📚 #داستان_های_کوتاه_و_آموزنده
👈 بالاتر از جهاد
جوانی به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم رسید و عرض کرد: ای رسول خدا! خیلی مایلم در راه خدا بجنگم.
حضرت فرمود: در راه خدا جهاد کن؛ اگر کشته شوی زنده و جاوید خواهی بود و از نعمت های بهشتی بهره مند می شوی و اگر بمیری، اجر تو با خداست. چنانچه زنده برگردی، گناهانت بخشیده شده و مانند روزی که از مادر متولد شدی، از گناه پاک می گردی.
جوان عرض کرد: ای رسول خدا! پدر و مادرم پیر شده اند و می گویند: ما به تو انس گرفته ایم و راضی نیستند من به جبهه بروم.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: در محضر پدر و مادرت باش. سوگند به آفریدگارم! یک شبانه روز در خدمت پدر و مادر بودن، بهتر از یک سال جهاد در جبهه جنگ است.
📗 #بحارالانوار، ج 2، ص 19
✍ مرحوم علامه محمد باقر مجلسى
📚 #داستان_های_کوتاه_و_آموزنده
👈 خطر دنیا پرستی
در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله مؤمنی از اهل صفه (صفه سکوی سر پوشیده ای در كنار مسجد پيامبر صلی الله عليه و آله بود. که مسلمانان تازه وارد و غريب و بی پناه آنجا اسكان داده می شدند) سخت فقیر و مستمند بود. وی تمام نمازها را پشت سر پیامبر صلی الله علیه و آله می خواند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله بر او ترحم می کرد و به نیازمندی و غریبی او توجه داشت و می فرمود: ای سعد! اگر چیزی به دستم برسد تو را بی نیاز می سازم. مدتی گذشت چیزی به دست پیغمبر نیامد. حضرت به حال سعد بیشتر اندوهگین شد.
خداوند سبحان به اندوه پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت به سعد توجه فرمود. جبرییل را با دو درهم خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله فرستاد. جبرئیل به حضرت عرض کرد: ای محمد! خدا از اندوه تو برای سعد آگاه است. آیا دوست داری او را بی نیاز سازی؟ پیامبر صلی الله علیه و آله: آری!جبرئیل: این دو درهم را به او مرحمت کن و دستور بده با آن تجارت کند. پیامبر صلی الله علیه و آله در درهم را گرفت.
وقتی که برای نماز ظهر از منزل خارج شد سعد را دید که در خانه ایستاده و منتظر آن حضرت است. فرمود: ای سعد! آیا تجارت بلدی؟ عرض کرد: سرمایه ای ندارم که با آن تجارت کنم. پیامبر صلی الله علیه و آله دو درهم به او داد و فرمود: با آن تجارت کن و روزی خدا را به دست آور.
سعد دو درهم را گرفت و در خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله به مسجد رفت و نماز ظهر و عصر را با رسول خدا صلی الله علیه و آله خواند. آن گاه حضرت فرمود: برخیز به دنبال روزی برو! همواره به حال تو غمگین بودم.
سعد مشغول تجارت شد خداوند برکتی به او داد. هر چه می خرید به دو برابر می فروخت. دنیا به سعد روی آورد. کم کم سرمایه اش ترقی کرد و مالش فراوان شد و معامله اش رونق گرفت. به طوری که در کنار در مسجد دکانی گرفت و سرمایه و کالای خود را در آنجا جمع کرده، تجارتش را انجام می داد.
وقتی که بلال اذان می گفت و رسول خدا صلی الله علیه و آله به سوی نماز حرکت می کرد، سعد را می دید که سرگرم خرید و فروش بوده، مشغول دنیا است. هنوز وضو نگرفته و خود را برای نماز مهیا نکرده است. با اینکه قبل از این پیش از اذان مهیای نماز می شد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمود: ای سعد! دنیا تو را از نماز باز داشته است؟ سعد می گفت: چه کنم؟ سرمایه ام را تلف کنم؟ به این مرد جنسی فروخته ام، می خواهم پولم را از او بگیرم و از آن دیگری کالایی خریده ام باید پول او را بدهم.
رسول خدا صلی الله علیه و آله به آن حال سعد بیشتر از فقرش غمگین شد. جبرئیل محضر آن جناب رسید، عرض کرد: ای پیامبر! خداوند از غم تو برای سعد آگاه است. کدام یک را بیشتر دوست داری؟ حالت اول یا حالت فعلی او را؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ای جبرئیل! حالت اول (تنگدستی) او را دوست دارم. زیرا دنیا آخرت او را از دستش گرفته است.
