سیدابراهیم(شهید مصطفی صدرزاده)
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم #قسمت_هفتاد_و_چهار 🔶🔶🔶 #استاد_پناهیان... 💠 میفرماید: یک ذره از #محبت_خ
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
#قسمت_هفتاد_و_پنج
#استاد_پناهیان...
🔶ما بزرگترین استاد #اخلاق و بزرگترین مربی #معنوی رو همیشه همراه خودمون داریم،
🔴 اما قدر نمیدونیم...
با همین مقدمه اجازه بدین اشارهای به مطالب شب قبل بکنم،
یقینا به هر کدوم از ما بگن شما نیاز دارید یک استاد و مربی اخلاق داشته باشید؟
✅خواهیم گفت "بله، نیاز داریم، "
چقدر خوبه...
🔹اجازه بدین یکی دو تا مثال بزنیم.
یه آقای بازاری خدمت یکی از خوبان رسیدند،
آقای رجبعلی خیاط، بعضی علما خاطرات ایشون رو نوشتند .
🔶بنده منزل ایشون رو در چهارراه مولوی تهران دیدم و چرخ خیاطی ایشون هنوز کنار اتاق بود.
🌺🌺
چرخی که از فرزندان ایشون میگفتند
که پای این چرخ ایشون بارها به خدمت حضرت مولا ولی عصر (عج) رسیدند.
❌پیش ایشون میان میگن گره افتاده به کارم، چه کنم؟
اوضاعم به هم ریخته ایشون، نگاه میکنند،
خوب اولیای خدا وقتی پرده جلوی چشماشون نباشه،
✅طبیعتا میتونن هر چیزی رو اراده کنند 👈 ببینند.
به این آقای بازاری تاجر میگن که شما چند سال قبل ارثیه باباتون رو که تقسیم میکردین،
🔴حق خواهرتون رو کامل ندادین، به این دلیل گره افتاده به کارتون...
بریدخواهرتون رو راضی کنید...
میان پیش خواهر میگن "خواهر...! تو چرا چیزی به ما نگفتی وقتی ازما راضی نیستی؟"
موقع تقسیم ارث میگفتی،
🔶خواهر هم محبت به برادر داره با اینکه ته دلش راضی نیست اعلام میکنه نه عزیزم شما بالاخره برادر ما هستی،
پول پیش شما باشه انگار پیش ماست.
گفتن "نه خواهر من، شما باید راضی بشی حق شما در اموال ماست،
والا من گرفتاری سنگین پیدا میکنم،
به پول اون زمان صد هزار تومان به خواهر میدن،
🌸خواهر خوشحال میشه و تشکر میکنه،
میان پیش آقای رجبعلی خیاط،
ایشون عرضه میدارند "نخیر ته دل خواهر تو هنوز راضی نیست و خواهر تو هنوز احساس حق میکنه در اموال تو. باید بری راضیش کنی."
دومرتبه مجبور میشه بیاد پیش خواهر سیصد هزار تومان پول اون زمان میده،
✅خواهر راضی که میشه آقای رجبعلی خیاط نگاه میکنه با چشم بصیرتی که داره،
به آقای بازاری تاجر میفرماید که "خوب مشکلت حل شد از فردا گرههات باز میشه..."
✅🌸🌸
یکی از عواملی که رجبعلی خیاط رو به این درجه رسوند، #نماز_مودبانهی_بدون_تکبر اون بود .
♻️💠♻️💠♻️
#قرارگاه_سیدابراهیم
@karrare135