#پنجره صفحه‌ی اول رمان: با صدای آرام مادر، که طنین سالهای خستگی است، نام خود را می شنوم. از پله به زیر می آیم و چشمم بر تودۀ اثاث پیچیده ثابت می ماند. اثاث در کارتنهای جداگانه برای حمل آماده هستند. صدا در اتاق خالی می پیچد... منبع:کافه کتاب #کرونا #رمان_خوب #کتاب_رایگان #کرونا_را_شکست_میدهیم

#سمفونی_مردگان برشی از کتاب: در نهایت با دو دسته نمی شود بحث کرد آدم با سواد و آدم بی سواد!  این بهترین جمله‌ی کتاب بود از نظر من. پیشنهاد میکنم از خواندن این رمان شاهکار لذت ببرید... منبع:کتاب فارسی #پیشنهاد_میشه #رمان_خوب #رمان_خواندنی #کتاب_رایگان #کرونا #کرونا_را_شکست_میدهیم