سلام. در باب یهودشناسی سه کتاب خوب به زبان فارسی داریم که به ترتیب عبارتند از: ١. زرسالاران یهودی و پارسی - ۵ جلد - نوشتهٔ عبدالله شهبازی ٢. تبار انحراف - ۵ جلد - نوشتهٔ آقای طائب و شاگردانش ٣. قبیلهٔ لعنت - ٨ جلد - نوشتهٔ اسماعیل شفیعی سروستانی #یهود

سلام در رابطه با یهود شناسی معرفی چند کتاب یک. پروتکل های دانشوران صهیون برنامه عمل صهیونیسم های جهانی دو. تو زود تر بُکش سه. دشمن شدید جریان شناسی حق و باطل پس از پیامبر اسلام با تمرکز بر نقش یهود و جریان نفاق برگرفته از دروس تاریخ تطبیقی حجت الاسلام طائب چهار. متاستاز اسرائیل روایت استمرار تبعیض، ترور و تعدی نوشته کوروش علیانی پنج. صلحی که همه صلح ها را بر باد داد فروپاشی امپراتوری عثمانی و شکل گیری خاورمیانه جدید نوشته دیوید فرامکین شش. فلسطین تنها هفت.SECRET WAR WITH IRAN نوشته Ronen Bergan #یهود

13 اثری که ما را با یهود و صهیونیسم آشنا می‌کند | خبرگزاری فارس https://farsnews.ir/news/13910427001401/3-%D8%A7%D8%AB%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%85%D8%A7-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%DB%8C%D9%87%D9%88%D8%AF-%D9%88-%D8%B5%D9%87%DB%8C%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D9%86%D8%AF

بخش کلیات و مرحله پنجم(موانع-شیطان) در لایه دوم بازی دنبال دروازه‌ای میگردی که با عبور از آن وارد یک دنیای جدیدی از بازی میشوی به اصطلاح یک فاز و فضای جدید و جذاب تر از لایه اول. از طرفی مراحل سرگرمی لایه اول به ظاهر جذابیت بیشتری دارد و به نوعی فعلا قابل دسترسی است ندای درونی بازی کننده لایه اولی: هنوز فرصت هست برای رفتن به لایه دومی فعلا نقد رو به نسیه ندهیم. ندای درونی بازی‌کننده لایه دومی: ممکنه هر لحظه بازی تموم بشه و از رسیدن به دروازه باز بمونم و بکلی بازنده بازی باشم پس فرصت رو غنیمت می‌شمارم و از لذت های سطحی سرگرمی لایه اول بازی می‌گذرم تا به لذت‌های عمیق‌تر لایه دوم بازی برسم شما مختارید که کدام یک از بازی‌کننده‌ها باشید.انتخاب با شماست.

بسم الله الرحمن الرحیم #مرگ! #حقیقتی_انکار_ناپذیر #یاد_مرگ 🖋 جلسه‌ی ۲۰ 💢 مرگ در نزدیکی ما! ⏳زمان مورد نیاز برای برای مطالعه: حدود ۲ دقیقه 💠 اهمیت آینده‌نگری در مسیر زندگی 📌 الآن شما چشم باز کرده‌اید. ۱۵-۲۰ سال کم تر یا بیش‌تر، سن دارید. صحنه‌ی بعد از این چیست؟ وقتی مرگ به سراغ شما آمد، چه می‌شود؟ قبل از اینکه به این دنیا بیایید چه خبر بوده است؟ آیا هیچ نبوده است؟ بعد از مرگ چیست؟ آیا هیچ نیست؟ 🔹️ پاسخ ما به مسأله‌ی مرگ، و اینکه بعد از آن چیزی هست یا خیر، می‌تواند دیدگاه‌های ما به تک تک اجزای زندگی امروزمان را متحول کند. 🔸️ اگر بگوییم بعد از مرگ نابود می‌شویم طبیعتا دیدگاهمان به دنیا یک نحوه‌ی لذت‌طلبی حداکثری و یک نوع اصالت‌بخشی به دنیاست. 🔍 و اگر بعد از آن جهان دیگری باشد و دنیا صرفا پلی باشد به سوی آن جهان و ما در دنیا مسافر باشیم و باید از دنیا برای آنجا توشه برداریم، طبیعتا دیدگاهمان به لذت‌های دنیا بسیار متفاوت خواهد. ✔ مثالی گویا: خرج بین راه 💡فرض کنید شخصی ثروتی دارد و قرار است برود در شهری زندگی کند. اگر در راه، تمام ثروتش را خرج محل استراحت‌گاه ۶ ستاره(!) و غذاهای گران‌قیمت کند وقتی به شهر می‌رسد پولی ندارد تا برای خود منزلی تهیه کند و باید سال‌ها کار کند تا بتواند به آرامشی نسبی برسد. 🔺️ فرض کنید که اگر ثروتی نداشته باشد، نتواند هیچ‌گاه در آن شهر پولی به دست آورد. آنگاه با خرج تمام پول‌هایش در مسیر، در مقصد از گرسنگی و بی‌خانگی عذاب خواهد کشید. 🔍 شاید هر عاقلی که او را ببیند متاسف شود که چرا جاهلانه ثروتی را که قرار است در شهرِ مقصد از آن استفاده کند بی‌رویه در طول مسیر هدر داده است. اگر او در مقام دفاع از عملِ خود بگوید: «باور کنید(!) هتلش خیلی امکانات داشت و خیلی لذت بردیم»❗، دیگران به او می‌گویند: «تو جاهلی! تو مقصد را فراموش کرده‌ای و برای لذتی زودگذر، یک عمر بدبختی برای خویش ساختی». 🖋 #منبر_متنی #احمد_میرزایی 🖇 لطفا با انتشار این موضوع در ثواب آن مشارکت داشته باشید. https://eitaa.com/dinshenas

