eitaa logo
مؤسسه مداحی کریمه
9.3هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
92 فایل
آموزش اصول وفنون مداحی،روضه خوانی و سینه زنی ومولودی خوانی و...باتمرکزبرمهارت افزایی 📌به صورت حضوری،مجازی وخصوصی 📌اعطای گواهینامه معتبر 📌اساتید مجرب حوزه و دانشگاه پشتیبانی:@karimeadmin 🏢قم،عطاران
مشاهده در ایتا
دانلود
. صلی الله علیک یا اباعبدالله زیباترین ترانه ی هستی حسین من ای ذکر بیکرانه ی هستی حسین من ای تا همیشه در دل و در جان عاشقان ای عشق جاودانه ی هستی حسین من اَحلی مِنَ العسل شده نامت به کام ما ای اسم عارفانه ی هستی حسین من آئینه دار سایه ی تان نور آسمان ای از خدا نشانه ی هستی حسین من بودن برای تو ، و نبودن برای تو ای هستیِ یگانه ی هستی حسین من در اوج نا امیدی و در لحظه ی امید ای بهترین بهانه ی هستی حسین من ای شور عشق تو همه شعر و شعور ما ای شعر عاشقانه ی هستی حسین من اوج حماسه غیرت و آزادگی و عشق ای یاد تو نشانه ی هستی حسین من نامت چنان نگین سلیمان عالم است هستی تو در میانه ی هستی حسین من خون شد دلم ز داغ غریبی و غربتت با ضرب تازیانه ی هستی حسین من راز نهان شعله ی عشقت به قلب ماست ای سرّ محرمانه ی هستی حسین من هر لحظه هر زمان شده ذکر بهشتیان : زیباترین ترانه ی هستی حسین من
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
872400339 (2).mp3
3.03M
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم زمینه حضرت علی اصغر علیه‌السلام لالا لالا ، ببین حالا من این پایین ، تو اون بالا عزیزم ، بخواب لالا لالایی می‌کنم‌ ، خوابت نمیاد بزرگت می‌کنم ، یادت نمیاد تو روی نیزه‌ها ، بی‌تابی‌اصغر کسی مادر به فریادت نمیاد عزیزم‌، تو که جون ربابی نمیشه ، رو نی راحت بخوابی بمیرم ، که زیر آفتابی که زیر آفتابی ، که زیر آفتابی لالایی ، لالایی لالا لالا لالا لالا لالایی . لالا لالا ، گل پونه داره من رو ، می‌سوزونه چرا سر رو میچرخونه همه امید مادر رفته بر باد جلو چشمم سرت ، از نیزه افتاد سرت رو مادر از پهلو به نی زد با خنده‌ش حرمله ، ماهارو دق داد سر تو برا سنگا نشونه سر تو برا من سایه بونه خداهم برات روضه میخونه برات روضه میخونه برات روضه میخونه لالایی لالایی لالا لالا لالا لالا لالایی
🔷هر که راهش بسته است رهگشایش اصغر(ع) است 🔷خاندان آل حیدر(ع) اصغرش هم اکبر است . https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
(ع) نمانده آبی، نمانده شیری(۲) جان دهد از تشنگی طفل صغیری(۲) لالایی اصغر_لالایی اصغر(۲) مادر ببوسد زیر گلویش حرمله آن سو در جستجویش لبهای طفلم رنگ سحر شد لبهای طفلم رنگ سحر شد از مشک خالی لبش خشکیده تر بود(۲) لالایی اصغر _لالایی اصغر(۲) سوزد غنچهٔ سرخ و سفیدم او چی کشیده من چی کشیدم با ناله مزن آتش به دلم باناله مزن آتش به دلم ماهی تشنه لبم از تو خجلم(۲) لالایی اصغر_لالایی اصغر(۲) کجائی رباب اصغر آمده(۲) تشنه رفته و کشته آمده کودکت در خون خود غلطیده مادر(۲) لالایی اصغر_لالایی اصغر(۲) 🏴🏴🏴
