🩸ای امّ البنين! مصیبتهای سنگین، زينب را پیر کرده است ...
▪️در نقلی آمده است:
وقتی که حضرت زینب کبری ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ به مدینه رسیدند، به خانه برادرشان حضرت سیدالشهداء ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ آمدند.
📋 لا تَكادُ تَحمِلُها رِجْلاها
▪️دیگر از شدت غصه، زانوان حضرت، یارای حرکت نداشت.
🥀 در آن هنگام، حضرت #ام البنین ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ آمدند و زینب کبری ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ را در آغوش گرفتند و فریاد و ناله میزدند که: وَا وَلَداه... وا حسيناه...
🥀 بعد از آنکه کمی آرام گرفتند، #امالبنین ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ اشک ها را از روی صورت مبارک زینب کبری ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ پاک نمودند و ناگهان بغض، راه گلویش را بست و گریهاش دوباره جاری شد و عرضه داشت:
📋 سَيّدَتي يا زينبُ! أراكِ وقد ضَعُفَ بَدنَكِ و أصفَرَّ وَجهَكِ، وأسرَعَ الشيبُ إلىٰ رَأسِكِ؟!
▪️ای سروَر من! ای زینب کبری! شما را در حالی میبینم که بدنتان ضعیف گشته و روی مبارکتان زرد شده است. چه زود مویتان سفید گشته و پیری به سراغ تان آمده است⁉️
🥀 زینب کبری ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ که توان صحبت کردن را نداشتند و کلمات از حلقوم مبارکشان بالا نمیآمد، خطاب به حضرت #ام البنین ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ فرمودند:
📋 لَقَد شَیَّبَتْنِی المَصَائِب.
▪️مصیبت های سنگینی که دیدم، مرا پیر کرده است... 💔🖤😭😭
📚المجالس الشجیه،تاجالدین، ص ۷۵
#ام_البنین_﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾
🏴
https://eitaa.com/karevanmaktbolhosein
🩸راز ازدواج امیرالمؤمنین «﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾» با امّالبنین «﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾»...
در نقلها آمده است:
🥀 روز عاشورا زهیر بن قین پرچم را عبدالله بن جعفر بن عقیل را گرفت و نزد حضرت عبّاس ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ رفت و عرض کرد: ای فرزند امیرالمؤمنین! میخواهم حدیثی برایت نقل کنم!
🥀 ای اباالفضل، بدان! قبل از آن که پدرت امیرالمؤمنین ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ با مادرت #امّالبنین ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ ازدواج کند، برادرش عقیل را خواست؛ و عقیل کسی بود که از انساب عرب،کاملاً آگاهی داشت.
🥀 پس به عقیل فرمود: برادرم!میخواهم زنی را برای من خواستگاری کنی که از خاندانی #شریف و #با حسب_و_نسب_و_معروف_به شجاعت_باشد تا از او فرزندی به دنیا آید که شجاع باشد و بتواند فرزندم حسین ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ را در کربلا یاری کند و جانش را فدای او نماید.
🥀 پس زهیر عرض کرد: ای اباالفضل! پدرت تو را برای چنین روزی خواسته بود! پس در دفاع از همسران برادرت و برادرانت کوتاهی نکن.
📋 فَارتَعَدَّ العَبّاسُ علیهالسلام وَ تَمَطَّی فی رکابِهِ حَتَّی قَطَعَهُ
▪️در این هنگام حضرت عبّاس ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ با شنيدن اين سخن به جوش آمد و چنان پا در ركاب زد كه تسمه ركاب پاره شد.
🥀 سپس فرمود: اى زهير! آيا با اين سخن مىخواهى به من جرأت دهى⁉️ سوگند به خدا، فداكارى خود را به گونهاى ابراز كنم كه هرگز نظيرش را نديده باشی!!!
📚أسرار الشّهادة، ص۳۳۴
📚معالی السبطین، ج۱، ص۴۲۸
📚کبریت احمر، ص۳۸۶
✍ بنویسید به دیوان اباعبدالله
بنویسید به ایوان اباعبدالله
سردر روضه رضوان اباعبدالله
که بود سروری از آن اباعبدالله
و #اباالفضل_بود_جان_اباعبدالله
من کیم همسر محبوبه شاه عربم
مادر فضل و فداکاری و عشق و ادبم
فاطمه نام، ولی #امّبنین شد لقبم
همه هستیم من و ابناء من و اُمّ و اَبَم
#ز_کنیزان_و_غلامان_اباعبدالله
پسری شیر صفت بهر علی آوردم
از همان کودکیش نذر حسینش کردم
گفتمش ای که تماشات دوای دردم
به فدای تو و آن دست رشیدت گردم
#نکشی_دست_ز_دامان_اباعبدالله
اشک میریزم و چشمان ترم میسوزد
همچنان شمع ز پا تا به سرم میسوزد
هر زمان آب بنوشم جگرم میسوزد
هم دلم از غم سقای حرم می سوزد
#هم_به_یاد_لب_عطشان_اباعبدالله
گریهام بر غم بیدستی آبآور نیست
گریهام بهر غریبی است کَسَش یاور نیست
خواهرش هست ولی هیچ کسی مادر نیست
غم بیمادری از بیکفنی کمتر نیست
#دل_من_هست_پریشان_اباعبدالله
گرچه سخت است غم داغ پسر بر مادر
داغ عباسِ جوان زد شررم پا تا سر
سوزم و سازم و میگویم صد بار دگر
چار فرزند من و خلق دو عالم یکسر
#جانشان_باد_به_قربان_اباعبدالله
#ام_البنین_﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾
🏴
https://eitaa.com/karevanmaktbolhosein