#داستانک
نخست اخلاق خود را اصلاح کن
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
ابو علی سینا هنوز به سن بیست سال نرسیده بود که علوم زمان خود را فرا گرفت و در علوم الهی و طبیعی و ریاضی و دینیِ زمان خود، سرآمد عصر شد. روزی به مجلس درس ابو علی بن مسکویه، دانشمند معروف آن زمان، حاضر شد. با کمال غرور، گردویی را جلو ابن مسکویه افکند و گفت: مساحت سطح این را تعیین کن؟
ابن مسکویه جزوه هایی از یک کتاب را که در علم اخلاق و تربیت نوشته بود (کتاب طهارة الاعراق) جلو ابن سینا گرفت و گفت: تو نخست اخلاق خود را اصلاح کن تا من مساحت سطح گردو را تعیین کنم! تو به اصلاح اخلاق خود محتاج تری از من به تعیین مساحت سطح این گردو.
ابو علی از این گفتار شرمسار شد و این جمله راهنمای اخلاقی او در همه عمر قرار گرفت.
نقل از: مرتضی مطهری رحمه الله داستان راستان، ج 1، ص 71
🆔 @kashkoolmanavi
#تلنگر #داستانک
انسانهای ناپخته همیشه میخواهند که در مشاجرات پیروز شوند...
حتی اگر به قیمت از دست دادن "رابطه" باشد...
اما انسانهای عاقل درک میکنند که گاهی بهتر است در مشاجره ای ببازند،
تا در رابطه ای که برایشان با ارزش تر است"پیروز" شوند..
هیچگاه ...
#خدایا_کمک_کن_مؤمن_شویم
#خدایا_دوستت_دارم
@Allah_Almighty
●➼┅═❧═┅┅───┄
هدایت شده از گاهی وقتها
💠⚜💠
تا وقتی هوا خوب بود با همسرم توی تراس مینشستیم و چای میخوردیم و احادیثالطلاب آقای مجتهدی (ره) را میخواندیم.
یک بار همسرم حدیثی خواند با این مضمون:
🔸رسول خدا فرمودند:
🔹روزگاری فرا میرسد که دیندار دینش سالم نمیماند... در آن روزگار هلاکت دین انسان به واسطهی همسر و فرزندانش صورت میگیرد. به این صورت که آنان وی را به خاطر حقوق و درآمد کم و تنگی معیشت سرزنش میکنند و به کارهایی وامیدارند که خارج از توان او باشد تا آنجا که او را به مهلکه (ربا، رشوه، سرقت، تعدی، خوردن بیت المال و ...) وادار میکنند.
💠⚜💠
به هیچ وجه تحمل گریهی مردها را ندارم. ولی او حرف میزد و زار میزد.
پدر یکی از دانشآموزانم بود.
میگفت به خاطر فشار همسر و دخترانش مجبور به قبول یک رشوهی میلیونی در ادارهشان شده.
حالا قضیه بر ملا شده و رییس عذرش را خواسته.
می گفت بیست و دو سال پاک خدمت کرده حالا با فضاحت باید خانهنشین شود.
حدیث رسول خدا با صدای همسرم در ذهنم تداعی می شود:
🔸هلاکت به واسطهی همسر و فرزندان!
✍ @zahrahejipur_61
#داستانک
#خاطره
#سبک_زندگی
#اجتماعی
🔗 #منگنهچی
http://eitaa.com/joinchat/1637810190C4e7588d495
هدایت شده از نسل متمدن ( مؤمن )
.#داستانک
فرض کن قیامت شده و
نامه اعمالت رو آوردن...📜
توش نگاه میکنی میبینی نوشته ۱۰۰,۰۰۰ نفر رو باحجاب کرده!!😳😳
از تعجب شاخ درمیاری: «این چیه؟ من کی این کارو کردم که خودم خبر ندارم ؟!!!»😍😍😍
مأمور حساب و کتاب: «این آثار نهی از منکرهاته تا سالها پس از مرگت!»😊
▫️این همه...!!! نکنه به ریال
▫️آخه من که هر چی نهی از منکر کردم خیلیا «به تو چه» و «تو نگاه نکن» و این حرفا جواب میدادن... چه اثری؟!🤔
▪ثوابش برای تو نوشته شده چون تو وظیفه ات را انجام دادی ،تازه اونا جلوی تو این حرفا رو میزدن.بعد که میرفتن و به حرفت و رفتار مؤدبانهات فکر میکردن تأثیر میگرفتن اما خودت بی خبر بودی...😇
▫️بازم این همه نمیشه!🤔
▪️بعضیاشونم چون قبل از تو کسی بهشون تذکر داده بود اما فقط ۱ نفر بود بیاثر بود. تو گفتی شد دو نفر و اثر گذاشت...😊
▪️بازم این همه نمیشه!!🤔
▫️خیلیا هم بچهها و نسل خانمایی هستن که محجبه شدن... از مادرشون که تو با تذکرت باحجابشون کردی اثر مثبت گرفتن... با واسطه ثوابش مال تو هم شده...😉
▫️ولی بازم این همه نمیشه...!🤔
▪️خیلی از محجبهها از ترویج حجابت ثابت قدمتر شدن...
▫️خب، بازم ایـــن همه نمیشه... !!🤔
▪️توی دنیا که بودی، این آیه رو نخونده بودی که هر کس کار خوب انجام بده «فله عشر أمثالها..» ده برابر براش حساب می کنن؟؟؟😠
▫️چرا، خوندم... اما بازم ایـــن همه... !!!🤔
▪️اه... بسه دیگه، چقدر گیر دادی... اگه نمیخوای پاکش کنم، نامه عملت رو بدم دست چپت؟😡
▫️نه نه نه...! ببخشید. دیگه حرف نمیزنم.😅
▪️بیا... اینم اجر توهیناییه که توی این راه شنیدی... اگه یک کلمه باز حساب کتاب کنی من میدونم و تو...😒
▫️وااااای... عجب اجری...😍😍 کاش بیشتر امر به معروف ونهی....
