خدا کم همتی را دوست ندارد پس درهر عرصه ای وارد شدید سعی کنید نفر اول آن عرصه شوید . چو سرو و سنبله بالا روش کن بنفشه وار سوی پست منگر با این نگاه مکتبی که تا پایان عمر ،فارغ التحصیلی و بازنشستگی و فراغت نداریم ،سعی کنیم نگاه و همتمان بلند باشد و بی قرار و پر نشاط باشیم . ۳.عنایت به الگوهای خستگی ناپذیر الگو بهترین ظرفیت تربیتی است . الگوهای خستگی ناپذیر انسان را سرمست می کنند. شهید مطهری می‌فرمایند بعضی انسانها بزرگ هستند و بعضی بزرگوار .هردو گروه اندیشه های بزرگ وهمت های بلند دارند ولی بزرگواران اهداف مقدسی دارند .مثل اهل بیت (ع) و شهدا.روح که بزرگ شود انسان را به کارهای بزرگ وادار می کند .شخصیتی مثل نادرشاه که برای کشورگشاییش باید سختیهایی را تحمل کند و بی‌خوابی بکشد . او دیگر نمی‌تواند در جای گرم و نرم تن آسایی کند. ژان پل سارتر ،فیلسوف بزرگ فرانسوی و نویسنده کتاب جنگ شکر درکوبا ،درخواست ملاقات با چگوارا (شخصیت انقلابی ونظریه پرداز جنگی انقلاب کوبا ) را داشت .چگوارا پیغام داده بود در روز فرصت ندارم وساعت ۲شب به او وقت داده بود و در آن ساعت شب سرحال آماده ی گفتگو با سارتر بوده است و درآن جلسه جمله ی معروف "دیگر نباید خفت "را در جواب سارتر که علت ملاقات درآن ساعت را جویا شده بود،گفته است .خاطرات بزرگواران را بخوانیم .بزرگوارانی مثل مرحوم آیت الله قاضی ،آقای ابوترابی که سید آزادگان بودند،شهید رئیسی وشهید سلیمانی که الگوهای خستگی ناپذیری بوده اند. کتاب "کهکشان نیستی" وقایع زندگی مرحوم قاضی را به زیبایی بیان می‌کند. @tanhaelaj
به نام خدا مراسم عزاداری دهه آخر ماه صفر جلسه ششم،یکشنبه ۱۱شهریور ۱۴۰۳ ،۲۷ صفر ۱۴۴۶ ،یزد،حسینیه مصلی عتیق باموضوع "خستگی شیرین" شناخت خستگی و روشهای مدیریت آن "ادامه ی راهکارهایی برای رفع خستگی" ادامه۳.توجه به الگوهای خستگی ناپذیر به علت اهمیت موضوع توجه به الگوهای خستگی ناپذیر و هم زمان شدن ارائه ی این بحث با شب رحلت پیامبر اکرم (ص)، در این جلسه توضیحات تکمیلیِ موردِ سوم از راهکارهای رفع خستگی تقدیم می شود. توجه به الگوهای خستگی ناپذیر سبب رشد انسان می شود و انسان را خستگی ناپذیر تربیت می کند . خدا در آیه ۲۱ از سوره احزاب ،حضرت محمد (ص) را به عنوان الگو معرفی می کنند." لقد كان لكم في رسول الله أسوة حسنة" . نگاه به زندگی حضرت محمد(ص) زندگی انسان را درست می‌کند. خدا در آیه ۱۷۲ سوره آل عمران از مدل رفتاری یاران پیامبر (ص) تمجید کرده است .بعد از جنگ احد ،که نبرد پر زخمی بود مسلمانان زخمی برگشتند .خبر رسید مشرکان قرار هست دوباره حمله کنند .مسلمانان درنهایت خستگی به یک نبرد دعوت شده بودند .یک روز بعد از جنگ احد برای اینکه مشرکان مجدد به مدینه حمله نکنند و برای اینکه قدرت مسلمانان به دشمن نشان داده شود، در منطقه حَمراءُالْاَسَد ، نبرد دیگری تحت عنوان غزوه حَمراءُالْاَسَد روی داد و یاران حضرت رسول (ص)و مسلمانان در نهایت خستگی و زخم خورده از جنگ احد ، دعوت خدا و رسولش را لبیک گفتند .در نگاه دینی و در وادی جهاد ،کار که تمام شد باید قامت راست کرد و کار دیگری را شروع کرد ."فاذا فرغت فانصب " (شرح،۸) .خداوند درجای دیگری از قرآن ، در آیه ۱۴۶سوره آل عمران از کسانی تعریف می کند که خستگی ناپذیرند . همراه پیامبر جنگیدند و سستی نکردند .