eitaa logo
باهم
270 دنبال‌کننده
36.3هزار عکس
30.6هزار ویدیو
856 فایل
استقلال آزادي جمهوري اسلامي @Gh123 Admin @Arangeh @Malardiha
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
💎جرعه ای از نهج البلاغه 🔹اعتماد به عقل 📜 امیرالمومنین علی(ع) فرمودند:اندیشه مانند دیدن با چشم ها نیست که گاهى چشم ها به صاحبانش دروغ مى گویند، ولى خرد به کسى که از او نصیحت خواهد خیانت نمى کند. حکمت 281 #کلام_امیر . @TasnimNews
هدایت شده از ملاردی ها/ ملارد کهن
صفحه ۲۰۱
هدایت شده از ملاردی ها/ ملارد کهن
هدایت شده از ملاردی ها/ ملارد کهن
201.mp3
277.2K
هدایت شده از ملاردی ها/ ملارد کهن
201.mp3
137.9K
هدایت شده از ملاردی ها/ ملارد کهن
داستان هنده همسر یزید، کنیز حضرت زینب (س) 🔰 زن یزید که سالهاى پیش در خانه عبدالله بن جعفر زیر دست حضرت زینب (س) کامل تربیت شده بود، روزگار او را به شام خراب انداخته و از جایى خبر ندارد. یک وقت بر سر زبانها افتاد که جماعتى از اسیران خارجى به شام آمده اند. این زن از یزید درخواست کرد به دیدار آنها برود یزید گفت شب برو. 🌙 چون شب فرا رسید، بوی خوش غذایی که زن شامی با خود آورده بود کودکان را وادار کرد تا دور او جمع شوند، سینی پر از غذا برای خرابه نشینان... اما هیچ کدام دست به سوی غذا نمی‌بردند.... خانم ام کلثوم (س) گفتند صدقه بر ما حرام است. زینب (س) بلند شد و به پیشواز زن آمد و فرمود: زن! مگر نمی‌دانی این گونه صدقات بر ما حرام است. برای چه این طعام را آورده‌ای؟ زن گفت: به خدا قسم این صدقه نیست. بلکه نذر است که بر من اجرای آن لازم است و برای هر اسیر و غریب طعامی به رسم هدیه می‌برم. 🔻 زن این پا وآن پا کرد و با شرم گفت: من در ایام کودکی در شهر رسول خدا (ص) بودم و به مرضی دچار شدم که طبیبان و پزشکان از معالجه من عاجز شدند. چون پدر و مادرم دوستدار اهل بیت (ص) بودند مرا برای شفا به خانه امیرالمومنین ؏ بردند و از فاطمه زهرا (س) طلب شفا کردند. ✨ در آن زمان حسین ؏ به خانه آمد. علی ؏ فرمود: ای فرزندم! دست بر سر این دختر بگذار و از خدا شفای او را بخواه! حسین ؏ چنین کرد و از برکت مولایم شفا پیدا کردم. تا کنون هیچ مریضی در من راه نیافته است... گردش روزگار مرا به این سرزمین کشانده است و از مولای خویش دور مانده ام. 💠 نذر کردم هرگاه اسیر یا غریبی را ببینم تا حدی که امکان دارد به او احسان نمایم. برای سلامتی آقایم حسین ؏، تا شاید بار دیگر به زیارت او نائل شوم و جمال ایشان را دیدار نمایم. 🏴 فرمان داد تا تختی در خرابه نصب کردند. بر تخت قرار گرفت و حال رقت بار آن اسیران او را کاملا متأثر گردانید و سؤال کرد: اى زن اسیر، شما از اهل کدام دیارید؟ حضرت زینب (س) فرمود: از اهل مدینه. آن زن گفت: عرب همه‌ی شهرها را مدینه گوید؛ شما از کدام مدینه هستید؟ فرمود: از مدینه رسول خدا (ص) آن زن از تخت فرود آمد و به روى خاک نشست. حضرت زینب (س) سبب را سؤال کرد 💠 گفت: به پاس احترام مدینه رسول خدا (ص) اى زن اسیر، تو را به خدا قسم مى‌دهم آیا هیچ در محله بنى هاشم آمد و شد داشته‌اى؟ حضرت زینب (س) فرمود: من در محله بنى هاشم بزرگ شده‌ام. آن زن گفت: اى زن اسیر، قلب مرا مضطرب کردى. تو را به خدا قسم مى‌دهم، آیا هیچ در خانه آقایم امیرالمؤمنین ؏ عبور نموده و هیچ بى‌بى من حضرت زینب (س) را زیارت کرده‌اى؟ ✨ حضرت زینب (س) دیگر نتوانست خوددارى بنماید، صداى شیون او بلند شد فرمود: حق دارى زینب را نمى‌شناسى... من زینبم ⁉ زن گفت: اگر تو زینبی پس حسینت کو؟ حضرت زینب (س) فرمود: ای زن، از حسین پرسش مى‌کنى؟! این سر که در خانه یزید منصوب است از آن حسین ؏ است. آن زن از شنیدن این کلمات دنیا در نظرش تیره و تار گردید و آتش در دلش افتاد. مانند شخص دیوانه، نعره زنان، به بارگاه یزید دوید. فریاد زد: اى پسر معاویه ، سر پسر دختر پیغمبر (ص) را در خانه من نصب کرده‌اى با اینکه ودیعه رسول خداست... 🏴 واحسیناه، واغریباه، وامظلوماه، واقتیل اولاد الادعیاء، والله یعز على رسول الله و على امیرالمؤمنین 🔥 یزید یک باره دست و پاى خود را گم کرد، دید فرزندان و غلامان و حتى عیالات او بر او شوریدند. از آن پس چنان دنیا بر او تنگ شد و زندگى بر او ناگوار افتاد که مى‌رفت در خانه تاریک و لطمه به صورت مى‌زد .... 