بسم الله الرحمن الرحیم #مرگ! #حقیقتی_انکار_ناپذیر #یاد_مرگ 🖋 جلسه‌ی ۲۴ 💢 مرگ در نزدیکی ما! ⏳زمان مورد نیاز برای برای مطالعه: حدود ۲ دقیقه 🔹️ تو می‌دانی که علوم بشر هر چه پیشرفت کرده باشد پاسخی اطمینان بخش برای این سؤال ندارد. 🔸️ علم ممکن است بگوید که بدن از بین می‌رود ولی آیا همین است و بس؟! 📌 او هیچ نحوه‌ اطلاعاتی نمی‌تواند ارائه بدهد که ثابت کند ورای این بدن، «مَنـ»ـی در کار نیست و «من» هم با بدن از بین می‌روم. 🔍 علوم جدید، پاسخی برای این سؤال ندارند و نمی‌توانند داشته باشند. زیرا ابزار کشف آن را ندارند و ندیدن یک حقیقت هیچ‌گاه دلیل بر نبودنش نیست. ✔ قرن‌ها هوایی نمی‌دیدند و فکر می‌کردند بین من و شما خلأ است. بعدها دریافتند که گویا مولکول‌های هوا مقدار زیادی از این فضا را پر کرده‌اند. ✔ سال‌ها تصور می‌کردند که آب عنصر اولیه است و قابل تقسیم و تجزیه نیست. بعدها دریافتند که آب از اکسیژن و هیدروژن تشکیل شده است و بعد دریافتند که این اکسیژن و هیدروژن از ذرات بسیار ریز دیگری ساخته شده‌اند. منشأ قول اول(قابل تجزیه‌نبودن آب) ندیدن بود و بعد دیدند. 🔺️ در مورد مرگ هم تا زمانی که چیزی نمی‌بینند ممکن است انکار کنند ولی شخص دانشمند می‌گوید که من نمی‌بینم ولی نسبت به نبودنش نمی‌توانم سخنی بگویم. 📌 مسأله‌ی مرگ یک سؤال بسیار کلیدی است، که ما باشیم و عقل خودمان، جوابی برایش نداریم. 👈 در سایت dinshenasi.com در صفحه‌ی «چرا به جای عمل به دین به عقل و اخلاق عمل نکنیم؟» و نیز در صفحه‌ی «چرا به جای دین به دانشمندان مراجعه نکنیم؟» مفصلا از زوایای دیگری به این مطلب(عدم کفایت علوم از دین) پرداخته‌ایم. البته از این سؤالات کلیدی زیاد است ولی فعلا در اینجا در صدد مطرح‌کردن آن‌ها نیستیم. 🖋 #منبر_متنی #احمد_میرزایی 🖇 لطفا با انتشار این موضوع در ثواب آن مشارکت داشته باشید. https://eitaa.com/dinshenas

بررسی علوم ها در روش کشف حقیقت

نقد عرفان یهودیت (قبالا/کابالا) - دکتر محمد فنایی اشکوری https://www.fanaei.ir/amp/%d9%86%d9%82%d8%af-%d8%b9%d8%b1%d9%81%d8%a7%d9%86-%db%8c%d9%87%d9%88%d8%af%db%8c%d8%aa-%d9%82%d8%a8%d8%a7%d9%84%d8%a7-%da%a9%d8%a7%d8%a8%d8%a7%d9%84%d8%a7/