خدا این روحیه را دوست دارد . روحیه خستگی ناپذیر بودن ، سست نشدن ،تسلیم نشدن را دوست دارد.در زیارت نامه حضرت عباس (ع) هم این مضامین دیده می شود .دفن مستقل ایشان ، جدای از امام حسین (ع) و یاران ایشان حکمت هایی داشته است .پیکر مطهر ایشان در همانجایی که به شهادت رسیده اند به خاک سپرده شده است و زیارت نامه ای از جانب امام صادق (ع) برایشان صادر شده است .تنها زیارت نامه سه امام زاده ( حضرت عباس (ع)، حضرت علی اکبر(ع) و حضرت معصومه (س) ) مأثور است و از جانب یکی از چهارده معصوم (ع) نقل شده است . تعابیری در زیارت نامه حضرت عباس (ع)هست که با مفاهیم آیه ۱۴۶ سوره آل عمران مطابقت دارد. مانند: "أَشْهَدُ أَنَّكَ لَمْ تَهِنْ وَ لَمْ تَنْكُلْ وَ أَنَّكَ مَضَيْتَ عَلَي بَصِيرَهٍ مِنْ أَمْرِكَ مُقْتَدِياً بِالصَّالِحِينَ وَ مُتَّبِعاً لِلنَّبِيِّينَ شهادت مي دهم كه تو سستي نورزيدي، و باز نايستادي، و بر آگاهي از كارت از دنيا رفتي، در حال پيروي از شايستگان، و پيروي از پيامبران" اگر درحرم ها زیارت نامه ها را بادقت بخوانیم با این تعابیر زیبا آشنا می‌شویم. پیامبر (ص) در حدیثی فرمودند : "شیبتنی سورة هود" سوره هود مرا پیر کرد . در آیه ۱۱۲ سوره هود بعد از عبارت" فَاسْتَقِم كما اُمِرت " عبارت مَن تابَ مَعَك آورده شده است .پیغمبر(ص) هم خودش باید استقامت کند هم همه مؤمنان را به استقامت وادار کند . آیا امت در استقامت ، پیغمبر (ص) را همراهی می كنند؟ "من تاب معک "همراه کردن کسانی بود که ممکن است در جریان استقامت دچار لغزش شوند. این عبارت پيغمبر (ص) را پیر کرد . مانند همان اشخاصی که حرمت نگاه نداشتند و بلافاصله بعد از رحلت ایشان باعث دل شکستگی حضرت زهرا (س) و امام حسن (ع) شدند و امان از ظلم هایی که در ادامه درحق محمد و آل محمد (ص) شد . @tanhaelaj
به نام خدا مراسم عزاداری دهه آخر ماه صفر باموضوع" خستگی شیرین " شناخت خستگی و روشهای مدیریت آن جلسه هشتم ،۱۳شهریور ۱۴۰۳ ،۲۹صفر ۱۴۴۶،یزد حسینیه مصلی عتیق . معارف عاشورایی ناب ترین درمان خستگی این جلسه به لطف خدا جلسه پایانی عزاداری ماه صفر و هم چنین جمع بندی مبحث شناخت خستگی ،طعم های خستگی ، انواع خستگی و راهکارهای رفع خستگی می باشد .نتیجه این شد بهترین خستگی ،خستگی شیرین است ،خستگی ای که در مسیر یک هدف بزرگ اتفاق بیفتد و ناب ترین راهکار برای درمان خستگی کسب معارف عاشورایی است .در دستگاه سید الشهداء حضور داشتن است .قبل تر درمورد الگو بحث شد که حرف اول تربیت است .الگویی انسان را سریع رشد می دهد که در کنار عقلانیتی که برای ما به ارمغان می آورد ،دل ما را نیز تسخیر‌وبه عبارتی دلبری کند .در دو گانه عقل و قلب این قلب هست که حرف آخر رو می‌زند . درکتاب "ما بعد الحسین" معادلات عاشورایی از این منظر مطرح شده . خواننده ،فوتبالیست ،هنرمند دل جوان و نوجوان را می‌برد و الگویش می شود .اگر والدین بتوانند هم قلب و دل خودشون و هم فرزندانشان را در فضای سالمی چون مجالس سید الشهداء تسلیم کنند بقیه کارها را خود امام حسین(ع) مدیریت می‌کنند. اگر کسی توانست دل خودش را به امام حسین(ع) گره بزند امام حسین (ع) او را اوج خواهد داد ‌.مثل اصحاب امام حسین (ع) که خودشان را به امام حسین (ع) رساندند .