eitaa logo
"بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور کاشان"
488 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
2.6هزار ویدیو
58 فایل
🍃کانال رسمی بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور کاشان🍃 مقام معظم رهبری: بسیجی یعنی: 🌸 علی كه تمام وجودش وقف اسلام بود.🌸 📞 راه های ارتباطی: ۰۹۹۳۹۹۰۵۸۶۸ 👤ارتباط با اَدمین: @Amirkakoo
مشاهده در ایتا
دانلود
چه قشنگ می‌گفت سید رضا نریمانی : هی به دلم میگم خدارا داری قول آقا امام رضا را داری💔
*شهیدی که دهان خود را پر از گِل کرد تا مبادا صدای ناله‌اش موجب لو رفتن مَعبر شود*👇 ✍🏻برای شروع عملیات کربلای ۴ به آبادان منتقل شدیم و به عنوان غوّاصان خط ‌شکن به خط دشمن زدیم؛ به هر ترتیبی بود خط دشمن را شکستیم و پاکسازی کردیم. وقتی برای آوردن مجروحان و شهدا وارد معبر شدیم، دیدیم *شهیدحمیدی‌اصیل* هر دو پایش قطع شده و پیکر مطهرش در گوشه‌ای از معبر افتاده است. اما آنچه که ما را به تعجب وا داشت، این بود که *دهان شهید پر از گِل شده بود.* بعدها متوجه شدیم که وقتی به پاهای سعید ترکش خورد و قطع شد، برای اینکه صدای ناله‌اش بلند نشود و باعث لو رفتن معبر نشود، دهان خود را پر از گِل کرده بود. چقدر فرق است بین کسی که دهانش را از گِل پر میکنه تا به دشمن گرا نده، با کسی که دهانش را باید گل گرفت تا دشمن صدایش را نشنود.* 🌷 *شهید سعید حمیدی‌اصیل*🌷 شادی روحش صلوات ❤️
رونمایی از دستاورد جدید سازمان انرژی اتمی 🔹دانشمندان و متخصصان صنعت هسته‌ای کشور برای اولین بار موفق شدند هستهٔ پرتوزای سزیم ۱۳۷ که دارای ارزش‌های اقتصادی، فناوری و کاربردهای متعدد است را در مقیاس آزمایشگاهی به تولید برسانند. 🔹هستهٔ پرتوزای سزیم ۱۳۷ کاربردهای پزشکی و صنعتی متعددی داشته و در دستگاه‌های پرتوتابی، براکی‌تراپی، رادیوتراپی، چشمه‌های کالیبراسیون و انواع مختلف گیج‌های صنعتی استفاده می‌شود. (‌عج‌) 〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰 ایتا: https://eitaa.com/kashanpnubsj روبیکا: https://rubika.ir/kashanpnubsj
داستان آشنایی شهید محسن حججی و همسرش شیفت کارخانه بود نتوانست بیاید دعای عرفه بامادرم رفتیم گلزار شهدای نجف آباد، شانسی نشستم سر یکی از قبر ها، جا خوردم! اول که خوندم شهید «محسن حججی» بعدش که دقت کردم دیدم نوشته شهید «محسن حجتی» زدم زیر گریه نکنه یه روزی... شب کشاندمش گلزار شهدا تا اونجا گریه میکردم محسنم می خندید می گفت حالا خوبه این قبر داره از کجا معلوم شاید من قبرم نداشته باشم! با این حرفش خیلی به هم ریختم بهم گفت «بیا بریم پیش حاج احمد» شبانه با موتور راه افتادیم سمت گلستان شهدای اصفهان پشت یقه اش خیس از اشک شد از بس که گریه کردم می گفتم «اگه تو نباشی من چی کار کنم» می خندید! شهادت کجا بود حالا!؟ الان کارخونه نمی ذاره نمازم رو اول وقت بخونم! اون موقع می ترسی شهید شم؟! سر این موضوع خیلی با مدیر کارخونه درگیر بود یه بارم از سر کار برگشت گفت دیگه نمی خوام برم کارخونه «قید آن کار را زد» کار دیگری هم زیر سر نداشت! یکی از رفقاش توی یه شیرینی پزی کار میکرد با صاحب کارش صحبت کرد و رفت اونجا. وقت خالی اش را هم می رفت «کتاب شهر» بهش پیشنهاد دادم: «محسن! نمی خوای بری سپاه!؟» (محمد علی جعفری)
8.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤ با هم دیگه همه جا می رفتیم، سینما، پارک،هیئت و.. ولی پاتوقمون «گلستان شهدا» بود...
داستان آشنایی شهید محسن حججی و همسرش یک سال و هشت ماه عقد کرده بودیم نزدیک خانه پدرم خانه ای اجاره کردیم و جهیزیه چیدیم، سر جهیزیه خریدن با محسن خیلی ماجرا داشتیم، مدام با پدر و مادرم کل کل داشت که چرا اینقدر پول خرج میکنید، ومااصلا به این لوازم نیاز نداریم، گــیر داده بود که مبل نمیخوایم! نگران بود«شاید یکی ببینه و دلش بخواد!» یه کم دیگه از شب عروسی بگم؛ تو ماشین بودیم از ارایشگاه اومده بودیم با اینکه «ماشین رو گل نــــزده بودیم» خیلی اومده بودن جیغ جیغ میکردن محسن همه شون پیچوند،تا گناهی اتفاق نیفته! تا اذان شد زد کنار گفت بیا برا هم دعا کنیم، گفت من دعا میکنم تو آمین بگو خدایا شهادت رو نصیب من بکن اشهدان علی ولی الله اشکم جاری شد، دستمال از جیبش دراورد به شوخی گفت گریه نکن این همه پول آرایشگاه دادیم! گفتم شرط داره باید اگه شهید شدی من حست.... کنارم باشی.... دستامو بگیری....» یکم سرشو خاراند گفت اگه شد چشم گفتم یعنی چی؟ گفت آخه من از اون طرف خبر ندارم.... گفتم تازه بازم هست باید صورتت سالم باشه! بعدشم خیلی جدی تو چشماش نگاه کردم گفتم: از حوری موری هم خبری نباشه نیام ببینم دور هم با هاشون نشستی میگی و میخندی یا بیای تو خوابم ببینم با لباس سفید دست یکیشونو گرفتی داری قدم می زنی! غش غش می خندید گفت:«می خوام تو بهشتم عروس خودم باشی مال خودم باشی». (محمد علی جعفری) ❤️ٵللِّھم؏ـجݪ‌لِوَلیڪَ‌الفࢪج"
آرایش میکنی میری روضه و هیئت ؟! ادم مگه تو مراسمِ عزایِ عزیزش آرایش میکنه ؟! _ خیلی‌‌تباهی‌ .
- حاج آقا ، چرا‌ محبتِ خدا‌ رو‌ حس نمی کنیم؟ + دیدی آدمی كِ سرما ؛ خورده مزه غذا‌ رو نمی فهمه؟ ما‌هام از‌ بس گناه کردیم تازه شاکی میشیم، كِ چرا‌ بویِ اصلی و‌لذت از‌ دین نمی بریم . .
چقدر این دعا زیباست💚 "یا مُجیبَ دَعوَهِ المضطَربین" خدایا،اجابت کن دعای کسی را که از همه جا نا امید شده... :) مثل دعای من ناامید شده از ‌:)💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا