آدمی کاندر طریق معرفت ایمان ندارد
شخص انسان دارد و شخصیت انسان ندارد
ای که مغروری به دانش، دانشت را بیشتر کن
تا بدانی هیچ ارزش، علم بی ایمان ندارد
کاخ دانش، گر همه از سنگ و از فولاد سازی
لرزد و ریزد، گر از ایمان پی و بنیان ندارد
گرچه درعلم است دریا، مردبی دین روز بحران
کشتی نوح است، لیکن طاقت طوفان ندارد
بشکند بازوی تقوی، مشت پولادین بی دین
گرچه مرد متقی، سر پنجه طغیان ندارد
ایمان
آثار ایمان از منظر شهید مطهری
و آیت الله حائری شیرازی رحمه الله علیهما:
شهید مطهری(ره)
اولین اثر ایمان مذهبی از نظر بهجتزایی و انبساط آفرینی، «خوشبینی» است خوشبینی به جهان و خلقت و هستی.
حالت فرد با ایمان در کشور هستی، مانند حالت فردی است که در کشوری زندگی میکند که قوانین و تشکیلات و نظامات آن کشور را صحیح و عادلانه میداند، به حسن نیت گردانندگان اصلی کشور نیز ایمان دارد.
نظر چنین شخصی، مسئول عقبماندگی او خودش است نه تشکیلات و نظامات کشور، و هر نقصی وجود دارد از آنجاست که او و امثال او وظیفه و مسئولیت خویش را انجام ندادهاند.
--------
آیت الله حائری شیرازی(ره)
زنها وقتی باردارند، با احتیاط می نشینند و می ایستند.
مؤمن هم باردار است و جنین او ایمان اوست.
زن حامله اگر از بلندی بیفتد، بچه اش سقط میشود؛ مؤمن هم گاهی یک حرف ناملایم میزند و ایمانش سقط میشود.
زنی که پشت سر هم به این طرف و آن طرف میپرد، باور کن که حامله نیست. اگر حامله بود اینطور بی پروا نبود.
کسی هم که لابلای حرفهایش خیلی شلنگ تخته میاندازد و در قضاوتش درباره این و آن، هرچه خواست میگوید، باور کن که حامل «ایمان» نیست.
#حکایت_داستان
....علامه طباطبایی
🔸آیت الله احمد عابدی: اگر کسی به من بگوید بعد از امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه کسی را بیشتر دوست دارید می گویم علامه طباطبایی.
.
🔸در ادامه فرمودند: علامه طباطبایی هر روز یک ساعت به مغرب به حرم حضرت معصومه(سلام الله علیها) مشرف می شد و من معمولا همراه ایشان بودم؛ ایشان دو مسیر را طی می کرد چون در روایت داریم که شایسته است مومن از یک مسیر برود و از یک مسیر برگردد و ثانیا به دلیل تعریض خیابان بهار در زمان پهلوی، علامه احتمال غصبی بودن خیابان بهار را می داد و لذا از وسط خیابان که قبل از تعریض، کوچه بود، عبور می کرد.
سریال یوسف را میدیدم
این جمله منسوب به او به ذهنم آمد👇
فى «سفينة البحار»: روى انّه لما اجتمع يعقوب مع يوسف عليهما السّلام قال: حدّثنى يا بنىّ بخبرك.
قال: يا أبت لا تسئلنى عمّا فعل بى اخوتى و اسئلنى عمّا فعل اللّه بى.
پدر از من مپرس که برادرانم با من چه کردند
از من بپرس خدا با من چه کرد!!!!
ایمان
امام صادق علیه السلام فرمود:
أدنى ما يَخرُجُ بهِ الرّجُلُ مِن الإيمانِ أنْ يُواخِيَ الرّجُلَ على دِينهِ فيُحصيَ علَيهِ عَثَراتِهِ و زَلاّتِهِ لِيُعَنِّفَهُ (لِيُعَيِّرَهُ) بها يَوما (مّا).
كمترين چيزى كه انسان را از ايمان خارج مى سازد اين است كه با كسى پيوند رفاقت و دوستی ببندد و سپس لغزشها و خطاهاى او را برشمارد، تا روزى آنها را دستمايه سرزنش وى قرار دهد و آبروی وی را ببرد.
معانی الاخبار
#روایت
عجب روایتی
رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله فرمود:
چه بسا ژوليده موى غبار آلوده اى كه لباسى كهنه دارد و به در خانه ها براى طلب حاجت مى رود،(شکوه اجتماعی ندارد) اما اگر خداوند را قسم دهد خداوند قسم او را میپذیرد.