. حضرت علی اصغر علیه السلام لالالالالالا اروم بخواب حالا خون گلوت پاشید رو صورت بابا لالالالالالا لب تو تشنه موند بابا تو رو بی سر به خیمه برگردوند تیر سه شعبه گلوتو رو با بازوی بابا دوخته خودم میدیدم که از خحالت چقده بابات سوخته ۲ تو رفتی بعد از تو گهوارتو بردن به چوبه ی محمل دست منو بستن حرمله جایزت رو نبرده بود از یاد با نیزه به جون قبر علیم افتاد چهل تا منزل تو رو میزاشتند مقابل من ای وای حرمله کارش فقط شده بود زجر دل من ای وای علیه_السلام
302.2K
حضرت علی اصغر علیه السلام
شب هفتم محرم 🥀 روضه ی حضرت علی اصغر(ع)⬇️ هر كی گوشش به سخن های منه🥀 دیگه از تشنگی فریاد نزنه🥀 بابای مادیگه سقا نداره🥀 رفته و برای ما آب بیاره 🥀 من از این گوشه ی خیمه می دیدم🥀 حرفاشو با قوم كافر شنیدم🥀 می خواد از ماها خجالت نكشه🥀خدایا هیچ مردی روشرمنده اهل وعیال نکن😭🥀 مب خواد از ماها خجالت نكشه 🥀 داره از دشمنا منت می كشه🥀اگه تا آخر این روضه همراه باشی حتما گریه می کُنی😭🥀 نمی گم مِنَتِ ذِلَت می كشه🥀 (بلكه منت هدایت می كشه۲)🥀 یاالله...🍂 بچه ها دست بابا خونی شده۲🥀 گمونم شش ماهه قربونی شده۲🥀 یه خط دل میسوزونه یا امام زمان 🥀😭 اینجاست که شرمندگی به اوج خودش میرسه...اباعبدالله الحسین باهزارآرزو این بچه روبرداشته برده سیرابش کُنه😭🥀 لااله الا الله...🍂 عباشو..... میگه یه قدم به سمت خیمه، یه قدم عقب برمیگرده...عجب صحنه ای شده... (عباشو طوری رو اصغر كشیده🍂 گمونم خیلی خجالت كشیده۲)🍂 شب ماه مبارک رمضان با چه حاجتی به مجلس ابی عبدلله وعلی اصغر اومدی امشب... اینم میدونم که بعضی از بزرگا و علمای ما هروقت کارشون گره می خورد روضه خوان دعوت میکردن میگفتن یه روضه علی اصغر بخون...🍂🌾 اون راننده میگفت درمسافرت بودم بین راه ماشین احتیاج به آب پیداکرد ترمز زدم کنارجاده ایستادم سطل آبی روبه دست گرفتم...هرماشین عبور میکرد اون سطل آب روبالا میگرفتم...شاید کمک کُنن اما ساعتی گذشت وماشینی نگه نداشت...خسته شدم نمیدونستم دراین هوای گرم چه کنم...ناگهان فکری به ذهنم رسید کودکی شیرخوار توماشین تو بغل مادرش بودرفتم بچه روبیرون آوردم روی دست قرار دادم، یه دست دیگه هم این سطل آبو گرفتم....بلافاصله اولین ماشین نگه داشت...آب دراختیار ماگذاشت...🌾 لعنت خدابه اون ... که چون حسینو دید علی اصغر به روی دستِش...😭🥀به جای قطره آب رودست پدر هدف تیر۳شعبه قرار دادن...😭🍂 روضه ی علی اصغر گره گشاست...شاید تنها جایی که خدا به اباعبدالله تسلیت گفت معلوم میشه که اباعبدالله خیلی از شهادت علی متأثر شد...😭 شرمندگی اینجاست.....آ..... درکتاب مُنتَهیُ الآمال از حضرت سکینه اینگونه روایت شده...روز نهم ماه محرم آب تمام شد...عطش وتشنگی به شدت به کودکان فشار آورد..‌.آب تمامی ظرفها مشکها خالی وخشک شد، منو دیگر کودکان به شدت تشنه بودیم...🌾 من خدمت عمه بزرگوارم حضرت زینب اومدم تابهش خبربدم...که کودکان تشنه اند...هنگامی که پیش اومدم خدمت عمه دیدم که اوبرادر شیرخوارَم حضرت علی اصغر ورودامنش گذاشته....علی جانم...😭🍂 پسرم چرا نمیخوابی ۳🌾علی لای لای علی لای لای علی لای... بخواب ای نوگل چشمان مادر🌾 آمدم ...دیدم علی رودامن عمه ام زینب...علی اصغر گاه می نشست، گاه برمیخواست...