eitaa logo
کاشان
272 دنبال‌کننده
41.1هزار عکس
32.9هزار ویدیو
1.8هزار فایل
کانال کاشان اطلاعات سیاسی،فرهنگی،علمی و آموزشی وآموزش اقتصادی تاظهورعدالت گسترجهانی(عج) @kashan_vijeh آدرس کانال تلگرام: https://t.me/kashan_vijeh آدرس سروش: splus.ir/kashan_vijeh آدرس بله: https://ble.ir/kashan_vijeh https://iGap.net/kashan_vijeh
مشاهده در ایتا
دانلود
🅾 کرامات امام رضا علیه‌السلام ♦️یکی از اصحاب خاص اهلبیت علیهم السلام، حسن بن على وشّاء است. او بعد از شهادت حضرت موسى بن جعفر علیه‏السلام در انتخاب و گزینش حضرت امام رضا علیه‏السلام اندک زمانى دچار حیرت و سرگردانى شد. بدین خاطر گفته‏اند که «واقفیّه» بود ولى خیلی زود از این اعتقاد باطل عدول کرد و به مذهب حق ـ که امامت حضرت رضا علیه‏السلام و امامان بعد از آن بزرگوار است ـ باور عمیق و ژرفى پیدا کرد ♦️این محدّث عظیم، به دنبال مشاهده بعضى از کرامات و معجزات از حضرت امام رضا علیه‏السلام ، از آن عقیده باطل دست شست و به امامت حضرت گرایش یافت و از یاران مخصوص آن حضرت شد. 💢حسن بن على وشّاء مى‏گوید: من در حالى که مذهب واقفیّه را داشتم و بر این باور بودم، سفرى به خراسان کردم و با خود مقدارى لباس و بعضى از اجناس دیگر بردم که بفروشم. همراه من یک جامه گلدارى بود که در یکى از بسته‏ها جاى داشت و من متوجه آن نبودم و جاى آن را هم نمى‏دانستم چون به مرو رسیدم، منزلى را کرایه کردم. مردى که اهل شهر مدینه و در آنجا چشم به جهان گشوده بود، نزد من آمد و به من گفت: ابوالحسن الرضا علیه‏السلام مى‏فرماید: آن جامه گلدارى که نزد توست، براى من بفرست. گفتم: من همین حالا وارد این شهر شدم، چه کسى به ابوالحسن الرّضا علیه‏السلام خبر آمدن مرا داده است؟! من جامه گلدار ندارم! آن مرد رفت و بعد از لحظاتى برگشت و گفت: ابوالحسن الرضا علیه‏السلام مى‏فرماید: جامه گلدار در فلان جاست و در فلان بقچه است. من بقچه را با دقت نگاه کردم. آن را در همان جایى که آن حضرت فرموده بود، یافتم و آن را براى آن حضرت فرستادم! 💢حسن وشاء در جایی دیگر مى‏گوید: من قبل از اینکه به امامت حضرت رضا علیه‏السلام یقین بیاورم، سؤالاتی داشتم و تمام آنها را در یک کتابى گرد آورده بودم. آنها مسائلی بودند که از پدران آن حضرت روایت شده بود. مسائلى دیگر نیز در آن کتاب بود. متمایل بودم که حضرت را آزمایش کنم که آیا او واقعاً بعد از پدر بزرگوارش، موسى بن جعفر علیه‏السلام ، امام شیعیان است یا خیر؟ کتاب را برداشتم و به سمت خانه آن حضرت راه افتادم، تا این که به درب منزل امام رسیدم. در گوشه‏اى از کوچه، با حالت اندیشناک نشستم. منتظر بودم تا یک موقعیت مناسب و زمان خلوت برسد تا کتاب را بر آن حضرت تحویل دهم، گروهى از شیعیان نیز نزدیک منزل آن حضرت حضور داشتند و با یک دیگر گفت و گو مى‏کردند در این هنگام که با خود اندیشه مى‏کردم که از آن بزرگوار طلب اجازه کنم و به خدمتش برسم، ناگهان یکى از خادمان آن حضرت در حالى که کتابى در دست او بود، صدا زد: کدام یک از شما حسن بن على بن بنت الیاس بغدادى هستید؟ من از جایم بلند شدم و گفتم: من هستم، چه کار دارى؟ گفت: این کتاب(نامه) را بگیر، من مأمورم این را به تو برسانم. من کتاب را از او گرفتم و به گوشه‏اى رفتم. کتاب را مطالعه کردم، به خدا سوگند! دیدم جواب تک تک سؤالات مرا نوشته است و در این هنگام بود که به امامت حضرت رضا علیه‏السلام یقین پیدا کردم و مذهب واقفیّه را ترک کردم! 💠میلاد مسعود شمش الشموس و امام الرئوف حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء بر شیعیان و محبین آن حضرت مبارک 🌹گاه‍ نوشت های یک طلبه ☘ @besmellaherrahmanerrahimm
