eitaa logo
بهشت تا بهشت
755 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
98 ویدیو
3 فایل
✅بیست‌ویکمین كاروانِ زیارت پیاده «بهشت تا بهشت» ✅زيارت پياده حضرت رضا علیه السلام ✅از حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
مشاهده در ایتا
دانلود
📕قصه‌ی دلبری 🔰شناسنامه: 🔺کتاب قصه‌ی دلبری، روایتی متفاوت و خواندنی از زندگی شهید محمدحسین محمدخانی است. او از فعالان بسیج دانشجویی بود و در علمیات‌های تفحص پیکر شهدای دفاع مقدس، شرکت می‌کرد. 🔻کتاب قصه دلبری، روایتی از سبک زندگی این شهید است که همسرش از روزهای آشنایی در بسیج دانشجویی تا روزهای پس از شهادت او را بازگو می‌کند. او با ماجراهایی که در دانشگاه داشتند کتاب قصه دلبری را آغاز می‌کند. 💠جرعه: 🔸معراج شهدای دانشگاه انگار ارث پدرش بود.هر موقع می‌رفتیم، با دوستانش آن‌جا می‌پلکیدند. زیرزیرکی می‌خندیدم و می‌گفتم:« بچه‌ها، بازم دار و دسته محمدخانی!» 🔸بعضی از بچه‌های بسیج با سبک و سیاق و کار و کردارش موافق بودند، بعضی هم مخالف، معروف بود به تندروی کردن و متحجر بودن. از او حساب می‌بردند، برای همین ازش بدم می‌آمد. 📚این کتاب در کتابخانه کاروان موجود می‌باشد 🔖معاونت فرهنگی کاروان بهشت تا بهشت @karevan_qom
📕رهنمای طریق 🔰شناسنامه: 🔺کتاب رهنمای طریق پس از شرح زندگی‌نامهٔ مختصری از محمدعلی جاودان به پرسش‌های اخلاقی و عبادی‌ای که از او شده بوده است اشاره کرده و پاسخ‌های گفته‌شده را نیز آورده است. 🔻بخش‌های بعدی کتاب حاضر به پاسخ‌های این شخصیت به مشاوره‌های تحصیلی، پرسش‌های اعتقادی، قرآنی، روایی و تاریخی، مشاوره‌های مطالعه، پرسش‌های مربوط به ازدواج، پرسش‌های مربوط به مسائل خانواده و... پرداخته است. 💠جرعه: 🔸برادری بزرگ‌تر از خود دارم که در تربیت بنده، مذهبی شدن و تقیّدم به مسائل دینی تأثیر به‌سزایی داشته است. 🔸امّا متأسّفانه ایشان پس از سفر به خارج از کشور جهت تحصیل در رشته‌ی مدیریت، اعتقاد زیادی به کتب علوم انسانی غربی پیدا کرده‌اند؛ به‌گونه‌ای که در برخی موارد نسبت‌ به رهبر معظم انقلاب سخنانی عجیب و نگران‌کننده بیان می‌کند. 🔸 همچنین همسر ایشان که از خانواده‌ای مذهبی و فارغ التحصیل از دانشگاهی مذهبی بوده، تقیّد به پوششِ چادر را از دست داده است؛ البتّه من با ایشان بسیار صحبت کرده‌ام، امّا مؤثر واقع نشده است. به‌نظر شما بنده چگونه باید با ایشان سخن بگویم؟ 📚این کتاب در کتابخانه کاروان موجود می‌باشد 🔖معاونت فرهنگی کاروان بهشت تا بهشت @karevan_qom