جبرئیل عرض کرد به راستی محبت و اموال دنیا امتحان بوده و بازدارنده از آخرت می باشد. آنگاه عرض کرد: یا رسول الله! به سعد بگو آن دو درهمی که به او داده ای به شما باز گرداند، وضعش به حالت اول بر می گردد.
پیامبر به سعد فرمود: آیا آن دو درهم را به من باز می گردانی؟ عرض کرد: به جای دو درهم، دویست درهم می دهم. حضرت فرمود: نه! همان دو درهم را می خواهم. سعد آن دو درهم را به حضرت داد. به دنبال آن چیزی نگذشت که دنیا از وی روی گرداند و هر چه داشت از دستش رفت. سعد دوباره به حال فقر و نداری افتاد.
📗 #بحارالانوار، ج 22، ص 123
✍ مرحوم علامه محمد باقر مجلسى
📚 #داستان_های_کوتاه_و_آموزنده
👈 در تنگنای سخت
ابو هاشم می گوید: یک وقت از نظر زندگی در تنگنای شدید قرار گرفتم. به حضور امام هادی رفتم، اجازه ورود داد. همین که در محضرش نشستم، فرمود: ای ابو هاشم! کدام از نعمتها را که خداوند به تو عطا کرده می توانی شکرانه اش را به جای آوری؟ من سکوت کردم و ندانستم در جواب چه بگویم.
سپس فرمود: خداوند ایمان را به تو مرحمت کرده به خاطر آن بدنت را بر آتش جهنم حرام کرد و تو را عافیت و سلامتی داد و بدین وسیله تو را بر عبادت و بندگی یاری فرمود و به تو قناعت بخشید که با این صفت آبرویت را حفظ نمود.
آنگاه فرمود: ای ابو هاشم! من در آغاز این نعمتها را به یاد تو آوردم، چون می دانستم به جهت تنگدستی از آن کسی که این همه نعمتها را به تو عنایت کرده به من شکایت کنی. اینک دستور دادم صد دینار به تو بدهند آن را بگیر و به زندگی ات سامان بده! و شکر نعمتهای خدا را بجای آور!
📗 #بحارالانوار، ج 50، ص 129
✍ مرحوم علامه محمد باقر مجلسى
💠 #نماز_شب
👈علت زيبايي
⁉️از امام زين العابدين (ع ) سؤ ال كردند:
چرا صورت اهل نماز شب از طراوت و زيبايي ويژه اي برخوردار است ؟🤔
💌آن حضرت پاسخ داد از اين جهت كه آنان با خداوند خويش خلوت كرده اند و خداوند نيز آنان را بانور خود پوشانده است.☺️
📚 #علل_الشرايع ، ص 366
📚 #بحارالانوار ، ج 87 ، ص 159
ا🌺🌿🌹🌿🌼🌿🌸
ا🌿🌼🌿🌸
ا🌺🌿 🕊
ا🌸 🕊
ا🌿
﷽؛
🕊 #نمازشب ✨
🍃امام صادق عليه السلام فرمود:
📿هر كار نيكي كه بنده انجام مي دهد، در قرآن برايش ثوابي ذكر شده است مگر نماز شب كه از بس نزد خدا پراهميّت است ثواب آن را معلوم نكرده است ...
📚« #بحارالانوار، ج8، ص126»
🌿
🌸 🕊
🌺🌿 🕊
🌿🌼🌿🌸
🌺🌿🌹🌿🌼🌿🌸
🍃🌺🍃
💢 کیفیت #استغفار در #نماز_شب
#امام_صادق علیه السلام فرمود:
💠 در نماز وتر هفتاد بار استغفار کن در حالی که دست چپ را (مقابل صورت) بلند کرده و با دست راست استغفار را می شماری.
💠 و رسول خدا علیه السلام هم در نماز وتر هفتاد بار استغفار می کرد و هفت بار می گفت: "هذا مقام العائذ بک من النار".
یعنی این جایگاه کسی است که از آتش به تو (خدا) پناه آورده.
📚 #بحارالانوار، ج۷۸، ص۲۸۷
#نماز_شب
*┄┄┄••❅💞❅••┄┄┄*
🍃🌺🍃
🍃🌺
#نماز_شب
✅علامت #شيعه شب زنده داري است
🔹روايت شده که #اميرالمؤمنين_عليه_السلام شبي مهتابي از مسجد بيرون شد و قصد بيابان کرد، گروهي به دنبال حضرت راه افتادند. حضرت توقفي کرد و ايستاد، بعد فرمود: شما چکاره هستيد؟ گفتند: اي اميرالمؤمنين ما از شيعيان شما هستيم، نگاهي به چهرهي آنان کرد و فرمود: من در چهرهي شما نشاني شيعه نميبينم، عرض کردند: نشاني شيعه چيست اي اميرمؤمنان؟ فرمود: چهرههايشان زرد از شب زندهداري و بيدار خوابي، ديدگانشان اشک آلود از گريه، از قيام به شب زنده داري پشتشان خم، از کثرت روزه شکمهايشان به پشت چسبيده، لبهايشان خشک از بسياري دعا، گرد خاشعين بر آنان نشسته.
📚 #بحارالانوار ج 68 ص 151.
*┄┄┄••❅💞❅••┄┄┄*
🍃🌺
🍃🌺
#نماز_شب
✅علامت #شيعه شب زنده داري است
🔹روايت شده که #اميرالمؤمنين_عليه_السلام شبي مهتابي از مسجد بيرون شد و قصد بيابان کرد، گروهي به دنبال حضرت راه افتادند. حضرت توقفي کرد و ايستاد، بعد فرمود: شما چکاره هستيد؟ گفتند: اي اميرالمؤمنين ما از شيعيان شما هستيم، نگاهي به چهرهي آنان کرد و فرمود: من در چهرهي شما نشاني شيعه نميبينم، عرض کردند: نشاني شيعه چيست اي اميرمؤمنان؟ فرمود: چهرههايشان زرد از شب زندهداري و بيدار خوابي، ديدگانشان اشک آلود از گريه، از قيام به شب زنده داري پشتشان خم، از کثرت روزه شکمهايشان به پشت چسبيده، لبهايشان خشک از بسياري دعا، گرد خاشعين بر آنان نشسته.
📚 #بحارالانوار ج 68 ص 151.
#نماز_شب
🍃🌺
#نماز_شب
✅علامت #شيعه شب زنده داري است
🔹روايت شده که #اميرالمؤمنين_عليه_السلام شبي مهتابي از مسجد بيرون شد و قصد بيابان کرد، گروهي به دنبال حضرت راه افتادند. حضرت توقفي کرد و ايستاد، بعد فرمود: شما چکاره هستيد؟ گفتند: اي اميرالمؤمنين ما از شيعيان شما هستيم، نگاهي به چهرهي آنان کرد و فرمود: من در چهرهي شما نشاني شيعه نميبينم، عرض کردند: نشاني شيعه چيست اي اميرمؤمنان؟ فرمود: چهرههايشان زرد از شب زندهداري و بيدار خوابي، ديدگانشان اشک آلود از گريه، از قيام به شب زنده داري پشتشان خم، از کثرت روزه شکمهايشان به پشت چسبيده، لبهايشان خشک از بسياري دعا، گرد خاشعين بر آنان نشسته.
📚 #بحارالانوار ج 68 ص 151.
*┄┄┄••❅💞❅••┄┄┄*
🍃🌺
🍃🌺
#نماز_شب
✅علامت #شيعه شب زنده داري است
🔹روايت شده که #اميرالمؤمنين_عليه_السلام شبي مهتابي از مسجد بيرون شد و قصد بيابان کرد، گروهي به دنبال حضرت راه افتادند. حضرت توقفي کرد و ايستاد، بعد فرمود: شما چکاره هستيد؟ گفتند: اي اميرالمؤمنين ما از شيعيان شما هستيم، نگاهي به چهرهي آنان کرد و فرمود: من در چهرهي شما نشاني شيعه نميبينم، عرض کردند: نشاني شيعه چيست اي اميرمؤمنان؟ فرمود: چهرههايشان زرد از شب زندهداري و بيدار خوابي، ديدگانشان اشک آلود از گريه، از قيام به شب زنده داري پشتشان خم، از کثرت روزه شکمهايشان به پشت چسبيده، لبهايشان خشک از بسياري دعا، گرد خاشعين بر آنان نشسته.
📚 #بحارالانوار ج 68 ص 151.
*┄┄┄••❅💞❅••┄┄┄*
🍃🌺