جناب سعدی هم تذکری به ماها میدهد و میگوید👇
گناه کردن پنهان به از عبادت فاش
اگر خدای پرستی هواپرست مباش
به عین عجب و تکبر نگه به خلق مکن
که دوستان خدا ممکناند در اوباش.
-------
رُبَّ أَشْعَثَ أَغْبَرَ ذِي طِمْرَيْنِ مُدْقِعٍ بِالْأَبْوَابِ لَوْ أَقْسَمَ عَلَى اَللَّهِ لَأَبَرَّهُ.
وسائل الشیعه ج ۸ ص ۵۸۹
#روایت
روایت ها و حکایت ها
https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
استاد قرائتی:
ما مستحب هايمان گناه است!!
نمونه ها
براي رسيدن به سخنراني چنان ماشين ميرانيم كه 20 نفر از رانندگي ما ميترسند در حالي كه سخنراني مستحب است و ترساندن مسلمان حرام است و در آخر شب هم حساب ميكنيم كه سخنراني كردهايم، در حالي كه 20 نفر را ترساندهايم
در حالي كه گمان ميكنيم حزب اللهي هستيم. مثلاً براي نماز جماعت پتوي نو دولت را روي خاك مياندازد، روي خاك بايد گوني پهن كرد و روي گوني پتو انداخت و يا مثلاً با كفش روي فرش يا موكت ميرويم و گمان ميكنيم شخصيت ميآورد. من چندين جا كفش هايم را در آوردهام و به من خنديدهاند كه دهاتي هستم. البته دهاتي نيستم ولي افتخار ميكنم دهاتي باشم. گويي با كفش آمدن تمدن و روشن فكري است.
آقا با دود آب گرم كن خود يك محله را خفه كرده كه ميخواهد غسل جمعه بكند
بله :
خواجه پندارد که طاعت میکند
لیکن از معصیت جان می کَند
#حکایت_داستان
....پُتک
🔸این خاطره را آقای رسول مسعودی از علامه محمد تقی جعفری(ره) این چنین بیان میدارد:
🔸ما افتخار داشتیم چند سال در همسایگی استاد جعفری واقع در فلکه دوم صادقیه، بلوار آیتالله کاشانی سکونت داشته باشیم. در همسایگی ما و ایشان، پیرمردی آهنگر بود که در منزل خود کار میکرد.
🔸من در یک روز گرم تابستانی حدود ساعت ۵ بعد از ظهر با هماهنگی قبلی برای طرح موضوعی به خدمت او (استاد) رسیدم. ایشان طبق معمول در کتابخانه خود، مشغول مطالعه و نوشتن بودند.
🔸در حین طرح سۆالم ، صدای پتک همسایه که به آهنگری مشغول بود، به گوش میرسید. به ایشان عرض کردم: اگر صدای پتک و چکش این شخص مزاحم کار شماست، من میتوانم بروم و به ایشان تذکر بدهم تا حال شما را مراعات کند.
🔸در جواب این سخن من گفت: نه ، مبادا به او چیزی بگویید. چون من وقتی در کتابخانهام از مطالعه و نوشتن احساس خستگی میکنم ، صدای پُتک و چکش این پیرمرد، نهیب میزند و به من قدرت میدهد، و با خود میگویم: آن پیرمرد در مقابل کوره گرم آهنگری چکش میزند و خسته نمیشود، اما تو که نشستهای و مطالعه میکنی و مینویسی، خسته شدهای؟
🔸بنابراین، صدای کار این پیرمرد نه تنها مایه اذیت نیست، بلکه با شنیدن صدای چکش او، قدرت مجدّد میگیرم و دوباره مشغول مطالعه یا نوشتن میشوم!
قرآن
سیره
داستان حضرت موسى علیه السلام در قرآن را مىتوان به پنج مرحله تقسیم کرد:
۱. دوران تولّد و کودکى
۲. فرار از مصر به مَدین و ماندن نزد حضرت شعیب علیه السلام.
۳. بعثت و برخوردهایش با فرعون.
۴. نجات او و قومش از سلطه فرعون و بازگشت او به صحراى سینا.
۵. برخوردهاى او با قوم بنىاسرائیل.
#حکایت_داستان
مسخره کردن حکیم:
شخص ثروتمند و تازه به نان و نوایی رسیده خواست حکیمی را در بین جمعی به مسخره بگیرد.
به حکیم گفت: هیچ شباهتی بین من و تو هست؟
حکیم گفت:البته که هست.
مرد ثروتمند گفت: چه چیز ما به هم دیگر شبیه است؟
حکیم جواب داد: دو چیز ما شبیه یک دیگر است. یکی جیب من و کله ي تو که هردو خالی است و دیگری جیب تو و کله من که هردو پر است.
ایمان
مسلمان و مومن و متقی کیست؟!
