eitaa logo
کشکول حاجی
384 دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
7.5هزار ویدیو
87 فایل
مدیر کانال : @kashkolPM ادمین تبادل و انتقادات و پیشنهادات @pahlevanan313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دعای جالب پیرزن قمی برای فرمانده کل ارتش ایران🔸خاطره جالب امیر موسوی از دعایی که پیرزنی قمی در دوران کودکی در حقش کرد و مستجاب شد... ۱➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ⭕Join 👉 @kashkolhaji
بر صبح دل انگیز خداوند سلام بر عشق و صفا و مهر و لبخند سلام نقاش ازل چه خوش زده نقش سحر بر خالق قادر هنرمند سلام 🌷ســـلام صبح زیباتون بخیر با یک دنیا آرزوی خوب روزتون پر از لطف
🌺 صفحه 309 ۱➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ⭕Join 👉 @kashkolhaji
تقویم نجومی ، اسلامی . ✴️ یکشنبه ☀️ 7 فروردین/حمل 1401 🌙27 مارس 1443 ❄️24 شعبان 2022 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی. ⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️روزتان را با صدقه آغاز و با آن دفع اثر نحوست کنید. 📛 امروز برای امور زیر مناسب نیست: 📛 مسافرت. 📛 زایمان. 📛 و دیدارها خوب نیست. ❇️به کانال حرز و ادعیه همراه ما سری بزنید قیمت مناسب و مطمئن.👇 👼 مناسب زایمان نیست. 🚘 مسافرت : مسافرت خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد. 🔭 احکام نجوم. 🌓 امروز: قمر در برج دلو است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است: ✳️ تعمیر خانه و دیوار. ✳️ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✳️ امور زراعی و کشاورزی. ✳️ ختنه کودک. ✳️ نام گذاری کودک. ✳️ و درختکاری نیک است 💑 مباشرت و مجامعت امشب ،فرزند به قسمت و روزی خود قانع و مباشرت برای سلامتی مفید است. ⚫️ طبق روایات ، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث اصلاح امور می شود. 💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن یا #زالو انداختن در این روز، از ماه قمری، موجب دفع صفرا می شود. 😴😴تعبیر خواب خوابی که شب " دوشنبه " دیده شود طبق آیه ی 25 سوره مبارکه " فرقان " است. و یوم تشقق السماء بالغمام و نزل الملائکه تنزیلا.. و چنین استفاده میشود که خواب بیننده را امری ناخوش و خصومت و گفت و گوی ناشایسته ببیند صدقه بدهد تا رفع بلا شود.ان شاءالله. و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید 💅 ناخن گرفتن یکشنبه برای ، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد. 👕👚 دوخت و دوز یکشنبه برای بریدن و دوختن روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌( این حکم شامل خرید لباس نیست) ✴️️ وقت در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. ❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد . 💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸بامید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸 📚 منابع مطالب کتاب تقویم همسران نوشته حبیب الله تقیان
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: یکشنبه - ۰۷ فروردین ۱۴۰۱ میلادی: Sunday - 27 March 2022 قمری: الأحد، 24 شعبان 1443 🌹 امروز متعلق است به: 🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام 🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها) ❇️ وقایع مهم شیعه: ا 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️7 روز تا آغاز ماه مبارک رمضان ▪️16 روز تا رحلت ام المومنین حضرت خدیجه علیها السلام ▪️21 روز تا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام ▪️24 روز تا اولین شب قدر ▪️25 روز تا ضربت خوردن امام علی علیه السلام ✅ با ما همراه شوید... ۱➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ⭕Join 👉 @kashkolhaji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام فرمانده..... تورا به العجل دل های پاک بیا..... ۱➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ⭕Join 👉 @kashkolhaji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رهبر انقلاب: لکن بدانید قطعا ملت یمن و انصارالله پیروز خواهند شد 🗓 انتشار به مناسبت سالگرد تجاوز دولت سعودی به یاران ✍️بانوان انقلابی🇮🇷 ۱➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ⭕Join 👉 @kashkolhaji
🌐 زنان یمنی برای حمایت از صنعت موشکی طلاها و مردم گوسفندان خود را فروختند 🔹سید عبدالملک بدرالدین الحوثی: 🔻یکی از مظاهر پایداری، صنعتی شدن نظامی است که یکی از الزامات اساسی مقابله با تجاوزگری است. برادران در صنعت نظامی برای توسعه توانایی های خود به ویژه در سلاح های بازدارنده تلاش کردند. 🔻ساخت از موشک السرخه تا موشک های ذوالفقار، قدس 2 و بورکان 2 آغاز شد و ساخت موشک همچنان ادامه دارد. 🔻کشور ما پایدار و سازنده است و حتی تجهیزات نظامی خود را تولید می کند و به سمت ساخت وسایل غیرنظامی می رود و این موضوع باعث خشم نیروهای متجاوز می شود و ما یک فعالیت ساخت بومی موشک داریم، دشمن این حقیقت را می داند. 🔻مردم ما از نیروی موشکی حمایت کردند و زنان طلا یا گوسفند خود را برای حمایت از این نیرو فروختند. ۱➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ⭕Join 👉 @kashkolhaji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استوری السلام علیک یا ربیع الانام اللهم_عجل_لولیک_الفرج ۱➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ⭕Join 👉 @kashkolhaji
زیارت آل یاسین 👇🏻 سَلامٌ عَلَىٰ آلِ يس، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا داعِيَ اللّٰهِ وَرَبَّانِيَّ آياتِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بابَ اللّٰهِ وَدَيَّانَ دِينِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَلِيفَةَ اللّٰهِ وَناصِرَ حَقِّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ وَدَلِيلَ إِرادَتِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا تالِيَ كِتابِ اللّٰهِ وَتَرْجُمانَهُ، السَّلامُ عَلَيْكَ فِي آناءِ لَيْلِكَ وَأَطْرافِ نَهارِكَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللّٰهِ فِي أَرْضِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مِيثاقَ اللّٰهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَوَكَّدَهُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللّٰهِ الَّذِي ضَمِنَهُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ، وَالْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ، والْغَوْثُ وَالرَّحْمَةُ الْواسِعَةُ وَعْداً غَيْرَ مَكْذُوبٍ، السَّلامُ عَلَيكَ حِينَ تَقُومُ، السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْعُدُ، السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْرَأُ وَتُبَيِّنُ، السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تُصَلِّي وَتَقْنُتُ، السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَرْكَعُ وَتَسْجُدُ، السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تُهَلِّلُ وَتُكَبِّرُ، السَّلامُ عَلَيْكَ حِين تَحْمَدُ وَتَسْتَغْفِرُ؛ السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تُصْبِحُ وَتُمْسِي، السَّلامُ عَلَيْكَ فِي اللَّيْلِ إِذا يَغْشىٰ وَالنَّهارِ إِذا تَجَلَّىٰ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْإِمامُ الْمَأْمُونُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأْمُولُ، السَّلامُ عَلَيْكَ بِجَوامِعِ السَّلامِ، أُشْهِدُكَ يَا مَوْلايَ أَنِّي أَشْهَدُ أَنْ لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ وَحْدَهُ لَاشَرِيكَ لَهُ، وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ لَاحَبِيبَ إِلّا هُوَ وَأَهْلُهُ، وَأُشْهِدُكَ يَا مَوْلايَ أَنَّ عَلِيّاً أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ حُجَّتُهُ، وَالْحَسَنَ حُجَّتُهُ، وَالْحُسَيْنَ حُجَّتُهُ، وَعَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ حُجَّتُهُ، وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ، وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ، وَمُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ، وَعَلِيَّ بْنَ مُوسىٰ حُجَّتُهُ، وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ، وَعَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ، وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ حُجَّةُ اللّٰهِ، أَنْتُمُ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ؛ وَأَنَّ رَجْعَتَكُمْ حَقٌّ لَارَيْبَ فِيها يَوْمَ ﴿لَايَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْراً﴾، وَأَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ، وَأَنَّ ناكِراً وَنَكِيراً حَقٌّ، وَأَشْهَدُ أَنَّ النَّشْرَ حَقٌّ، وَالْبَعْثَ حَقٌّ، وَأَنَّ الصِّراطَ حَقٌّ، وَالْمِرْصادَ حَقٌّ، وَالْمِيزانَ حَقٌّ، وَالْحَشْرَ حَقٌّ، وَالْحِسابَ حَقٌّ، وَالْجَنَّةَ وَالنَّارَ حَقٌّ، وَالْوَعْدَ وَالْوَعِيدَ بِهِما حَقٌّ . يَا مَوْلايَ شَقِيَ مَنْ خالَفَكُمْ، وَسَعِدَ مَنْ أَطَاعَكُمْ، فَاشْهَدْ عَلَىٰ مَا أَشْهَدْتُكَ عَلَيْهِ وَأَنَا وَلِيٌّ لَكَ بَرِيءٌ مِنْ عَدُوِّكَ، فَالْحَقُّ مَا رَضِيتُمُوهُ، وَالْباطِلُ مَا سَخِطْتُمُوهُ [اَسْخَطْتُموُهُ]، وَالْمَعْرُوفُ مَا أَمَرْتُمْ بِهِ، وَالْمُنْكَرُ مَا نَهَيْتُمْ عَنْهُ، فَنَفْسِي مُؤْمِنَةٌ بِاللّٰهِ وَحْدَهُ لَاشَرِيكَ لَهُ وَبِرَسُولِهِ وَبِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَبِكُمْ يَا مَوْلايَ أَوَّلِكُمْ وَآخِرِكُمْ، وَنُصْرَتِي مُعَدَّةٌ لَكُمْ، وَمَوَدَّتِي خَالِصَةٌ لَكُمْ، آمِينَ آمِينَ. ۱➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ⭕Join 👉 @kashkolhaji
372044_209.mp3
4.02M
زیارت آل یاسین ۱➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ⭕Join 👉 @kashkolhaji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر انقلاب: نباید به بسیج عمومی ملت خدشه وارد کرد امام خامنه‌ای: 🔹امروز بیش از همه به کار و تلاش و همدلی میان مردم و مسئولان نیاز داریم. 🔹تنازع‌های امروز کشور غالبا برخاسته از بی‌تقوایی است، نباید به بسیج عمومی ملت ایران خدشه وارد کرد. 🔹برخی ها با توهمات ، تخیلات که منشاء بی تقوایی است این اتحاد و حمایت از مسیولین را دچار خدشه میکنند که غالبا پوچ است و بر اثر حب نفس ۱➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ⭕Join 👉 @kashkolhaji
