🔸معنویت انسانانگار در افکار دیپاک چوپرا‼️
✍ ديپاك چوپرا امروزه جايگاه ويژهاي را در ميان رهبران جنبشهاي معنوي نوپديد به خود اختصاص داده است.
👈 پيشينه زندگي چوپرا، آشنايي و تربيت وي در مكتب رهبران معنوي ـ همچون تریگونا و مهاريشي ماهاش ـ سرآغازي براي شكلگيري يك جنبش پوياي معنوي براي جهان غرب بهشمار ميرود.
ديپاك چوپرا واشنگتندیسی را براي شروع فعاليتهاي خود انتخاب كرده و یک کلینیک پزشکی آیورودايی را با کمک ماهاری ـ شی رهبر تی. ام راه اندازی میکند.
👈آشنایی چوپرا با فرقههای معنوی درمانگرا باعث میشود رویکرد تطبیقی به یافتههای جدید پزشکی را در پیش گیرد؛ به همین جهت در سال ۱۹۸۹، کتاب «شفای کوآنتومی: کاوشی در مرزهای پزشکی ذهن- بدن» را نوشت. این کتاب آغازی برای ترویج آموزههای شبهمعنوی چوپرا بهشمار ميرفت؛ بدین صورت که به بهانهی ارائه راهکارهای درمان و تغذیه از طریق ذهن و بکارگیری مراقبههای شرقی، تفکرات اومانیستی غرب و الهیات شرقی را درهم میآمیزد. چوپرا در سال ۱۹۹۳ بنیاد تیام را ترک میکند و کالیفرنیا را برای تأسیس مرکز درمانی- معنوی جهت ترویج افکار خود برمیگزیند.
❌ فعالیت گسترده چوپرا در این مرکز، تأسیس یک شبکهي تلویزیونی با نام کانال جهانی شفا، نشر آثار متعدد و ادعای درمان بسیاری از بیماریهای لاعلاج ـ بهخصوص بیماری AIDS ـ و ادعای افزایش طول عمر از طریق آموزهها و مراقبههای وی باعث میشود در سال 1999 مجله تایم نام چوپرا را در لیست چهرههای تأثیرگذار و قهرمانهای قرن بیستم ذکر کند.
ادامه در لینک زیر:
http://pajoohe.ir/معنویت-انسانانگار-در-افکار-دیپاک-چوپرا__a-61852.aspx
#نقد_عرفان_های_کاذب
♨️ #انرژی به جای #خدا
👈 به این کلمات و جملات دقت کنید:
▪️ « #هوشمندی، هوش نامحدود، ارتباط با #کائنات، #تجسم_خلاق، فقط دوست داشته باش... صبح که بیدار شدی، اول به مقابل آینه برو و به خودت سلام کن... هر روز خودت را ببوس... فقط برقص و بخند و شاد باش... بی تفاوت محض باش.. مشکلات دیگران به تو مربوط نیست.. خودت را دوست داشته باش... هیچ چیز را سخت نگیر ... گریه کردن ممنوع... همه چیز توهم است... خدا در #درون توست... خدا جمع انسانهاست. (معاذالله)... مثبت باش... خبرهای بد را گوش نکن... »
▪️ اینها عصاره و فشرده ای از انواع و اقسام کتاب ها، رمان ها، مقالات و مطالبی است که تحت عنوان "#مثبت_اندیشی"، "راه های موفقیت"، "روان شناسی و درمانگری روحی" و... در جامعه ما رواج یافته است. نوعی لذت گرایی و اپیکوریسم مطلق که با ترجمه و نشر گسترده کتابهای خاصی، تحت همین عناوین جذاب و ظاهرا خنثی، نوعی سبک زندگی جدید را به جامعه ایران و خصوصا جامعه جوان ایران، تزریق کرده است. سبکی از زندگی که در آن، خوشی و لذت گرایی، اصالت دارد و هر آنچه به این اصل ضربه بزند، دورریختنی و زائد است، حتی اگر به مولفه های دینی و هویتی فرد مرتبط باشد.