مثل ماهی که از آب دور افتاده باشه وبرآشفته بود..گریه میکردن...🌾🍂😭 اول زینب بهش فرمود صبرکن پسربرادرم، کجاست صبربرای تو...درحالی که اینقد تشنه هستی برعَمَت سخته صدای تورو بشنوه اما نتونه برات کاری کنه...🌾🍂😭حضرت سکینه می فرماید: هنگامی که من این سخنان رو از عمه شنیدم....گریه کردم 😭🌾 حضرت فرمود سکینه؟عرض کردم بله عمه جان...عمه ام گفت: چرا گریه میکنی من عرض کردم...بخاطر تشنگی و عطش برادرم علی اصغر دارم گریه میکنم...😭😭🥀دیگه به عمه ام زینب نگفتم خودم دارم می سوزم خودم تشنه مه...نتونستم بگم...🍂 الله اکبر...🌾 زبس من میگفتم عمه جان کاش پیش یاران وانصار میرفتیم شاید اونایی که درخیمه آب داشته باشن کمی به علی اصغر آب بدن...😭🌾 به سوی خیمه های عموهایم رفت دید همشون آب ندارن...کودکان خردسال حضرت رقیه بقیه بچه هااز تشنگی دادن تَلَف میشن درتاب وتَبَن...🌾 به دنبال ماراه افتادن...عمه ام توخیمه پسرعموهام رفت به خیمه عباس اما رفت آبی نبود...آب کجا بود...دوباره برگشت خیمه ی خودش...🥀 درحالی که نزدیک به ۲۵ بچه ی خردسال کودک تشنه وهمراه بودن....داد می زدن...😭🌾همه ی شهدا روی زمین کربلا جان دادن...😭🌾 لااله الا الله...یا امام زمان... اما علی اصغر روی دست بابا جون داد برا پدرخیلی سخته...الله اکبر...🍂 اباعبدالله جلو خیمه آمد یا اختاه ناویلنی ولدی الصغیر حتی اَودَعَهو.. خواهرم یه باردیگه فرزندمومیاری تا ببینمش.. تولهوف صفحه۶۶ اگه دقت کنید... چراگفت خواهر چرانگفت رباب بیار...گفت زینب بچه منومیشه بیاری...چرا ازمادرش نخواست علی اصغر روبیاره...؟من فکر کنم ابی عبدالله نمی خواست نگاه رباب بیفتد ازرباب خجالت می کشید...گاهی انسان باخواهر راحت تر حرف میزنه...لذا نخواست نگاش به رباب بیفته... بعضی از اهل ذوق می گویند: مادر دیگه نمی توانه بچه را نگه داره، دلش برابچه می سوزه...داده بود دست زینب... حالا کاری ندارم بچه روخواست...اونایی که بچه کوچیک دارن میدونن...وقتی بچه شون مریض میشه...دیدن مادر چقدر بی تابی میکنه...🌾آدم احساس‌ میکنه که خانه خاموش
۱ (قتلگاه) در زمین کربلا،روز هجران آمده در کنار قتلگه،طفل گریان آمده۲ همگی با غم دل روی زمین افتادند به کنار شهدا گریه ی خود سر دادند وا حسینا وا حسینا وا حسینا وا حسین۲ پیکر پاک حسین،غرق در خون گشته غرق در رنج و ملال،طفل دلخون گشته۲ بر سر و سینه زنان ذکر حسینا دارد در کنار بدنش شیون و غوغا دارد وا حسینا وا حسینا وا حسینا وا حسین۲ در کنار شهدا،می زنند سکینه را یاد زینب آورد،داغ مدینه را۲ دشمن از ظلم و ستم رنگ رخش نیلی کرد صورت دخت کبود با زدن سیلی کرد وا حسینا وا حسینا وا حسینا وا حسین۲ زد سکینه این صدا،با دو صد شور و نوا کن نگه بر رخ من،یا حسین یا ابتا۲ تازیانه زده بر پیکر پاکم بابا زین کتک هاست که افتاده به خاکم بابا وا حسینا وا حسینا وا حسینا وا حسین۲
سلام آبروی نمازم حسین شده کربلایت نیازم حسین چگونه بسوزم بسازم حسین حسین یا حسین پناه نوکر فقط ارباب است برای شش گوشه دلم بی تاب است ای سرنوشت من نامت بهشت من عشقت سرشت من ✨لبیک یا حسین. ✨✨✨✨✨✨✨ پدر با تو دارای یاور شده رجزهای تو گریه آور شده برای تو گهواره سنگر شده علی یا علی، علی یا علی عجب درسی به دو عالم دادی ز عرش گهواره به خاک افتادی به خاک افتادی، و ثابت کردی اگر چه شش ماهه ولی یک مردی ای اصغرحسین ای محشرحسین یاری گرحسین ✨لبیک یاحسین شده گریه تو برا من عذاب لالایی لالایی عزیزم بخواب که شاید ببینی فقط خواب آب عزیزم بخواب، عزیزم بخواب بمیره مادر چرا بی تابی بجز اشک چشمم نمونده آبی (رخ شش ماهه ام ازتشنگی مانند مهتاب است نمی دانم که اوجان داده درگهواره یاخواب است چو می ریزد بروی کودک من قطره اشکم  زبانش رابگرداند گمانش قطره آب است) بمیره مادر چرابی تابی بجز اشک چشمم نمونده آبی دیگه بارونم نمیاد مادر رو دستام اینجوری نزن بال و پر خشکیده حنجرت تب کرده مادرت گریونه خواهرت ✨لبیک یاحسین
لالایی گفتم و خوابت نیامد کسی در چشم بی تابت نیامد لالایی گفتم و تابی نداری چرا ای کودکم خوابی نداری لالایی گفتم و خشکیده لب هات به جان آتش زده این تاب و تب هات لالایی گفتم و می سوزم از غم که پژمرده شوی چون غنچه کم کم لالایی گفتم و آبی ندارم علی جان ، قلب شادابی ندارم لالایی گفتم و آتش بگیرم که باشد تشنه لب طفل صغیرم لالایی گفتم و اصغر نخوابد ز سوز تشنگی بر خود بتابد لالایی گفتم و غرق عزایم که من دل خسته مام کربلایم لالایی گفتم و دیدم عَلَم را خبر سازید سقّای حرم را لالایی گفتم و طفلم حزین است ز بی آبی لبانش آتشین است لالایی گفتم و رنگش پریده تو گویی جان به لبهایش رسیده لالایی گفتم و شیری ندارم به جز یک غنچه تصویری ندارم ......... مادر و گهواره خالی برداشت دوم : لالایی گویم و اصغر ندارم به خون خفته گلم ، باور ندارم لالایی گویم و گهواره خالی ست که قبر کوچکش در این حوالی ست لالایی گویم و اصغر نیامد به گهواره گل پرپر نیامد لالایی گویم و می گریم از غم شده از داغ اصغر قامتم خم لالایی گویم و چشمم به راه است دل بی تاب من لبریز آه است لالایی گویم و لبریز داغم نیامد غنچه ی خونین باغم لالایی گویم و اشکم به ریزد که دیگر کودک من بر نخیزد لالایی گویم و غم می خراشد که مادر باشد و طفلش نباشد لالایی گویم و می سوزم اکنون که طفلم شد گلویش غرقِ در خون لالایی گویم و شد داغم افزون نخورد آب و گلویش تر شد از خون لالایی گویم و بین ناله ی من به زیر خاک خفته لاله ی من لالایی گویم و جانم به لب شد ازین غم روز من مانند شب شد لالایی گویم و غم می زند جوش که شمع کوچکم گردیده خاموش https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
12_Narimani_fadaeian-moharam-9406_(4)_(www.rasekhoon.net).mp3
13.03M
،چقده پریشونه ،باچشای گریونه دوباره به دنبآل آب توخیمه میگرده همه آرزوش اینه،ربابه چه غمگینه اونی که بامشک رفته سمت به دریا برگرده ولی ناامیدش کرد، بایه سینه پررد از علقمه بابا، خبرای بد آوُرده چقده پریشونه،باچشای گریونه دوباره به دنبال آب تو خیمه میگرده همه آرزوش اینه،ربابه چه غمگینه اونی که بامشک رفته سمت دریا برگرده ولی ناامیدش کرد، بایه سینه پردرد ازعلقمه بابا،خبرای بدآوُرده دیگه نمونده نفسی توسینه، بچشو میده بغل سکینه میگه بگیرش،بروبده باباش بگو حال و روزش و ببینه داره تلذی میکنه عزیزم (میمیره آخر اگه حالش اینه) (لالالالآ آسمون ، یه قطره بارون ببار)۲بار برومشک خالی رو سکینه برداربیار نامردا رحمی کنید ببینیداین حال زار کاشکی که این لالایی میومد اینجا به کار لالالالالآ... خدایی که اون بالاس شاهد همه غم هاس شده خبرداغ خیمه ها،غم عباس کمرباباخم شد معجرا چه محکم شد بیشترازهمه تشنگی تو غربت باباس اشک چشامون خشکه شبیه دل مشکه وگرنه همونم غنیمتی تواین گرماس آبی نداره ، مادربیچاره حتی توچشماش اشکی نداره حاضره دیگه، بمیره تااینکه یکی دوقطره آبی بیاره سرتو از تشنگی چی رسیده وقتی چشای بابای توتاره) لالالا میدونم دیگه میری گلم لالالا میخونم براآتیش دلم زده شعله تو به تموم عاصمم لالالالالآ... غروب دهم اومد دل من و آتیش زد یکی براغارت به پشت خیمه ها اومد وقتی سرا شد تقسیم فاجعه میشد ترسید یه گروه میگشتو ولی تا سر گیرش نیومد اومد و پس خیمه جلوی من و عمه لاله الالله روزه بازه بیش ازحد
Mahmoud Karimi - Az Atash Rangat Paride Balam [SevilMusic].mp3
11.01M
حسین ای وای ای ...... شرمندتم نازنینم باید تو خیمه بشینم شرمنده ی از حسین و عباس و ام البنینم از عطش رنگت پریده💔 بالام ای بالام از گرما لبهات خشکیده بالام ای بالام بابات از علقمه اومد بالام ای بالام اما با قد خمیده بالام ای بالام بابات اومد رمق تو زانوهاش نیست جوهر تو صداش نیست بامشک پاره پاره ولی عمو باهاش نیست شرمندتم نازنینم....💔 از عطش رنگت پریده.... لالایی چشماش ترسیده بالام ای بالام لالایی بچم خوابیده بالام ای بالام لالایی باباش تو میدون، بالام ای بالام عباشو دورش پیچیده، بالام ای بالام نرو مادر اونجا یه قطره آب نیست چیزی به جز سراب نیست یه بار دیگه بیدار شو میدون که جای خواب نیست مادر بمیره که از صبح بیداری و بی قراری حالا چرا ساکتی تو آخه تو که خواب نداری شرمندتم نازنینم💔 باید تو خیمه بشینم شرمنده از حسین و عباس و ام البنینم از عطش رنگت پریده💔 بالام ای بالام از گرما لبهات خشکیده، بالام ای بالام بابات از علقمه اومد، بالام ای بالام اما با قد خمیده، بالام ای بالام کاشکی حرفامو میشنفتی بالام ای بالام کاشکی یک چیزی میگفتی بالام ای بالام دیشب خواب دیدم که فردا بالام ای بالام از روی نیزه می افتی بالام ای بالام
@MAHMOUDKARIMMI_SHAB_07_MOHARRAM_1402_KHEYMATALABBAS_AUDIO_5.mp3
16.82M
خورشیدم تویی؛ آوارت منم دلداه‌ی ضریح گهوارت منم امّیدم تویی؛ بیچارت منم بیچاره‌ی مادر بیچارت منم گریه ببین کجا به‌کار اومده پدر با طفل شیرخوار اومده زلزله افتاده توو کربلا پیمبری با ذوالفقار اومده اگه شهید نمی‌شدی، تو رو توو خواب می‌بستن تو رو به طناب می‌بستن؛ تو رو با رباب می‌بستن دستاش خونیه، مردی که تو رو می‌بوسه و لب‌های کوچیک تو رو بوسید تا دمی که تیر، بوسه زد رگ‌های روو گلوی باریک تو رو اگه تو رو ببینن اهل حرم قبل اسارت، می‌میرن همه چی به‌سرت اومده که از رباب توو خیمه‌ها، رو می‌گیرن همه اگه شهید نمی‌شدی، دیدن آب می‌کشتت حجم طناب می‌کشتت؛ رنج و عذاب می‌کشتت اگه شهید نمی‌شدی، حال رباب می‌کشتت غم بی‌حساب می‌کشتت؛ بزم شراب می‌کشتت ....
