💠 استفاده از اموال باقی مانده در رستوان
💬 سوال: در هتل یا رستوران غذاهایی که باقی می ماند مانند کره و مربا و امثال آن، باتوجه به اینکه اشخاص سهمیه خود را مصرف نکرده یا بر نمی دارند، اگر فرد دیگری آن را بردارد و مسئول هتل نبیند چه حکمی دارد؟
✅ پاسخ :
🔹 آیت الله خامنه ای: با اعراض مالک، تصرف دیگران فی نفسه اشکال ندارد.
🔹 آیت الله مکارم شیرازی: چنانچه از سهمیه خودش اعراض نموده و برداشتن آن خلاف مقررات آن هتل نباشد، اشکالی ندارد.
🔹 آیت الله فاضل: اگر غذای مسافر روی میز بماند و پول غذا را مسافر داده باشد و بعد از خوردن مقداری از آن از بقیه اعراض کند و آن را بگذارد و برود، هرکسی که آن را بردارد و استفاده کند حلال است فرقی نمی کند مسافر باشد یا کارمند هتل باشد و اولین کسی که آن را بر می دارد و استفاده کند برایش حلال است.
📚 استفتاء از سایت مراجع عظام تقلید
کشکول۱۱۴
@kashkool114
💠 امام صادق علیهالسلام فرمودند:
💎 اِخْتَبِرُوا إِخْوَانَكُمْ بِخَصْلَتَيْنِ فَإِنْ كَانَتَا فِيهِمْ وَ إِلاَّ فَاعْزُبْ ثُمَّ اُعْزُبْ ثُمَّ اُعْزُبْ مُحَافَظَةٍ عَلَى اَلصَّلَوَاتِ فِي مَوَاقِيتِهَا وَ اَلْبِرِّ بِالْإِخْوَانِ فِي اَلْعُسْرِ وَ اَلْيُسْرِ،
💧برادران خود را با دو خصلت آزمايش كنيد پس اگر آن دو خصلت در آنها بود، خوب است و گرنه دور شويد، دور شويد، دور شويد: مواظبت او بر نمازهايش در اوقات آن و نيكى به برادران در سختى و گشايش.
📚 الکافی، ج ۲، ص ۶۷۲
کشکول۱۱۴
@kashkool114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حیوانات زیبای حیات وحش 👍❤️
کشکول۱۱۴
🆔 @kashkool114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیبایی مادرانه ببینیم😍
#اردک
کشکول۱۱۴
🆔 @kashkool114
ده شاخصه انتخاب اصلح در کلام امیرالمؤمنین علی (سلام الله علیه)
۱. ساده زیستی و عدم ثروت اندوزی (نامه ۴۵)
۲. برخورد قاطع با نزدیکانی که دارای فساد اقتصادی هستند.(نامه ۴۱)
۳. عدم همراهی و به کار گیری دنیا طلبان (نامه ۳۹)
۴. عقب نشینی نکردن در برابر دشمن (نامه ۳۸)
۵. توجه به نظرات مردم (نامه ۵۳)
۶. توجه به اقشار ضعیف و کاهش گرفتاری های مردم (نامه ۵۳)
۷. رفع کینه و دشمنی بین مردم (نامه ۵۳)
۸. تلاش برای از بین بردن فساد(نامه ۵۳)
۹. سوء ظن به دشمن حتی هنگام صلح (نامه ۵۳)
۱۰. نظارت بر زیر دستان و انتخاب فرد شایسته برای خدمت به مردم (نامه ۵۳)
❌منبع: نهجالبلاغه
#امام_زمان
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
کشکول۱۱۴
@kashkool114
صدا و سیما بهتره برای مناظرهها از عباس موزون برای مجری استفاده کنه تا آخرت رو یاد کاندیدا بندازه
@kashkool114
هوالعلیم
مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری از شاگردان مرحوم میرزای بزرگ شیرازی در سامرا بود.
میرود محضر امیرالمؤمنین (ع) در حرم زیارت و به آقا امیرالمؤمنین میگوید:
آقا ما داریم برمیگردیم به ایران و میدانم برگردم، سیل مقلّدین و مراجعین در مسائل شرعیه به سمت ما میآید. آقا، یک الگویی را به ما معرفی کنید که من در آیندهی زندگیام، این الگو بشود برایم شاخص، این استقبال دنیا، مرجعیت، عزّت، ثروت و آقایی، ما را غافل نکند.
حاج شیخ عبدالکریم حائری سه ماه نجف می ماند و صبح و شام وقتی حرم مشرّف میشد، از امیرالمؤمنین(ع) همین خواسته را تقاضا میکرد.
سه ماه هم ایشان کربلا میماند.
جمعاً میشود شش ماه. دیگر ایشان داشته باز ناامید میشده که شاید آقا امام حسین(ع) هم مصلحت نمیدانند که معرفی کنند، آن شب با دل شکسته از حرم میرود در همان منزلی که در کربلا اسکان داشتند، ایشان شب میخوابد،
خواب سیدالشهداء (ع) را میبیند. آقا میفرمایند:"شیخ عبدالکریم! از ما یک انسان جامعِ کاملِ وارسته میخواهی به عنوان الگو؟" میگوید: بله آقا.
