eitaa logo
مؤسسه مداحی کریمه
6هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
3.1هزار ویدیو
92 فایل
آموزش اصول وفنون مداحی،روضه خوانی و سینه زنی ومولودی خوانی و...باتمرکزبرمهارت افزایی 📌به صورت حضوری،مجازی وخصوصی 📌اعطای گواهینامه معتبر 📌اساتید مجرب حوزه و دانشگاه پشتیبانی:@karimeadmin 🏢قم،عطاران
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴🏴🏴🏴 امام عسکری حضرت اباالفضل(ع) بسم الله الرحمن الرحيم یا رحمن یا رحیم (السلام علیک) یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه 🔻هر کی با امام عسکری کار داره صدا بزنه... یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه ⬅️اجرومزده شما برادران و خواهران بابی بی دوعالم فاطمه زهرا(س) انشاالله درهرگوشه ای ازاین مجلس ومحفل نشسته آید به ابروی فاطمه زهرا حاجت روا بشید شفای همه مریض‌ها انشاالله روز شهادت امام عسکری (ع) است روز یتیمی امام زمان(عج) است. امروز هم ناله شیم با امام زمان.. قربون اشک چشمت برم آقا جان. آقا قربونت برم تو سن کودکی لباس عزا به تن کردی. امروز دم در ایستاده. شال عزا به گردن انداخته. آقا...قربون اون شال عزا برم به گردن انداختی. هر جایی بری مراسم ختم،صاحب عزا دَمِ در می ایسته،خوش آمد میگه. امروز صاحب عزا خودِ امام زمانِ. دَمِ در ایستاده،خوش آمد میگه. میگه آی عزادارای پدرم! خوش اومدید... ما امروز اومدیم خودمون رو بهت نشون بدیم ،ما هم اومدیدم آقا! اما تو رو ندیدیم یوسفِ زهرا.. ◼️آقا جان مهدی زهرا.. امروز بیا یه روزی به ما بده. آخه 2ماه بر امام حسین گریه کردیم... ناله زدیم.. آقا جان هنوز بعضیا پیرهن مشکی رو در نیاوردن. آقا میدونی عزای ما کی تموم مشه.... اون لحظه ای که شما تکیه به دیوار کعبه بزنی...بگی. الا یا اهل العالم انا بقیة الله. دلتو ببرم سامرا و التماس دعا ◼️میرسد نالهٔ فاطمه بر گوش ◼️حجة ابن الحسن گشته سیه پوش ◼️سامرا بار دیگر در عزا شد ◼️حجة ابن الحسن صاحب عزا شد    آقا خادمشُ صدا زد ظرف آبی براش بیاره.. میگه:ظرف آب رو برداشت آورد،داد دستِ امام حسن. اینقدر آقا ضعیف شده. ،دست ها میلرزه،بدن داره میلرزه. ظرف آب رو که به دست امام حسن داد،اینقدر که دست ها میلرزید، ظرف آب رها شد، ریخت رو زمین.. صدا زد:آی خادم! برو پسرم مهدی رو خبر کن...مهدیم بیاد.    بمیرم برا امام حسن عسکری.. امام زمان اومد... کنار پدر.. ظرف آب رو برداشت.. ظرف آب رو نزدیک دهان مبارک بابا آورد. اینقدر این بدن ضعیف شده.. اینقدر این بدن نحیف شده. همچین که ظرف به دهان مبارک حضرت رسید... از شدت ضعف هی ظرف آب به دندونای حضرت میخورد... عرضه بداریم... یا صاحب الزمان... خوب شد شما... لحظه آخر کنار پدر بودید... حضرت رو سیراب کردید... نگذاشتید امام عسکری... با لب تشنه از دنیا بره... یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر از این مجلس ومحفل فیض ببرند گریزی هم به روضه آقا اباالفضل داشته باشیم همه اموات فیض ببرند     امروز خدارو قسم بده به حق اون آقایی که کربلا امیدش ناامید شد.. آقایی که خجالت کشید... بگو آقا نزار دست خالی برگردم... امان امان2 (بگمو نالشو بزنی؟) دستاشو از بدن جدا کردند.. تیر به چشم نازنینش زدند... آخ عمود آهن به فرق نازنینش زدن...      همچین که از بالای مرکب با صورت به زمین آفتاد..... آخ صدا زد ..... برادر... برادر تو دریاب... الهی نبینی داغ براد🏴اگه برادر داری الهی داغشو نبینی) آی برادر دارا یه وقت دیدن عزیز زهرا حسین ع داره میاد... اما دیگه پاهاش قدرت نداره... دوزانو اومد کنار بدن اباالفضل... سر عباسُ از زمین برداشت رو زانو گذاشت.. کمتر بزن بازوی خود را بر زمین اباللفضل ( داداش) شرمنده ام کردی گل ام البنین اباالفضل بودُ امیدم مرا یاری کنی سالها بهرم علمداری کنی آخ بی برادر گشتمُ پشتم خمید2 دیده بگشا که طبیبت سر بالین آمد دیده بگشا که حسین با دل خونین آمد دیده بگشا ای سرو بخون غلطیده تا نگویند حسین داغ برادر دیده الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون بهزادی https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
🏴 🏴 🎤مداح :حاج عباس حیدر زاده ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً ای آفتاب مهرتو روشنگر وجود در پیشگاه حکم تو ذرّات در سجود نور تو بُوَد مشعل کانون کاف و نون روزی که هیچ جلوه ی شمس و قمر نبود اى مير عسكرى لقب، اى فاطمى نسب آن را كه نيست مِهر تو از زندگى چه سود این افتخار گشته نصیبت که از شرف در خانه ی تو مصلح کل دیده بر گشود قربان ديده اى كه به بزم تو فاش ديد جاى قدوم عيسى و موسى و شيث و هود اى قـبـلـه ی مـراد كه در بـركـةُ الـسَّـبـاع شیـران به پیش پـاى تـو آرند سر فرود *امام عسکری علیه السلام سالها زندان بود، یکی از زندانبانها خیلی انسان نانجیب و پستی بود. به دستور خلیفه تصمیم گرفت حضرت عسکری رو ببرد مقابل شیران درنده، به گمانش اینکه شیران درنده حمله میکنند حضرت رو از بین میبرند. هر چی تو تاریخ اومده همسرش بهش اصرار کرد این کار رو نکن فرزند پیغمبر خداست اما گوش نداد. امام عسکری علیه السلام را آورد وارد قفس شیران درنده کرد، نگاه میکرد دقت میکرد فکر میکرد الان شیران درنده حضرت رو میدرند اما دید حضرت با آرامش تمام،میان شیران ایستادن به نماز، شیران درنده دور حضرت حلقه زدند ملتمسانه نگاه به قد و بالای حضرت میکنند... یا امام عسکری شیران درنده احترام کردند دور شما رو گرفتن آقاجان، اما چه گرگهای درنده ای بودن کربلا، یکی نیزه میزد، یکی شمشیر میزد، یه عده سنگ میزدند، یه عده پیرمردا با عصا میزدند...* پر میزند دوباره دلم در هوای تو دارم هوای بوسه به صحن و سرای تو اذن دخول خوانده دلم تا کنی نظر زائر شوم دوباره سوی سامرای تو ای دومین حسن چون حسن ذره پروری پر میشود دو دست گدا از عطای تو هم تو غریب هستی و هم مرقدت غریب اما غریب نیست دمی آشنای تو دشمن نهاد به زندان و بی خبر از آنکه هست عالم امکان برای تو مانند مادرت به جوانی شکسته ای آید به گوش ناله ی وا اُما از صدای تو *میدونین امام عسکری چند سالشون بود؟ بیست و هشت سال داشت اما زهر کاری با حضرت کرد بدنشون میلرزید. حتی آبی که دارو داشت رو نتوانست میل کنه. به غلامش فرمود: برو تو حجره، پسرم رو بگو بیاد، میوه ی دلم رو بگو بیاد...* کاسه ی آب بدستم بنگر میلرزد زهر افکنده شرر بر جگرم مهدی جان *آقا زاده ی پنج ساله ای امروز دور بابا میگرده، هی میگه: بابای غریبم... اما غریبتر از بابا خودِ امام زمان است...* بعد من سر به بیابان بگذاری شب و روز باشد از حالت زارت خبرم‌ مهدی جان میان این همه دشمن چه ها کند مهدی ز غربت پسر من خدا خبر دارد *سر بابا رو روی زانو گذاشت، بگم یا امام عسکری؟ سرت روی زانوی عزیز دلبندت بود آقا ، اما من فدای اون سری که بالای نی رفت." أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ"...حسین...  «صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ» https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