✅پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله:
ای مردم، بنده از مسلمانان به حساب نمی آید، تا آنکه
مردم از دست و زبانش آسوده باشند.
و به درجه مؤمنان نمی رسد مگر اینکه برادر (دینی) او از شر و آزار و همسایه اش از تندی و خشمش در امان باشد.
و از متّقین محسوب نمی شود تا اینکه از امور مشتبه برای پرهیز از آلودگی به محرّمات بپرهیزد.
◇ایهَا النّاسُ، انَّ العَبدَ لا یکتَبُ مِن المُسلِمینَ حَتّی یسلَمَ النّاسُ مِن یدِهِ وَ لِسانِهِ وَلا ینالُ دَرَجَةَ المؤمِنینَ حَتّی یأمَنَ اخُوهُ بَوائقَهُ وَ جارُهُ بَوادِرَهُ، وَلا یعَدُّ مِن المُتَّقینَ حَتّی یدَعَ ما لا بأسَ بِهِ حِذاراً عَمّا بِهِ البَأسُ◇
بحارالانوار، ج 77، ص 177
#شعر
واعظی پرسید از فرزند خویش
هیچ می دانی مسلمانی به چیست؟
صدق و بی آزاری و خدمت به خلق
هم عبادت،هم کلید زندگیست
گفت: "زین معیار اندر شهرما،
یک مسلمان هست آن هم ارمنیست" !
#شعر
هیچ کس با من چنان من ،مردم آزاری نکرد
این منه،من هم نشست و مثل من کاری نکرد.
با عینک اوهام خود دیدم جهان را سر به سر
پس این جهان بینی من هرگز نباشد معتبر.
در عالم وابستگی دیدم هر آنچه دیده ام.
در عالم وارستگی دنیا بود طور دگر.
شهید آیت الله بهشتی:
مسلمان کردن زوری ممنوع!
قرآن در آيات متعدد تصريح مى كند كه اگر خدا مى خواست اين مشركين مشرك نشوند مى توانست چنين كند و بعد هم مشركين مشرك نمى شدند. ولى قرار بر اين بود كه اينها بتوانند مشرك بشوند. خوب دقت كنيد؛ نقش خدا به عنوان مبدأ هستى و آفريدگارِ فعّال لِما يُريد؛ نقش پيامبران به عنوان رهبران و راهنمايان امت؛ نقش امام به عنوان زمامدار و مسئول امت و مدير جامعه؛ همه اينها نقشى است كه بايد به آزادى انسان لطمه وارد نياورد. اگر اين نقشها بخواهد به آزادى انسان لطمه وارد بياورد بر خلاف مشيت خدا عمل شده است. خوب، حالا شما، اى پدر و اى مادر، مى خواهى درباره فرزندت چگونه نقشى داشته باشى؟ و شما اى معلم و شما اى مربى، مى خواهى درباره اين دختركان و پسركان چگونه نقشى داشته باشى؟ آيا شما مى خواهى سلب كننده آزادى و اختيار بچهها باشى، و تازه اسمش را بگذارى دلسوزى و تربيت؟! »من خيلى پدر خوبى هستم؛ نمى گذارم بچهام چپ و راست برود و خطا بكند. عجب حرف نابجایی...
ایمان
امام صادق علیه السلام:
إذَا اِتَّهَمَ المُؤمِنُ أخَاهُ اِنمَاثَ الإيمَانُ مِن قَلبِهِ كَمَا يَنمَاثُ المِلحُ في المَاءِ.
هرگاه مؤمن به رفیق خود تهمت زند، ايمان در قلب او ناپديد مي شود همچنان كه نمك در آب حلّ ميشود.
در روایت دیگری فرمود:
مَنْ اِسْتَذَلَّ مُومِناً وَ حَقَّرَهُ لِقِلَّةِ ذَاتِ يَدِهِ وَ لِفَقْرِِهِ شَهَّرَهُ اللهُ يَوْمَ القِيامَةِ عَلَي رُوُوسِ الْخَلائِقِ.
هر کس مومني را به خاطر تنگدستي و ناداريش خوار شمارد، خداوند او را در برابر همه خلائق رسوا خواهد ساخت.
عقاب الاعمال
#روایت
نمازی که ما میخوانیم:
■مرحوم آیت الله مصباح یزدی
✍نمازهايى كه ما مىخوانيم، نهتنها موجب تكاملمان نمىشود، كه بايد از آنها توبه كنيم. ما افزون بر گناهان، بايد از عبادتها و نمازهاى خود به درگاه خداى تعالى توبه و استغفار كنيم.
