eitaa logo
کربلایی شو
2هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2.7هزار ویدیو
10 فایل
کربلا به رفتن نیست؛ به شُدن است که اگر به رفتن بود شمر هم کربلایی بود... شهید گرانقدر سید مرتضی آوینی به عشق مولا نشر و کپی جایز میباشد #نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ https://eitaa.com/joinchat/3714122139C828499617a پس کربلایی شووو🕌
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 
♥️📚♥️ 📚♥️ ♥️ 🌸🍃 🌺 °•○●﷽●○•° وااا اینهمه دعا چرا چیز دیگه ای از خدا نمی خواستن براش. همینطوری مشغول گشت زدن بودم که دیدم یه پست ب پستاش اضافه شده با هیجان منتظر موندم بازشه چهره اش مثه همیشه تو عکس مشخص نبود ولی کیکش مشخص بود انگار خم شده بود و داشت فوتش میکرد دوست و رفیقاشم دورش بودن چجوریه اینهمه رفیق داره و اینهمه آدم دوسش دارن ؟ بنظر آدم معاشرتی واجتماعی نمیاد . از دوستاش تشکر کرده بود. آخر پستشم نوشت " آرزوی روز تولدمو شهادت مینویسم " خب پس خودشم از خداش بود براش شهادت بخوان دوباره رفتم تو پستایی که تگش کرده بودن از همشون اسکرین شات گرفتم گفتم شاید پاک کنن پستارو میخواستم عکساشو نگه دارم خیلی برام جالب شده بود به شمع تولدش دقت کردم زوم کردم‌روش نگام ب شمع دو و شیش خورد عه بیست و شیش سالشه فکر میکردم کوچیک تر باشه تو ذهنم حساب کردم ک چقدر ازم بزرگتره. من ۱۸ بودم و اون وارد ۲۷ شد نه سالی تقریبا ازم بزرگتر بود. خب ۹ سالم زیاده . اصن چرا دارم حساب میکنم وای خدایا من چم شده . کلافه از خودم گوشیمو قفل کردم و گذاشتمش کنار . تو دلم‌ با خودم در گیر بودم هی به خودم میگفت فاطمه نه نباید بهش علاقمند شی مثه همیشه منطقی باش‌ این آدم اصلا ب تو نمیخوره به معیارات عقایدت، از همه مهمتر افکارش با افکار بابا به هیچ وجه جور در نمیاد . در خوشبینانه ترین حالت هم اگه همه چی خوب باشه و بهم بخورین بابا عمرا بزاره ک ای خدا تا کجاها پیش رفتم فک کنم از درس خوندن زیادی خل شدم‌. تنها راهه خلاصی از افکارم خوابیدن بود. ساعت و برای یک ساعت دیگه کوک کردم . کلی کار نکرده داشتم . تا سر رو بالش خنکم گذاشتم از خستگی خوابم برد با صدای مضخرف ساعت بیدارشدم و با غضب قطعش کردم گیج خواب پریدم حموم و بعد یه دوش سریع اومدم بیرون چند ساعت دیگه سال تحویل بود و من هنوز بوی بهار و حس نکرده بودم . اصلا استرس کنکور شوق و ذوقم و واسه هر کاری،کور کرده بود. میترسیدم آخرش روونه تیمارستان شم. کرم پودر و رژمو برداشتم و باهاشون مشغول شدم.بعد اینکه کارم تموم شد شلوار سفیدم و پوشیدم . یه زیر سارافونی بلند سفیدم پوشیدم و مانتو جلو باز صورتیم و که یخورده از اون بلندتر بود ورداشتم شال سفیدمو هم سرم کردم بعد عطر زدن و برداشتن کیف و گوشیم با عجله از اتاق اومدم بیرون زنگ زدم ب مامانم چند دقیقه دیگه میرسید خسته بود ولی دیگه نمیشد کاریش کرد .