4_5771582399599086885.mp3
9.77M
|⇦•معصومه یعنی نور.. و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها
4_5771582399599086885.mp3
9.77M
|⇦•معصومه یعنی نور.. و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها
شهید 🌹🌹🌹🌹🌹 شهید حسن نصرالله حضرت عباس امام حسین (ع) بسم الله الرحمن الرحیم یارحمن یا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللّهِ، وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🔸از داغ غمـت اگــر نبــــارم چه کنم؟ 🔸آه از جگـــرم به لب نیـارم چه کنم؟ 🔸سید ! خبـر شهــادتت سنگیـن است 🔸در ماتــم تو جان نسپارم چه کنم؟ 🔸افتــاده به باغ لاله ها دست خـزان 🔸مجــروح شـــده تن بهــارم چه کنم 🔸آن بلبــــل دلشکـــسته از پاییــــزم 🔸از داغ بهــــار ، ســــوگوارم چه کنم 🔸برخیـــز و بگو "سَننتصِر" ، پیروزیم 🔸مــن طــاقت این داغ ندارم چه کنم 🔸از فتح و ظفــر بخـوان و امیـد بده 🔸بی نور سـحر در شـب تارم چه کنم 🔸برخیز که نیست وقت رفتن،سید ! 🔸بردی ز دل خســته ، قرارم چه کنم 🔸از بس به جگر ،داغ شهــیدان دارم 🔸دلخـــون ز جفــای روزگارم چه کنم 🔸رفتـــی که نفــس تازه کنی برگردی 🔻بـر آمــدنت امیـــــدوارم ، چه کنم 🔸تا وقت ظهــور دولت حضرت عشق 🔸در تاب و تبــم در انتــظارم چه کنم ⬅️عزیزان از ساعتی که خبر دادن گفتن جان سید حسن نصرالله ، در خطر افتاده، خیلیا از ما به یاد اون ساعتی افتادیم که شهید رئیسی ناپدید شد چه شبی رو پشت سر گذاشتیم تا صبح همه برای سلامتی رئیس جمهور دعا می کردیم همه منتظر یه خبر بودیم که خبر شهادت سید ابراهیم را شنیدیم عزیزان هنوز داغ رئیس جمهور وحاج قاسم دردل ماست واز ساعتی که ، خبر شهادتِ سید حسن نصرالله را شنیدیم. غم دل ما تازه تر شد سید عزیز عمری در جبهه مقاومت ایستادگی کردید وهم چنین به اروزی دیرینه که همان شهادت بود رسیدید انشاالله روح این سید عزیز با ارباب بی کفن امام حسین محشور بشه روحش برسر سفره امام حسین مهمان بشه ⏪حالا برایتان روضه بخونم روح همه شهدا الخصوص روح سید حسن نصرالله فیض ببرد اما عزیزان در روز عاشورا چنین اتفاقی افتاد اون موقعی که علمدار کربلا حضرت عباس(ع) ، رفت آب بیاره از شریعه فرات برای بچه ها ، اما دیگه برنگشت همه ی اهل حرم منتظر بودند اباالفضل برگرده هر موقع بچه ها بهانه ی آب میگرفتن مادرها میگفتن غصه نخور ، عموت رفته آب بیاره ، برمیگرده، اما بمیرم.... یه مرتبه دیدن ابی عبدالله داره با کمر خم ، برمیگرده انشاالله داغ برادر نبینی آه شاید از خود خبر سخت تر، وقتیه که آدم بخادخبرو اعلام کنه ابی عبدالله اومد مقابل خیمه ها، نمیدونه با چه زبانی این خبرو اعلام کنه، اومد مقابل خیمه ها نشست ، یه وقت دیدن یکی از نازدانه ها اومد جلو، با دامنش، خاکها و خونها رو از صورت بابا گرفت، بعد سرشو آورد در گوش بابا، یه سوال پرسید جگر ابی عبدالله خون شد، بگم چی پرسید، سؤال کرد ابتا أین عمی العباس بابا عمویم عباس چه شد دیدن ابی عبدالله از جا بلند شد اومد ، عمود خیمه اباالفضل رو کشید ، یعنی بچه ها دیگه این خیمه صاحب نداره اماجمله آخر والتماس دعا ⏪اما یا ابا عبدالله قربان آن بدنی برم که سه شبانه روز برروی ریگ های داغ کربلا انداخته بود کسی نبود غسلش بده کسی نبود کفنش کنه کسی نبود دفنش کنه یا اباعبدالله قربان آن بدنی برم که زیر آفتاب گرم کربلا سوخت حسین آرام جانم..حسین روح وروانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون بهزادی التماس دعا 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
صدا ۰۰۵ 1.mp3
3.89M
🏴 🏴 🎤مداح :حاج مهدی رسولی 🗓 اجراه شده ۱۴۰۳/۰۷/۰۸ https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
🏴 🏴 🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دیگه وقت رفتنه زیر لب میگم رضا نشد من بیام داداش،قدم رنجه کن بیا نشد من بیام داداش،قدم رنجه کن بیا همش دلهره،همش انتظار غم دوریه تو زده آتیشم با این سن و سال،توی بسترم دارم مث مادر جوون مرگ میشم دارم مث مادر جوون مرگ میشم غصه نخور که پهلوم،زخمیه میخ در نیست از دست نامحرمی،رو صورتم اثر نیست 👈یه گریز بزنم؟؟ نالیدن یک مادر مأیوس،کشندس بغضی که بُوَد یکسره محبوس،کشندس سیلی به زهرا سبب قتل حسن شد آری به خدا غصه ناموس،کشندس 👈کجا بودیم،کجا رفتیم؟!! جلو چشش یه بی حیا،دست رو مادرش بلند کرد 😭😭 دلم یجا دیگه هم رفت گفت عمه، عمو عباسم بامن قهره؟؟! نه عزیزم، چطور؟؟ هروقت نگاش میکنم،چشاشو میبنده 💥دخترم، عموت ابالفضل غیرت الله 💥نمیتونه ببینه ناموسش 💥نمیتونه ببینه خواهرش 💥نمیتونه ببینه برادرزاده هاشو وارد بزم حرامی کردن 💥نمیتونه ببینه خونوادشو تو بازار آوردن ببخش خواهرو اگه تا اینجا کشیدمت مث بابامون تورو هم دل سیرندیدمت نه رو دست تو نه رو دست من میبینی نیفتاده رد طناب چقد خوبه که جلو چشم تو نبردن منو بین بزم شراب ... خوب لبات،سالمه تلقینمو میخونی روضه بخون برام از خیزرونی ... ♻️نقش لب های تو نقاش ازل،خوب زده ♻️کی به لب های قشتگ تو پدر،چوب زده 🔹بابا بابا... دلگیرم از خودم دووم آوردم 🔹تو مجلس شراب بایدمیمردم 🔹تو مجلس شراب باید میمردم چوب یزید،بالا میرفت ماهمگی میفتادیم عقده بدر تو سینش بود،توونشو ما پس دادیم 🔸اونهمه دادن عذاب،کجا بودی؟! 🔸بردنمون با طناب،کجا بودی 🔸خودش رو میزد رباب،کجا بودی؟! علی لای لای...