🌼 امام صادق علیه‌السلام : 🍃هركس سه روز آخر را روزه بگيرد و به روزه ماه رمضان وصل كند، خداوند ثواب روزه دو ماه پى در پى را برايش محسُوب مى كند.🍃 🍂مَنْ صامَ ثَلاثَةَ أَيّامِ مِنْ آخِرِ شَعْبانَ وَ وَصَلَها بِشَهْرِ رَمَضانَ كَتَبَ اللّه ُ لَهُ صَـوْمَ شَهْـرَيْنِ مُتَتـابِعَـيْنِ 🍂 📚من لا يحضره الفقيه، ج ۲، ۱➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ⭕Join 👉 @kashkolhaji
ادامه رمان میوه بهشتی
اضافه شد. ارش کامیاری.از شانس بد من شد دلباخته ی عشق من. باورم نمی شد. ارش...برادر ساناز. پسر داییم. 10 دقیقه ای بود که هر دو فقط سکوت کرده بودیم و حرفی نمی زدیم.طاقتم تمام شد و گفتم: چی کار میخوای بکنی بردیا؟ _ کاری نمی توانم بکنم. چون مطمئنم که ترانه هم اونو دوست داره... فرداشب مراسم خواستگاری ترانه است. بعد از اتمام حرفش بلند شد و از پله ها بالا رفت. پشت بردیا یاشار وارد اتاق شد و گفت: حرفاش جدیه؟ _ به تو یاد ندادن گوش نایستی؟ _ نچ....مامان جونت یادم نداده. _ برو بابا تو ام...وقت گیر اوردیا. _ تو این دختر را می شناسی؟ _ اره...دو هفته اینجا بود..دیدمش. _ فکر می کنی بردیا رو دوست داره؟ _ مطمئنم... _ پس چرا بهش نگفتی؟ یهو لامپی بالای سرم روشن شد. باید با ترانه حرف می زدم...ولی نه. می ترسم که باور نکنه. ..بهترین کس تیام است... باید با اون در میان بگذارم.... ولی اخه بردیا رو چی کار کنم؟ ....! بدون اینکه به یاشار که داشت باهام صحبت می کرد توجه کنم رفتم بالا. هرچی اتاقم را متر می کردم فایده نداشت و به نتیجه ای _ چی می گی تو؟ خوبه تازه از هم جدا شدیم؟! _ الهه به کمکت نیاز دارم... _ مگه من کمیته امدادم که کمکت کنم؟ برو بابا توام. _ جان من مسخره بازی رو بذار کنار...پاشو بیا اینجا. واجبه.... صداش لحن جدی بودن گرفت: باشه...الان میگم حسام من را برسونه. _ الههئ فقط حسام نیاد تو...جو خیلی خرابه. می ترسم بردیا یه رفتاری بکنه حسام ناراحت بشه. _ اوکی...می پیچونمش. _ منتظرم. گوشی رو قطع کردم و روی تخت دراز شدم.باید یکی کمکم می کرد. مخم انقدر هنگ بود که قادر به تصمیم گیری نبودم. دوباره گوشیمو برداشتم و به مامان زنگ زدم. تا گوشی رو برداشت گفت: سلام به دختر گل خودم. احساس کردم که چقدر نیاز دارم که در اغوشش فرو برم و کمی مثل قبلنا خودمو برایش لوس کنم... _ سلام مامانم...خوبی؟ _ فدات بشم مادر جان...تو چطوری؟ خوب رفتی و حاجی حاجی مکه ها. _ این چه حرفیه اخه می زنی مامان؟! نمی دونی که چقدر دلم براتون تنگ شده. _ بارانم چرا صدات گرفته؟ _ وا؟! مامانم کجا صدام گرفته؟ _ من اگر دخترم و نشناسم به درد لای جرز دیوار می خورم. می گم چی شده؟ ایش...یکی نیست بگه اخه مگه مرض داری الان که حالت اینجوریه زنگ می زنی بهش؟! _ مامانم به خدا هیچی نشده...فقط دلم یکم گرفته و البته دلم برای خونه تنگ شده. _ عزیزکم ...نمیخوای بگی چرا دلت گرفته؟ _ نمی دونم مامان جونم.( دیگه نمی توانستم از پس سوال های مامان بر بیام.به دروغ متوسل شدم و گفتم):ببخشید مامان جونم باید برم. اخه یاشار داره صدام می کنه. _ باشه عزیزم. برو مراقب خودت هم باش. سلام به بچه ها برسون. _ چشم...بابای _ می بوسمت عزیزم. خداحافظ گوشی را قطع کردم و دوباره ولو شدم روی تخت.انقدر زل زدم به سقف که چشمام روی هم افتاد. با تکان شدیدی که بهم وارد شد از خواب پریدم. گیج و منگ دور و اطرافم را نگاه کردم که دیدم الهه نشسته و بهم زل زده.وقتی نگاه خیره ام را به خودش دید گفت: به من گفتی بیام که چرت زدنت رو نگاه کنم؟؟ ده دقیقه است اومدم ولی سرکار خانم گرفتی خوابیدی. دستی به صورتم کشیدم و گفتم: ببخشید. از بیکاری خوابم برد.حسام هم اومده؟ _ نه خانم خانما...نیومده. حالا کارت رو بگو که کلی کار توی خانه دارم و اومدم ور دل شما نشسستم. _ مسئله مربوط میشه به بردیا. _ چی شده؟! شروع کردم و از صحبت های ترانه تا حرفای بردیا را برایش گفتم. اونم در سکوت فقط گوش می داد. وقتی حرفم تمام شد گفت: حالا من چیکار باید بکنم. _ تو باید بهم کمک کنی و بگی که چی کار کنم. _ مگه تو قراره کاری کنی؟ _ یعنی می گی بشینم و ببینم که بردیا نابود میشه؟ _ مگه نمی گی که ترانه بردیا رو دوست داره؟! _ خب اره. _پس اگر دوستش داشته باشه به ارش جواب رد میده. _ اگه نده چی؟ _در این صورت همان بهتر که بهم نرسن. چون کسی به همین راحتی از عشقش بگذره دیگه عاشق نیست و به درد زندگی هم نمی خوره. _ الهه مشکل اینجاست که ترانه توی یک شکیه که فکر می کنه بردیا اصلا دوسش نداره. برای همینم من احتمال میدم که همچین اشتباهی بکنه. _ من میگم از حرفای بردیا فعلا چیزی به ترانه نگو. از حرفای ترانه هم به بردیا چیزی نگو. بهتره بذاری خودشون به این باور برسن که باید یه اقدامی چیزی بکنن. _ اما فرداشب چی؟ _ تو از قرار فردا شب مطمئنی؟ _ اره....یعنی راستش نمی دانم. بردیا گفت. _ میتونی از مامانت ته توشو در بیاری؟ _ زنگ زدم به مامانم ولی حرفی نزد. اگه در جریان بود حتما به من می گفت. ولی می توانم از ساناز بپرسم. _ ساناز کیه دیگه؟ _ دختر داییمه دیگه. خواهر ارش. _ د خب بزنگ دیگه ... تو هم شوتی ها. گوشی رو برداشتم و زنگ زدم به ساناز...بعد از چند تا بوق بالاخره برداشت. _ سلام سانازی...خوبی؟ بارانم. _ سلام...چی شده این وقت شب یادی از ما کردی؟ _ سان
کردم که یعنی وای به حالت اگه کار اشتباهی بکنی. پشت چشمی برای من نازک کرد و رو به امین گفت: اقای شیوا میشه لطفا قیمت اصلی بلیز ها را به ما بگین؟ _ خانم شرفی شما دارید منو ناراحت می کنید به خدا. _ اقای شیوا به من اطمینان کنید. گفتم که...نه حرف شما...نه حرف باران. حالا میشه قیمت ها را به من بگین؟ امین بیچاره من منی کردو بعد از کمی اصرار الهه قبول کرد و قیمت ها را گفت. الهه_ خب..حالا که شما انقدر به ما لطف دارید یه کوچولو به ما تخفیف بدین. _ خانم شرفی من که گفتم اصلا قابل شما را نداره و به عنوان یک هدیه بپذیرید. _ منم که گفتم..نمیشه. در عوض بهمون تخفیف بدین. نظر تو چیه باران؟ لبخند ژکوندی زدم و گفتم: موافقم. مخصوصا که از این تنیک خیلی خوشم امده و اصلاحاضر نیستم از خیرش بگذرم. خلاصه بعد از هزارتا دردسر پذیرفت که باهامون راه بیاد و من بیچاره هم مجبور شدم به خاطر اینکه پول کافی ای همراهم نبود از کارت تیام استفاده کنم. تا سوار ماشین شدیم الهه گفت: خب من چقدر بیشتر باید به تو بدم؟ _ واسه چی؟ _ خب مگه قرار نبود این تونیک برای من باشه و تو اینی که من خریدم را برداری؟پس باید یه مقداری بهت بیشتر بدم. _ برو بابا. مگه مغز خر خوردم؟ عمرا. _باران تو خودت قول دادی؟ _ حالا هم میزنم زیر قولم...قول کیلو چنده؟ _ خیلی بی معرفتی. منو بگو چقدر دلم را خوش کرده بودم. _ میخواستی به دلت صابون نزنی که الان ضعف بیفته. همین که گفتم...ن...می...دم. _ جهنم.... ساعت 6:30 بود که خانه رسیدم. داشتم کلید می انداختم توی در که گوشیم زنگ خورد. داشتم کلید می انداختم توی در که گوشیم زنگ خورد. نگاه کن تو رو خدا ...2 مین دیر می کنم بمب بارون میشم. با رعد و برقی که زد یک متر از جایم پریدم و گوشی را هم قطع کردم. کلید انداختم و در داخلی ساختمان را باز کردم. یاشار _ چته تو؟ بردیا_ بر نمیداره...بچه پر رو گوشی را روی من قطع می کنه. مگه دستم بهش نرسه. یاشار_ بس کن...تو چرا مثل ادمای عهد پادشاه وزوزک فکر می کنی؟ ...باران بزرگ شده. اینو بفهم. _ خدا از دهنت بشنوه عمو جونم. نمی خواد قبول کنه که دیگه بلدم از خودم مراقبت کنم. بردیا به سمتم یورش اورد که وحشت زده دو قدم به سمت عقب برداشتم و همچنین باعث شد یاشار بی اختیار بردیا را با صدای بلند صدا کنه. لحظه ای به خودم اومدم که سمت چپ صورتم می سوخت. سوزش اشک را در چشمانم حس کردم. با بهت به بردیا نگاه کردم. صورتش برافروخته بود...داغونه داغون. یاشار از پشتدست راستش را روی شانه ی چپ بردیا گذاشت و به سرعت کشید. دوست نداشتم در گیر بشوند. میانشون پریدم و با بغض گفتم: یاشار جون مامان دنیا...تو رو خدا... یاشار نگاهی به من کرد و دستش را از روی شانه ی بردیا برداشت و به سمت دستشویی رفت. بردیا نگاه بغض الودی به من کرد که از صد خنجر بد تر بود. هیچ وقت برادر عزیزم را انطور ندیده بودم.به سمتش رفتم و روی پنجه ایستادم. گونه اش را بوسیدم و بغلش کردم.اونم بغلم کرد و کنار گوشم گفت: باران, جان مامان که برای هردومون عزیزه قسمت میدم که ازم بگذری. _ من از برادرم دلگیر نمیشم. فقط بگو چی تو را بهم ریخته؟ خودش را از من جدا کرد و خیره شد توی چشمانم. باورم نمی شد...بردیا..همان پسر مغرور فامیل اشک می ریخت. حاضر بودم صد بار از دستش کتک بخورم ولی اشکش را نبینم. _ بردیا تو رو خدا گریه نکن. داری اذیتم می کنی...بفهم پسر. داداشم بیا اصلا منو بزن...هرچقدر دوست داری. ولی اینجوری نکن. روی کاناپه نشست و گفت...از دل درد کشیده اش گفت. از زجری که می کشید گفت.داستانی را گفت که اشنایی نزدیکی باهاش داشتم. _ از بار اولی که رفتم خونه ی تیام اینا دیدمش. داشت با هول دنبال پوشه اش می گشت. پوشه را دیدم و برش داشتم و به تیام نشانش دادم. تیام هم برای اذیت کردنش گفت که پشتم قایم کنم. منم که اون موقع ها تنم می خوارید برای این کارا.همین طور که داشت می گشت یهو چشمش به من افتاد ...نگاه مشکوکی به تیام کرد و گفت: تیام بدش...من که می دونم دست توئه. تیام دستهایش را برد بالا و اعلام بی اطلاعی کرد. بدون اینکه حرفی بزنه و سریع پشت من قرار گرفت. باران باورت نمیشه اگه بگم می خواست خفم کنه...!از همان روز تخم عشقش توی دلم کاشته شد. هر کاری می کردم تا ببینمش. دائما سوال های چرت و پرت از تیام می پرسیدم و مجبورش می کردم که بره و ازش بپرسه. اون تیام بی عرضه هم که بیخیال بی خیال بود. تا اینکه اون هم توی گروهمون قرار گرفت و دیگه 3 نفری درس می خوندیم. البته چه درس خوندنی...همش چشمم بهش بود که چی کار می کنه و چه جوریه و...! سکوت غیر منتظره ای کرد و خیره شد بهم. _ بردیا دوسش داری؟ _ از جونم بیشتر... _ چرا اقدامی نمی کنی؟ _ پای رفیقم در میونه.معرفت نیست...می فهمی؟ معرفت نیست. _ تیام؟ _ تیام؟!...نه نه...اصلا. _ پس کی؟ _ نزدیکای کنکور بود که یک نفر دیگه هم بهمون
🌺 صفحه 310 ۱➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ⭕Join 👉 @kashkolhaji
تقویم نجومی اسلامی ✴️ دوشنبه ☀️ 8 فروردین/ حمل 1401 🌙25 شعبان 1443 ❄️28 مارس 2022 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ امور دینی و اسلامی. 📛 تقارن نحسین ، برای هیچ کاری مناسب نیست صدقه اول صبح فراموش نگردد. 🚘سفر: مسافرت حتما همراه صدقه و قرائت ایه الکرسی باشد و رعایت احتیاط کامل. 🤕 مریض خوب شود ان شاءالله. 👶 زایمان خوب و نوزاد عالم و دانشمند خواهد شد.ان شاءالله. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج دلو و از نظر نجومی مناسب برای امور زیر است: ✳️ تعمیر خانه و دیوار. ✳️ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✳️ امور زراعی و کشاورزی. ✳️ درختکاری. ✳️ و ختنه و نام گذاری نوزاد نیک است. 👩‍❤️‍👩 مباشرت و مجامعت امشب: فرزند دستانی سخاوتمند دارد و از دروغ و تهمت مبرا است و مباشرت برای سلامتی خوب است. 💇‍♂ طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، خوب است. 🔴 یا در این روز از ماه قمری ، موجب صفای خاطر می شود. 🔵 دوشنبه برای ، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد. 👕 دوشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود. ✴️️ وقت در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد. 💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 😴تعبیر خواب امشب: (شب سه شنبه) اگر کسی خواب ببیند تعبیرش از آیه ی 26 سوره مبارکه "شعراء" است. قال ربکم و رب آبائکم الاولین..... و از مفهوم آن استفاده می شود که فرد بسیار خوب و عاقلی در مقام نصیحت و موعظه بر آید تا خواب بیننده به جواب سوال برسد و بر خصم خود غالب گردد و شاد شود 🌸زندگیتون مهدوی🌸 📚 منبع مطالب ما تقویم همسران:نوشته ی حبیب الله تقیان
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: دوشنبه - ۰۸ فروردین ۱۴۰۱ میلادی: Monday - 28 March 2022 قمری: الإثنين، 25 شعبان 1443 🌹 امروز متعلق است به: 🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام 🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: ا 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️6 روز تا آغاز ماه مبارک رمضان ▪️15 روز تا رحلت ام المومنین حضرت خدیجه علیها السلام ▪️20 روز تا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام ▪️23 روز تا اولین شب قدر ▪️24 روز تا ضربت خوردن امام علی علیه السلام ✅ با ما همراه شوید... ۱➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ⭕Join 👉 @kashkolhaji
🔹جناب علاّمه طباطبایی (رحمه الله) فرمودند : روزی از خیابان عبور می کردم. بنّایی را در حال چیدن بنای ساختمان دیدم. ناگهان دیدم بنّا پایش لغزیده و دارد از آن بالا به پایین می افتد در همین حال کارگر او که پایین ساختمان بود نگاهی به بنّا کرد و گفت : نیفت. 🔸 دیدم که بنّا از همان بالا آرام پایین آمد. 🔹جناب علاّمه می فرمایند که به دنبال کارگر راه افتادم تا ببینم این شخص کیست که خود را به کارگری زده است 🔸بعد فهمیدم آن فرد کسی است که هر روز به محضر مقدّس ولی عصر عجّل الله تعالی فرجه الشّریف مشرّف می شود. 🔹عزیز من ! 🍁«هر کجا هستی به فکر خودت باش.» 🍁«به بندگان خدا خدمت کن.» 🍁«از دیگران انتظار نداشته باش.» 🍁«تا می توانی اهل خدمت باش.» 🔹در مقابل خدمت خود از دیگران توقّع تشکّر و سپاس و مزد و پاداش نداشته باش. 🍁«در یک کلام، آقا باش.» 🔹... هر کجا هستی به فکر خودت باش که دیر می شود. 🌿علامه حسن زاده املی ___________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات ۱➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ⭕Join 👉 @kashkolhaji
🌷 امام صادق علیه‌السلام فرمودند: 🔹️ "يَومُ النَّيروزِ هُوَ اليَومُ الَّذي يَظهَرُ فيهِ قائِمُنا أهلَ البَيتِ 🔸️ نوروز همان روزی است که قائم ما اهل بیت در آن ظهور خواهد کرد". 📚 بحار الانوار ج ۵۲ ص ۲۷۶ ۱➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ⭕Join 👉 @kashkolhaji
💚حضرت امام صادق علیه السلام می فرمایند:💚 🔆 هركس چهل صبح(پیوسته) (دعای) عهد را بخواند: 1️⃣از یاوران قائم ما باشد 2️⃣و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد او را از قبر بیرون آورند 3️⃣و در خدمت آن حضرت باشد 4️⃣و حق تعالی به هركلمه از حسنه او را كرامت فرماید 5️⃣ و هزار گناه از او محو كند. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃امام خمینی ره: اگر هرروز (بعد از نماز صبح)دعای عهد را بخوانی،مقدراتت عوض میشود...🍃