🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه اما حسن(ع)
#گریز بی بی شریفه
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ
🔶جانم فدای آن بنایی که نداری
🔶قربان آن گلدستههایی که نداری
🔶هرجا حرم دیدم سرودم زیر لب از
🔶دلتنگی گنبد طلایی که نداری
🔶بابالرضا رفتم نشستم گریه کردم
🔶با یاد بابالمجتبایی که نداری
🔶قالیچهی ارثیهی مادر بزرگم
🔶نذر تو و صحن و سرایی که نداری
🔶من هر شب جمعه سلامی میدهم به
🔶ششگوشهی کرببلایی که نداری
🔶ما سینهزنهایت حسن کم گفتهایم آه
🔶در مجلس دارالبکایی که نداری
🔶دردی که داری در خودت میریزی آقا
🔶حق میدهم درد آشنایی که نداری
⬅️آه گرفتارها آه مریض دارها حاجت مندان جوون دارها امشب دلها را روانه کنید مدینه منوره کنار تربت بی سایبان امام مجتبی انشاالله به پاره های جگر امام حسن(ع) درهرگوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روابشید شفای همه مریضها انشاالله همه اموات فیض ببرند
یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله
🔸دلی پر زتب و پرازغم
🔸نه طبیب ونه دعوایی
🔸چه کند غریب و بی کس
🔸که ندارد آشنایی
حتی در خونه اش هم غریب بود امام حسن دعا کرد آشناش بیاد میدونی اشنا امام حسن که بود خواهرش زینب بود وقتی که زینب دید حال برادر مقلب شده این جا خواهر نگران شد رفت تمام برادران را صدا زدعباسم
حسین جان بیاید برادر
چه شده خواهر نگرانی زینب فرمود حال برادرمان حسن منقلب شده این جا براداران امدند اما همین که امام حسین دید حال برادر خوب نیست امام حسین نشست کنار برادر آن قدر گریه کرد که امام حسن فرمود حسین جان عزیز مادر
مکن گریه ز مرگم ای برادر
مریز از دیدگان اشکت چه گوهر
یادشهد امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند
گفت عزیز مادر مرا باشد پرستاران بسیار امروز کنار بستر من عده ای زیادی نشسته اند برادران و خواهران همه هستند پرستار من امام حسن
اخ مرا باشدپرستاران بسیار
اما حسین جان پرستار یک زینب آن هم گرفتار
پرستار تو روز عاشورا یک زینب وان هم گرفتار
اخ امان از دل زینب که خون شد دل زینب😭
زینبی که یک روزی در مدینه پاره های جگر برادر حسن را می بیند اما یک روزی هم در شهر شام همین زینب ببیند نازنین سر بریده حسین
یا حسین یا حسین یا حسین
درآن مجلس بزم یزیدزینب یک صحنه ای را انشاالله هیچ خواهری به مثل زینب غم نبیند
مگر چه دید زینب دران مجلس بزم یزید زینب دید ملعون به یک دست جام شراب گرفته به یک دست هم چوب خیزران ای داره با چوب برلب ودندان برادر می زنه
🔸یزیدا چوب مزن آخ برلب برادرجان
🔸سر بریده چه کرده است باتو خواهان پرپرمن
🔸سرش بریده ای بادو صد خواری
🔸هنوز دست از سر او بر نمی داری
(یا بقیه الله امام زمان )
🔸سری که درمقابل تو است نور عین من است
🔸خدا نکرده امام تو حسین من است
⏪گفت نانجیب این لب و دندان را با چوب می زنی اما لب و دندان رایک روزی پیمبر خدا بوسید این لب ودهان رابابام علی مادرم زهرا بوسید
🔸مزن ظالم حسین مادر ندارد
🔸آخ مزن ظالم که خواهر دل ندارد
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند گریزی هم به روضه بی بی شریفه داشته باشیم بهره امواتمان باشه
◾
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
واژه یاب:
#روضه_امام_حسن علیه السلام گریز امام حسین علیه السلام
#امام_حسن علیه السلام
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
السّلامُ عَلَیکَ یَا اَبا مُحَمَّدٍ یَا حَسَنَ بْنَ عَلی!