میفرمایند: فردا صبح وارد حرمِ ما که میخواهی بشوی طلوع فجر، کنار قبرِ حبیب بن مظاهر اسدی، یک جوان ۱۸ سالهای نشسته، عمامهای کرباسی به سر دارد و یک عبای کرباسی ولباس کرباسی هم پوشیده. شما که وارد میشوی، این جوان بلند میشود وارد حرم میشود یک سلامی پایین پا به من میکند، یک سلام به علی اکبر، یک سلام به جمیع شهدا و از حرم خارج میشود. بعد از طلوع فجر. این جوان را دریاب که یکی از انسانهای بزرگ است "
حاج شیخ میفرماید: بیدار شدم.
طلوع فجر، وقتی وارد حرم شدم، دیدم کنار قبر حبیب بن مظاهر، همان گوهری که امام حسین(ع) حواله کرده بود، نشسته است.
وارد شدم، قیام کرد و آمد در حرم، یک سلام به حضرت سیدالشهداء(ع)، یک سلام به حضرت علی اکبر و یک سلام به جمیع شهداء و سپس ازحرم خارج شد. آمد به ایوان و از آنجا به صحن رفت.
دنبالش دویدم. در صحن،صدایش زدم و گفتم: آقا،بایست من با شما کار دارم.
برگشت یک نگاهی به من کرد و گفت: "آقا! عمامهی من عاریتی است "و رفت. از صحن رفت بیرون، رفت در کوچه پسکوچههای کربلا، دنبالش دویدم:آقا! عرضی دارم، مطلبی دارم، بایست. دوباره درحال حرکت برگشت و گفت:
"آقا! عبای من هم عاریتی است "؛ و رفت.
آقای حاج شیخ عبدالکریم میگوید:
دیدم دارد از دستم میرود؛ محصول شش ماه زحمت درِ خانهی دو امام،بااین دو کلمه دارد میگذارد و میرود.
دویدم و خودم را به او رساندم و دستش را گرفتم و گفتم: بایست.عبای من عاریتی است؛ عمامهی من عاریتی است یعنی چه؟
شش ماه التماس کردهام تا شما را معرفی کردهاند، کار دارم با شما.
یک نگاهی به حاج شیخ میکند و میگوید:
چه کسی من را به شما معرفی کرد؟
آقا شیخ عبدالکریم میگوید:
صاحب این بقعه و بارگاه حضرت سیدالشهداء(ع).
به حاج شیخ عبدالکریم میگوید:
امروز چندمِ ماه است؟
حاج شیخ عبدالکریم روز را میگویند.
میگوید: دنبال من بیا.
از کوچه پس کوچههای کربلا میروند تا به خارج از کربلا میرسند. یک تلّی بود که روی آن تل،یک اتاقکی بود. میرسد به درِ آن اتاق و میگوید:
اینجا خانهی من است، فردا طلوع فجر، وعدهی دیدار من و شما همین جا.
میرود داخل و در را میبندد.
مرحوم حاج شیخ فرموده بود: من در عجب بودم؛ خدایا،این چه مطلبی میخواهد به من بگوید که موکول کرد به فردا.چرا امروز نگفت؟!
آن درسی که بناست به من بدهد و زندگی آیندهی من را تضمین کند در معنویت؛ بشود درس؛ بشود پیام.
ایشان میفرماید:
لحظه شماری میکردم. آن روز گذشت تا فردا و طلوع فجر، رفتم بیرونِ کربلا، روی همان تل. پشتِ همان اتاقک. آمدم در بزنم، صدای نالهی پیرزنی از درون آن اتاق بلند بود و صدا میزد:
وَلَدی! وَلَدی. پسرم، پسرم.
در زدم، دیدم پیرزنی با چشمان اشکآلود در را گشود.
گفتم: خانم دیروز یک جوانی زمان طلوع فجر، وارد این خانه شد و گفت اینجا خانهی من است و با من وقت ملاقات گذاشته.این آقا کجاست؟
گفت: این پسرِ من بود، الآن پیشِ پای شما از دنیا رفت.
وارد شدم. دیدم پاهای این جوان به قبله دراز، هنوز بدن گرم.
گفتم: وا أسفا! دیر رسیدم.
یک روز حاج شیخ بر فراز تدریس کرسی درس خارج در قم، این خاطره را نقل کرده بود از دوران جوانی و بعد فرموده بود: آن درسی که آن جوانِ بزرگ و کامل از طرف امام حسین (ع) به من آموخت، درسِ عملی بود.
روز قبل به من گفت:
آقا عمامهی من عاریتی است، عبای من عاریتی است
فردا جلوی چشمانِ من عبا و عمامه را گذاشت و رفت.
میخواست به من بگوید:
شیخ عبدالکریم حائری! مرجعیت،عاریتی است. ریاست،عاریتی است. خانههایتان،عاریتی است.
پولهای حسابتان،عاریتی است. وجودتان،عاریتی است. سلامتیتان،عاریتی است.
هر چه میبینید،عاریه است و امانت است
دل به این عاریهها نبندید. اینها را یا از شما میگیرند و یا حوادث میبرد، یا وارث
@kashkool114
تصاویری از دوره ناصرالدین شاه از قم و حرم حضرت معصومه سلام الله علیها.
کشکول۱۱۴
@kashkool114