🅾 کرامات امام رضا علیه‌السلام ♦️یکی از اصحاب خاص اهلبیت علیهم السلام، حسن بن على وشّاء است. او بعد از شهادت حضرت موسى بن جعفر علیه‏السلام در انتخاب و گزینش حضرت امام رضا علیه‏السلام اندک زمانى دچار حیرت و سرگردانى شد. بدین خاطر گفته‏اند که «واقفیّه» بود ولى خیلی زود از این اعتقاد باطل عدول کرد و به مذهب حق ـ که امامت حضرت رضا علیه‏السلام و امامان بعد از آن بزرگوار است ـ باور عمیق و ژرفى پیدا کرد ♦️این محدّث عظیم، به دنبال مشاهده بعضى از کرامات و معجزات از حضرت امام رضا علیه‏السلام ، از آن عقیده باطل دست شست و به امامت حضرت گرایش یافت و از یاران مخصوص آن حضرت شد. 💢حسن بن على وشّاء مى‏گوید: من در حالى که مذهب واقفیّه را داشتم و بر این باور بودم، سفرى به خراسان کردم و با خود مقدارى لباس و بعضى از اجناس دیگر بردم که بفروشم. همراه من یک جامه گلدارى بود که در یکى از بسته‏ها جاى داشت و من متوجه آن نبودم و جاى آن را هم نمى‏دانستم چون به مرو رسیدم، منزلى را کرایه کردم. مردى که اهل شهر مدینه و در آنجا چشم به جهان گشوده بود، نزد من آمد و به من گفت: ابوالحسن الرضا علیه‏السلام مى‏فرماید: آن جامه گلدارى که نزد توست، براى من بفرست. گفتم: من همین حالا وارد این شهر شدم، چه کسى به ابوالحسن الرّضا علیه‏السلام خبر آمدن مرا داده است؟! من جامه گلدار ندارم! آن مرد رفت و بعد از لحظاتى برگشت و گفت: ابوالحسن الرضا علیه‏السلام مى‏فرماید: جامه گلدار در فلان جاست و در فلان بقچه است. من بقچه را با دقت نگاه کردم. آن را در همان جایى که آن حضرت فرموده بود، یافتم و آن را براى آن حضرت فرستادم! 💢حسن وشاء در جایی دیگر مى‏گوید: من قبل از اینکه به امامت حضرت رضا علیه‏السلام یقین بیاورم، سؤالاتی داشتم و تمام آنها را در یک کتابى گرد آورده بودم. آنها مسائلی بودند که از پدران آن حضرت روایت شده بود. مسائلى دیگر نیز در آن کتاب بود. متمایل بودم که حضرت را آزمایش کنم که آیا او واقعاً بعد از پدر بزرگوارش، موسى بن جعفر علیه‏السلام ، امام شیعیان است یا خیر؟ کتاب را برداشتم و به سمت خانه آن حضرت راه افتادم، تا این که به درب منزل امام رسیدم. در گوشه‏اى از کوچه، با حالت اندیشناک نشستم. منتظر بودم تا یک موقعیت مناسب و زمان خلوت برسد تا کتاب را بر آن حضرت تحویل دهم، گروهى از شیعیان نیز نزدیک منزل آن حضرت حضور داشتند و با یک دیگر گفت و گو مى‏کردند در این هنگام که با خود اندیشه مى‏کردم که از آن بزرگوار طلب اجازه کنم و به خدمتش برسم، ناگهان یکى از خادمان آن حضرت در حالى که کتابى در دست او بود، صدا زد: کدام یک از شما حسن بن على بن بنت الیاس بغدادى هستید؟ من از جایم بلند شدم و گفتم: من هستم، چه کار دارى؟ گفت: این کتاب(نامه) را بگیر، من مأمورم این را به تو برسانم. من کتاب را از او گرفتم و به گوشه‏اى رفتم. کتاب را مطالعه کردم، به خدا سوگند! دیدم جواب تک تک سؤالات مرا نوشته است و در این هنگام بود که به امامت حضرت رضا علیه‏السلام یقین پیدا کردم و مذهب واقفیّه را ترک کردم! 💠شهادت غرببانهٔ شمش الشموس و امام الرئوف حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء بر شیعیان و محبین آن حضرت تسلیت‌باد 🌹گاه‍ نوشت های یک طلبه ☘ @besmellaherrahmanerrahimm