🌭پسرک فلافل فروش
توی خیابان شهید عجب گل، پشت مسجد مغازه فلافلفروشی داشتم.
سال ۱۳۸۳ بود که یک بچه مدرسهای، مرتب به مغازه من میآمد و فلافل میخورد.
این پسر نامش هادی و عاشق سس فرانسوی بود.
✨نوجوان خندهرو، شاد و پرانرژی نشان میداد.
من هم هر روز با او مثل دیگران سلام و علیک میکردم.
یک روز به من گفت: آقا پیمان، من میتونم بیام پیش شما کار کنم و فلافل ساختن را یاد بگیرم. گفتم: مغازه متعلق به شماست، بیا.
از فردا هر روز به مغازه میآمد.
خیلی سریع کار را یاد گرفت و استادکار شد.
خیالم راحت بود و حتی دخل و پولهای مغازه را در اختیار او میگذاشتم.
✅ در میان افراد زیادی که پیش من کار کردند، هادی خیلی متفاوت بود؛ انسان کاری، با ادب، خوشبرخورد و از طرفی خیلی شاد و خندهرو بود و کسی از همراهی با او خسته نمیشد.
💎 با اینکه در سنین بلوغ بود، اما ندیدم به دختر و ناموس مردم نگاه کند، باطن پاک او برای همه نمایان بود.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
#رفقای_حاج_قاسم
#تابستون
#نشاط
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•