هدایت شده از اشعار فاطمی
میلاد با سعادت امیرالمؤمنین حضرت #علی_بن_ابیطالب(ع) و روز گرامی #پدر بر شما و تمامی شیعیان و مسلمانان و آزادگان جهان مبارک باد 💐
#اشعار_فاطمی 🌸🌼🍀
@fatemi84
Fatemi84.blog.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زان سبب ماه رجب ماه خداست
که اندر آن میلاد شاه لافتی ست
شد رخش از کعبه ظاهر، عقل گفت:
چون که صد آمد نود هم پیش ماست
میلاد امام علی(علیه السلام) و روز پدر مبارک باد🌷
🎊🌹🎊🌹🎊🌹🎊🌹
🇮🇷 باما همراه باشید👇👇👇
@Esmaiel313
سر چشمه عشق با علی(ع) آمده است
گل کرده بهشت تا علی(ع) آمده است
شد کعبه حرمخانه میلاد علی(ع)
کز کعبه صدای یا علی(ع) آمده است
میلاد با سعادت امیر المؤمنین حضرت علی علیه السلام و روز پدر بر همه شما عزیزان مبارک باد
#دولت_کریمه 🌾
🌼 @karimeh
مولوی :
تا صورت پیوند جهان بود، علی بود
تا نقش زمین بود و زمان بود، علی بود
شاهی که ولی بود و وصی بود، علی بود
سلطان سخا و کرم و جود، علی بود
هم آدم و شیث و هم الیاس
هم صالح پیغمبر و داوود، علی بود
هم موسی و هم عیسی و هم خضر و هم ایوب
هم یوسف و هم یونس و هم هود، علی بود
مسجود ملائک که شد آدم، ز علی شد
آدم چو یکی قبله مسجود، علی بود
هم اول و هم آخر و هم ظاهر و باطن
هم عابد و هم معبد و معبود، علی بود
آن لحمک لحمی بشنو تا که بدانی
آن یار که او نقش نبی بود، علی بود
موسی و عصا و ید بیضا و نبوت
در مصر به فرعون که بنمود، علی بود
چندان که در آفاق نظر کردم و دیدم
ازروی یقین در همه موجود، علی بود
آن شاه سر افراز که اندر شب معراج
با احمد مختار یکی بود، علی بود
آن کاشف قرآن که خدا در همه قرآن
کردش صفت عصمت و بستود، علی بود
میلاد حضرت علی علیه السلام و روز پدر مبارک 🌺🌺🌺
#دولت_کریمه 🌾
🌼 @karimeh
میلاد با سعادت امیر المؤمنین حضرت علی علیه السلام و روز پدر بر همه شما مبارک باد
#دولت_کریمه 🌾
🌼 @karimeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز_پدر مبارک😍❤️
آقاجان سایه ات مستدام🌹
#دولت_کریمه 🌾
🌼 @karimeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقط به عشق علی (ع)
#دولت_کریمه 🌾
🌼 @karimeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه ذره مدح آقا امیرالمومنین بشنوید تا جیگرتون حال بیاد😍
#دولت_کریمه 🌾
🌼 @karimeh
هدایت شده از مردان خدا 📿
سردار شهید علی محمد نقیبی🌹
ولادت : ۱۳۴۱ الیگودرز
محل شهادت: استان سلیمانیه عراق، منطقه عملیاتی ماووت
تاریخ شهادت : ۱۳۶۶/۲/۲
مسؤلیت در زمان شهادت : فرمانده یکی از محورهای عملیاتی لشگر ۵۷ حضرت ابوالفضل علیه السلام
سردار شجاع و با اخلاص جبهه ها
زندگینامه و خاطرات سردار شهید علی محمد نقیبی
shahidd.blog.ir/post/1334
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️ این علی علیه السلام همه چیز است...
#میلاد_امام_علی ع
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است
#دولت_کریمه 🌾
🌼 @karimeh
هدایت شده از مردان خدا 📿
ششم بهمن ، سالروز حماسه مردم آمل گرامی باد 🌹
روایت دختر ۱۴سالهای که شهید بهشتی وعده شهادتش را داد🌹
شهیده سیده طاهره هاشمی ، شهیده شاخص سال ۱۳۹۲ وقتی صبح کنار سفرهی صبحانه خوابش را برای مادر و عباس تعریف کرد، به آرامی گفت: من شهید میشوم. عباس به یاد انشای طاهره افتاد که اول نوشته بود دوست دارم فلسفه بخوانم؛ اما در پایان نوشت به من الهام شده که پیش خدا خواهم رفت...
مطلب بیشتر در اینجا ⬇️
shahidd.blog.ir/post/1334
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
هدایت شده از مردان خدا 📿
ششم بهمن ، سالروز حماسه مردم آمل گرامی باد 🌹
روایت دختر ۱۴سالهای که شهید بهشتی وعده شهادتش را داد🌹
شهیده سیده طاهره هاشمی ، شهیده شاخص سال ۱۳۹۲ وقتی صبح کنار سفرهی صبحانه خوابش را برای مادر و عباس تعریف کرد، به آرامی گفت: من شهید میشوم. عباس به یاد انشای طاهره افتاد که اول نوشته بود دوست دارم فلسفه بخوانم؛ اما در پایان نوشت به من الهام شده که پیش خدا خواهم رفت...