➕ ادامه این یادداشت را در لینک زیر حتما بخوانید🔰
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13950122000018
#نقد_عرفان_های_کاذب
🔺کدام عرفان؟
✍️نقد و بررسی کتاب «درمان با عرفان»، نوشته «وین دایر»
↙️مقوله بخشش و گذشت که در اندیشه دایر، معنایی متفاوت دارد. دایر بحث گذشت و بخشش را با تلاش برای بخشش خویشتن (در درجه نخست) مطرح میکند، اما آن را نه به سبب ارتکاب گناهان یا احساس گناه افراد از اعمال بد خویش، بلکه فقط و فقط برای ایجاد آنچه «حس آزادی» میخواند، تشویق مینماید.
👈به عقیده دایر، دایره ارزشهای تحمیلشده از سوی سنتها و ادیان اعتقادی افراد، سخیفتر از آن است که نیازی به مقوله عفو و بخشش را مطرح کند و اساساً افراد نباید خود را به سبب این ارزشهای تحمیلی مورد مؤآخذه قرار داده و احساس گناه کنند، لذا اولین مرحله بخشش را که از قضا مهمترین مرحله هم تلقی میکند، همین بخشش بهظاهر آزادیبخش اعلام میدارد. وی مینویسد: «...افرادی به نام بزرگترها و از ما بهترها [باید] به آنها [مردم] بگویند چه باید بکنند، از چه بپرهیزند...، نسبت به احساسات جنسی خود بیاعتنا باشند، همه فرهنگها و آداب و رسوم متفاوت از خود را مردود شمارند و لعن کنند، هرگز طلاق نگیرند و طلاق ندهند و... . آیا اینها ارزشهای اصیل شماست یا ارزشهای تحمیلشده دیگران؟... در اینجا یکبار دیگر مزخرف بودن و بیمعنی بودن نیاز به عفو نمودار میشود؛ شما نیازی به عفو خویشتن به لحاظ گناهان مرتکبنشده ندارید و چیزی برای عفو وجود ندارد... اگر رفتار شما مغایر با این مقررات قطعی و برگشتناپذیر است، مرتکب عمل غیراخلاقی نشدهاید و تنها مبادرت به عملی کردهاید... با پذیرفتن خود به صورت تمام و کمال، دیگر نیازی به عفو خویشتن ندارید... این شما را آزاد میگذارد و حق تعیین سرنوشت را میدهد.»(1) بدینسان، مآلاً ارزشها و سنتها را زیر سؤال برده و پایبندی بدان را مانع پیشرفت میخواند.
⛔️این پرهیز از حس گناه که دایر آن را نشانه زوال معنویت میخواند، دقیقاً با مبانی اعتقادی ادیان الهی از جمله دین مبین اسلام، در تضاد است. مفاهیمی چون «نفس لوامه» در متون اسلامی، درواقع به مثابه عامل و موتور محرکی است برای بیدار شدن حس معنویتخواهی و بیرون آمدن از منجلاب فساد و اندیشههای پلید و لذا میتوان آن را موهبتی از جانب حقتعالی دانست.
📚پینوشت:
1.دایر، وین، درمان با عرفان، ترجمه جمال هاشمی، تهران: شرکت سهامی انتشار، چ نهم، 1384، صص352-350.
#نقد_عرفان_های_کاذب
⛔️اشتراکات فکری #عرفان_حلقه و تَصَوُف‼️
✅دوری از شریعت تا محترم شمردن شیطان
🖋طاهری در توصیف عرفان حلقه از عبارت «عرفان این مرز و بوم» استفاده میکند که با مطالعه تاریخ عرفان ایران، به تصوف میرسیم. تقسیم دین به شریعت و طریقت که طاهری در آموزههای خود بر آن تأکید میکند، از عقاید صوفیه است. همچنین یکی از اعتقادات مهم صوفیان «صلح کل» است؛ بدین معنا که آنان هیچ دین و مذهب و آیینی را غلط ندانسته، هیچ کدام را بر دیگری امتیاز نمیدهند. آنها اختلاف مذاهب را همچون اختلاف در رنگ و صورت میشمارند و معتقدند که وابستگی به مذهبی خاص، مانع رسیدن به حق است.
