#حضرت_ام_کلثوم_س_مدح_و_مصائب
منم تشنه، تویی باران، منم قطره، تویی دریا
منم پایینتر از پایین، تویی بالاتر از بالا
تویی فرزند ختم الأنبیا، فرزند خیر الناس
تویی فرزند خیر الأوصیا، فرزند اعطینا
ببخش از این که عمری چشمهای بی فروغ من
نمیدیدند نورت را کنار زینب کبری
دم از تو میزند "وَالْفَجْر" هر صبحی که میآید
قسم به چادرت، به لیلة القدرت، إِذَا يَغْشى
تو با تیغ کلامت کفر دشمن را در آوردی
شبیه خواهرت زینب، شبیه مادرت زهرا
مقامت مثل قبر مادرت پنهانتر از پنهان
ولی نور تو پشت ابر هم پیداتر از پیدا
بلاغت، میچکد از خطبههایت واژه در واژه
فصاحت، ذوالفقاری در بیانت محکم و شیوا
چه میبیند؟ همان "حیدر"، به وقت خشم تو، طوفان
چه میبیند؟ همان "زهرا"، به وقت خطبهات، دریا
بخوان بین رجزهایت "علیٌ حُبُّه جُنَّه
قَسیمٌ النّارِ وَ الجَنّه وَصیُّ المُصطفی حَقّا"
"امامُ الاِنسِ و الجِنَّه" که تا دشمن بفهمد تو
علی هستی؛ علی هستی؛ علیِ عالی اعلا
نرنج از تهمت اغیار، عروس جعفر طیّار
که بی رحم است این تاریخِ پُر تحریف و بی مبنا
چنان از اشک تو بارانی است این جاده میترسم
که بعد از رفتنت دیگر بماند ناقه در گِلها
من از اندوه میگویم، من از اندوه میخوانم
و میدانم نمیدانم از اندوهت کمی حتی
اگر چه بغض داری، اشک داری، غصهها داری
ولی در چشم تو زیباست تقدیر خدا، زیبا
به کوه طور برگشتی، عصای صبر در دستت
چهل مغرب گذشت از روز عاشورا، "وَ وٰاعَدْنٰا"
تو بعد از کربلا سمت مدینه آمدی یک شب
چه باید گفت آن شب را، به غیر از لیلة الأسراء؟
سرودی و همه با گریه و ناله به همراهت
چنین گفتی (وَ اَخبِر جَدَّنا اَنّا اُسِرنا) را*
اگر شعر آن چه تو فرمودهای باشد، نمیدانم
چه میگوییم پس ما شاعران از روز عاشورا
✍ #رضا_خورشیدی_فرد
*نقل شده که حضرت ام کلثوم (س) پس از بازگشت از سفر شام و در بدو ورود به مدینه، زمانی که شهر پیامبر (ص) از دور پدیدار شد، با حزن و اندوه بسیار، شهر مدینة النبی را با شعری خطاب قرار دادند و در یکی از ابیات، چنین فرمودند:
وَ اَخبِر جَدَّنا اَنّا اُسِرنا
وَبَعدَ الأسر _يا جَدّا_ سبينا
به جدمان خبر بده که ما اسیر شدیم و پس از اسارت، _ای جد بزرگوار ما_ به انواع مصائب اسارت مبتلا شدیم.
📚بحارالأنوار، ج ۴۵، ص ١٩٧
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
•┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┄