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دفتری شب جمعه امام زمان امام حسین(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمان ویا رحیم السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنائِكَ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللّٰهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ، وَلَا جَعَلَهُ اللّٰهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيارَتِكُمْ، السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ أَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلَىٰ أَصْحابِ الْحُسَيْنِ؛ 🔸شب جمعه است، بیا حال مرا بهتر کن 🔸فکر دلواپسیِ قلب منِ مضطر کن 🔸گذر عمر منِ بی سر و پا بر تو نخورد 🔸عزم دیدار مرا در نفس آخر کن 🔸عمر من رفت و تو را درک نکردم آقا 🔸فهم من درخورِ درک تو نشد باور کن 🔸چِقَدَر نام تو بردم به زبانم، یک بار 🔸تو صدایم بزن و خوش دلم ای دلبر کن 🔸سهم من، از تو فراقِ تو شده غم دارم 🔸منّتی بر سر من نِه، تو غمم کمتر کن 🔸این شب جمعه اگر مقصد تو کرب و بلاست 🔸نزد ارباب دعایی به منِ نوکر کن ⬅️شب جمعه شب زیارتی عزیز فاطمه است هرمادری که داغ فرزند ببیند شب جمعه ان مادرداغ دیده می یاد کنارقبر عزیزش رسم روزگار (رسم دنیا ) همین است لذا میگن شب جمعه مادر پهلو شکسته کربلاست مهمان امام حسین است ای کسانی که در گوشه ای از مجلس نشستی حاجت داری مریض داری گرفتاری امشب امام حسینو قسم بده به پهلوی شکسته مادرش (زهرای مرضیه)انشاء الله حاجت روا می شی شفای همه مریض ها انشاالله امشب آسمان هم با ما در این ساعت برای ابی عبدالله گریه کنه . فرمود فاطمه جان ، همه چشم ها قیامت گریانه غیر از اون چشمی که بر حسین تو گریه کنه وقتی جبریل خبر شهادت ابی عبدالله رو به پیغمبر داد، همون لحظه ی ولادت، پیغمبر گریه کرد😭 دستور امد این خبر و باید به مادرش فاطمه هم بدی،کدوم فاطمه؟همون فاطمه ای که "وَوَضَعَتْهُ أُمُّهُ😭 كُرْهًا" حسین و به سختی به دنیا آورده، تا پیغمبر به فاطمه خبر داد دخترم این بچه ای که تازه از تو به دنیا اومده این فرزندت و کربلا غریبانه میکشند "بَکَتْ فَاطِمَةُ بُکَاءً شَدِیداً" ان شالله بی بی دوعالم شفاعت همتون رو کنه میگه اینا مجلس روضه حسینمو ترک نکردند نذاشتند جلسه روضه حسینم بی رونق باشه بگو فاطمه جان شاهد باش . تا زهرا گریه کرد همون جا پرسید: بابا روزی که حسینمو میکشن شما زنده ای یا نه فرمود: نه دخترم، من مادرش هستم یا نه؟ نه دخترم، باباش علی هست یا نه؟ نه دخترم، گریه زهرا بیشتر شد عرضه داشت "یَا أَبَهْ فَمَاْ یَبْکِی عَلَیْهِ؟"اگه ما نیستیم پس کی بر حسین من گریه میکنه؟فرمود: دخترم غصه نخور امتی میان نسلی بعد نسلی بر حسین تو زار میزنند گریه میکنند، تا این بشارت و داد گل لبخند بر چهره فاطمه نقش بست، پیغمبر فرمود:زهرا جان باید یه قولی به من  بدی بابا، چیه بابا؟ دخترم تو باید از زنهای گریه کنشون شفاعت کنی .... منم قیامت از مرد هاشون شفاعت کنم ... یعنی با این گریه تو مشمول شفاعت پیغمبر و  فاطمه ای" آماده ای یا نه؟بریم کنار گودال... "فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً وَضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ" یه نگاه کرد دید همه یاراش رو زمین افتادن خسته شد،تکیه به نیزه داد بلکه لحظه ای استراحت کنه،نانجیبی چنان با سنگ به پیشانی حضرت زد.... خون تمام پیشانی رو فرا گرفت ... شهدا هم با ما گریه کنند ... ابی عبدالله هرچه کرد نتونست خون پیشانی رو بند بیاره،یا اللعجب این لباس عربی رو بالا زد .... بلکه بتونه خون پیشانی رو بند بیاره،اینجا بود سپیدی سینه حسین نمایان شد .... یه ظالمی با تیر سه شعبه چنان به قلب حسین..... دیگه نتونست تیر و از مقابل در بیاره خون مثل ناودان داره فواره میزنه ... دیدن ابی عبدالله میگه بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله دیگه نتونست دوام  بیاره چنان با صورت به زمین افتاد همه بگیم یا حسین .... الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 1403/7/19
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی ابراهیم رحیمی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ کار عشق است کار معصومه دل شده بی قرار معصومه دست خالی نمی رود هرگز کسی از کوچه سار معصومه آسمان ها به زیر پای او کهکشان ها کنار معصومه زائر قبر حضرت زهراست خاکبوس مزار معصومه اینجا کویر داغ و نمک‌زارِ شور نیست ما روبروی پهنه ی دریا نشسته‌ایم بوی مدینه می‌وزد از شهر ما، بیا ما در جوار حضرت زهرا نشسته‌ایم *فرموده اند: اگه میخواهید مادر مارو زیارت کنید،بروید به زیارت این خانوم...بی بی جان! قربونت برم،مثل مادرتون فاطمه تو بستر بیماری افتادید... روضه ی حضرت معصومه سلام الله علیهارو که میخونید، چند تا در بروتون باز میشه از روضه های اهلبیت،یاد عمه ی سادات می اُفتی،یاد مادر سادات می اُفتی،دلت میره کوفه،شام... هارون فرزند موسی بن جعفرِ، روایت اینجوری نوشته:با بیست و سه نفر از فامیل هاشون راهی مرو و توس شدند، که به امام رضا برسند،یکی از اونها وجود نازنین فاطمه ی معصومه است،اما همه ی مرداشون رو توی ساوه کشتند، اونجا کربلایی داشته بی بی، اما نمیدونم سر بریده دیده یا نه؟ نمیدونم بی بی رو تازیانه زدن یا نه؟ بی بی جان!..* اگر چه ناقه سواری ولی اَمان داری سوار محمل نوری و سایه بان داری *خانوم عزادارِ،داغ برادر دیده،داغ فامیل دیده،یه سایبون برا بی بی درست کردن،یه محمل با عزت و احترام،خواهر امامِ،دختر امامِ....* عزیز فاطمه هستی و دور تا دورت حجابی از پر و بال فرشتگان داری اگر چه خسته ی این جاده های هجرانی گمان نمی کنم آثارِ ریسمان داری *کسی تو رو زنجیر نکرده....* کسی سراغ نخِ معجرت نمی آید همیشه محترمی چون که پاسبان داری *بی بی جان! داغ هجر امام رضا رو دیدید،دلتون میخواست داداشتون رو ببینید،اما خدارو شکر بدن به خون غلتان ندیدی،تو مثل زینب تشت طلا ندیدی....* هر کسی هر چه توان داشت به زینب خندید مُرد صد بار پس از هجرت تو خواهر تو *بانوان با فضیلت قم، ایام بیماری شما اومدن به عیادت شما،مردم حال شمارو می پرسیدن تو شهر قم،بعضی ها میگن:دشمنان اهلبیت ،بی بی رو مسموم کرده بودن، هفده روز بی بی تو شهر قم عبادت می کرد،خانوم های قم می رفتن به عیادت بی بی،حالش رو می پرسیدن،براش دارو و دوا می بردن، اما من یه فاطمه ی دیگه سراغ دارم، تو مدینه خیلی ها آرزو می کردن این خانوم زودتر بمیره....* خون ی این مریضه تو مدینه است میدونی دردش چیه؟زخم سینه است کسی دیده که مادر زدختر رو بگیره چرا مادر دعا کرد که دیگه زود بمیره *ناله بزن: یازهرا....*