🖋دوری از شریعت، تأکید بر ماهیت وحدت وجودی عالم، اعتقاد به چرخههای خلقت، تناسخ دسترسی به غیب و عوالم بالا از جمله ویژگیهای مشترک شبه عرفان حلقه با تصوف است
تأویلهایی که طاهری در آموزههای خود بیان میدارد، نیز به سخنان صوفیان شباهت دارد. در سخنان او تفسیر به رأی و تاویل آیات در جهت گریز از شریعت در تصوف به چشم میخورد، او پرسش و پاسخ ملائکه با خدا درباره آفرینش حضرت آدم و هبوط آدم به زمین، طوفان و کشتی نوح و ... را سمبلهایی برای بیان مطالبی میداند که در منابع و به ویژه قرآن نیامده است.
🖋همچنین دوری از شریعت به بهانه افزایش کیفیت و رسیدن به باطن عبادات و به ویژه نماز و نیز توجه خاص به عشق در مقابل عقل و تأکید بر ماهیت وحدت وجودی عالم، اعتقاد به چرخههای خلقت، تناسخ دسترسی به غیب و عوالم بالا از جمله ویژگیهای مشترک شبه عرفان حلقه با تصوف است. نگاه طاهری نسبت به شیطان و بزرگداشت او و همچنین دیدگاه او درباره امر خداوند به سجده نکردن در برابر انسان و اطاعت شیطان نیز از عقاید مشترک او و صوفیان حکایت دارد.
🖋اهل حق، یزیدیه، متصوفه اهل جبال، طایفه گوران و ... فرقههایی هستند که در اعتقاداتشان ابلیس را محترم میشمارند که این مسأله با آموزههای فرقه حلقه هماهنگ است. در این فرقهها از شیطان با عنوان «مَلَک طاووس» نام میبرند. گورانیان به استناد این جمله از نهج البلاغه که حضرت امیر می فرمایند:« در آشکارا به شیطان دشنام مده در حالی که در پنهانی با او دوستی. » لعن شیطان را جایز نمیشمرند. در صورتی که پیام این گفتار امام علیه السلام بسیار واضح و روشن است و با برداشت عامیانه گورانیان در تقابل می باشد.
🖋مانند این نظریه در فرقه کیهانی نیز هست، مبنی بر اینکه لعن کردن، انسان را در فاز منفی وارد کرده، به جذب غیر ارگانیکها میانجامد. همچنین در نظریه صوفیانه گورانیان درباره شیطان گفته میشود:
گفتههای طاهری به طور کامل با نظر گورانیها هماهنگ است، فرشته دانستن شیطان، سجده نکردن شیطان به خواست خداوند، وعشق شیطان به خدا در جهت عزیز کردن و محترم شمردن شیطان است که مکرر از طرف وی مطرح شده است.
#نقد_عرفان_های_کاذب
🔻قانون جذب🔻
یکی از بزرگترین خرافه های موجود در جهان که از آموزه ها و مبانی مهم در عرفان های نوظهور، به خصوص عرفان های سکولار و اومانیستی و جنبش عصر جدید، می باشد"فرضیه جذب" است که از آن به "قانون #جذب" تعبیر می شود و سالهاست توسط سخنرانان و نویسندگان، مطابق فرهنگ و مذهب مخاطبان، تبلیغ و ترویج می گردد.
خلاصه ادعای معتقدین به "فرضیه #جذب" این است :
🔺افکار و اندیشه انسان، بر پدیده های خارجی اثرگذارند از نوع تاثیر علت تامه برمعلولش.
یعنی انسان تنها کافی است به گوشه ذهن خود چسبیده و به تصاویر ذهنی متمرکز شود، تا آن تصاویر در دنیای خارج، به صورت واقعیتی عینی جلوه گر شوند. مثلا اگر کسی به ماشین خاصی علاقه دارد کافی است تمام فکر و ذهنش آن ماشین شود تا بالاخره بتوان صاحب ماشینی که می خواهد بشود و آن را به سوی خود جذب نماید.