   ای اهل ولا اجر شما با علی اصغر مهمان حسینیم  بگو یا علی اصغر این کودک شش ماهه گل باغ رباب است پر پر شده در گلشن زهرا علی اصغر هر کس که به گهواره ی دل جا دهد او را او را بدهد در حرمش جا علی اصغر ای سینه زنان دامن شش ماهه بگیرید چون کرده به هر درد مداوا علی اصغر طفلش مشماری که بُود باب الحوائج پروندۀ ما را کند امضاء علی اصغر احرام عزا بند که با ناله بگوییم لالا پسر فاطمه لالا علی اصغر بر مجلس یاران حسین سر زند از لطف همراه عمو گیرد اگر پا علی اصغر
1402050207.mp3
18.62M
امشب حرم آل علی آب ندارد علی خواب ندارد از سوز عطش قلب حرم تاب ندارد علی خواب ندارد علی! ز عطش بی قراری علی! به تنت جان نداری علی! اشک مادرِ تو جاری علی! روی دست ربابی علی! چه کنم که بخوابی علی! در خیمه نمانده آبی «علی لای لای لالایی لالایی» از داخل گهوارهٔ خود با لب عطشان علی آمده میدان، علی آمده میدان فرمود: خدا آجرک الله حسین جان علی آمده میدان علی آمده میدان علی! برسد کاش عمویت علی! حرمله روبرویت علی! تیر آمد سوی گلویت زد و رگ های تو وا شد زد و سر از تن جدا شد چرا دیگر هلهله به پا شد «علی لای لای لالایی لالایی» https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
4_5839275830122909127.mp3
7.59M
‍ فضای دل من حرم با صفاته؛ چشای تر من مثل رود فراته نمازمو وقتی میخونم تو قنوتم؛ دعای دلِ من دیدن کربلاته عمریه که آقا براتون سینه زنم؛ ز غم تو آقا روز و شب در مهنم… تمام دنیام نذر چشمای توئه؛ به پای تو وقفه تارو پودو بدنم از تو میخونم محو جنونم! از تو میخونم محو جنونم… بی غم عشقت؛ نمیخوام زنده بمونم! با علم تو از کرم تو؛ سینه زنون میام آقا تا حرمِ تو ترانه قلب عاشق فقط؛ یه یا حسینه… روزی ما تو دنیا؛ گریه برا حسینه… گریه برا حسینه… تو گیرو دار محشر؛ با دیده های گریون دور تو رو میگیریم همش میگیم حسین جون! همش میگیم حسین جون! ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── حسین شریفی فضای دل من
578_46644660212547.mp3
6.74M
🎙قسم به کتری جوشیده در حسینیه ... 🎧 حاج_محمود_کریمی / شور 📍شب ششم محرم الحرام سال ۱۴۰۲ 🕌 خیمة_العباس (علیه السلام) 📢 با انتشار قطعه در ثواب نشر آن شریک باشید.
مداحی_آنلاین_سلام_آقا_که_الان_روبروتونم.mp3
1.97M
سلام آقا که الان روبروتونم من اینجامو زیارت نامه میخونم حسین جانم تو که باشی دلم دیگه نمی لرزه همین گریه به لبخند تو می‌ارزه حسین جانم بذار سایه ت. همیشه رو سرم باشه قرار ما شب جمعه حرم باشه حسین جانم حرم گفتم هوای کربلا کردم هواییشم فقط دور تو میگردم حسین جانم پناهم باش به جز روضه ت. پناهی نیست به غیر از تو برا من تکیه گاهی نیست حسین جانم به قربونت نگاه اطلسی داری واسم آقا همش دلواپسی داری حسین جانم غلط گفتم که چیزی توی کاسم نیست چی کم دارم تو رو دارم حواسم نیست حسین جانم سبک بالم تو ایوون تو جا دارم از این دنیا یه قطعه کربلا دارم حسین جانم دوست دارم همه داراییم اینه دلم میره ضریحت رو که میبینه حسین جانم سلام آقا که الآن رو به روتونم من اینجامو زیارت نامه میخونم حسین جانم 😭😭😭😭 بطلب اقا جانم حسین جان م 😭😭😭🤲🤲
﷽؛ حديث روز امام صادق علیه السلام: 🔹«هر کس ادعا کند شیعه ماست، اما به زیارت حسین علیه السلام نیاید تا بمیرد، شیعه ما نیست، و اگر جزو بهشتیان شود، از میهمانان اهل بهشت است». 🔹«مَن لَم يَأتِ قَبرَ الحُسَينِ عليه السلام ، وهُوَ يَزعُمُ أنَّهُ لَنا شيعَةٌ حَتّى يَموتَ، فَلَيسَ هُوَ لَنا بِشيعَةٍ، وإن كانَ مِن أهلِ الجَنَّةِ فَهُوَ مِن ضيفانِ أهلِ الجَنَّةِ» کامل الزیارات، ص۳۵۶ ح۶۱۲ https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا