#روایت_شهادت
🔸روایت شهادت سیدعلی دوامی و راز عدد ۲۱
🌼#خطرناکه|روی گونیهای سنگر نشسته بود که یکی از بچهها بهش گفت: سید ببخشید! خطرناکه... سیدعلی گفت: شما سرتون رو بیارید پایین، من الان چیزیم نمیشه... من ۲۱رمضان به دنیا آمدم و ۲۱رمضان هم شهید میشم
🌼#امشبشهیدمیشم|شب شهادت امامعلی(ع) بود؛ ۲۱ رمضان ۱۳۶۷... در حالیکه خودش رو معطر کرده و شال سبز سیدیاش رو به کمر بسته بود، گفت: میدونم امشب به شهادت میرسم...
🌼#بیقرار|اون شب خیلی بیقرار بود. نیمهشب از این سنگر به اون سنگر میرفت. گاهی به نماز میایستاد. راه میرفت. رفقای شهیدش رو صدا میزد. اشک میریخت. واقعا بیقرار بود؛ بیقرار...
🌼#نمازِشهادت|دیدم ایستاد به نماز. بهش گفتم: سیدعلیجان! تو که نماز مغرب و عشا رو خونده بودی؛ این چه نمازیه که این وقت شب میخونی؟ همونجوری که اشک میریخت؛ گفت: نمازِ شهادتم رو خوندم...
🌼#احیاء|با قرآن سرگرفتن داخلِ سنگرهای خط پدافندی شلمچه شب قدر ۲۱رمضان رو هم به صبح رسوندیم. نماز صبح رو همونجا خوندیم و ساعاتی بعد خبر رسید که سیدعلی به شهادت رسیده.
🌼#پیشبینی_درست|سید میگفت: من ۲۱رمضان شهید میشم؛ اگه بیست و یکم گذشت و شد بیست و دوم؛ دیگه شهید نمیشم!... و حالا پیشبینیاش درست از آب در اومده بود. جوونی که مادرش توی سن ۲۱سالگی، در ۲۱رمضان او رو بدنیا آورده بود؛ حالا ۲۱رمضان سال ۶۷؛ توی سن ۲۱سالگی، با اصابت ترکش خمپاره۶۰ به قلبش، آسمونی شد...
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
واژیاب:
#شهید
#کرامت_شهدا
#مرگ
1️⃣نمونه ای از اطلاع از زمان مرگ
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh