eitaa logo
کشکول مجازی
107 دنبال‌کننده
45.6هزار عکس
42.6هزار ویدیو
872 فایل
📥 موضوعات متنوع و مختلف 🤔 موضوعاتی که شاید ربطی به هم نداشته باشند در اینجا ذخیره و مطالب بعد از ارسال در کانال اصلی، از اینجا پاک خواهد شد. در صورت تمایل، در کانال اصلی ما عضو شوید👇 🖱️ https://eitaa.com/joinchat/2307129358C448afc1e38
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم «بیت سوم» در میان بیت سوم، محشری برپا نموده دست تقدیرش حدیث عشق را یکجا سروده گرکه تعبیرم به صورت ننگری، کفرش ندانی او ز شاعر هم بلی، پیش از ازل دل را ربوده تاکه نورِ وجه او روشن کند أرض و سما را بانثار خون خود زنگار از جان‌ها زدوده باهزار و نهصد و پنجاه زخم تیغ و نیزه باب یکتایی به رویِ هر که حق خواهد گشوده آنکه در عرشش خدا بنوشته از نور نجاتش جزحسین بن علی بن ابی‌طالب که بوده؟ سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): @TahamtanPoems ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
بسم الله الرحمن الرحیم «فصل یخبندان» درختان، خشک و عورند و شرر، آذر زند بر جان شکسته استخوان، سرما، زمین در حسرت باران چونان سوزی است صورت‌ها به سرخی می‌زند پهلو و اهل رَشک، با نخوت، به گرماگرم با بُهتان و ابر کینه، هم‌پیمانه با گرد و غبارِ جهل گلو را می‌فشارد تا بمیرد در خودش انسان نه تنها شب، گرفته صورتِ خورشید با ظلمت ستاره ریخته از آسمان چون برگ پاییزان و بوف شوم پوشیده، ردای حضرت سیمرغ و هوهو می‌کند چون صوفیانِ حضرتِ جانان عجب احوال تلخی دارد این پاییز وهم‌انگیز که برده از دلِ عشاق هم، سودای تابستان رها شو تیرِ مانده در میانِ چله‌ی داور بیا تا دور هم گردآوری مردانِ سرگردان بِدم! ای هر دمت بادِ بهاران! ای دمت اعجاز! بِدم! تا طی شود با یک نفس این فصلِ یخبندان سجاد رستمعلی (تهمتن) پ.ن: عور: برهنه، لخت شرر: شراره، شعله آذر: آتش، همچنین ماه نهم از سال هجری شمسی رشک: حسادت، بخل نخوت: خودپسندی، غرور بهتان: تهمت، افترا هم‌پیمانه: هم‌پیاله، همدست تیر: گلوله، بهره و قسمت، ماه چهارم از سال هجری شمسی چله: زهِ کمان، مدت زمان اعتکاف اهل معرفت، چهلمین روز از تابستان یا زمستان داور: اسم خدا به معنی حکم کننده اعجاز: معجزه، خرقِ عادت ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔸 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «فصل یخبندان» درختان، خشک و عورند و شرر، آذر زند بر جان شکسته استخوان، سرما، زمین در حسرت باران چونان سوزی است صورت‌ها به سرخی می‌زند پهلو و اهل رَشک، با نخوت، به گرماگرم با بُهتان و ابر کینه، هم‌پیمانه با گرد و غبارِ جهل گلو را می‌فشارد تا بمیرد در خودش انسان نه تنها شب، گرفته صورتِ خورشید با ظلمت ستاره ریخته از آسمان چون برگ پاییزان و بوف شوم پوشیده، ردای حضرت سیمرغ و هوهو می‌کند چون صوفیانِ حضرتِ جانان عجب احوال تلخی دارد این پاییز وهم‌انگیز که برده از دلِ عشاق هم، سودای تابستان رها شو تیرِ مانده در میانِ چله‌ی داور بیا تا دور هم گردآوری مردانِ سرگردان بِدم! ای هر دمت بادِ بهاران! ای دمت اعجاز! بِدم! تا طی شود با یک نفس این فصلِ یخبندان سجاد رستمعلی (تهمتن) پ.