ابوبکر و عمر، سلمان را نزد رسول خدا(ص) برای آوردن غذا فرستادند. سلمان نزد پیامبر(ص) رفت و تقاضای غذا کرد، حضرت او را نزد اسامه (انباردارش) فرستاد. سلمان نزد اسامه آمد و تقاضای غذا کرد. اسامه گفت؛چیزی از غذا نمانده. سلمان با دست خالی نزد عمر و ابوبکر ،بازگشت. آنها گفتند؛اسامه بخل کرد و از این رو غذا نفرستاد. اگر ما سلمان را به چاه سمیحه(چاهی پرآب)بفرستیم آن چاه خشک میشود. سپس بحضور پیامبر(ص)آمدند. رسول خدا فرمود؛چه موجب شده که در دهان شما بقایای گوشتی که خورده اید میبینم؟ آنها گفتند؛ ما امروز اصلاً گوشت نخورده ایم. پیامبر(ص)فرمودند؛ شما گوشت سلمان و اسامه را خورده اید. در این هنگام این آیه نازل شده است👇 📖يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ ۖ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا ۚ... . 🌸ای اهل ایمان! از بسیاری از گمان ها [در حقّ مردم‌] بپرهیزید؛ زیرا برخی از گمان ها گناه است، و [در اموری كه مردم پنهان ماندنش را خواهانند] تفحص و پی‌جویی نكنید، و از یكدیگر غیبت ننمایید،...(حجرات/۱۲) #شناخت_کلمات قرآنی