🔴پروین غفاری دختر ۱۵ ساله ای که از شاه حامله شد و با تهدید شاه مجبور به سقط جنین شد !
.
✅#پری_غفاری معروف به #پروین_غفاری مأمور سرگرم کردن #محمدرضاشاه در روزهای جدایی شاه و فوزیه بود.خانهی پری غفاری در «نظامیه» حوالی میدان بهارستان بود. پری در آن سالها پانزده سال بیش نداشت
💠پری پس از آشنایی با شاه توسط فردوست و وعده ازدواج شاه به او در خصوص اولین دیدار با شاه گفت : «... احساس کردم که بروی ابرها گام بر میدارم، از اینکه در کنار شاه قدم میزنم خود را خوشبخت احساس کردم و غافل از اینکه همچون صیدی دست و پا بسته اسیر یک سفاک شدهام». اما پس از چندی رابطه شاه با پری منجر به #حامله شدن پری شد که با تهدید شاه برای سقط بچه روبه رو شد
💠شاه به پری میگوید: «میخواهم زیبا و خوش اندام بمانی ... تو نبایستی حامله شوی ... آشفته به سویش برگشتم و فریاد زدم، تو سه ماه است؛ هر چه خواستهای ... حال میگویی نباید حامله شوی ... اعلیحضرت عزیز من حاملهام ... حامله ... تو نمی توانی با خریدن یک خانه خرابه مرا گول بزنی ... بایستی با من ازدواج کنی ... شاه برگشت و گامی به سوی من برداشت، در چشمانم نگریست ... احمق دیوانه چرا گذاشتی حامله شوی؟
گفتم تو این طفل را در شکم من کاشتی ... حال میگویی چرا حامله شدهام ... شاه دستانش را روی شانه من گذاشت... گفت : ببین پروین تو بایستی این جنین را سقط کنی». .
💠شاه برای راضیکردن پری یک هدیه ای برای او فرستاد که کلید و سند یک خانه در خیابان کاخ بود ... به هر حال پری مغلوب شاه شد، سعی کرد او را برای خودش حفظ کند .و سرانجام با وعده ازدواج شاه و دادن هدایای فراوان پری بچه را سقط کرد و روابط شاه وپری به تیرگی رفت و شاه پس از مدتی او را رها کرد و با ثریا ازدواج کرد
💠سرانجام داستان پری و شاه با ازدواج ثریا به پایان رسید و پری روزهای پس از جدایی را با افرادی چون غلامرضا برادر شاه ، ایادی پزشک مخصوص شاه و خاتم خلبان مخصوص شاه سپری نمود و بعد وارد عرصه سینما شد و به بازیگری پرداخت.
📖منبع:خاطرات ارتشبد فردوست و خاطرات پروین غفاری
❌پ.ن: بعد به دروغ میان میگن از وقتی پهلوی اومد حرمسراها رو از بین بردند! یا داستان تخیلی هم بستر نشدن رضاشاه با یک دختر در ترکیه را نشر میدهند ! ساده نباشیم .
💠💠💠💠💠💠💠💠