▪️راستی یه مژده هم براتون دارم ☺️
▫️چی هست؟
▪️صفحه پشتی نامه عملت رو نگاه کن...
▫️اینجا...؟! أ....!!!! آخ جوووون، این چیه؟ چقدر زیاده... همش مال منه😃
▪️بله، توی دنیا یه خاطره امر به معروف برای یه کانال فرستادی، خیلیا خوندن و #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر رو شروع کردن... اینم ثواب داره💯
#صلوات
#اللَّهُمَّ_نَوِّرْ_قُلُوبَنا_بِالْقُرآن
#اللَّهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیکَ_اَلْفَرَجْ
هدایت شده از ملاردی ها/ ملارد کهن
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
✨﷽✨
📜 #داستانک
👌 داستان کوتاه پند آموز
💭 مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در حال کار، گفتگوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها به موضوع «خدا» رسیدند؛
آرایشگر گفت: “من باور نمیکنم خدا وجود داشته باشد.”
مشتری پرسید: “چرا؟”
آرایشگر گفت: “کافی است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد. اگر خدا وجود داشت آیا این همه مریض میشدند؟ بچههای بیسرپرست پیدا میشدند؟ این همه درد و رنج وجود داشت؟ نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه دهد این چیزها وجود داشته باشد.”
💭 مشتری لحظه ای فکر کرد، اما جوابی نداد؛ چون نمیخواست جروبحث کند.
آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت. در خیابان مردی را دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده..
💭 مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: “به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند.”
آرایشگر با تعجب گفت: “چرا چنین حرفی می زنی؟ من اینجا هستم، همین الان موهای تو را کوتاه کردم!”
مشتری با اعتراض گفت: “نه! آرایشگرها وجود ندارند؛ چون اگر وجود داشتند، هیچ کس مثل مردی که آن بیرون است، با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمیشد.”
💭 آرایشگر گفت: “نه بابا؛ آرایشگرها وجود دارند، موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمیکنند.”
مشتری تایید کرد: “دقیقاً! نکته همین است. خدا هم وجود دارد! فقط مردم به او مراجعه نمیکنند و دنبالش نمیگردند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد.”
📚با #داستانک های مذهبی ما همراه باشید
ڪشکول_معنوی👇
➠ @kashkoolmanavi ◆
#داستانک
اگر بگویی انجام کاری سخت است! سخت میشود
اگر بگویی راحت است! راحت میشود
اگر بگویی نمیشود! نمیشود
بگویی میشود میشود
اگر بگویی حالم عالیه
تمام عوامل متافیزیکی دست به کار میشوند تا حال تو عالی شود
اگر بگویی امروز چه روز عالییه
میبینی که کائنات چقدر سریع به این فرمان تو جواب مثبت میده
اگر بگی من گیجم
کائنات تو را به سمت حواس پرتی و گیجی میبرد
پیامبر فرمودند: از کلام تو برتوحکم میشود.
کسی که کلمات قوی بر زبان جاری کنه
نتایج قوی دریافت میکنه
کسی که کلمات ضعیف و منفی ارسال کنه
نتایج ضعیف دریافت میکنه
از همین الآن امتحان کن
و فقط از کلام مثبت استفاده کن
❄️☃❄️☃❄️
#داستانک
نيوتن منجم و رياضی دان مشهور به يک مکانيک ماهر دستور داد که ماکت کوچکی از منظومه شمسی بسازد سيارات اين منظومه توپهای کوچکی بودند که با تسمه به يکديگر پيوسته بودند و برای آن هندل کوچکی قرار داده که با حرکت آن تمام توپها به طرز بسيار جالبی در مدار خود حرکت می کردند و دور هسته مرکزی به گردش در می آمدند.
يکروز نيوتن کنار ميز مطالعه خود نشسته بود و اين ماکت هم در مقابلش قرار داشت در اين هنگام دوست او که يک دانشمند ماترياليست (کافر) بود وارد شد هنگاميکه چشمش به آن ماکت زيبا افتاد تعجب کرد و زمانيکه نيوتن هندل ماکت را حرکت داد و آن سيارات با سبکی جالب به دور هسته مرکزی حرکت کرد تعجب آن دانشمند بيشتر شد و فرياد زد:
وه! چه چيز جالبی چه کسی اين را ساخته است؟!
نيوتن جواب داد هيچکس، خودش تصادفا بوجود آمده است.
دانشمند مادی گفت: آقای نيوتن
فکر کرديد من احمقم چگونه ممکن است اين ماکت با اين سبک جالب خودش تصادفا بوجود آمده باشد نه تنها سازنده دارد بلکه سازنده اش نابغه بوده است.
اينجا بود که نيوتن به آرامی برخاست و دست روی شانه آن مادی گذاشت و گفت دوست من آنچه شما می بينيد جز يک ماکت کوچک نيست که از روی سيستم واقعی عظيم منظومه شمسی ساخته شده است با اين حال شما حاضر نيستيد بپذيريدکه تصادفا و خودبخود بوجود آمده باشد پس چگونه اعتقاد داريد خود آن منظومه شمسی با همه وسعت و پيچيدگی که دارد آفريننده ای عاقل و قادر نداشته و بدون سازنده است؟
@Faryazaniha