کلبه کرامت(دو خط جریان حق و باطل ) مولف: -از تاملات کشف حقیقت و واقعیت نوشته شود. -اگر کسی واقعا از روی صدق و صفا قدم در راه نهد و از صمیم دل هدایت خود را از خدای خود طلب نماید موفق به هدایت خواهد شد اگرچه در امر توحید نیز شک داشته باشد. -بنده ،خدا را از تجربه و از طلب و پرسیدن احساس کردم و شناختم نه از استدلال،البته که استدلال را به جهت مکمل و محکم سازی بنیه اعتقادی استفاده نمودم. -مولف تلاش نموده تا نقش خود را به عنوان حلقه میانی با ایجاد یک زبان مشترک و پرداختن به وجه اشتراکات ،در گام دوم انقلاب ایفا نماید. -تبیین گمشده حقیقی و ایجاد درد تخصصی‌ترین کار در کل هستی و حیاتی‌ترین کار در زندگی کل بشریت، حرکت دادن نفوس به سمت خداوند بصورت جمعی است. مولف از رشد خود عاجز و درمانده است،چه رسد به رشد اطرافیان و دیگران. مولف قطعا قصد راهبری شما مخاطبین عزیز را ندارد اما بدنبال آن هستیم تا حداقل‌ترین اقدام ممکن که فهم قدم گذاشتن در مسیر کشف حقیقت است،فراهم شود تا ما را مجاب به حرکت جمعی کند؛به عبارتی دیگر ایجاد یک مفاهمه و گفتمان مشترک جهت کوه‌پیمایی به سمت قله. وقتی با همدیگر توانستیم مقدمات و بستر اولیه که وظیفه ماست فراهم نماییم آنوقت دل را در گروِ راهبری که متصل به ملکوت،به نظر خدا و حائز حس حضور خداوند است،راه‌بلد و مسلط است بسپاریم چرا که اوست ما را از گردنه‌های صعب‌العبور و سخت و پر پیچ و خم و وحشتناک و رهزن‌های فراوان عبور می‌دهد. کمی صفحات دلمان را ورق بزنیم و ببینم که چقدر سیاهی کشیده‌ایم:(باید روان‌ترش کنی) (رساله لب الباب ص۸۸)در عالم طبیعت گرفتار و اسیر وهم و غضب و شهوت و مغلوب أهوا متضاده،موج‌های عمیق آرزوها تو را محیط،هموم و غموم بر تو مستولی و به منافیات طبع و منافرات خاطر متألم و مخاویف عدیده را منتظر،هر زاویه از سینه‌اش کانون آتشی است،انواع فقر و احتیاج و اصناف آلام و انتقام در درونش؛گاهی در کشاکش اهل و عیال و زمانی در خوف تلف مال و منال. گاه جاه می‌خواهد و نمی‌رسد و گاه منصب می‌جوید و نمی‌یابد،خار حسد و غضب و کبر و أمل تو را دامن‌گیر و در چنگ حیّات و عقارب و سباع عالم طبیعت و مادیت زبون و حقیر،خانه دلش از ظلمات وهم تیره و تار و فزون از حد و شمار؛از هر طرف روی گرداند سیلی روزگار خورد و به هر جا پا نهد خاری به پایش خَلد.این آلام و أسقام در سینه تو انباشته است و پس از تامل و تدبر به کثرت آنها پی می‌بری. سوال: چگونه از عالم طبع(ماده) خارج شویم و مقدمات ورود به عالم بعدی را فراهم کنیم؟قاعده،قانون این خروج چیست؟چگونه احیا شویم و حیات تازه‌ای بگیریم؟چگونه از بند قفس تن رهایی یابیم و پرنده‌یمان را در هوایی آزاد پرواز دهیم؟چگونه جهش کنیم و اوج بگیریم؟ چگونه بار سفر ببندیم و آماده عزیمت شویم ؟ هواپیمای وجودمان را چگونه پرواز دهیم؟ نکات: در قسمت منشور هستی از کتاب توحید داروی دردها هم استفاده شود.(آینه،فقر ذاتی و...) دعای امیرالمومنین انت العالم و آنا الجاهل و... شاخصه کشف حقیقت: (کتاب رساله لب الالباب ص۱۰۹)اولین چیزی که بر کاشف حقیقت لازم است آن است که در مقام تفحص و تجسس ادیان و مذاهب برآمده و به مقدار وسع و استعداد خود کوشش و سعی مبذول دارد تا مقام وحدت و یگانگی خداوند متعال(توحید) و حقیقت راهنمائی(نبوت) او را دریابد،اگرچه به صرف گمان و مجرد رجحان باشد.پس از تصدیق علمی یا ظنی،از کفر خارج شده و به اسلام و ایمان أصغرین داخل میشود و همین مرحله است که إجماع قائم است که برای هر مکلفی دلیل بر آن لازم است. پس از سعی و کوشش و کاوش اگر برای مکلف هیچ رجحانی حاصل نشد باید دامن همت بر میان بندد و با سیلاب اشک و ناله و خاکساری در این مرحله آنطور پافشاری نماید و در تضرع و ابتهال دریغ ننماید تا بالاخره راهی برای او مفتوح گردد،چنانکه در حالات حضرت إدریس علیه‌السلام و مریدان او چنین مأثور است. مراد از ابتهال و تضرع آن است که به عجز و ناتوانی خود واقف گشته،از صمیم قلب هدایت خود را خواستار گردد.بدیهی است حق متعال هرگز بنده مسکین خود را که جویای حق و پویای حقیقت است یله و رها نخواهد کرد.والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا. از تراوشاتی که خدایا من نمیتوانم و حس دائمی نتوانستن استفاده شود. -اولین اقدام جهت گذراندن مباحث کتاب،تنظیم و تصحیح نیت است.اگر ابتدای امر از استعانت به پروردگار غفلت کنیم از عنایات حق تعالی بی‌بهره خواهیم ماند و این غفلت بزرگ ساعات گذرانده با کتاب را ابتر خواهد نمود و خسران در پی خواهد داشت. -کلیات: خیلی مهم است که یک معلم جایگاهش را به طور دقیق در بین مکاتب الهی یا بشری بداند.اساسا بدون آگاهی و شناخت جامع و مانع از مکاتب الهی یا بشری و تعیین نقطه وجودی خویش نمی‌تواند به هدفش که رسیدن به آرامش است دست پیدا کند.به عبارتی از او امکان تعیین دقیق چشم‌انداز سلب می‌شود.