ن: عور: برهنه، لخت شرر: شراره، شعله آذر: آتش، همچنین ماه نهم از سال هجری شمسی رشک: حسادت، بخل نخوت: خودپسندی، غرور بهتان: تهمت، افترا هم‌پیمانه: هم‌پیاله، همدست تیر: گلوله، بهره و قسمت، ماه چهارم از سال هجری شمسی چله: زهِ کمان، مدت زمان اعتکاف اهل معرفت، چهلمین روز از تابستان یا زمستان داور: اسم خدا به معنی حکم کننده اعجاز: معجزه، خرقِ عادت ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔸 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «فصل رستاخیز» ای بهارِ خرّمِ جان‌ها! بیا تعجیل کن رمزِ بگذشتن ز بحران‌ها! بیا تعجیل کن این زمستان، سخت دل‌ها را پریشان کرده است چاره‌ی دردِ پریشان‌ها! بیا تعجیل کن سوزِ بی‌مهری، خلایق را چُنان قندیل کرد ای حضورت، ختمِ بوران‌ها! بیا تعجیل کن شاخه‌های خشک، دستانی به سوی آسمان مرهمِ آلام و افغان‌ها! بیا تعجیل کن دانه‌ها، مؤمن به خورشیدند، حتی پشتِ ابر فصلِ سرسبزیِ بستان‌ها! بیا تعجیل کن اهلِ خدعه، ابرهای تیره را افزون کنند هادمِ بنیانِ بُطلان‌ها! بیا تعجیل کن اهلِ تزویر، آبرو بُردند از دین پیشِ خلق ای تعالی‌بخشِ ایمان‌ها! بیا تعجیل کن این زمستانِ بلا، باللَّه که طولانی شده فصلِ رستاخیزِ انسان‌ها! بیا تعجیل کن سجاد رستمعلی(تهمتن) پ.ن: ۱. بوران: کولاک، طوفان همراه با برف و سرمای شدید ۲. آلام: دردها و رنج‌ها ۳. افغان: ندبه، فریاد و زاری، فَغان ۴. خدعه: فریب ۵. هادم: نابود کننده ۶. اساس، بنیاد، شالوده ۷. بطلان: باطل بودن، فاسد بودن، پوچی ۸. تزویر: ظاهرسازی، ظاهرنمایی ۹. رستاخیز: قیام، به پا خاستن، بیداری ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔸 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «ملت سلمان» مطربان، دف زن و سرمست و غزلخوان شما بلبلان، بنده‌ی خوشخوانِ سرِ خوان شما مُلکِ دارا، قدمِ کوچکی از ساحتتان جام‌جم خلعتیِ نوکر دیوانِ شما گردشِ دورِ فلک، هست طوافی به مُدام مِهر را روز نویش حاصل احسان شما کامِ عطشانِ زمین، در طلبِ جام شما آسمان، خواب خوشش، برکتِ نیسانِ شما تا گشایش شود اندر گرهِ اهلِ زمان گیسویش بید، گِره داده به ایوانِ شما نرگس و لاله و سوسن، همگی چشم به راه مرهمِ زخمِ جهان است نهان‌جانِ شما بهر آمادگیِ عرصه‌ی دنیا به جلوس عزمِ خود، جزم کند ملتِ سلمان شما سجاد رستمعلی(تهمتن) پ.ن: ۱. مطرب: به طرب آورنده، خواننده، نوازنده ۲. خوان: ضیافت، مهمانی، بساط، سفره ۳. دارا: داریوش اول ملقب به داریوش کبیر، نخستین پادشاه سلسله هخامنشیان ۴. ساحت: قلمرو، پیشگاه ۵. جام جم: پیاله کیخسرو که توسط حکما ساخته شده و جهان در آن هویدا بود. ۶. خلعتی: هدیه، پاداش ۷. دیوان: دولت ۸. گردش دور فلک: چرخش یک دور کامل اجرام آسمانی در مدار خود ۹. طواف: گرد چیزی گشتن ۱۰. مُدام: مستمر، همچین ته پیاله شراب ۱۱. مهر: رب النوع آفتاب ۱۲. نیسان: بارانی که به مدت بیست روز پس از بیستم فروردین باریده، آن را جمع کرده و به آن دعا می‌خوانند. ۱۳. ایوان: کاخ پادشاه ۱۴. نهان‌جان: جانِ پنهان ۱۵. عرصه: مجموع زمین و بنای متعلق به آن ۱۶. جلوس: بر مسند حکمرانی قرار گرفتن ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔸 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «بهاران» آمد ترنم جان، ای بلبل خوش الحان! تصنیف تازه‌ای گو، آواز تازه‌ای خوان چشمم چو فرش راهش، سرخ از سر پگاهش شب را وداع گویید، آمد چو مهرِ تابان اسپند و عنبر آرید، و إن یکاد خوانید جان مرا بگیر و، دور سرش بچرخان بنیان محکم آمد، عشق مجسم آمد آذین به ریسه کن دل، آمد صعودِ انسان بین خوان رحمت آمد، راه سلامت آمد مخروبه عالم از جنگ، از نو شود گلستان برگو به تاج‌داران، از ندبه‌های یاران پایین ز تخت آیید، سر می‌رسد بهاران سجاد رستمعلی(تهمتن) پ.ن: ۱. ترنم: نغمه، زیبا کردن نغمه در تلاوت قرآن ۲. تصنیف: ترانه ۳. پگاه: فجر، سحر ۴. مهر: خورشید ۵. اسپند: اسفند ۶. عنبر: ماده‌ای خوشبو و خاکستری رنگ ۷. و إن یکاد: آیه‌ای از قرآن برای جلوگیری از چشم زخم ۸. بنیان: بنیاد، اساس ۹. مجسم: مصور ۱۰. آذین: چراغانی، آیینبندی ۱۱. صعود: عروج ۱۲. خوان: بساط ۱۳. ندبه: تضرع، زاری ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔸 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «یارِ تو» در ساحتِ جان، تشنه‌ی دیدارِ تو باشیم صد یوسف اگر هست، خریدار تو باشیم وقتی تو طبیب آمده‌ای جانِ زمین را افتاده به خاکیم که بیمار تو باشیم گویند که از هر نفست عشق برویَد ما طالب عشقیم و هوادار تو باشیم اسب ارچه به اشعار نجیب است ولی سگ... بگذار که ما عبدِ وفادار تو باشیم باران! به تَنِ مزرعه إعجاز نداری! بگذار که ما دشت نمکزار تو باشیم گردن بزنی هم، چو به مژگانِ سَنانت فخریست که ما کشته‌ی کشتار تو باشیم تنهاییِ ما روزنه‌ای بود به امید از غیر بریدیم مگر یارِ تو باشیم سجاد رستمعلی (تهمتن) پ.ن: ۱. ساحت: عرصه، میدان ۲. جان: حیات، زندگی ۳. طبیب: دانا به دوا و علاج و دارو و درمان، حکیم ۴. ارچه: اگرچه ۵. إعجاز: معجزه ۶. مژگان سنان: مژه‌های تشبیه شده به سرنیزه ۷. فخر: افتخار، سربلندی ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️ عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔸 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «خان دهم» تو که رفتی، همه‌ی شهر، پر از ولوله شد بزمِ بدخواهیِ ما، مملو از هلهله شد توکه رفتی، دلِ من، یخ زد و از رفتن ماند سرِ سرگشته‌ی من، ساکن و بی‌حوصله شد تو که رفتی، غزلم مُرد، سیه شد شعرم و وجود سخنم، غمزده و پر گِله شد عاشقی، حرفه‌ی بیچارگیِ رندان شد رونق افتاد ز بازار و غزل بی‌صله شد رقصِ بدمستی امواج و غروبِ مهتاب حاکی از رفتن تو، آمدنِ زلزله شد فکر، عریان شد و در یادِ تو سرگردان گشت و خیال از پیِ تو، جاری و بی‌شاکله شد پیرِ ما، تَرک مِی و میکده و ساغر کرد و پیِ عطرِ تنت، همره با قافله شد ره دراز است میانِ تو و این غمزدگان خارِ ره سهل بوَد، فاصله خود مسئله شد چون تهمتن، ز پِی‌ات هفت نَه، نُه خان آمد بر درِ خان دهم، چیره‌ی این فاصله شد سجاد رستمعلی (تهمتن) پ.