امروز می خواهم دو سه جمله، روضۀ امام مجتبی (ع) بخوانم. امام حسن (ع) خیلی مظلوم بود در مظلومیتش همین بس که هنوز کودک بود، پنج سال بیشتر نداشت جلوی چشمش به زهرای مرضیه (س) جسارت شد. خودش چهل سال بعد از این حادثه فرمود: «یا مُغَیره أنتَ الَّذی ضربتَ فاطمة بِنْتَ رَسُول الله (ص) حتّی أَدْمیتها»؛[22] تو جز کسانی بودی که مادرم زهرا را زدی تا از بدنش خون جاری شد و مجروح شد. ظلمی به او شد که چهل سال بعد از این قضیه وقتی مغیره را می بیند گریه می کند. دنبال مادر راه افتاد، مادر می خواست راجع به فدک صحبت کند و قبالۀ فدک را بگیرد. هنگام برگشت امام شاهد سیلی خوردن مادر بود.[23]
خیلی سخت است فرزند نتواند عکس العمل انجام دهد و سن او اقتضا نکند، ببیند شخصی به مادرش جسارت می کند، سیلی می زند، نگاه کند و اشک در چشمانش حلقه بزند و گریه کند. سال ها این درد در سینۀ امام حسن (ع) بود. مظلومیت امام حسن (ع) از روزی که مادرش بین در و دیوار قرار گرفت شروع شد. یک روز آمد مسجد دید بابایش دارد میان خون خودش می غلطد، صدا زد یا ابتا! این چه حالتی است؟ یک روز هم به دهان طبیب چشم دوخته بود و طبیب گفت: پسر بزرگِ آقا شما هستید؟ به بابایت بگو دیگر وصیت کند او توان ماندن را ندارد. یک روز هم وقتی صلح کرد در کوچه های مدینه به امام جسارت کردند و گفتند: «یا مذَّل المؤمنین» توهین ها کردند. خانه هم که می آمد دختر اشعث در خانه بود همان کسی که به امام زهر نوشاند.
وقتی امام مسموم شد[24] بچه های صغیری داشت، عبدالله بن حسن شش ماهش بود، قاسم بن الحسن (ع) سه سالش بود، خیلی سخت است برای یک مرد که بچه های کوچک دور بستر مرگش بنشینند؛ اما عزیزان من! برادران و خواهران! کسی که یک زندگی سخت داشته باشد درد مریضی بکشد، مشکلات داشته باشد، وقتی از دنیا برود اگر با شکوه تشییع گردد و مردم احترام و عزتش کنند و مراسم خوبی برایش بگیرند یک مقدار بچه هایش آرام می شوند و می گویند: پدرمان سختی کشید اما بدنش با احترام دفن شد. دل ها بسوزد برای امام حسن (ع) که این قضیه هم اتفاق نیافتاد. جلوی چشم قاسم بن الحسن (ع)، جلوی چشم عبدالله بن الحسن، جلوی چشم عباس و جلوی چشم امام حسین (ع) که یک عمر با هم بزرگ شده بودند، یک عمر با هم زندگی کرده بودند یک وقت ببینند چوبه های تیر بر بدن مقدس امام (ع) نشست.[25]
آتش تیر چو افروخته شدغربت آن است که بعد از مردن
کفن و جسم به هم دوخته شدآتش تیر ببارد بر بدن
امام حسین (ع) کنار بدن نشست، تیرها را از بدن بیرون آورد. برادرم! غارت زده آن نیست که مالش را می برند غارت زده منم که با دست خودم برادرم را میان قبر می گذارم.[26]
وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ.[27]
حجه الاسلام دکتر رفیعی
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#استاد_رفیعی
#روضه_امام_حسن علیه السلام
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh