eitaa logo
کشکول
3.1هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
15هزار ویدیو
26 فایل
ارتباط با ادمین 👇 @H_A_Mollaei
مشاهده در ایتا
دانلود
7.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مسیرهای سربالایی که کنار برخی جاده‌ها میذارن برای اینه که اگر خودرویی ترمز برید بتونه ماشین رو نگه داره اون وقت یه عده میرن اونجا استراحت میکنن :|
مردم هرگز خوشبختی خود را نمیشناسند اما خوشبختی دیگران همیشه جلو دیدگان آنهاست... بہ داشته های خود عمیق تر نگاه كنیم ... همیشه مرغ همسایه غاز نیست.! ‌ ‌ ‌
8.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بدون تعارف با متخصصانی که زمان بررسی گذرنامۀ زائران اربعین را در مرزها به ۳ ثانیه کاهش دادند
5.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☑️قابل توجه مدیران و مسئولینی که امکاناتی در اختیار دارند و امروز پای سفره بیت‌المال نشسته‌اند 🔹دقت سرلشکر شهید آقا مهدی باکری برای استفاده نکردن شخصی از اموال بیت‌المال؛ حتی چند لیتر بنزین: الان پولش را دارم بدهم، روز قیامت چه؟!
چیزی نیست، بیمار موقع CT اسکن عطسه کرده. 😂 😂
وقتی براتون شیرینی میاریم حتی اگر خودتونم شیرینی خریدید برای مارو باز کنید تعارف کنید چون اون شیرینی رو ما بر اساس هوس خودمون خریدیم 😂 @de_bekhand 😂
باشه ولی این کربلا نیست «سامرا»ست😂
بی‌بی‌سی‌ عربی گوینده محجبه داره چون سیاست این شبکه برای کشورهای عربی اساسا دعوای بین حجاب بی‌حجاب نیست. اما در BBC فارسی و ایران‌اینترنشنال و بقیه شبکه‌های فارسی زبان معاند با ج‌ا با همه ادعاهایی که برای "پوشش اختیاری" دارن یه مجری محجبه وجود نداره./ ماندگار
9.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مصرف اینترنت را نصف کنید! چند ترفند طلایی برای کاهش مصرف اینترنت 🔹زود تمام شدن حجم بسته اینترنت یکی از معضل‌های همیشگی است که می‌تواند هزینه‌های زیادی را به شما متحمل کند. 🔹در این ویدیو چند ترفند را به شما معرفی می‌کنیم که می‌توانید با آن‌ها مصرف بسته اینترنت خود را کاهش دهید.
15.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اربعین از عراق، ملتی مسئول ساخت مردم عراق حس رسالت تاریخی بهشون دست داده‌ است 👤سخنان شنیدنی حاج اصغر طاهرزاده
این متن توسط یک خانم نویسنده بازنشسته نوشته شده که احساسش را زمان انتقال به خانه سالمندان به نگارش در آورده است: "دارم به خانه سالمندان می‌روم، مجبورم." وقتی زندگی به نقطه‌ای می‌رسد که دیگر قادر به حمایت از خودت نیستی، بچه‌هایت به نگهداری از فرزندان خودشان مشغول‌اند و نمی‌توانند از تو نگهداری کنند، این تنها راه باقی‌ مانده است. خانه سالمندان شرایط خوبی دارد: اتاقی ساده، همه نوع وسایل سرگرمی، غذای خوشمزه، خدمات هم خوب است. فضا هم بسیار زیباست، اما قیمتش ارزان نیست. حقوق بازنشستگی من به سختی می‌تواند این هزینه را پوشش دهد. البته اگر خانه خودم را بفروشم، به راحتی از پس هزینه‌اش برمی‌آیم. می‌توانم در بازنشستگی خرجش کنم؛ تازه ارث خوبی هم برای پسرم بگذارم. پسرم می‌گوید: «پول‌ها و اموالت باید به خودت لذت بدهد. ناراحتِ ما نباش.» حالا من باید برای رفتن به خانه سالمندان آماده شوم. به هم ریختن خانه خیلی چیزها را در برمی‌گیرد: 1⃣ جعبه‌ها، چمدان‌ها، کابینت و کشوها که پر از لوازم زندگی است، لباس‌ها و لوازم خواب برای تمام فصول. 2⃣ از جمع کردن خوشم می‌آمد. کلکسیون تمبر، ده‌ها نوع قوری دارم. کلکسیون‌های کوچک زیاد، مثل گردنبندهایی از سنگ کهربا و چوب گردو و از این قبیل. 3⃣ عاشق کتابم. کتابخانه‌ام پر از کتاب است. انواع شیشه بطری مرغوب خارجی. از هر نوع وسایل آشپزخونه چند ست دارم. 4⃣ دیگ و قابلمه و بشقاب و هر چه که می‌شود در یک آشپزخانه پر تصور کرد. ده‌ها آلبوم پر از عکس و... به خانه پر از لوازم نگاه می‌کنم و نگران می‌شوم. خانه سالمندان، تنها یک اتاق با یک کابینت، یک میز، یک تخت، یک کاناپه، یک یخچال، یک تلویزیون، یک گاز و ماشین لباسشویی دارد. دیگر جایی برای آن همه وسایلی که یک عمر جمع کرده‌ام ندارد. یک لحظه فکر می‌کنم مالی که جمع کرده‌ام، دیگر متعلق به من نیست. در واقع این مال متعلق به دنیاست. به این‌ها نگاه می‌کنم، با آن‌ها بازی می‌کنم، از آن‌ها استفاده می‌کنم، ولی نمی‌توانم آن‌ها را با خودم به خانه سالمندان ببرم. می‌خواهم همه اموالم را ببخشم، ولی نمی‌توانم؛ هضمش برایم مشکل است. از طرفی بچه‌ها و نوه‌هایم برای کارهایم و این همه چیز جمع‌آوری شده ارزش آن‌چنانی قائل نیستند. به راحتی می‌توانم تصور کنم که آن‌ها با این همه چیزی که با سختی جمع کرده‌ام، چطور برخورد می‌کنند: همه لباس ها و پوشاک گران قیمت دور ریخته می‌شود. عکس‌های با ارزش نابود می‌شود، کتاب‌ها، فله‌ای فروخته می‌شود. کلکسیون هایم چه؟!!! مبلمان هم با قیمتی بسیار کم فروخته می شود. از بین کوه لباسی که جمع کرده بودم، چند تکه برداشتم، چند تا وسیله آشپزخانه، چند تا از کتاب‌های مورد علاقه‌ام و چند تا قوری چای. کارت شناسایی و شهروندی، بیمه، سند خانه و البته کارت بانکی، تمام. این همه متعلقات من است. می‌روم و با همسایه‌ها، خداحافظی می‌کنم.... سه بار سرم را به طرف در خانه خم می‌کنم و آن را به دنیا می‌سپارم. *بله در زندگی، شما روی یک تخت می‌خوابید و در یک اتاق زندگی می‌کنید، بقیه‌اش برای تماشا و بازی است.* بالاخره مردم بعد از یک عمر زندگی می‌فهمند: ما واقعا چیز زیادی نیاز نداریم. 1⃣ دور خودتان را برای خوشحال شدن، خیلی شلوغ نکنید. 2⃣ رقابت برای شهرت و ثروت خنده‌دار است. 3⃣ زندگی بیشتر از یک تختخواب نیست. 4⃣ افسوس که هر چه برده‌ایم، باختنی است. 5⃣ برداشته‌ها، تمام گذاشتنی است. پس در لحظه و حال زندگی کنید. زیاد در گیر تجملات، خانه، ماشین و.... نباشید. *در یک کلام انبار دار نباشید.* *سبکبال باشید، از زندگی لذت ببرید، خوب باشید، با خودتان،  با دیگران، با همه.* « خوب بخورید، خوب بپوشید، خوب سفر کنید، زندگی را زیاد سخت نگیرید « توصیه می‌کنم حتما بخونید، این برای همه ما هست، امروز پدر و مادران ما، فردا نوبت خود ماست...
8.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️🖊یکم روحیه بگیریم ما تا ظهور پا رکاب خواهیم ایستاد ✅ثواب ارسال این پست را به هدیه کنید.