⬇️⬇️⬇️
shahidd.blog.ir/post/1334
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
هدایت شده از مردان خدا 📿
روایت دختر ۱۴سالهای که شهید بهشتی وعده شهادتش را داد🌹
شهیده سیده طاهره هاشمی ، شهیده شاخص سال ۱۳۹۲ وقتی صبح کنار سفرهی صبحانه خوابش را برای مادر و عباس تعریف کرد، به آرامی گفت: من شهید میشوم. عباس به یاد انشای طاهره افتاد که اول نوشته بود دوست دارم فلسفه بخوانم؛ اما در پایان نوشت به من الهام شده که پیش خدا خواهم رفت...
مینا حسینی- دوست صمیمی و هم کلاس طاهره- درباره آن روز میگوید:
«از مهرماه سال ۶۰ من و طاهره هم کلاس بودیم و روی یک میز مینشستیم. خیلی زود با هم صمیمی شدیم و او حکم راهنمای مرا پیدا کرد. او فرزند بزرگ خانواده نبود و برادرها و خواهرهای بزرگترش او را راهنمایی میکردند؛ ولی من فرزند بزرگ خانواده بودم و کسی نبود که در زمینهی فعالیتهای اجتماعی راهنمایم باشد. به همین دلیل وقتی دیدم او مشغول این گونه فعالیتهاست، علاقمند شدم که در کنارش باشم و کمکش کنم.
یادم هست یکی از همکلاسیهای ما به شدت تحت تأثیر خواهرش قرار داشت که عضو منافقین بود. طاهره سعی میکرد با آرامش و محبّت، حقایق را به او بفهماند. پدر این دختر از تحصیل کردههای سرشناس آمل بود. تلاشهای طاهره را برای روشنگری بچهها میدیدم و هزاران سوال در ذهنم مطرح میشد که تا آن روز به آنها فکر نکرده بودم.
روز ۶ بهمن ۶۰ رفتم مدرسه و دیدم مدیر اعلام کرد که مدرسه تعطیل است و برگردید به خانههایتان. شهر شلوغ بود و آنها هیچ مسوولیتی را در قبال حفظ جان ما قبول نمیکردند. ما در خانه تلفن نداشتیم و نمیتوانستم به خانوادهام اطلاع دهم که سالم هستم. از طرفی هم به شدت ترسیده بودم و نمیتوانستم تنهایی به خانه برگردم. طاهره گفت: نترس، من تو را میرسانم. اول میرویم خانه ما، بعد با هم به خانهی شما میرویم.
به خانهی طاهره که رسیدیم مادرش گفت: بچههای سپاه به ملافه و باند و مواد ضدعفونی و دارو نیاز دارند. با طاهره به خانهی همسایه رفتیم و این چیزها را جمعآوری کردیم. بعد طاهره گفت: بیا برویم خون بدهیم. رفتیم به درمانگاه آمل و دیدیم صف طولانی جلوی درمانگاه آمل تشکیل شده. مدتی ایستادیم، دیدیم فایده ندارد و به این زودیها نوبت ما نمیشود. به خانهی طاهره برگشتیم. مادرش گفت: بروید برای بچهها نان تهیه کنید.
رفتیم و نان خریدیم و برگشتیم. در خانهشان جنب و جوش زیادی دیده میشد و هر کس به نوعی درگیر کاری بود. دوباره به ما گفتند باید نان بخرید. من گفتم: خیلی دیرم شده و خانوادهام نگران خواهند شد. طاهره گفت: باهم ناهار میخوریم و بعد به خانهی شما میرویم و به آنها خبر میدهیم که سالم هستی. از همان جا هم نان میخریم و باهم برمیگردیم و شب را خانهی ما میمانی. ناهار که خوردیم خواهرش یک اسکناس بیست تومانی به ما داد و گفت: همه را نان بخرید.
باهم راه افتادیم و به خیابان آمدیم. از وضعیتی که در شهر بود به شدت وحشت کرده بودم. از هر طرف صدای تیراندازی میآمد. آقایی به ما اشاره کرد که برویم داخل آن چاله. بعدها فهمیدیم که آن مرد، محمد شعبانی فرمانده سپاه آمل بود. هر دو روی زمین دراز کشیدیم. نمیدانستم طاهره چه وضعیتی دارد. من به دیوار نزدیکتر بودم و طاهره طرف دیگر بود. ناگهان احساس کردم طاهره صدایم میزند. سرم را آرام برگرداندم و دیدم طاهره روی زمین است.
آقای شعبانی گفت: بلند شوید و از این جا بروید. من آرام آرام خودم را روی زمین کشیدم و خیالم راحت بود که طاهره هم پشت سرم میآید. بلند شدم و رفتم پشت دیوار. یکی از بچههای محلهمان را دیدم. گفت: چرا ایستادهای و نمیروی؟ گفتم: منتظر دوستم هستم. گفت: دوستت از آن طرف رفت، تو برو خانهتان. خیالم راحت شد.
آن آقا مرا رساند به خانهمان. وقتی رسیدم خانه، متوجه شدم پدرم هم زخمی شده و کسی نمیداند او را کجا بردهاند. چون تلفن نداشتیم، آن شب نفهمیدم بالاخره طاهره به خانهاش رسید یا نه. وقتی خوابیدم خواب دیدم آرام از پلههای درمانگاه آمل بالا میروم. طاهره بالای پلهها با لباس بسیار قشنگی ایستاده بود. همین که مرا دید، لبخندی زد و دستش را به نشانهی خداحافظی برایم تکان داد.
صبح که بیدار شدم، مادرم میخواست برود از پدرم خبر بگیرد. من که وضع روحی مناسبی نداشتم در منزل ماندم. مادرم بعد از این که فهمید پدرم را در بیمارستان امیرکلای بابل بستری کردهاند، به خانهی طاهره رفت و از خانوادهاش سراغ او را گرفت. آنها فکر میکردند طاهره شب را در منزل ما مانده، با نگرانی پرس و جو کردند و متوجه شدند طاهره شهید شده و او را به بیمارستان بابل بردهاند.» (۱۰)
پیکر طاهره را در یک تشییع جنازهی باشکوه در باران اشک مردم انقلابی آمل و شهرهای اطراف در امامزاده ابراهیم این شهر به خاک سپردند. سالها از پرپر شدن گل نوشکفتهی مادر میگذرد. هرچند یاد و خاطرهی آن روز بغض در گلویش میفشارد؛ اما همیشه از جگر گوشهاش با غرور یاد میکند.
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کم سن ترین حافظ نهج البلاغه
نوجوان حیدرعلی حسن زاده
#دولت_کریمه 🌾
🌼 @karimeh
💢 خوشبخت ترین مردم
امام علی علیه السلام:
🌺 «اَسْعَدُ النّاسِ مَنْ عَرَفَ فَضْلَنا وَ تَقَرَّبَ اِلَی اللهِ بِنا وَ اَخْلَصَ حُبَّنا وَ عَمِلَ بِما اِلَیه نَدَبْنا وَ انْتَهَی عَمّا عَنْهُ نَهْینا، فَداک مِنّا، وَ هُوَ فی دارِ الْمُقامَةِ مَعَنا».
🌸 خوشبخت ترین مردم کسی است که برتری و فضیلت ما را بشناسد و به کمک ما به پیشگاه الهی تقرب جوید، در دوستی با ما بی ریا باشد و به آنچه او را دستور داده ایم، عمل کند و از آنچه نهی کرده ایم، دوری کند. چنین کسی از ماست و در سرای جاوید با ما خواهد بود.
📚 عیون الحکم، ج۱، ص۱۲۴.
💐 ولادت با سعادت مولود کعبه، امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام و روز پدر مبارک باد.💐
🔶 https://btid.org/fa/photogallery
📎 #حدیث_نگاشت
📎 #میلاد_امام_علی
📎 #روز_پدر
🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزههای علمیه
👈 انـــدیـــــشـــــه برتر
@btid_org
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙 شب جمعه است، هوایت نکنم، میمیرم...
#استوری
#شب_جمعه_زیارت_کربلا
بوی سیب و
حرم حبیب و
حسین غریب و
کرب و بلا ...
#دولت_کریمه 🌾
🌼 @karimeh
📌تگزاس در مسیر جدایی از ایالات متحده !
مجله نیوزویک:
تگزاس دوباره جدایی از ایالات متحده را بررسی میکند. دلیل آن این است که مقامات فدرال نمیتوانند و نمیخواهند از این منطقه در برابر تهاجم مهاجران محافظت کنند. امکان جدایی از ایالات متحده در قانون اساسی تگزاس ذکر شده است و فلوریدا و تعدادی دیگر از ایالات متحد آمریکا ممکن است با تگزاس وارد اتحاد سیاسی شوند.
فرماندار اوکلاهاما در مورد جنگ داخلی داغ بین ایالت های جنوبی و دولت فدرال بر سر مرز صحبت کرد.
بایدن به تگزاس 24 ساعت فرصت داد تا سیم خاردارهای مرزی را بردارد.
معاون فرماندار تگزاس به بایدن گفت که رویارویی را انتخاب نکند.
وستانیوز
#دولت_کریمه 🌾
🌼 @karimeh
مقاومت عراق از حمله پهپادی به عینالاسد خبر داد
🔹مقاومت اسلامی عراق اعلام کرد که در واکنش به جنایت رژیم صهیونیستی در حق ملت فلسطین در غزه امروز جمعه پایگاه نظامیان اشغالگر در عین الاسد را با پهپاد هدف قرار داده است.
#دولت_کریمه 🌾
🌼 @karimeh