ما در عرصه ی کسب معارف حسینی و عاشورایی کم کار کردیم بسیاری از ظرائف زندگی امام حسین را نمی دانیم .در منازل مکه تا کربلا چه گذشت ؟ در روز عاشورا حرکت چگونه بوده است ؟ چند تن از اصحاب امام حسین (ع) را می شناسیم ؟ البته چون معارف زیاد هست هرچقدر هم کار کنیم کسب معرفت تمام نمی شود . یک عمر می‌توان سخن از زلف یار گفت در بند آن مباش که مضمون نمانده است فقط تماشای این الگوها به فرض اینکه که افسانه باشند که نیستند و عاشوراحقیقت محض است ،خستگی ها را از تن به در می کند . سعید بن عبدالله حنفی در نماز ظهر عاشورای سید الشهداء ،سپر شد تا تیرها به امام حسین (ع) برخورد نکند . حدود ۱۳ تیر به او اصابت کرد و طوری در بدنش فرو رفت که وقتی افتاد بدن با زمین تماس پیدا نمی کرد . ولی شناخت ما از ایشان درهمین حد است . ایشان یکبار نامه کوفیان را به مکه بردند . باردیگر جوابش را به کوفیان رساندند .دفعه سوم نامه حضرت مسلم را به مکه بردند و بار چهارم همراه امام حسین (ع) عازم کربلا شدند . وقتی هم بعد از سلام نماز ظهر عاشورای امام حسین (ع) ، نقش زمین شد از امام پرسید وفا کردم ؟و امام به ایشان فرمودند :بله تو دربهشت جلوتر از من هستی .هر کاری توانست برای امام کرد بی توقع ... حبیب ابن مظاهر ،پیرمرد باصفای کربلا یکی دیگر از اصحاب خستگی ناپذیر امام حسین (ع) بود که علی رغم سن بالا همچون جوانان همراه امام بود . یک جای قشنگ و دل فریب است حبیب انگار میان باغ سیب است حبیب آن جا حرمش داده که تا بر دنیا معلوم کند چرا حبیب است حبیب ایشان افضل شهدای غیر بنی هاشم است . ششم محرم به امام پیوست وکمی دیر آمد و وقتی آمد حضرت زینب(س) با پیکی به او سلام رساند و اوشرمنده از اسب پایین آمد و برسر خود خاک ریخت و گفت چه بر سر این خاندان آمده که حضرت زینب (س) به پیرمردی چون من سلام می رساند.بعد از امام اجازه میگیرد که برود و از قبیله اش کمک بیاورد.موفق می‌شود ۹۰ نفر راهمراه کند ولی عمر سعد با ۴۰۰ نفرمانع از این همراهی می شود .کاش همه مثل حبیب موقع خداحافظی از امام حسین (ع) رو به شش گوشه ایستاده و اجازه بگیریم برگردیم و تا دفعه بعد برای امام حسین (ع) و حضرت مهدی یار جمع کنیم . کتاب الي الحبیب سرمشق هایی برای حبیب شدن است .باید با امام حسین (ع) ارتباط همیشگی داشته باشیم .همه اصحاب امام حسین (ع) عزیزند. ولی شب عاشورا دو خیمه از همه شلوغ تر بود یکی خیمه حضرت عباس (ع) که درحال تشویق کردن و روحیه دادن به یاران بنی هاشم بود که مبادا فردا یاران حبیب از شما سبقت بگیرند.. و دیگری خیمه حبیب که در حال تشویق کردن یاران غیر از بنی هاشم برای نبرد روز عاشورا بود و میگفت مبادا بنی هاشم از شما پیشی بگیرند .حضرت زینب(س) شاهد این همه شور و غیرت بودند و خوشحال از این موضوع به سمت خیمه امام حسین (ع) رفت که این خبر را به ایشان هم بدهد ،امام حسین (ع) بادیدن حضرت فرمودند :خواهرم از زمانی که از مکه خارج شدیم ندیدم که لبخند بزنی چه شده ؟ حضرت زینب (س) از حضرت عباس (ع) و حبیب و یاران باوفا گفتند و امان از لحظه ای که سید الشهداء تنها شدند و اطرافشان ر انگریستند ..... در آن لحظه چهره عقیله بنی هاشم (س) چگونه بود؟ أَلا لَعْنَةُ الله عَلى الظَّالِمين .... @tanhaelaj