🔻یکی از مروجین غربی فرضیه جذب می گوید:
عمل تجسّم، تو را به هر چه بخواهی متصل می کند. تجسم خواسته ات، نیروی مغناطیسی ایجاد می کند و این نیرو، خواسته ات را به سوی تو جذب می کند. (قدرت، راندا برن.ص 68)
🔻یکی دیگر از مروجین ایرانی فرضیه جذب می گوید:
هميشه به ثروت هاي بيكراني كه در آينده به دست خواهيد آورد، بينديشيد... همواره بگوييد من ثروتمندم ...كاري كنيد كه واقعا كودك دورن شما، يعني ضمير نا خواگاه شما ثروت را احساس كند و همان شرايط را براي شما فراهم نمايد. احساس كنيد، ثروت خود را و احساس كنيد رفاه خود را ... به نمادهايي از ثروت، مثل اسكناس، چك، و تصاوير شمش هاي طلا خيره شويد و با آن معاشقه كنيد.
با تصور و افکار شما، تمام دنيا يک کاتالوگ در دست شما مي شود. انگار شما داريد به جهان سفارش مي دهيد. هر انتخابي که بکنيد درست است. قدرت تماماً در اختيار شماست.
(تكنولوژي فكر ص 238)
🔷فعالیت های مروجین این آموزه :
چندی پیش مستندی به نام "راز" از شبکه چهار در ترویج و تبلیغ قانون جذب پخش شد.
برخی از روانشناس های مشهور ایرانی با برگزاری کلاس در تالار های بزرگ کشور، به حمایت و تبلیغ از این نظریه می پردازند. همچنین کتاب های فراوانی در این موضوع به رشته تحریر در آمده است.
🚫مهمترین نقد و اشکالات فرضیه جذب :
1_وحیانی نبودن این آموزه
2- باقی ماندن این قانون در حد یک فرضیه و عدم رسمیت آن در مجامع علمی
3- جایگزین کردن مراقبه ذهنی در عوض عبادات شرعی
4- اصالت داشتن ذهن و انسان مداری، زیرا در این نظریه، انسان ها، مدار و کانون عالم هستی بوده و تمام اشیاء را به سمت خود جذب می کنند درحالیکه در ادیان الهی کانون جهان هستی خدا و اراده و قضا و قدر الهی می باشد .
5_فرو بردن انسان در گرداب آرزوها و افسردگی شدید بعد از نا امیدی از رسیدن به آنها
6_از آن جایی که هیچ زمان بندی برای رسیدن به شیء مورد نظر بیان نمی شود، شخص تا واپسین لحظات زندگی اش باید منتظر بماند.
7_ مشابهت تعالیم این فرضیه با تعالیم سحر و جادوگری
لازم به تذکر است که :
🔻در آموزه ها و تعالیم دین اسلام، چیزی که اهمیت دارد، تفکر و تعقل در آیات الهی برای معرفت بیشتر و در نتیجه وصول به سعادت است و نباید این موضوع را با تمرکز و توهم و تخیل که در مکاتب دیگر سفارش شده است یکی دانست زیرا دامنه فعالیت هر کدام با یکدیگر متفاوت است، تفکر انسان در محدوده عقل و تمرکز او در محدوده "وهم" می باشد.
✔️نکته :
عبور از حیطه و دامنه عقل گرایی و ورود به عالم خیال و توهم، نقطه مشترک تمامی عرفان های دنیاست. در تصوف نیز، تقویت قوه خیال سبب ورود به عالمی دیگر می شود که آن را عالم مثال (عالم جن و شیاطین) می نامند. در این عالم انسان هرچه تصور کند را به وضوح در پیش چشم خود مشاهده می کند. آنها تمرکز فراوان همراه با تلقین را کلید ورود به این عالم می دانند. در این عالم است که شخص، توانایی دیدن امور مخفی را پیدا کرده و با دیگر موجودات ارتباط بر قرار می کنند.
#نقد_عرفان_های_کاذب