وقتی برامون نمونده بود که بزارم واسه بعد. تا صدای بوق ماشین مامان و شنیدم پریدم بیرون و سوار ماشین شدم رفتیم داخل شهر ماشینش و پارک کرد و مشغول گشتن شدیم اینجور وقتا انقدر شهر شلوغ میشد که احساس میکردم اومدم یه شهر دیگه. یه حس غریبی بهم دست میداد . خداروشکر ماهی قرمزا و سبزه ها مثه گذشته منو به وجد آورد دوساعتی چرخیدیدم و خرید کردیم به مامانم گفتم زودتر بره خونه تا سفرمو بزارم +اره دیگه همیشه همینی وایمیستی دقیقه ۹۰ همه کاراتو انجام میدی _مامان خانوم کنکوررر دارممما +بهانته نمیخواستم بحث کنم واسه همین بیخیال شدم و منتظر موندم به خونه برسیم وقتی که رسیدیم بدون اینکه لباسم و عوض کنم نشستم تو هال میز عسلی و گذاشتم یه گوشه ساتن سفیدم و گذاشتم روش و یه تور صورتی هم با یه حالت خاصی آویزون کردم ظرفای خوشگلم و دونه به دونه در اوردم و به شکل قشنگی چیدمشون آینه و شمعدون مادرمم گذاشتم تو تنگِ کوچیکی که خریده بودم آب ریختم و ماهیارو توش انداختم بعد اینکه کامل هفت سینم و چیدم و قرآن و روی میز گذاشتم با ذوق عقب رفتم و به حاصل کارم خیره شدم. لباسم و عوض کردم تی وی و روشن کردیم با بابا اینا نشستیم ومنتظر تحویل سال شدیم دلم میخواست تمام آرزوهامو تو این چند دقیقه به خدا بگم اول از همه از خدا خواستم نتیجه زحماتم و بهم بده و بتونم جایی که میخوام قبول شم سایه پدر و مادرم رو سرم بمونه و همیشه سلامت باشن یه اتفاق خوب تو زندگیم بیافته و دوباره آدم شاد و شنگول قبل بشم و یه دعا هم که همیشه میکردم این بود که خدا یه عشق واقعی و موندگار بندازه تو دلم اصلا دلم نمیخواست خودمومجبور کنم که عاشق یکی شم به نظرم آدما باید صبر میکردن تا به وقتش خدا بهشون عشق و هدیه بده فازِ بعضی از دوستامم که خودشونو به زمین و آسمون میزدن تا بگن عاشق یکین ولی نبودن و درک نمیکردم هیچ وقت به خدا گفتم اگه عشق مصطفی درسته مهرش و به دلم بندازه و کاری کنه که بتونم به چشم همسر نگاش کنم همین لحظه سال تحویل شد اشکایی که ناخودآگاه گونه هامو تر کرده بود و با آستینم پاک کردم. با لبخند پدر و مادرم و بغل کردم و از هرکدومشون دوتا ۵۰ هزار تومنی عیدی گرفتم و دوباره بوسیدمشون برقا رو خاموش کردیم آماده شدیم تا بریم بیرون .......
💠۷سوال که در پل صراط از شما پرسیده میشود چیست؟ 💠اولین انسان حضرت ادم چگونه خلق شد و چگونه فرزندان او ازدواج کردند؟ 💠در اولین شب قبر چه اتفاقی می افتد ایا عذاب قبر وجود دارد و سوالی پرسیده میشود؟ 💠اصحاب سبت چه کسانی بودند و چگونه به میمون تبدیل شدند؟ 💠چرا در مراسم عزا گلاب استفاده میکنند اما در عروسی ها نه؟ 💠از ۵۵علامت قیامت ۴۵,علامت به وقوع پیوسته اند!این علامت ها چه هستند؟ 💠اصرار مرموزی که خداوند به کلاغ ها داده است چیست؟ ✅تمااام جواب سوالات وصد ها سوال دیگراینجا👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2222784535Cef7b39b27d
هدایت شده از 
🍃😂🍃😂🍃😂🍃😂🍃😂 😂معجزه چای سبز☘🌿 اتفاق عجیبی که زندگی جهنمی یک زوجُ نجات داد😳😁😂😂😂 میخوای بدونی چطوری؟؟ سریع بزن رو لینک زیر تا از خنده روده بر بشی🤣🤣🤣 https://eitaa.com/joinchat/2918907968Ce858c64686 https://eitaa.com/joinchat/2918907968Ce858c64686 🍃😂🍃😂🍃😂🍃😂🍃😂
جسد عالمی که بعد از 900 سال سالم بود! باغ مستوفی در اطراف شهرری، یكی از باغاتی بود كه در آنجا زراعت می‌كردند. اتفاقا سیل عظیمی آمد و تمامی اراضی مزروعی را آب فراگرفت و بسیاری از مكانها را تخریب نمود. بر اثر آب باران، حفره و شكافی عمیق، در باغ مستوفی نیز پدید آمد. هنگامی كه به اصلاح و مرمت این قسمت مشغول بودند، سردابی ظاهر شد كه آب قسمتی از آن را تخریب كرده بود. وقتی كه برای بازرسی و جستجو به آنجا وارد شدند، جسدی را مشاهده كردند كه تمام اعضأ بدن آن سالم و تازه به نظر می‌رسید و هیچگونه عیب و نقصی در آن دیده نمی‌شد، و با صورتی نیكو آرمیده بود! و هنوز اثر خضاب كردن بر ناخنهایش مشهود بود! و ناخنهای یك دست را گرفته و ناخن دست دیگر را نگرفته بود و محاسن شریفش روی سینه‌اش ‍ ریخته بود و بدن چنان سالم و تازه بود كه چنین به نظر می‌آمد تازه از حمام بیرون آمده است و فقط رشته‌های نخ پوسیده كفن كه از هم گسسته شده بود در اطراف جسد بر روی خاك ریخته بود! این خبر در شهرری و تهران، به سرعت دهان به دهان گشت؛ و مردم فورا به سلطان وقت اطلاع دادند. به دستور سلطان، سریعا گروهی از علمأ و افراد سرشناس و صاحب نفوذ، كه در بین ایشان مرحوم حاج آقا محمد آل آقا كرمانشاهی و مرحوم میرزا ابوالحسن جلوه، حكیم گرانمایه آن روزگار و مرحوم آیة الله ملا محمد رستم آبادی و مرحوم علامه سید محمود مرعشی نجفی حضور داشتند؛ انتخاب و برای بررسی وضعیت در منطقه حضور پیدا كردند و وارد سرداب شدند و پس از تایید اصل قضیه، برای شناسایی جسد، شروع به تفحص و جستجو نمودند. با تفحص و بررسی‌های انجام شده در سرداب، متوجه لوح و سنگ قبری می‌شوند كه بر روی آن چنین نوشته شده است: هذا المرقد العالم الكامل المحدث، ثقة الامحدثین، صدوق الطایفه، ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی. پس از بررسی‌های كامل و پیدا شدن این سنگ نبشته و تایید علمأ و امینان مردم، در صحت و شناسایی جسد مطهر شیخ صدوق، جای هیچگونه تردیدی باقی نماند؛ و لذا دستور دادند، سرداب را بازسازی كنند و در آن را بستند و حفره پدید آمده را نیز مرمت كردند و بنایی مناسب بر آن ساختند و به بهترین وجه تزیین و آیینه كاری نمودند. مرحوم آیة الله مرعشی نجفی كلامی را نیز در ادامه بیان می‌دارند كه: مرحوم پدرم، علامه سید محمد مرعشی نجفی می‌فرمودند: من دست آن بزرگوار را بوسیدم و دیدم كه تقریبا پس از نهصد سال كه از مرگ و دفن شیخ صدوق می‌گذرد، دست ایشان، بسیار نرم و لطیف بود. آری این چنین است سرانجام عاشقان و دلدادگان کوی حضرت دوست که مس وجود خود را با کیمیای محبت او به طلا مبدل ساختند. منبع: مقدمه كتاب من لا یحضره الفقیه و کتاب روضات ‏الجنات خوانساری به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯
| گرچه لایقت نیستم مهمان خانه ات گشته ام ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آشپزی خیابانی همه دنیا کثیف تمیز شیک😁 آشپزی در طبیعت، روستایی ،غول پیکر😳 آشپزی های بلاگرهای کوچولو مثل پانیذ شف و بقیه کوچولوها😍 خلاصه هر فیلم جذاب و خنده دار از آشپزی کردن بخواهید اینجاست بیای اینجا بیرون رفتنت با خداست😂👇 https://eitaa.com/joinchat/751764325Cc79e269e76 بقییه فیلم پانیذ تو کانال 😁عجب شیطونیه این دختر
هدایت شده از 
مرد ثروتمندی با ماشین مدل بالا وارد مغازه قصابی شد و نیم کیلو گوشت سفارش داد ، همزمان، مردی از یک پراید مدل هشتاد پیاده شد و وارد مغازه قصابی شد و ۵ کیلو گوشت کبابی، ۵ کیلو گوشت بی استخون، ۵ کیلو چرخ کرده و ۳ کیلو ماهیچه سفارش داد... مرد ثروتمند بعد رفتن راننده از قصاب پرسید: داستان چیه این اقا چرا اینقدر گوشت خرید؟ قصاب گفت:🤦‍♂🤦‍♂😮😮 ‌‌http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340 از جواب قصاب شوکه میشید😳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆👆کیک‌های خانم حامدی‌فر ‌ تو اینستا خیلی معروف شده ... چون قشنگ ترین و خاص ترین کیک ها رو درست میکنه👌 این کیک ۱۷.۱ میلیون بازدید خورده 😳 ☝️🏻حتما ببینش☝️🏻 ‼️از دیدن کیک‌ها شگفت زده میشی👇 https://eitaa.com/joinchat/988479687Cc786daa80a .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمی‌دونم چجوری .. اما می‌دونم میتونی...❤️‍🩹 ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯
هدایت شده از 
تازه عروسی کرده بودم و به آپارتمان خودمون اسباب کشی کرده بودیم.. یه روز زنگ در واحدمون زده شد..ولی کسی بدون هماهنگی نمیومد خونمون...از چشمی در مرد همسایه رو دیدم...با تعجب در رو باز کردم.. گفتم بفرمایید..با من من گفت:مهمون داریم نونمون تموم شده میشه چندتا دونه نون بهم بدین... گفتم یه لحظه وایسین الان میارم..در رو محکم نبستم... توی آشپزخونه بودم که صدای بسته شدن و قفل در رو شنیدم وقتی برگشتم که.... 👇🚷😳😭 https://eitaa.com/joinchat/233963728Ca5e5a1e1e1 اتفاقی که افتاد روزگارم رو سیاه کرد...😭😔❌
هدایت شده از 
پیکر تراشی بدون اسلیو ، بدون رژیم و ورزش اگر حداقل دو مورد از این نشانه ها رو داری ، بدنت نیاز به پاکسازی داره : چاقی شکم و پهلو ،کبد چرب ، اضافه وزن، تلخی دهان ، ریزش مو ، کک و مک و لکهای تیره و قهوه ای ، استرس ، ریزه خواری . و یا کاهش وزن و لاغری.... وارد کانال زیر شو و بهترین راهکار درمانیتو دریافت کن👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1590034834Cf1b46c0e7d
مرده‌ام تا که تو جانم بدهی ، مثل یک فرش حرم خوب تکانم بدهی ..🥹 ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯
😈😈 😈😈 اگه میخوای بیای تو این کانال ،حتما سوزن نخ همرات باشه 🔥چون ممکنه از خنده بزن رو سوزن نخ ها که نیازت میشه 🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡🪡 من که رفتم داخل!الان دارم خودمومیدوزم 🤪🤪 https://eitaa.com/joinchat/1425080964C2fb4ffd2a4 سوزن نخ یادت نره هااااا 🤪🤪
🔴‌ ‼️اتفاقی عجیب برای مجری معروف شبکه3 وسط برنامه زنده 😳 🚨کارشناس برنامه رفت جلو و... 😐👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/778305601C120477bbcf 👆چـرا بـرنـامـه رو قطـع نکـردن؟🤦🏻‍♂
هدایت شده از 
⚫️ فوت ناگهانی مداح اهل‌بیت وسط مداحی در هیات و سقوط از روی جایگاه ◼️فیلم این حادثه توسط مردم منتشر شد😔👇 https://eitaa.com/joinchat/778305601C120477bbcf ◾️واکنش مردم لحظه فوت خیلی عجیبه😭☝️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیست گاهی هیچ راهی ، جز به شاهی رو زدن🥺 ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