بسیاری از مردم جهان، بصورت ناخودآگاه عمل می‌کنند و بر اساس فضایی که یک حاکمیت با ابزارهایش ایجاد می‌کند،نگرش و بینش‌شان از خالق،هستی،انسان و دنیا ساخته میشود. به عبارت دیگر هر معلمی چه آگاهانه و چه ناآگاهانه بر اساس جهان‌بینی که دارد برای زندگی‌اش تصمیم می‌گیرد و آینده‌اش را بر مبنای شناختش و نوع نگاهش از هستی،انسان و دنیا می‌سازد. آیا کاری مهم‌تر از شناخت دقیق و عمیق از دو خط جریان تاریخ بشریت و آدمیت داریم؟! دو نوع نگاه و نگرشی که تمام اتفاقات جهان از آن نشأت می‌گیرد.چرا که هر دو جریان بدنبال حاکمیت جهانی هستند.فرق دارد حکمرانی جهان توسط کدام جریان باشد. شاید برای بسیاری از مردم جهان، نحوه خلقتشان و اینکه اساسا چگونه به وجود و از کجا آمده‌اند، مهم نباشد،اما برای یک معلم تحول‌آفرین بسیار ضروری و حیاتیست که بداند کدام یک از تعاریف این دو خط جریان تاریخ از هستی و انسان، با واقعیت تطابق دارد و حقیقت را مطرح می‌کند و از عقلانیت بیشتر و کامل‌تری برخوردار است.(دقایقی تأمل کنید) آرمان: بی‌تعارف بگویم که ما ،دچار نوعی سکولار در عبودیت و سکولار معنویت شده‌ایم. ذهنیتمان از آدم خوب شدن به این است که بایستی در انجام اعمال عبادی بهتر عمل کنیم که البته لازم و ضروریست اما همه آن چیزی که می‌خواهیم این نیست بلکه عبودیت در تمامی مولفه‌های زندگی وظیفه ماست. اینکه فردی تمام نمازهای یومیه‌اش در اول وقت،با جماعت در مسجد باشد اما رفتار و اخلاقش در خانواده با اهل خانه تند و نامناسب باشد قطعا مورد مطلوب خداوند نیست. زمانی می‌توانیم روی خود اسم مسلمان و مومن بگذاریم که به معنی حقیقی کلمه در برابر تمامی دستورات الهی تسلیم و مومن باشیم نه بخشی از آن نه جاهایی که دلم می‌خواهد و نه گزینشی عمل کردن. عبودیت از ساده‌ترین مسئله‌های زندگی که بهداشت و خواب و خوراک باشد شروع میشود تا پیچیده‌ترین مسئله‌های زندگی از جمله؛حقوق افراد،اخلاق و... . پس اگر بعد از عمل به بخشی از دستورات الهی با خود بگوییم چرا آن آرامش و اطمینان قلب در من به وجود نیامد،علت عدم دسترسی را در دین خدا جستجو نکنیم بلکه در خود مشکل را بگردیم. این ما هستیم که بخشی از دین را گرفته و عمل میکنیم و بخش‌های دیگر را رها کرده، به این نوع مواجهه می‌گویند سکولار. در حالیکه دین یک سیستم یکپارچه با اجزا و عناصر هماهنگ و هم جهت با هدف کلی در حرکت است. اگر معتقد جامع به این سیستم نباشیم،قطعا به نتیجه مورد نظر نخواهیم رسید. +++++++++++++++++++++++++++++++++ تحقیق: نحوه جستجو کردن پیرامون موضوع،مساله و سوالی که در ذهنتان ایجاد شده میتوانید مراحل زیر را بگذارید: مرحله پنجم: شیطان: ص۳۹ کتاب روح نماز(انانیت) ص۱۰۴ کتاب روح نماز (عجب) در ادامش متصل میکنیم به عنصری که عجب را از بین میبرد و آن نماز است. بزرگان می گویند: قبولی نماز شرط قبولی سایر اعمال است و اگر نماز قبول نشود به اعمال دیگر اصلا نظر نمی‌کنند و قبولی نماز مشروط بر توجه قلبی به سوی خداوند و روی گرداندن از غیر اوست. و حضور قلب که همان توجه و تمرکز به الله تبارک و تعالی است با نفی خواطر محیا میشود.مدیریت خیال و کنترل ذهن از شروط بسیار حیاتی،راهبردی و استراتژی است. توجه و تمرکز: ص۹۰ نکته قابل...روح نماز طلب و استمداد از پروردگار: ص۲۷۵ اصول عملی مرحله پنجم: ارتباط مجاهده با رفق و مدارا کتاب روح نماز ص۱۲۰ تا ۱۲۹ مرحله پنجم: کتاب روح نماز ص۱۶۸ شیطان کلیات: تا زمانی که «حس احتیاج به کشف حقیقت» در درون انسان به وجود نیاد یا به عبارتی احساس نیاز در وجود آدمی فعال نشود،تمایلی برای کشف حقیقت نخواهد داشت و اقدامی هم برای تحمل سختی‌ها انجام نخواهد داد زیرا قلب هنوز باور نکرده است که کلید خروج از بازی،فقط و فقط«کشف حقیقت»است. کلیات: یکی از مولفه‌های بسیار اثرگذار جهت کشف حقیقت چیزی نیست جز؛صدق در طلب.(به تنظیم شاکله اضافه شود) شاخصه انسان جامع و کامل: جامعیت ابزار و وسیله‌ایست برای رسیدن به کاملیت. مهم‌ترین شاخصه رشد و کمال،میزان ادراک از حقیقت مطلق از سوی شخص است و به هر مقدار که شخص به حقیقت واحد مطلق نزدیک شده باشد به همان نسبت رشد یافته است. مرگ: منبر متنی احمد میرزایی در ایتا