🏴🏴🏴🏴🏴 دفتری_حضرت_معصومه(_س) # گریز به روضه اباالفضل(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یارحمن یارحیم 🔸بر دختِ امام هفتم از جان صلوات 🔸آن خواهر و زائر رضا را صلوات 🔸معصومه که او شفیعۀ روز جزاست 🔸بر فخر و شکوهِ قم هزاران صلوات (دعای فرج) جهت تعجیل در سلامتی و امر فرج امام زمان عجل صلوات 🎇السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِيجَةَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ ، ⬅️اجرو مزده شما عزیزان با فاطمه زهرا(ی) انشاالله درهرگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای حاجت روا بشید امشب بریم در خونه دوخت گرامی موسی بن جعفر حضرت معصومه (س) شب شهادته گرفتارها حاجت مندان مریض دارها کجای مجلس نشسته آید امشب حاجت تو ازحضرت معصومه بگیر انشاالله حاجت روا میشد امشب موسی بن جعفر(ع) عزادار دخترش است امشب صاحب اصلی مجلس موسی بن جعفره عزیزان دختری که چقدر آقا موسی ابن جعفر دوستش داره – آیت اله مستبط در کشف الئالی آورده وقتی موسی ابن جعفر جوابهای حکیمانه ی دخترش به سولات مردم اطراف مدینه رو دید سه بار فرمود فداها ابوها – ولی سالها از دیدن دخترش محروم بود – آخه هارون رشید ملعون آقا رو زندانی کرده – دیدی چشم انتظاری چقدر سخته – خوشا بحال تو گریه کن عمه ی امام زمان آقا به شما خوش آمد میگه – هرکاروانی از دروازه ی عراق وارد مدینه میشد – بی بی فاطمه معصومه میرفت خبر بگیره – آیا از بابای غریبم خبردارید یا نه – آی دلای کربلایی - منم یه خانمی رو میشناسم وقتی باباش به میدان رفت – خیلی منتظر شد – یه وقت از عمه جانش سوال کرد – از بابام خبر داری یا نه – حالا همه جلو خیمه ها صف کشیدن – یه وقت دیدن ذوالجناح با یال و کاکل خونین داره می آد –یعنی دیگه منتظر نباشید – امام زمانشون رو کشتن . 🔸شرار ناله سر زد تا به افلاک 🔸نهان شد پیکر معصومه در خاک 🔸دریغا ای دریغا شد خزانی 🔸گل گلزار موسی در جوانی (گریز) یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس و محفل فیض ببرند اما گریزی هم داشته باشیم به روضه آقا ابوالفضل(ع) ، اما بمیرم کربلا؛ تا صدای اخا ادرک اخا اباالفضل بلند شد امام حسین خود رو به بالین عباس رسوند.چه عباسی-چه برادری.دستها در یک طرف.مشک سوراخ شده در یک طرف.شمشیر در یک طرف.دست به کمر زدصدا زد الان انکسر ظهری حالا.کمرم شکست دیگه حسین.بی برادر شد.زبان حال داره عباس می دونی چرا تو رو به نام برادر صدا کردم آخه تا اون لحظه حسین رو به نام برادر صدا نکرده بود.به خاطر اینکه قبل از از اینکه سر من روی زانوی تو باشه سر من روی زانوی مادرت فاطمه قرار گرفته الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون دعا احمد بهزادی 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 1403//7/21
🏴🏴🏴🏴🏴 دفتری_حضرت_معصومه(_س) بسم الله الرحمن الرحیم یارحمن یارحیم 🔸بر دختِ امام هفتم از جان صلوات 🔸آن خواهر و زائر رضا را صلوات 🔸معصومه که او شفیعۀ روز جزاست 🔸بر فخر و شکوهِ قم هزاران صلوات (دعای فرج) جهت تعجیل در سلامتی و امر فرج امام زمان عجل صلوات 🎇السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِيجَةَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ ، 🔶جهان را ماتم عظماست امشب 🔶عزای دختر موساست امشب 🔶نه تنها شهر قم ماتم گرفته 🔶زمین و آسمان را غم گرفته 🔶رضا خون جگر از دیده بارد 🔶عزای حضرت معصومه دارد 🔶به یاد حضرت معصومه امشب 🔶بگرید دیدة زهرا و زینب 🔶بگرید بهر خواهر، بهر دختر 🔶رضا و حضرت موسی ابن جعفر ⬅️اجرو مزده شما عزیزان با فاطمه زهرا(ی) انشاالله درهرگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای حاجت روا بشید امشب بریم در خونه دوخت گرامی موسی بن جعفر حضرت معصومه (س) شب شهادته گرفتارها حاجت مندان مریض دارها کجای مجلس نشسته آید امشب حاجت تو ازحضرت معصومه بگیر انشاالله حاجت روا میشد امشب موسی بن جعفر(ع) عزادار دخترش است امشب صاحب اصلی مجلس موسی بن جعفره عزیزان دختری که چقدر آقا موسی ابن جعفر دوستش داره – آیت اله مستبط در کشف الئالی آورده وقتی موسی ابن جعفر جوابهای حکیمانه ی دخترش به سولات مردم اطراف مدینه رو دید سه بار فرمود فداها ابوها – ولی سالها از دیدن دخترش محروم بود – آخه هارون رشید ملعون آقا رو زندانی کرده – دیدی چشم انتظاری چقدر سخته – خوشا بحال تو گریه کن عمه ی امام زمان آقا به شما خوش آمد میگه – هرکاروانی از دروازه ی عراق وارد مدینه میشد – بی بی فاطمه معصومه میرفت خبر بگیره – آیا از بابای غریبم خبردارید یا نه – آی دلای کربلایی - منم یه خانمی رو میشناسم وقتی باباش به میدان رفت – خیلی منتظر شد – یه وقت از عمه جانش سوال کرد – از بابام خبر داری یا نه – حالا همه جلو خیمه ها صف کشیدن – یه وقت دیدن ذوالجناح با یال و کاکل خونین داره می آد –یعنی دیگه منتظر نباشید – امام زمانشون رو کشتن . 🔸شرار ناله سر زد تا به افلاک 🔸نهان شد پیکر معصومه در خاک 🔸دریغا ای دریغا شد خزانی 🔸گل گلزار موسی در جوانی الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون دعا احمد بهزادی 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 1403//7/21
بسم الله الرحمن الرحیم 💠 حضرت معصومه سلام الله علیها 🎤 استاد میرزا محمدی السلام علیک یا بنت رسول الله قم شهر مدینه تو بتولش صحنین تو مسجد الرسولش گر فاطمه دفن شد شبانه نبود ز حریم او نشانه کی گفته نهان زما ست آن قبر من یافته ام کجاست آن قبر آن قبر که در مدینه شد گم پیدا شده در مدینه ی قم روزی که به قم قدم نهادی قم را شرف مدینه دادی تابید چو موکبت زصحرا شهر از تو شنید بوی زهرا مردم دسته دسته اومدن با گریه ی شوق و شاخه ی گل بردن به ناقه ات توسل چی جوری اومدن؟هر کی تونست خودشو به مرکبت رسوند"تبرک کرد" اجازه نمیدان،کسی حتی مزاحم مرکبش بشه ...." آخ لایوم کیومک یا اباعبدالله،من میخوام روضه رو یه جای دیگری ببرم،میخوام بگم بی بی جان،از مدینه که حرکت کردین،پنجاه و چهار منزل چهارصد نفر مراقبت بودن؛اجازه ندادن حتی سایه ت رو نامحرما ببینن ..." حتی تو ساوه ام اجازه ندادن نامحرما بهت تعرض کنن، چی می خوام بگم؟!! دختر علی ام آمد کنار گودال ...." میخواد ناقه سواری کنه .... الله اکبر .... سنان ابن انس بعدها به فرزندش داره نقل میکنه،سواری زینب رو داره گزارش می کنه،یاصاحب الزمان،میگه همین که دختر علی آمد کنار قتلگاه عمرسعد به من گفت سنان سربازاتو دستور بده،همه دور این زن و بچه حلقه بزنن ....." دونه دونه رو سوار کرد،سنان میگه اول یه نگاه به سمت من کرد،فرمود حیا نمی کنی؟؟؟ نحن بنات الرسول .... الله اکبر ،با این سخن زینب من بدنم به لرزه افتاد،محاصره رو شکستم،اما از دور داشتم میدیدم،دونه دونه رو به چه سختی سوار کرد" آخ نوبت رسید به امام زمانش ...." یاللعجب،فرمود عمه جان شما سوار بشید،دیدم زینب کبری زیر بغل زین العابدین رو گرفت ...." امام اجازه نداد فرمود عمه جان شما سوار بشید،با همون حال نزار دیدم زین العابدین زانو زد ....، دختر علی قدومشو رو زانوی زین العابدین گذاشت،بگم و رد شم" هنوز زینب سوار نشده نقش زمین شد .... حسین ...... سلام الله علیها
|⇦•ای حرمت .... و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حجت الاسلام سید رضی مرتضوی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "السلام علیک یا مولاتنا یا فاطمه المعصومه، یا بنت موسی ابن جعفر اشفعی لنا فی الجنه.." ای حرمت کعبه جان همه عمه ی سادات بنی فاطمه فاطمه ی فاطمه بنتُ الامام حضرت معصومه عليها سلام دختر موسایی و طور تو قم وادی سینا ست به طور تو گم دختری و بر همه عالم امی قائمه ی عرش خدا در قمی تربت زهرا حرم پاک توست پیکر پاک علما خاکِ تو ست فیض بود خاک کف پای تو فیضیه یک قطره ز دریای تو بی بی جانم! خیل رسل مدح سرای تو اند زائر ایوان طلای تواند فرش گدایان درت بال حور آینه های حرمت چَشم نور گر چه پیش رویت چون بنشیند رضا فاطمه در فاطمه بیند رضا گر چه بر آن حجت حق خواهری آینه ی عمه ای و مادری *خیلی مقام داره بی بی دو عالم.حضرت صادق علیه السلام بشارت دادند به تمام شیعیان، همه شیعیان با شفاعت این بی بی وارد بهشت میشن..* اما حیف که در فصل بهار شباب قلب رضا گشت ز داغت کباب مهلت ایام جزای تو شد اشک رضا وقف عزای تو شد فاطمه را فروغ هر دو دیده الیتها الصدیقةُ الشهید خصم شنیدم تو را زهر داد داغ تو را بر دل عالم نهاد *خاک بر دهانم.. بعضی ها نقل کردن در ساوه بی بی مسموم شده مثل مادرش زهرا ،مسموم شده مثل برادرش علی ابن موسی ، اما بی بی جان هفده روز در این شهر مقدس بودی چقدر ازت تکریم احترام کردن باید هم میکردن حقش هم به جا نیاوردند با این همه احترام...* گر چه ز غم سوختی ای جان پاک اما زود سپردند تنت را به خاک اهل قم از آتش غم سوختن اما چشم به تابوت تو میدوختند *اما بی بی جان! یه فاطمه ی زهرا در مدینه، تنها دختر پیغمبره، اما شبانه و مخفیانه تشییع شد.بی بی جان یا فاطمه ی معصومه ..* چشم به تابوت تو میدوختند چوبه ی تابوت به دوش ملک شیون زنها همگی بر فلک جسم تو شد ای همه خلقت فدا دفن به دست دو ولی خدا *بدن فاطمه زهرا رو هم دو ولی خدا دفن کردند.اما اون زمانی که امیرالمومنین متحیره دید دستهای پیغمبر از درون قبر بیرون آمد الی،إلی...* باغبانم هست و بودم را بده یا علی یاس کبودم را بده *امیرالمومنین هم صدا زد یا رسول‌الله! السلام علیک یا رسول‌الله اعني و السلام عليک عن ابنتک..یا رسول‌الله زهرا به راحتی نمیگه این همه مدت از من مخفی کرد.* یا فاطمه ی معصومه! قبر تو پیدا همه در چشم ما ست خیز و بگو تربت زهرا کجاست *بی بی جان عطر و بوی زهرا اینجا به مشام میرسه..* تو بَضعه ی، بَضعه ی پیغمبری چو مادرت شفیعه ی محشری «السلام علیک یا مولاتنا یا فاطمه المعصومه عرف الله بیننا وبینکم فی الجنه » ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..........ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... حجت الاسلام سیدرضی مرتضوی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
سلام الله علیها روی قبرم بنویسید که خواهر بودم سال ها منتظر روی برادر بودم روی قبرم بنویسید جدایی سخت است این همه راه بیایم، تو نیایی سخت است یوسفم رفته و از آمدنش بی خبرم سال ها می شود از پیرهنش بی خبرم روی قبرم بنویسید ندیده رفتم با تنی خسته و با قد خمیده رفتم بنویسید همه دور و برم ریخته اند چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند چقدر مردم این شهر، ولایی خوبند که سرم را نشکستند، خدایی خوبند بنویسید در این شهر سرم سنگ نخورد به خداوند قسم بال و پرم سنگ نخورد چادرم دور و برم بود و به پایی نگرفت معجرم روی سرم بود و به جایی نگرفت من کجا شام کجا زینب بی یار کجا؟ من کجا بام کجا کوچه و بازار کجا؟ بنویسید که عشّاق همه مال هم اند هر کجا نیز که باشند به دنبال هم اند گر زمانی به سوی شاه خراسان رفتید من نبودم به سوی مرقد جانان رفتید... روی قبرش بنویسید برادر بوده سال ها منتظر دیدن خواهر بوده https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
🏴🏴🏴🏴🏴 دفتری_حضرت_معصومه(_س) # گریز به روضه اباالفضل(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یارحمن یارحیم 🔸بر دختِ امام هفتم از جان صلوات 🔸آن خواهر و زائر رضا را صلوات 🔸معصومه که او شفیعۀ روز جزاست 🔸بر فخر و شکوهِ قم هزاران صلوات (دعای فرج) جهت تعجیل در سلامتی و امر فرج امام زمان عجل صلوات 🎇السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِيجَةَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ ، ⬅️اجرو مزده شما عزیزان با فاطمه زهرا(ی) انشاالله درهرگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای حاجت روا بشید امشب بریم در خونه دوخت گرامی موسی بن جعفر حضرت معصومه (س) شب شهادته گرفتارها حاجت مندان مریض دارها کجای مجلس نشسته آید امشب حاجت تو ازحضرت معصومه بگیر انشاالله حاجت روا میشد امشب موسی بن جعفر(ع) عزادار دخترش است امشب صاحب اصلی مجلس موسی بن جعفره عزیزان دختری که چقدر آقا موسی ابن جعفر دوستش داره – آیت اله مستبط در کشف الئالی آورده وقتی موسی ابن جعفر جوابهای حکیمانه ی دخترش به سولات مردم اطراف مدینه رو دید سه بار فرمود فداها ابوها – ولی سالها از دیدن دخترش محروم بود – آخه هارون رشید ملعون آقا رو زندانی کرده – دیدی چشم انتظاری چقدر سخته – خوشا بحال تو گریه کن عمه ی امام زمان آقا به شما خوش آمد میگه – هرکاروانی از دروازه ی عراق وارد مدینه میشد – بی بی فاطمه معصومه میرفت خبر بگیره – آیا از بابای غریبم خبردارید یا نه – آی دلای کربلایی - منم یه خانمی رو میشناسم وقتی باباش به میدان رفت – خیلی منتظر شد – یه وقت از عمه جانش سوال کرد – از بابام خبر داری یا نه – حالا همه جلو خیمه ها صف کشیدن – یه وقت دیدن ذوالجناح با یال و کاکل خونین داره می آد –یعنی دیگه منتظر نباشید – امام زمانشون رو کشتن . 🔸شرار ناله سر زد تا به افلاک 🔸نهان شد پیکر معصومه در خاک 🔸دریغا ای دریغا شد خزانی 🔸گل گلزار موسی در جوانی (گریز) یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس و محفل فیض ببرند اما گریزی هم داشته باشیم به روضه آقا ابوالفضل(ع) ، اما بمیرم کربلا؛ تا صدای اخا ادرک اخا اباالفضل بلند شد امام حسین خود رو به بالین عباس رسوند.چه عباسی-چه برادری.دستها در یک طرف.مشک سوراخ شده در یک طرف.شمشیر در یک طرف.دست به کمر زدصدا زد الان انکسر ظهری حالا.کمرم شکست دیگه حسین.بی برادر شد.زبان حال داره عباس می دونی چرا تو رو به نام برادر صدا کردم آخه تا اون لحظه حسین رو به نام برادر صدا نکرده بود.به خاطر اینکه قبل از از اینکه سر من روی زانوی تو باشه سر من روی زانوی مادرت فاطمه قرار گرفته الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون دعا احمد بهزادی 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 1403//7/21
🏴🏴🏴🏴🏴 دفتری_حضرت_معصومه(_س) بسم الله الرحمن الرحیم یارحمن یارحیم 🔸بر دختِ امام هفتم از جان صلوات 🔸آن خواهر و زائر رضا را صلوات 🔸معصومه که او شفیعۀ روز جزاست 🔸بر فخر و شکوهِ قم هزاران صلوات (دعای فرج) جهت تعجیل در سلامتی و امر فرج امام زمان عجل صلوات 🎇السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِيجَةَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ ، 🔶جهان را ماتم عظماست امشب 🔶عزای دختر موساست امشب 🔶نه تنها شهر قم ماتم گرفته 🔶زمین و آسمان را غم گرفته 🔶رضا خون جگر از دیده بارد 🔶عزای حضرت معصومه دارد 🔶به یاد حضرت معصومه امشب 🔶بگرید دیدة زهرا و زینب 🔶بگرید بهر خواهر، بهر دختر 🔶رضا و حضرت موسی ابن جعفر ⬅️اجرو مزده شما عزیزان با فاطمه زهرا(ی) انشاالله درهرگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای حاجت روا بشید امشب بریم در خونه دوخت گرامی موسی بن جعفر حضرت معصومه (س) شب شهادته گرفتارها حاجت مندان مریض دارها کجای مجلس نشسته آید امشب حاجت تو ازحضرت معصومه بگیر انشاالله حاجت روا میشد امشب موسی بن جعفر(ع) عزادار دخترش است امشب صاحب اصلی مجلس موسی بن جعفره عزیزان دختری که چقدر آقا موسی ابن جعفر دوستش داره – آیت اله مستبط در کشف الئالی آورده وقتی موسی ابن جعفر جوابهای حکیمانه ی دخترش به سولات مردم اطراف مدینه رو دید سه بار فرمود فداها ابوها – ولی سالها از دیدن دخترش محروم بود – آخه هارون رشید ملعون آقا رو زندانی کرده – دیدی چشم انتظاری چقدر سخته – خوشا بحال تو گریه کن عمه ی امام زمان آقا به شما خوش آمد میگه – هرکاروانی از دروازه ی عراق وارد مدینه میشد – بی بی فاطمه معصومه میرفت خبر بگیره – آیا از بابای غریبم خبردارید یا نه – آی دلای کربلایی - منم یه خانمی رو میشناسم وقتی باباش به میدان رفت – خیلی منتظر شد – یه وقت از عمه جانش سوال کرد – از بابام خبر داری یا نه – حالا همه جلو خیمه ها صف کشیدن – یه وقت دیدن ذوالجناح با یال و کاکل خونین داره می آد –یعنی دیگه منتظر نباشید – امام زمانشون رو کشتن . 🔸شرار ناله سر زد تا به افلاک 🔸نهان شد پیکر معصومه در خاک 🔸دریغا ای دریغا شد خزانی 🔸گل گلزار موسی در جوانی الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون دعا احمد بهزادی 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 1403//7/21
|⇦•آشیانی را که با هم ساختیم ... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژه ایام فاطمیه به نفسِ حجت الاسلام شیخ هادی الیاسی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَازَوْجَةَ وَلِيِّ اللّٰهِ، یا اُم الحَسِن و یا اُم الحُسَین اللّهمّ صلّ على محمّد وأهل بيته، وصلّ على البتول الطاهرة، الصدّيقة المعصومة، التقيّة النقيّة، الرّضيّة المرضيّة، الزكيّة الرشيدة، المظلومة المقهورة، المغصوبة حقّها، الممنوعة إرثها، الْمَکْسُورَةِ ضِلْعُهَا، المظلوم بعلها، المَقتُولَةِ وَلَدُهَا، المَخفِیَّةِ قَبْرِهَا الْمَجْهُولَةِ قَدَّرَهَا .. با مولا بریم کنار بستر همسرش ، مولا برامون درد دل کنه با فاطمه .. تو هم یه گوشه‌ی خانه بنشین مثل امام حسن ، مثل ابی عبدالله به این درد دل مادر و پدر گریه کن باغبانی همچو من شرمنده از گل ها نشد غنچه‌ی نشکفته ام گلبرگ هایش وا نشد آشیانی را که با هم ساختیم آتش زدند هرچه پیغمبر سفارش کرده بود اجرا نشد پای نامحرم نباید باز میشد در حرم خواستم با قدرتم مانع شوم اما نشد .. خدا نکنه جلو مرد با غیرت به ناموسش بی احترامی کنن .. اگه یه کسی به چادر ناموس ما نگاه چپ کنه غیرتمون اجازه نمیده .. شنید دارن به خیمه هاش حمله میکنن با کمک شمشیر سر از خاک بر داشت صدا زد «وَيْحَكُمْ يا شيعَةَ آلِ أَبي سُفْيانَ! إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دينٌ، وَ كُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ، فَكُونُوا أَحْراراً في دُنْياكُمْ هذِهِ، وَارْجِعُوا إِلى أَحْسابِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ عَرَبَاً كَما تَزْعُمُونَ» شمر اومد جلو گفت پسر فاطمه چی میگی ؟! گفت من با شما میجنگم شما با من می‌جنگید «أَنَا الَّذي أُقاتِلُكُمْ، وَ تُقاتِلُوني، وَ النِّساءُ لَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ، فَامْنَعُوا عُتاتَكُمْ وَ طُغاتَكُمْ وَ جُهّالَكُمْ عَنِ التَّعَرُّضِ لِحَرَمي ما دُمْتُ حَيّاً» این زن و بچه گناهی ندارن .. اول با من بجنگید .. خدا لعنت شمرُ اینجا مردونگی کرد گفت باشه اول کار تو رو تمام میکنیم .. ضربه ای با پا به در زد سخت پهلویم شکست بعد از آن زهرا برایِ من دگر زهرا نشد من فقط یه اشاره ای کنم ، آخه این شبا باید بفهمیم چرا هر شب میومد صورت رو قبر فاطمه میزاشت .. شرمنده ام که خانه‌ی امنی نداشتم دو تا لگد زد جلو مولا .. اول درُ با لگد باز کرده .. «وَ رَكَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ فَرَدَّهُ عَلَيَّ» اول بی بی رو با لگد بین در و دیوار زدن .. بعد که وارد شد دید بی بی رو زمین افتاده فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ .. رَفَس ضربه ای رو میگن که به سینه میزنن .. یه جوری زد صدای ناله‌ی فاطمه .. اینجا صدای فاطمه رو امیرالمومنین شنید از اتاق که بیرون دویید عبارت مقتل اینه چشمای مولا سرخ شده بود آنقدر گریه کرده .. امد سر فاطمه رو از رو خاک برداشت، عبا کشید رو بدن فاطمه .. صدا زد فضه کمک کن فاطمه رو داخل اتاق ببریم .. مولا جان عبا آوردی، فاطمه رو با فضه بردی داخل .. بریم کربلا .. یه امام با عبا بدن جوانشُ رو پوشاند خودم زیر بغل های تو را آرام میگیرم .. اما کربلا اومد کنار بدن جوانش : هر کجا می‌نگرم جسم تو را می بینم چشم من تار شده یا تو مکرر شده‌ای .. ای حسین ...
شیخ هائی الیاسی.mp3
20.96M
|⇦•آشیانی را که با هم ساختیم ... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژه ایام فاطمیه به نفسِ حجت الاسلام شیخ هادی الیاسی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
آقا عمرم گذشت کجایی آقا غریبم،آشنایی آقا نباشم و بیایی آقا ای وای نگاهی کن به حالم باز اومدم گدایی ای پادشاه خوبان داد از غم جدایی آقا قسم میدم تو رو به مادر تو رو به رد خون رو در تو رو به قلب زار حیدر ای وای آقا بیا که حیدر نداره آشنایی هی زیر لب میخونه یا ابن الحسن کجایی خدا دشمن پی راه وروده به پشت در آتیش و دوده صورت فاطمه کبوده ای وای فاطمه رفته از هوش زمین غرق خونه مونده یه لخته ی خون رو میخ در نشونه مولا کشیده شد با دست بسته کشیده شد با حال خسته مولا دلش خیلی شکسته ای وای امانت پیمبر میون خاک و خونه علی به فکر زهراست قدش دیگه کمونه زهرا افتاده با یه حال مضطر شکسته شد پهلوی مادر محسن شده فدای حیدر ای وای دنبال حیدر اما دست به کمر گرفته قنفذ غلاف شمشیر بالای سر گرفته ............ حسن میبینه مادرو تو بستر میافته یاد کوچه و در کبودیِ صورت مادر هرکاری کردش اما ضربه به مادرش خورد چیزی دیگه نمیگم فقط میگم حسن مرد خدا زهرا دیگه آروم خوابیده رنگ و روی حسین پریده علی حالا نفس بریده ای وای موقع غسل زهرا علی شده بیچاره دستش رسید به بازوش سر به دیوار میزاره زهرا داره میره اما شبونه تو اوج غربت مخفیونه با جای ضرب تازیونه ای وای یاس جوون حیدر آخر آروم خوابیده علی نشسته تنها دیگه موهاش سفیده زینب بهونه ی مادر گرفته هی از بابا خبر گرفته چادر خاکی سر گرفته ای وای بابا بگو که مادر بدون من کجا رفت حسن میگه که مادر دیگه پیش خدا رفت امشب شام غریبونه غریباست با یاد مادر روضه برپاست اون که دیگه شکسته مولاست ای وای رد خونِ رو دیوار دوباره روضه خونه زینب تو جانماز مادر نماز میخونه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ امام حسین (ع) حضرت علی اصغر(ع) بسم الله الرحمن ارحیم یا رحمن یا رحیم السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن     حالا دلها اماده شد بریم کربلا به یا د ان لحظه ای که اقا ابا عبدالله می فرمودند لا حول ولاقوه الا بلا العلیم  العظیم یعنی بدانید که هنوز من زنده ام اما یک وقت دیدند صدای اقا به گوش نمی رسد😭 همه  از خیمه ها بیرون دویدند ولی سالار زینب را ندیدند 😭 امدند جلوی ذوالجناح حلقه زدندهر کدام سوالی میکنه یکی سوال میکنه بگو ذوالجناح بابایمان چه شدیکی سوال میکنه  بگو ذوالجناح عمویمان عبا س چه شد یکی سوال میکنه ببینم ذوالجناح برادرمان علی اکبر چه شد یک وقت دیدند سکینه امد عناب ذوالجناح به دست گرفت بگو ببینم ذوالجناح تو که بی وفا نبودی آیا آن لحظه ای که بابایم را شهید کردند آیا بهش آب دادند یا نه    دیدند😭 ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهیدش کردند یک وقت ذوالجناح به سمت گودال قتلگاه حرکت کرد زینب  وکودکان پشت سر ذوالجناح  ای می دویدند ای به زمین می خوردند بلند می شدند تا رسیدند به تل زینبیه عزیزانی که کربلا رفتند میدوند تل زینبیه نزدیک قتلگاه است 😭 اما زبان حالی دارد بی بی زینب 🔸گلی گم کردم می جویم او را 🔸به هر گل می رسم می بویم او را 🔸گل من یک نشانی در بدن داشت 🔸یکی پیراهن کهنه به تن داشت ⬅️یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضرا ازاین مجلس ومحفل فیض ببرندامامیدونم کسانی هستند که درگوشه ای از این مجلس نشسته اند گرفتارند حاجت دارند مریض دارند به هرنیتی آمدند انشاالله حاجت روابشند از همين جا دلت را روانه کن کربلا برای علی اصغر امام حسین ناله بزنید چون با آن دستهای کوچکش خیلی گره های بزرگی رابازمی کنه انشالا به هرنیتی شرکت نموده اید حاجت روا بشیید اما مادرانی که بچه ی کوچک دارید کجای مجلس نشسته ای امروز به یاد مادر علی اصغر ناله بزنید اما ازهمه روضه خوان ، مادر علی اصغره، چه می گفت، عزیزان شما حاضرید کوچکترین خراشی زیر گلو بچه شما باشه اما این جایی روضه را اززبان مادر علی اصغربخوانم لالا لالا لالا لالا، لالای علی اصغر آروم بخواب مادر چه قدر گردن بچه شُله،همچین كه بغلش كنی،سرش میاُفته😭 این قدر با گریه هات من و آتیش نزن مادر لالای علی اصغر تو خیمه ها نمونده، نه آبی و نه شیری داری جلوی چشمام، آروم آروم میمیری حسین.😭 طاقت بیار خدای ما بزرگه ای اصغر آرم بخواب مادر زبونت و دور لبات نچرخون ای مادر لالای علی اصغر لالا می گم بخوابی، تا عموت آب بیاره قول عموت عزیزم، اصلاً نشد نداره الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا
صاحب الزمان ....یا صاحب الزمان۴ حالا که بی پناه شدم صاحب الزمان محتاج یک نگاه شدم صاحب الزمان خوب دل بده خوب گوش کن این دوببت خیلی حرف داره حالا که بی پناه شدم صاحب الزمان محتاج یک نگاه شدم صاحب الزمان (بزا یخورده هیئتی بخونم آره؟ میخای مناجاتی حرف بزنی بگو اینو) هربار من زمین بخورم با دعای تو هربار رو به راه شدم صاحب الزمان برداشت من اینه آقا هنوز مارو میخاد شک نکنید ازکجا میفهمی آقا من تو رو میخاد میگم صبر کن گاهی وقتا تو هفته شش روزش رو غرق ،دنیا مادیات، گناه، میشیم رفیق بهت برنخوره قصد تهمت و افترا ندارم بهرحال ما معصوم نیستیم اصلا خودمو میگم ها یادی از اقا نمیکنم شما ها که الحمدالله سیم دلتون وصله خوش بحالتون ولی وای برمن وای برمن بزار راحتت کنم گفتم آقا منو تو رو میخاد دلیل دارم حرف دارم دلیلم اینه الان کجای کجا نشستی کی تورو آورد مولا دعوتت کرده دستتو گرفت خوب فکر کن شب و روز ای جمعه چرا دلت میگیره غمگین میشی اصلا فکر هیات رفتن جلسه رفتن نیستی ولی دلت میگه برو بلند شو برو یکم روضه گوش کن گریه کن ناله بزن داد بزن بگو حسین حسین حسین چی میخام بگم این که بعضی وقتا بعضی شب و روزا غیبت داری تو جلسه نمیای امام زمان حواسش بهت هست والله جا تو تو جلسه نگه می داره حضرت منتظره ازدر بیای داخل بشینی برا جدش گریه کنی سبک شی بزار ی جمله کلیدی و خاص بگم بگم آقا جان قربونتون برم فداتون بشم شما که همیشه بما لطف داشتی و داری نگاه به معرفتی من و امثال من نمیکنی همیشه جامو نگه داشتی تو روضه ها پس میشه ی لطفلی بکنی یه شب جمعه ی صبح جمعه تو کربلا کنار ضریح شش گوشه جدت ی جا برام نگه داری ای اونایی که رفتین کربلا بعد آخرین دفعه هنوز نشده بری کربلا بگو مولا جان دلم برا کربلا لک زده آقا هی این واون میرن کربلا دوستام میرن کربلا میان میگن رفیق جات خالی زیر قبه حرم ارباب چه صفایی داشت چه حالی کردم لذا هرکی میره کربلا میگم منو یاد کن حالا این چند خط چند بیت حرف دل من و شماست با گریه بر حسین عزیز تو می شوم تورو خدا حقشو ادا کن چون خوب گریه کردی میخونم برات والا این حرفا این اشعارو هرجا نمیشه خوند مگه این که خریدار ش باشه والا منم نمیخونم دونفر م گریه کنن من میخونم زبونم لال تماشا چی نباشی چون تماشا چی زیاده اصلا میدونی چرا گفتم حقشو ادا کن چون مادرش زهرا سلام الله علیها دوس نداره تو مجلس بشینی و نگاه کنی همین جا بزار دلتو ببرم کربلا تماشاچی فقط ی عده تو گودال قتلگاه بودن خانم زینب داشت از رو بلندی نگاه می کرد نا نجیبا می دیدن حسینش با صورت رو زمین افتاده عوض این که یاریش کنن علیا مخدره زینب نگاه کرد دیدنیزه هاشون بالا اومد شمشیراشون بالا اومد پیرمرد ا عصاهاشون بالا اومد همه به ی مرکز به بدن مطهر حسین اصابت می کرد رفیق حالا اگه فقط تماشاچی باشی خودت موندی و فردا قیامت این مجلس روضه با برگریه بر حسین عزیز تو می شوم به به عجب اشک وناله ای با آن که رو سیاه شدم صاحب الزمان هنگام روضه چشم مرا گریه باز کرد راهی قتلگاه شدم صاحب الزمان کجا رفت دلت شبای جمعه آقا همین ارزومه ببینم ضریحه حسین رو به رو مه یکم خودمونی حرف بزنیم دوست دارم آقا محاله ندونی خونم هیاتا شد تو اوج جوونی حرم دوای همه ی دردای منه۲ اگه اینطوریه بلند بلند ناله بزن اونی که گریه میکنه چشمای منه کیا اربعین رفتن پیاده کربلا اونی که اربعین اومد پاهای منه ازهمه جا خالی فقط دستای منه دستت بیاد بالا ازهمه جا خالی فقط دستای منه حالا میخام دستتوروسرت بزاری چون میخام اصل روضه رو بخونم این روضه رو ی خانومی خونده که دستاش رو سرش بود آماده ای ناله بزنی داد بزنی به اون که نیزه میزنی داداش منه سینشو داری میشکنی داداش منه داری سرش رو میبری داداش منه لباسشو تو میکنی داداش منه میان ی گودال ۲ هجومای نیزه شده دور زینب ۲ پراز چشم هرزه ابی عبدالله به ی نیزه شکسته تکیه کرده بود هنوز نفس تو سینه آقا جان من تو مونده هنوز جون داره دید ی عده دارن میرن سمت خیمه ها غیرت دارا غیرتشون رو بزارن وسط هرچی ناله داری اشک داری خرج کن برا ارباب ان شالله روزی هممون بشه من این روضه رو حرمش کنار ضریحش بخونم برات حضرت نگاه کرد گفت اگه دین ندارید لااقل آزاد باشید یکی نگاه کرد گفت راست میگه حیفم میاد دلی که رفته کربلا مدینه نره کوتاه عرض کنم وقتتو نگیرم میخام بگم امام حسین طاقت نمی آورد کسی به ناموسش چپ نگاه کنه سمت ناموسش برن لاااقل تا وقتی که زنده بود همه تلاششو کرد اما من بمیرم برا داداشش غریب مدینه امام حسن فدای مظلومیش برم دستش تو دست مادرشه سریه کوچه اون حروم زاده راه مادرش رو سد کرد غرورمو شکست دستت برای سیلی زدن خودت 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
صاحب الزمان ....یا صاحب الزمان۴ حالا که بی پناه شدم صاحب الزمان محتاج یک نگاه شدم صاحب الزمان خوب دل بده خوب گوش کن این دوببت خیلی حرف داره حالا که بی پناه شدم صاحب الزمان محتاج یک نگاه شدم صاحب الزمان (بزا یخورده هیئتی بخونم آره؟ میخای مناجاتی حرف بزنی بگو اینو) هربار من زمین بخورم با دعای تو هربار رو به راه شدم صاحب الزمان برداشت من اینه آقا هنوز مارو میخاد شک نکنید ازکجا میفهمی آقا من تو رو میخاد میگم صبر کن گاهی وقتا تو هفته شش روزش رو غرق ،دنیا مادیات، گناه، میشیم رفیق بهت برنخوره قصد تهمت و افترا ندارم بهرحال ما معصوم نیستیم اصلا خودمو میگم ها یادی از اقا نمیکنم شما ها که الحمدالله سیم دلتون وصله خوش بحالتون ولی وای برمن وای برمن بزار راحتت کنم گفتم آقا منو تو رو میخاد دلیل دارم حرف دارم دلیلم اینه الان کجای کجا نشستی کی تورو آورد مولا دعوتت کرده دستتو گرفت خوب فکر کن شب و روز ای جمعه چرا دلت میگیره غمگین میشی اصلا فکر هیات رفتن جلسه رفتن نیستی ولی دلت میگه برو بلند شو برو یکم روضه گوش کن گریه کن ناله بزن داد بزن بگو حسین حسین حسین چی میخام بگم این که بعضی وقتا بعضی شب و روزا غیبت داری تو جلسه نمیای امام زمان حواسش بهت هست والله جا تو تو جلسه نگه می داره حضرت منتظره ازدر بیای داخل بشینی برا جدش گریه کنی سبک شی بزار ی جمله کلیدی و خاص بگم بگم آقا جان قربونتون برم فداتون بشم شما که همیشه بما لطف داشتی و داری نگاه به معرفتی من و امثال من نمیکنی همیشه جامو نگه داشتی تو روضه ها پس میشه ی لطفلی بکنی یه شب جمعه ی صبح جمعه تو کربلا کنار ضریح شش گوشه جدت ی جا برام نگه داری ای اونایی که رفتین کربلا بعد آخرین دفعه هنوز نشده بری کربلا بگو مولا جان دلم برا کربلا لک زده آقا هی این واون میرن کربلا دوستام میرن کربلا میان میگن رفیق جات خالی زیر قبه حرم ارباب چه صفایی داشت چه حالی کردم لذا هرکی میره کربلا میگم منو یاد کن حالا این چند خط چند بیت حرف دل من و شماست با گریه بر حسین عزیز تو می شوم تورو خدا حقشو ادا کن چون خوب گریه کردی میخونم برات والا این حرفا این اشعارو هرجا نمیشه خوند مگه این که خریدار ش باشه والا منم نمیخونم دونفر م گریه کنن من میخونم زبونم لال تماشا چی نباشی چون تماشا چی زیاده اصلا میدونی چرا گفتم حقشو ادا کن چون مادرش زهرا سلام الله علیها دوس نداره تو مجلس بشینی و نگاه کنی همین جا بزار دلتو ببرم کربلا تماشاچی فقط ی عده تو گودال قتلگاه بودن خانم زینب داشت از رو بلندی نگاه می کرد نا نجیبا می دیدن حسینش با صورت رو زمین افتاده عوض این که یاریش کنن علیا مخدره زینب نگاه کرد دیدنیزه هاشون بالا اومد شمشیراشون بالا اومد پیرمرد ا عصاهاشون بالا اومد همه به ی مرکز به بدن مطهر حسین اصابت می کرد رفیق حالا اگه فقط تماشاچی باشی خودت موندی و فردا قیامت این مجلس روضه با برگریه بر حسین عزیز تو می شوم به به عجب اشک وناله ای با آن که رو سیاه شدم صاحب الزمان هنگام روضه چشم مرا گریه باز کرد راهی قتلگاه شدم صاحب الزمان کجا رفت دلت شبای جمعه آقا همین ارزومه ببینم ضریحه حسین رو به رو مه یکم خودمونی حرف بزنیم دوست دارم آقا محاله ندونی خونم هیاتا شد تو اوج جوونی حرم دوای همه ی دردای منه۲ اگه اینطوریه بلند بلند ناله بزن اونی که گریه میکنه چشمای منه کیا اربعین رفتن پیاده کربلا اونی که اربعین اومد پاهای منه ازهمه جا خالی فقط دستای منه دستت بیاد بالا ازهمه جا خالی فقط دستای منه حالا میخام دستتوروسرت بزاری چون میخام اصل روضه رو بخونم این روضه رو ی خانومی خونده که دستاش رو سرش بود آماده ای ناله بزنی داد بزنی به اون که نیزه میزنی داداش منه سینشو داری میشکنی داداش منه داری سرش رو میبری داداش منه لباسشو تو میکنی داداش منه میان ی گودال ۲ هجومای نیزه شده دور زینب ۲ پراز چشم هرزه ابی عبدالله به ی نیزه شکسته تکیه کرده بود هنوز نفس تو سینه آقا جان من تو مونده هنوز جون داره دید ی عده دارن میرن سمت خیمه ها غیرت دارا غیرتشون رو بزارن وسط هرچی ناله داری اشک داری خرج کن برا ارباب ان شالله روزی هممون بشه من این روضه رو حرمش کنار ضریحش بخونم برات حضرت نگاه کرد گفت اگه دین ندارید لااقل آزاد باشید یکی نگاه کرد گفت راست میگه حیفم میاد دلی که رفته کربلا مدینه نره کوتاه عرض کنم وقتتو نگیرم میخام بگم امام حسین طاقت نمی آورد کسی به ناموسش چپ نگاه کنه سمت ناموسش برن لاااقل تا وقتی که زنده بود همه تلاششو کرد اما من بمیرم برا داداشش غریب مدینه امام حسن فدای مظلومیش برم دستش تو دست مادرشه سریه کوچه اون حروم زاده راه مادرش رو سد کرد غرورمو شکست دستت برای سیلی زدن خودت 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