💠نسبت به همسایه!
آقا رو به من کردند و پرسیدند: «با همسایههایتان ارتباط دارید؟»
سرم را پایین انداختم😔
هیچکدام از اهالی کوچه را نمیشناختم؛ حتی به فامیلی!
منتظر جوابم نماندند و شروع کردند به توصیههایی درباره همسایه.
صحبتهایشان را تأیید میکردم،
ولی ذهنم شده بود ماشین حساب؛ مگر میشود با این شهریه طلبگی و خرج ،زندگی به فکر همسایه بود و گره از کارش باز کرد؟!🤔
موقع رفتن وقتی دستشان را برای خداحافظی گرفتم، باز تأکید کردند که «نسبت به مشکلات دیگران بیتفاوت نباشید».
در خانه هم فکرم مشغول حرفهای آقا بود که زنگ خانه را زدند.
دیدم خانمی جلوی در ایستاده.
با پریشانیگفت: آقا به تو پناه آوردم!
خشکم زد.😰
گفت: شوهرم میخواهد با چند تا بچه طلاقم بدهد هیچ کس را هم ندارم. نجاتم بده!😭😭
پرسیدم: منزلتان کدام است؟
با انگشت دو تا خانه آنطرفتر را نشان داد.
زنگ خانهشان را زدم.
همسرش در را باز کرد...
خوشبختانه حرفها و نصیحتهایم اثر کرد😊
دیگر هر وقت دوتاییشان را با هم توی کوچه میدیدم، ماشینحسابِ ذهنم، حساب و کتاب یادش میرفت...
🔹بر اساس خاطره یکی از شاگردان آیت الله بهجت
📚کتاب #در_خانه_اگر_کس_است
❣️ @kashkool