به راستى كه ما به عدد سالهايى كه نماز خواندهايم، بايد به درگاه خدا زارى و تضرع كنيم و از او بخواهيم كه ما را از بابت نمازهايمان آرى، نمازهايمان، نه گناهانمان!ـ ببخشايد و بيامرزد؛ عبادتهايى كه نه عبادت، بلكه سراسر اهانت و استهزا بوده است.
از این نماز ریایی چنان خجل شده ام
نشسته روی به محراب و دل به بازارم
روایت ها و حکایت ها را همراهی کنید
https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
#شعر
به هوش باش که هنگامِ بادِ اِستغنا
هزار خرمنِ طاعت به نیمْ جو ننهند
غلامِ همَّتِ دُردی کشانِ یک رنگم
نه آن گروه که اَزْرَق لباس و دل سیَهَند
#روایت
امام باقر علیه السلام
كسى كه صبح كند و خنكى محبّت ما را در قلبش بيابد،بايد خدا را بر ابتداء نعمتها حمد و ستايش كند.
محضرش عرض شد:
ابتداء نعمتها چيست؟
حضرت فرمودند: حلال زادگی.
مَنْ أَصْبَحَ يَجِدُ بَرْدَ حُبِّنَا عَلَى قَلْبِهِ فَلْيَحْمَدِ اَللَّهَ عَلَى بَادِئِ اَلنِّعَمِ قِيلَ وَ مَا بَادِئُ اَلنِّعَمِ قَالَ طِيبُ اَلْمَوْلِدِ.
در روایتی دیگر
امام صادق علیه السلام فرمود:
هركه خنكاى محبّت ما را در دلش يافت، براى مادرش زياد دعا كند؛ زيرا [معلوم مى شود كه] به پدرش خيانت نكرده است.
مَن وَجَدَ بَردَ حُبِّنا عَلى قَلبِهِ فَليُكثِرِ الدُّعاءَ لاُِمِّهِ ، فَإِنَّها لَم تَخُن أباهُ.
هر دو روایت در معانی الاخبار
📍 آیت الله جوادی آملی:
اگر بخواهیم جامعه را با قانون اداره کنیم بسیار سخت است چون قانون کفِ تمدّن است و نشان عدم کارآیی قانون همین هفت هشت میلیون پروندهای است که در دستگاه قضایی است.
نتیجه این (جَزاءُ سَیئَةٍ سَیئَةٌ مِثْلُهَا) انباشته شدن شش یا هفت میلیون پرونده در دستگاه قضایی است اما اگر (وَیدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیئَةَ) در جامعه رشد کرد دیگر از کفِ تمدّن به سطح تمدّن میآییم، با گذشت میشود جامعه را متمدّن کرد با خوبی باید جلوی بدی را گرفت، وقتی که ما گذشت کردیم طرف مقابل خودش شرمنده میشود.
نکات فقهی و حقوقی
https://eitaa.com/estenbat_feghi
روایاتی در منابع اسلامی، حاکی از دستور به تعلیم ندادن سوره یوسف علیه السلام به زنان و تعلیم سوره نور به جای آن است؛ اسناد این روایات علیرغم برخی طعن ها، بر بی اعتباری مطلق دلالت ندارد و با تجمیع قرائن اسناد، این روایات تا حدودی قابل اعتماد است، ولی بررسی محتوایی این روایات حاکی از ناسازگاری آنها با اهداف هدایت گری قرآن و دیگر روایات بوده و حداکثر ،کراهت تعلیم این سوره بر زنان است نه تحریم. بدین خاطر که این روایات مخصوص یک مقطع زمانی بوده و مطابق با شرایط اجتماعی و ذهنیات دوران عرب صدر اسلام در مورد زنان می باشد. این روایات در محیطی مردسالار صادر شده که در آنجا زنان هیچ ارزش و احترامی نداشته اند و تلویحا نشان می دهد؛ برخی مسلمانان هنوز در آن زمان مفاهیم عالی سوره یوسف علیه السلام را به خوبی درک نکرده و آن را داستان عاشقانه می پنداشتند. در این روایات شواهدی وجود دارد که مقطعی بودن حکم کراهت این روایات را نشان می دهد. نهایت اینکه اگر چنین روایاتی از معصوم علیه السلام صادر شده براساس نسخ تمهیدی بوده است.
تحلیل یکی از عزیزان☝️
تعلیم دادن، با خواندن خیلی فرق دارد. پس اگر کسی به دیگری گفت: «این مطلب را به دخترت تعلیم نده»، بسیار متفاوت است که گفته شود: «او از خواندن این مطلب نهی شده است». خواندن کتاب با تعلیم کتاب بسیار متفاوت است. در روایات مورد بحث نیز بحث از تعلیم است، نه از خواندن، پس اگر حدیث مرفوع نیز نباشد، در هیچ کجایش زنان از خواندن این سوره نهی نشدهاند.