📕زبور مقاومت 🔰شناسنامه: 🔺کتاب زبور مقاومت نوشته محمد حسین بزی و مصطفی الهیاری است. این کتاب به بیان زندگی‌نامه، بیانات و مواضع دبیرکل حزب الله لبنان حجت‌الاسلام والمسلمین سید حسن نصرالله می‌پردازد. 🔻 این اثر در شش بخش دوران تحصیلات، زندگی شخصی، فرزندان، ازدواج و چگونگی شکل‌گیری شخصیت سیدحسن نصرالله را بررسی و در بخشی از کتاب نظر برخی از دوستان و حتی دشمنان سید مجاهد را درباره شخصیت سید حسن بیان می‌کند. 💠جرعه: 🔸حسن شباهت زیادی به بقیه بچه های محل نداشت. آن‌ها فوتبال بازی می کردند و برای شنا به دریا و رودخانه می رفتند، ولی او چون در کرنتیا مسجد نبود به محله‌های سن الفیل، برج محمود یا النعبه می‌رفت. 🔸یک کشش و گرایش دینی درونی که هیچ نشانه‌ای در خارج ندارد. حسن نه با روحانیت رفت و آمد داشت و نه خانواده‌اش خانواده دینی و صاحب نام بودند. 📚این کتاب در کتابخانه کاروان موجود می‌باشد 🔖معاونت فرهنگی کاروان بهشت تا بهشت @karevan_qom
📕تمثیلات سیاسی و اجتماعی 🔰شناسنامه: 🔺آنچه در پیش روی شماست، بخشی از مجموعه کتب «تمثیلات»، اثر حکیم متفکر مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی است. بدون شک، آیت‌الله حائری شیرازی در عصر ما یکی از برجستگان و سرآمدان فن تمثیل به‌حساب می‌آیند. 🔻این مجموعه برای طیف وسیعی از مخاطبان قابل استفاده است. هم دانش‌آموزان و دانشجویان و هم اساتید و حوزویان، با هر سطح از دانش و معلومات دینی می‌توانند از این کتاب بهره ببرند. 💠جرعه: 🔸اگر حکومت منهای اسلام باشد، دیگر پایگاهی در بین امت مسلمان ندارد و پایگاه او ضعیف است. شما اگر کله‌قند را از قاعدهٔ پهنش در دست بگیرید، به‌راحتی می‌توانید حرکت کنید و آن برنمی‌گردد و واژگون نمی‌شود؛ چون پایگاه دارد. 🔸اما اگر کله‌قند را از رأس آن در دست بگیرید، باید دستی از خارج، کنارش را بگیرد، وگرنه واژگون می‌شود. 🔸شرق و غرب می‌خواهند ما حکومتی داشته باشیم که پایگاه مردمی نداشته باشد، و پایگاه حکومتمان در بین مردم ضعیف باشد؛ مثل کله‌قندی باشد که آن را بر رأسش قرار داده باشی و نیازمند باشد که نیرویی از خارج، آن را بگیرد. 📚این کتاب در کتابخانه کاروان موجود می‌باشد 🔖معاونت فرهنگی کاروان بهشت تا بهشت @karevan_qom
📕دعبل و زلفا 🔰شناسنامه: 🔺کتاب دعبل و زلفا نوشته‌ی مظفر سالاری، ماجرای عاشقانه‌ی میان دعبل و همسرش زلفا را روایت می کند. اما این کتاب خود را محدود به عشق میان آن دو نمی‌کند بلکه در کنار آن، سعی می‌کند شرایط اجتماعی سیاسی آن دوره را بازسازی کند. 🔻نویسنده هم تخیل خود را به کار گرفته است و هم از تاریخ بهره برده است تا رمانی تاریخی داستانی پدید آورد. 💠جرعه: 🔸کسی آزارش نمی دهد؟ همه دوستش دارند. موصلی می گوید سلما همانند مریم عذرا، پاک دامن و عفیف است. گفته است هر کس او را آزار دهد، تنبیه می شود. یک بار وقتی به او غذا می خوراندند، موصلی را دیدم که گوشه ی اتاق ایستاده بود و می گریست. 🔸مرد نازک دلی ست؛ ولی عزمش را جزم کرده که از سلما، فتنه انگیزی شهرآشوب بسازد و چشمان هارون را خیره کند! پیرمرد مجبور است همیشه معجزه ای در آستین داشته باشد تا خلیفه به رقیب او، ابن جامع گرایش پیدا نکند. 🔸به گفته‌ی بقراط، طبیعت، جایگاه تنازع و تزاحم است. موصلی می گوید سلما صدایی شش دانگ و استثنایی دارد. این را از زیر و بم صدایش موقع حرف زدن فهمیده است. پیرمرد دلش به همین چیزها خوش است! 📚این کتاب در کتابخانه کاروان موجود می‌باشد 🔖معاونت فرهنگی کاروان بهشت تا بهشت @karevan_qom
📕شیر دارخوین 🔰شناسنامه: 🔺فاطمه دولتی در کتاب شیر دارخوین به سراغ زندگی شهید محمد جواد دل آذر رفته است. او در طول دوران دفاع مقدس فعالیت‌های بسیاری را بر عهده داشته است؛ از فرماندهی عملیات لشگر ۱۷ علی ابن ابی طالب گرفته تا حضور در عملیات محرم، رمضان، خیبر، والفجر ۵ و بدر. 🔻او همچنین در منطقه عملیاتی دارخوین که نخستین عملیاتی بود که در آن حضور پیدا کرده است به عنوان تنها خمپاره زن این منطقه فعالیت می‌کرد و نام کتاب هم برگرفته از همین منطقه است. 💠جرعه: 🔸جواد می‌آمد، عطر موهایش، عطر لباس‌های اتوکشیده‌اش. نشسته بود روی موتور، فِرهایش را مرتب کرده بود، ساعت به دستش بود، آستین‌هایش را تا زده بود. پیراهن آبی آسمانی و شلوار لی سرمه‌ای به او می‌آمد. لبخند می‌زد، از همان لبخندهای شیرین همیشگی. مادر دوید، ایستاد جلوی در. 📚این کتاب در کتابخانه کاروان موجود می‌باشد 🔖معاونت فرهنگی کاروان بهشت تا بهشت @karevan_qom
📕دیدم که جانم می‌رود 🔰شناسنامه: 🔺حمید داودآبادی و مصطفی کاظم‌زاده در سال ۱۳۵۸ با هم آشنا می‌شوند. این رفاقت تا ۲۲ مهر سال ۱۳۶۱ ادامه پیدا می کند. آنها با آن سن و سال کم در چادر وحدت جلوی دانشگاه تهران با منافقین بحث می‌کنند، با هم به هر طریقی شده رضایت خانواده‌ها را برای رفتن به جبهه جلب می‌کنند، با هم در گیلان غرب همسنگر می‌شوند اما ادامهٔ زندگی آنها دیگر شباهتی به هم ندارد. 🔻در این کتاب به ماجرای جنگ ایران و عراق، از منظر رفاقتِ پاک، صادقانه و بی‌آلایش دو نوجوان رزمنده نگاه شده است. لابه‌لای صفحات کتاب روایت‌هایی هم از این جنگ ارائه می‌شود که گاه می‌تواند خواننده را میخکوب کند و احساسات او را به غلیان درآورد؛ مانند بخشی از کتاب که روایت‌گرِ حضور داوطلبانهٔ بچه‌های پرورشگاهی در جنگِ هشت‌ساله و شهادت آن‌ها است. 💠جرعه: 🔸درحالی که خودمان را آماده‌ی رفتن به شهر کرده بودیم، برای خواب دراز کشیدیم. خوابم نمی‌برد. همه‌اش فکر این بودم که چه‌طور او را راضی‌ کنم برگردد تهران. میان خواب و بیداری بودم که با فریاد فرماندهان بلند شدیم. ساعت ۲ صبح بود که به‌خط شدیم و آماده‌ی رفتن به خط مقدم. خیلی حالم گرفته شد، اما مصطفی بی‌خیال بود و خیلی خوشحال از این‌که می‌رفتیم خط. 🔸سریع رفتم پهلوی برادر کسائیان و گفتم: برادر، شما قول دادید بذاری ما امروز بریم کرمانشاه... 📚این کتاب در کتابخانه کاروان موجود می‌باشد. 🔖معاونت فرهنگی کاروان بهشت تا بهشت @karevan_qom