بِسْم‌ِاللهِ الْرَّحْمٰنِ الْرَّحیٖم 8⃣2⃣2⃣#تأملات اصلی‌ترین و مهم‌ترین راهبرد و رویکرد شیطان در مقابل ادراک شهودی فقر وجودی یعنی خشوع،خضوع و خاکساری این است که مقوله عُجب یعنی خودپسندی را پُر رنگ کند و هر چه به این مقوله کمک کند به کار می‌بندد و دریغ نمی‌کند.چرا که این راهبرد، اَبَر راهبرد است به مثابه اژدهای هفت سر می‌ماند. و این مرض به وجود آورنده سایر مرض‌هاست به عبارتی ریشه خیلی از بیماری‌ها بطور دومینووار از این مرض سرچشمه می‌گیرند. از جمله ریا،حسد،حرص،کبر و طمع و.... . شما وقتی دچار عارضه و بیماری‌ می‌شوید و علائم تب،حالت تهوع و سردرد آشکار میشود به پزشک متخصص مراجعه می‌کنید تا بهبود پیدا کنید.زمانی که به پزشک مراجعه می‌کنید در قدم اول نوع بیماری شما را تشخیص می‌دهد چراکه تشخیص غلط تجویز غلط را به همراه دارد و به تبع خطر مرگ.بعد از تشخیص درست نوع بیماری برای بهبودی و درمان نسخه‌ای را تجویز می‌کند. تا این مرحله هیچگونه بهبودی در شما حاصل نشده است.تغییر حال شما در چه زمانی آغاز میشود؟ پاسخ:.........‌‌....... بله زمانی که به نسخه پزشک عمل کنید،آن را تهیه و استفاده کنید در این صورت است که امید به بهبودی به وجود می‌آید.این نسخه نیز باید و نبایدهایی دارد.یعنی چه؟ مثلا سرماخورده شده‌اید،پزشک گفته است که هر ۶ ساعت فلان قرص را مصرف کن(باید) و مقابل باد کولر استراحت نکن(نباید).یک اقدام ایجابی و یک اقدام سلبی. و از طرفی میگوید بعد از چند روز که به نسخه عمل کردی مجدد به من مراجعه کن تا روند بهبود رو بررسی کنیم و چنانچه نقص و آسیبی هست برطرف کنیم این داستان برای بُعد جسمانی ما بود،برای بُعد روحی هم دقیقا همین مسیر را بایستی طی کرد. نیازمند طبیب روحی حاذقی هستیم تا مدام روند بهبود مرض‌های روحی‌مان را دنبال کند. برای درمان ام‌الرذیله بزرگترین مانع کشف حقیقت یعنی عُجب و انانیت، یک نسخه اولیه و عمومی هست که بایستی بدان عمل کنیم.آن نسخه شفای روحی عبارت است از؛ احکام اربعه(واجبات،محرمات،مستحبات،مکروهات) ارکان خمسه (جوع،سهر،ذکر،فکر ) (پی‌نوشت: همانطور که در داستان بالا ذکر کردیم بهبودی زمانی حاصل می‌شود که به نسخه پزشک عمل کرد.بایستی همانند تجویز نسخه برای بیماری جسم برای بهبودی بیماری روح نیز در زمان‌های تعیین شده به نسخه اولیه و عمومی عمل کنیم و همزمان پرهیزات را هم طی روز مراعات کنیم.به عبارتی ترکیب اقدامات ایجابی و سلبی.شاخصه روند بهبود بیماری روحی چیست؟به عبارتی معیار و ملاک ارزیابی صحت‌سنجی حال روحی‌مان چه باید باشد؟ پاسخ: احساس بیشتر خشوع،خضوع و ذلت محوری‌ترین و مهم‌ترین عمل از بین احکام اربعه و ارکان خمسه سلوک عبارت است از؛ «نماز». نماز،مظهر درک حس فقر محض وجودی و فروپاشی و درهم کوبنده ام‌الرذیله یعنی عجب است و درمانِ درد خودپسندی است.این درد را درمان کن تا درهای آسمان به رویت باز شود. و نماز حقیقی محقق نمی‌شود مگر با حضور قلب یعنی توجه و تمرکز واقعی به محبوب و معبود خویش که مستلزم نفی خواطر(مدیریت خیال)است و راهبردی‌ترین راه برای نفی خواطر خروج محبت غیر خدا از قلب است تا فقط و فقط محبت و عشق به پروردگار در جان و دل آدمی جای گیرد و این محبت حاصل نمی‌شود مگر به اطاعت الله. در مرحله ششم به چگونگی اطاعت خواهیم پرداخت. نکته: نماز بدون ولایت،بی‌بهره است.چراکه قضای نماز را میشود بجا آورد اما قضای ولایت را خیر. بزرگان گفته‌اند یکی از راه‌های از بین رفتن انانیت نیز ولایت پذیریست.مسئله‌ای که ابلیس از آن سرپیچی کرد و نپذیرفت. #عبارت_کوتاه_۲۲۸

حقیقت: بخش مقدمه معاونت پژوهش کتاب مجموعه آشنایی با عرفان اسلامی

بِسْم‌ِاللهِ الْرَّحْمٰنِ الْرَّحیٖم 8⃣4⃣2⃣#تأملات اصلی‌ترین و مهم‌ترین راهبرد و رویکرد شیطان در مقابل ادراک شهودی فقر وجودی یعنی خشوع،خضوع و خاکساری این است که مقوله عُجب یعنی خودپسندی را پُر رنگ کند و هر چه به این مقوله کمک کند به کار می‌بندد و دریغ نمی‌کند.چرا که این راهبرد، اَبَر راهبرد است به مثابه اژدهای هفت سر می‌ماند. و این مرض به وجود آورنده سایر مرض‌هاست به عبارتی ریشه خیلی از بیماری‌ها بطور دومینووار از این مرض سرچشمه می‌گیرند. از جمله ریا،حسد،حرص،کبر و طمع و.... . شما وقتی دچار عارضه و بیماری‌ می‌شوید و علائم تب،حالت تهوع و سردرد آشکار میشود به پزشک متخصص مراجعه می‌کنید تا بهبود پیدا کنید.زمانی که به پزشک مراجعه می‌کنید در قدم اول نوع بیماری شما را تشخیص می‌دهد چراکه تشخیص غلط تجویز غلط را به همراه دارد و بتبع خطر مرگ. بعد از تشخیص درست نوع بیماری برای بهبودی و درمان نسخه‌ای را تجویز می‌کند. نکته مهم اینجاست که تا این مرحله هیچگونه بهبودی در شما حاصل نشده است. تغییر حال شما در چه زمانی آغاز میشود؟ پاسخ:.........‌‌....... بله زمانی که به نسخه پزشک عمل کنید،آن را تهیه و استفاده کنید.در این صورت است که امید به بهبودی به وجود می‌آید.این نسخه نیز باید و نبایدهایی دارد. یعنی چه؟ مثلا سرماخورده شده‌اید،پزشک گفته است که هر ۶ ساعت فلان قرص را مصرف کن(باید) و مقابل باد کولر استراحت نکن(نباید).یک اقدام ایجابی و یک اقدام سلبی. و از طرفی میگوید بعد از چند روز که به نسخه عمل کردی مجدد به من مراجعه کن تا روند بهبودی را بررسی کنیم و چنانچه نقص و آسیبی هست برطرف کنیم این داستان برای بُعد جسمانی ما بود،برای بُعد روحی هم دقیقا همین مسیر را بایستی طی کرد. نیازمند طبیب روحی حاذقی هستیم تا مدام روند بهبود مرض‌های روحی‌مان را دنبال کند. برای درمان ام‌الرذیله،بزرگترین مانع کشف حقیقت یعنی عُجب و انانیت، یک نسخه اولیه و عمومی هست که بایستی بدان عمل کنیم نسخه شفای روحی عبارت است از؛ احکام اربعه(واجبات،محرمات،مستحبات،مکروهات) ارکان خمسه (جوع،سهر،ذکر،سکوت،عزلت) مکملات(ایثار،انفاق،صدقه و...) (پی‌نوشت: همانطور که در داستان بالا ذکر کردیم بهبودی زمانی حاصل می‌شود که به نسخه پزشک عمل کرد.بایستی همانند تجویز نسخه برای بیماری جسم برای بهبودی بیماری روح نیز در زمان‌های تعیین شده به نسخه اولیه و عمومی عمل کنیم و همزمان پرهیزات را هم طی روز مراعات کنیم.به عبارتی ترکیب اقدامات ایجابی و سلبی. سوال مهم اینجاست:شاخصه روند بهبود بیماری روحی چیست؟به عبارتی معیار و ملاک ارزیابی صحت‌سنجی حال روحی‌مان چه باید باشد؟ پاسخ: احساس بیشتر خشوع،خضوع و ذلت در برابر پروردگار.به اصطلاح ادراک شهودی فقر محض ذاتی و وجودی خویش. اضافه کنم که در خلال عمل به نسخه درمانی روحی، شکست‌های مکرری خواهی خورد از جمله؛عدم استمرار در عمل،خستگی،اهمال کاری،حالت‌های مداوم سینوسی(اجرا،عدم اجرا و تکرار این سیکل) اکنون وقت آن است تا به عوامل عدم اجرای نسخه اولیه و عمومی بپردازی و ببینی چه موانعی برای اجرای این برنامه وجود دارد تا در قدم ابتدایی آشنا شوی و بعد برای رفع آن تلاش کنی. تلاش شما در این بخش مفهوم مبارزه و جهاد را به وجود می‌آورد و تلاش شما در این مسیر میشود جهاد اکبر.) اما محوری‌ترین و مهم‌ترین عمل از بین احکام اربعه و ارکان خمسه سلوک عبارت است از؛ «نماز». نماز،مظهر درک حس فقر محض وجودی و فروپاشی و درهم کوبنده ام‌الرذیله یعنی عجب است و درمانِ درد خودپسندی است.این درد را درمان کن تا درهای آسمان به رویت باز شود. و نماز حقیقی محقق نمی‌شود مگر با حضور قلب یعنی توجه و تمرکز واقعی به محبوب و معبود خویش که مستلزم نفی خواطر(مدیریت خیال)است و راهبردی‌ترین راه برای نفی خواطر خروج محبت غیر خدا از قلب است تا فقط و فقط محبت و عشق به پروردگار در جان و دل آدمی جای گیرد و این محبت حاصل نمی‌شود مگر به اطاعت الله. در مرحله ششم به چگونگی اطاعت خواهیم پرداخت. نکته: نماز بدون ولایت،بی‌بهره است.چراکه قضای نماز را میشود بجا آورد اما قضای ولایت را خیر. بزرگان گفته‌اند یکی از راه‌های از بین رفتن انانیت نیز ولایت پذیریست.مسئله‌ای که ابلیس از آن سرپیچی کرد و نپذیرفت. #عبارت_کوتاه_۲۴۸

احتمالا به عمر حقیر تحول در نظام آموزشی نرسد و از طرفی مجبور به تولید نظریات منظور جهت به حرکت در آوردن نظام آموزشی به سمت آن هستیم. اما بالاخره آن کسی که می‌تواند نظام آموزشی موجود را دگرگون و متحول کند،عنصر معلم است. پس اگر بتوانیم معلمی تحول‌آفرین و سیستم‌ساز تربیت کنیم،دیر یا زود چنین معلمانی در سیستم و نظام آموزشی موجود تحول منظور را رقم خواهند زد.به مدد الهی.

ما بایستی افق نهایی «معلمان» را به سمت «کشف حقیقت» هدایت کنیم بعد از مواجهه شدن با تعدد و تکثرات مکاتب و افکار و عقاید گوناگون و مختلف دچار حیرت و گنگی و سردرگمی خواهد شد. وظیفه تو آن است تا به آن «روش تحقیق» یا به عبارتی وسیله و ابزاری جهت تشخیص سره از ناسره،اهدا کنی تا بتواند عیارسنجی کند.البته که مقدمه روش تحقیق،تحصیل برخی علوم و ابزارهاست،پس باید ابتدائا روش و مهارت تحصیل بدست آوری.در ادامه و در نهایت اوست که دست به انتخاب سرنوشت‌سازی خواهد زد.

سلوک اگر بر همه واجب است برای معلمان از اوجب واجبات است

یکی از دلایل اصلی عدم عمل به دانسته‌ها،«غفلت» است. وقتی انسان توجه و تمرکزش پراکنده شد آنوقت شیطان به راحتی میتواند او را جهت‌دهی کند. در مقابل غفلت،بایستی مراقبه تام داشت.

⭐️بعضی از عواملی که باعث میشود انسان از وادی غفلت خارج شود. ✅یاد مرگ، در روایتی هست که حضرت امیر علیه السلام میفرمایند اذکروا هادم اللذات، یاد کنید در هم شکننده لذت ها را. وقتی انسان غرق در لذات زودگذر دنیوی شد و از یاد خدا غافل شد این یاد مرگ است که انسان را متنبه و بیدار میکند ✅مطالعه حالات اولیاء خدا، خواندن کتاب هایی که شرح حال اولیا و عرفا هست انسان را متوجه خدای متعال میکند کتبی مثل اسوه عارفان، اسوه بندگی،شیخ مناجاتیان،خرمن معرفت ✅دائما مشغول به خدا و تهذیب نفس باشد تا اصلا فرصتی برای غفلت پیدا نکند. چگونه میشود وقتی انسان فرزند مریضی دارد ، با این حال سر کار میرود فعالیت های روزانه خودش رو انجام میده ولی فکرش مشغول بیماری فرزندش هست. سالک باید همینگونه باشد در طول روز دائم متوجه خدای متعال باشد تا به غفلت نیفتد. ✅ملاقات با اولیاء خدا و حضور در نماز جماعت آنها ✅چیدمان منزل و اتاق انسان به گونه ای باشد که غفلت آور نباشد ✅زیارت قبور اولیاء ✅ توسل و زیارت قبور اهل بیت علیهم السلام ✅یکی از دلایلی که گفته اند هر روز قرآن و زیارت عاشورا خوانده شود این است که انسان در غفلت فرو نرود ✅رفیق بد را از خودش دور کند که یکی از مهمترین عوامل غفلت است همانگونه که رفیق خوب از مهمترین عوامل سعادت انسان است ✅در این فکر کند که هر لحظه ممکن است مرگش فرا برسد و فرصت ها تمام بشود. ✴️تا رسد دستت، به خود شو کارگر چون فتی از پای، خواهی زد به سر از بیانات #حجت_الاسلام_سید_مهدی_حسینی #عرفان #اخلاق #سیر_و_سلوک #تهذیب_نفس #غفلت @tareagheerfan

❇️صفحه آرایی داخل کتاب: طرح‌های سنتی+تِم قهوه‌ای،جیگری، فانوس،پلاک،دکور سنتی،شاخه گندم،چوب درخت،حوض آب،شاه نشین،پشتی،شمعدونی،قاب عکس،بخاری نفتی،ریسه،پنجره‌های شیشه رنگی،چراغ والور قدیمی،سماور قوری،گلدان،لامپ،آبشار،پرنده،...(همگی بصورت نقاشی کشیده شوند نه اینکه png گذاشته شود.مثل کتاب راه واژه‌ها) ❇️عنوان: قدمی در مسیر کشف حقیقت(یک ذره‌بین روی حقیقت باشه و اونو درشت‌تر نشون بده) ریز عنوان: سکویی برای جهش معلمان ❇️جلد: یک جوانی که کوله‌ای پشتش انداخته و چراغ قوه‌ای دستشه و در دل شب مهتابی(ماه+ستارگان+شهاب سنگ،کهکشان شیری در آسمان)در کویری(تپه‌های از شن و زمینی شنی) راه می‌رود.(زمینه سورمه ای به سمت سیاه) بصورت نقاشی باشه نه برچسبی.

#عرفان صفحه ۱۷ کتاب تاریخ تصوف ابن سینا

توضیح شاکله کتاب