🔥 یزید چاره‌اى جز این ندید که خط سیر خود را نسبت به اهل بیت عوض کند، لذا به عیال خود گفت: برو آنان را از خرابه به منزلى نیکو ببر. آن زن به سرعت، با چشم گریان شیون کنان، آمد زیر بغل حضرت زینب (س) را گرفت و گفت : اى سیده من، کاش از هر دو چشم کور مى‌شدم و تو را به این حال نمى‌دیدم. اهل بیت ؏ را برداشت و به خانه برد و فریاد کشید: اى زنان مروانیه، اى بنات سفیانیه، مبادا دیگر خنده کنید! مبادا دیگر شادى بکنید! به خدا قسم اینها خارجى نیستند، این جماعت اسیران ذریه رسول خدا و فرزندان فاطمه زهرا و على مرتضى على ؏ و آل یس و طه مى‌باشند 📚 ریاحین الشریعه، ج ۳، ص ۱۹۱ ••●✦✧✦✧✦●•• زینب اسیر نیستــــ دو عــالــم ... اسیـــــر اوستــــ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━ @shiitehistory
رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا: 🔹به توانمندی‌های نظامی ایران احترام می‌گذارم. 🔹سرنگونی پهپاد آمریکایی نشان بلوغ توانمندی‌های نظامی ایران است. 🔹یکبار دیگر بگویم ما پول می‌گیریم که توانمندی‌های بالقوه دشمنانمان را شناسایی کنیم، ولی از توانایی ایران در سرنگون کردن آن سامانه خاص (پهپاد آمریکا) شگفت‌زده نشدم. 🔹اینکه این اقدام نشان‌دهنده بلوغ آنها از لحاظ توانمندی‌های نظامی است هم مایه شگفتی من نبود. 🆔 @khabarefouri1
هدایت شده از ملاردی ها/ ملارد کهن
🚩آدریان دریا محموله نفت خود را در بندر سوریه تخلیه کرد 🔹پایگاه خبری میدل ایست آی به نقل از منابع غیررسمی اعلام کرد نفتکش آدریان دریا که چندی پیش توسط نیروهای انگلیسی در گیبرالتار توقیف شده بود محموله نفت خود را در یکی از بنادر سوریه تخلیه کرده است. 🆔 @khabarefouri1
#حدیث_محرم امام صادق (ع) فرمودند: هیچ پیامبرى در آسمانها و زمین نیست مگر این كه مى‌خواهند خداوند متعال به آنان رخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شوند، چنین است كه گروهى به كربلا فرود آیند و گروهى از آنجا عروج كنند. #السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع #آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
#همایش_شیرخوارگان_حسینی یادمان باشد شیرخواره حسین (ع) یار امام زمانش بود. نکند که با تربیت ناصحیح شیرخواره های امروز ما فردا در مقابل امام زمانشان بایستند. شیرخواره حسینی را حسینی تربیت کنیم. الهی‌عجل‌علی‌ظهورک‌ بحق‌طفل‌شش‌ماهه‌‌حسین‌(ع) #السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع #آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
هدایت شده از ✒مـــــه شکن
🏴امروز روز ششم محرم است، آیا می دانید در این روز در کربلا چه اتفاقاتی افتاد؟ و حضرت چه فرمود و چه آرایش نظامی انجام داد؟ ⛺ كربلا 🕓زمان: دوشنبه ششم محرم الحرام ۶۱ هجري قمری عمر بن سعد نامه اي را از ابن زیاد دريافت مي کند كه مضمون آن چنين است: من از لشكر سواره و پياده چيزي را از تو فرو گذار نكردم، و توجه داشته باش كه مأموراني برگزيده ام كه هر روز وضعيت را به من گزارش كنند. در کربلا، حبيب بن مظاهر از حضرت اجازه مي گيرد تا نزد طايفه اي از بني اسد - كه در آن نزديكي ها زندگي مي كردند - رفته و آنان را به ياري فرا خواند، حضرت اجازه دادند. حبيب نزد آنها رفت و گفت: «امروز از من فرمان بريد و به ياري حسين بشتابيد تا شرف دنيا و آخرت از آنِ شما باشد.» تعداد۹۰ نفر بپا خواستند و حركت كردند، اما در ميان راه با لشكر عمر بن سعد برخورد كردند و چون تاب مقاومت نداشتند، پراكنده شده و برگشتند. حبيب به نزد حضرت رسيد و جريان را تعريف نمود. امام گفت: «لا حَولَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ.» بخشی از نامه امام حسين(عليه السلام) از كربلا به برادرش محمد بن حنفيّه و بني هاشم: «... مثل اين كه دنيا اصلاً وجود نداشته(اينگونه دنيا بي ارزش و نابود شدني است) و آخرت هميشگي و دائم بوده و هست.» حضرت(ع) زُهیر را فرمانده راست سپاه، و حبيب بن مظاهر را فرمانده چپ سپاه گمارد و پرچم را به دست برادرش عباس(عليه السلام) سپرد. گرچه سپاه دشمن به خيمه ها نزديك مي شد، ولي حضرت تيري نينداخت چون مي فرمود: « دوست ندارم كه آغازگر جنگ با اين گروه باشم.» 📖منابع: الارشاد، اعلام الوری، مسار الشیعه، بحارالانوار، مصباح‌المتهجد، نفسُ‌المهموم، لهوف، معالی السبطَیْن.  @meh_shekan