‍ پانتومیم‌ سیاسی! خانمی بنام ترانه قره‌گزلو از ایرانیان مقیم اسکاتسدیل (آریزونا) در مقام نقد مواضع سیاسی اینجانب و خطاب به بنده پیغام داده‌اند: آقای سجادی، از صحبت‌های ضد رژیم شما از زمانی که شما را حدود بیست سال پیش شناختم تا صحبت‌های قهقرائی امروزتان کاملا ۱۸۰ درجه اختلاف است. کدامین هستید؟ مرد اندیشه یا جیره‌خوار دولت ایران؟ یکبار شده به واقع موضع خودتان را مشخص کنید تا مردم شما را در طرف درست تاریخ ایران قرار بدهند ... از کدام سیاست درست دولت جمهوری اسلامی طرفداری می‌کنید. سواد شرافت نمی‌آورد. تاریخ را مردم می‌نویسند نه مزدوران. ................................................. سرکار خانم قره‌گزلو اولا من نمی‌دانم کی موضع ضد رژیم نزد شما داشته‌ام که اکنون از آن اعراض کرده باشم؟ بیش از ۳۰ سال سابقه نوشتاری و گفتاری بنده با امضای خودم در نشریات رسمی و صفحات مجازی بوضوح موید هویت سیاسی اینجانب بوده و هست اما اینکه زمانی اصلاح طلب بوده‌ام و اکنون «نقاد عملکرد سازمان اصلاح‌طلبی ایرانم» این بمعنای آن نیست که هیچ زمانی به جبهه و جماعت رقت‌آور «هیچ بودگان» متعلق بوده و یا تعلق داشته‌ام . شاذانگارانه بنده را به پیوستن به سویه درست تاریخ دعوت فرموده‌اید! ممنون خواهم شد با ذکر ادله و بیّنة بفرمائید طرف درست تاریخ کجاست؟ شما در کجای تاریخ ایستاده‌اید که ۴۴ سال است در حال درجا زدنید و ۴۴ ساله هر روزتان را با آرزوی «شش ماه دیگه می‌رن» پانتومیم کرده و هر شب نیز با همین رویا به خواب شیرین می‌روید!؟ کجای جایگاه قابل افتحار و اتکای تاریخ ایستاده‌اید که سخاوتمندانه از بنده نیز برای الحاق به «آن سویه» دعوت به عمل می‌آورید!؟ بخوبی بیاد دارم در ۸۸ هم مانند امروز جوگیر «آشوب تهران» شده بودید و در مواجهه با بنده از موضع تفوق فرمودید: ققنوس دیگه بیدار شده! متاسفم که موظفم به شما یادآوری کنم ققنوس‌تان مرغ بوتیماری بیش نیست! متاسفم که طی ۴۴ سال گذشته نخواستید برای یک بار هم که شده بجای آرزوتراپی کمی خردورزانه و کورتکس سوزانه اندیشه کنید تا بفهمید «چرا نمی‌شه؟» فرموده‌اید سواد شرافت نمی‌آورد. آیا این بمعنای دعوت اینجانب جهت پیوستن به جبهه بی‌سوادان است؟ البته و قطعا سواد متضمن شرافت نیست و شرافت مستظهر است به شعور و آرمان و اخلاق و اصالت. ممنون خواهم شد در «جبهه مقابل» قله‌های شرف و اصالت و اخلاق و انسانیت را از میانه هم‌وطنان آمریکائی شده و هویت باخته‌ام را سونداژ فرموده و اُکسی‌متری فرمائید! فرموده‌اید: تاریخ را مردم می‌نویسند نه مزدوران! خیر سرکار خانم. اشتباه خدمت‌تان معروض داشته‌اند. تاریخ را واقعیت‌ها می‌نویسد نه خوشآیندها و ناخوشآیندهای مُشَّوَه‌هان مُشبه به مردم‌بودگی! سرکار خانم قره‌گزلو اینکه من چی هستم محل نزاع نیست. موضوع مناقشه آنجاست که شما چرا سعی نمی‌کنید چیزی باشید؟ بقول شادروان سلمان هراتی: چطور می‌توان میان این همه تفاوت، بی‌تفاوت ماند!؟ موفق باشید. #داریوش_سجادی #Taraneh_Garagozlu #taranehgaragozlu1