ن: ۱. ولوله: جوش و خروش، غوغا، فریاد ۲. بزم: مجلس عیش و عشرت و باده‌گساری ۳. بدخواهی: کینه‌ورزی، عداوت و دشمنی ۴. هلهله: سر و صدای حاکی از شعف ۵. سرگشته: عاشق ۶. رندان: آن‌که در باطن پاک‌تر و پرهیزکارتر از ظاهر باشد، عارف ۷. رونق: فعال و شکوفا بودن چیزی ۸. صله: مالی که امیران در مقابل سرودن شعر به شعرا می‌بخشیدند. ۹. بدمستی: عربده و هرزه‌گویی و بدخویی در هنگام مستی ۱۰. شاکله: شکل، صورت ۱۱. ساغر: جام ۱۲. قافله: کاروان ۱۳. غمزده: مصیبت دیده ۱۴. تهمتن: رستم، تخلص شاعر ۱۵. خان: مرحله ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️ عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔸 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «ماه خدا» رمضان، ماه خدا، ماه صلاة است و صیام نبَود روزه‌ی بی‌آب و غذا، کامل و تام شرط اول که: زبان، حفظ کنی در همه حال بیمِ غم نیست، چو شمشیر بماند به نیام شرطِ دوم که: نگه سوی سلامت ببری که ز دیدن بُکند دل، هوس فعل حرام شرطِ سوم که: خیالت ز هوا دور کنی آنکه نفسش شده سرکش، نشود اهلی و رام شرطِ چهارم که: ز تو هیچ گزندی نرسد به دل و مال و تن غیر، ولو حدّ کلام شرطِ پنجم که: به احوال فقیران برسی به همان نحو که رب داده به تو، قوت و طعام ای تهمتن! چو محقق نکنی آنچه که رفت نرسد سود، ازین روزه و از ذکر و قیام سجاد رستمعلی(تهمتن) پ.ن: ۱. صلاة: نماز، دعای بدون شر، دین، رحمت، استغفار ۲. صیام: روزه‌داران، همچنین روزه گرفتن ۳. تام: تمام و کمال ۴. بیم: هراس، نگرانی ۵. نیام: غلاف شمشیر ۶. سلامت: حفظ و رعایت رسوم ۷. فعل حرام: نابایسته، کاری که به جا آوردنش گناه است. ۸. هوا: میل و خواسته نفس ۹. سرکش: یاغی، نافرمان ۱۰. اهلی: دست‌آموز ۱۱. رام: فرمانبردار ۱۲. گزند: آسیب، رنجش ۱۳. غیر: دیگران ۱۴. نحو: شیوه، روش ۱۵. قوت: غذا، مائده ۱۶. طعام: خوراکی ۱۷. محقق: بجا آوردن ۱۸. رفت: گفته شد ۱۹. ذکر: یاد کردن خدا را و آن را بیان کردن ۲۰. قیام: مجاز از نماز ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️ عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔸 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «عافیت» به دعای سحری، باز دلم شادان است گوییا برکتِ شعر و غزل از ایمان است نه که من، مؤمن و از اهلِ طریقت باشم دستِ خوبان، ز پی‌ام در طلبِ درمان است من فقط ذکرِ لبم، عاقبتِ خیرِ شماست آبرو نیست مرا، لیک خدا رحمان است گر شهودی ز لبِ عشق شود نوشِ لبی گذر ما ز پلِ عدلِ خدا آسان است و رفاقت، نه که دنیا، که به عقبا باقی است و شهادت سببِ عافیتِ انسان است سجاد رستمعلی (تهمتن) پ.ن: ۱. شادان: شاد، خوشحال ۲. گوییا: انگار که ۳. اهل طریقت: مطیع و منقاد حکم رسول‌الله (ص)، اهل عرفان عملی، سالک، اهل تزکیه باطن ۴. شهود: آشکار شدن حقایق در دل ۵. نوش: گوارا ۶. عقبا: آخرت ۷. عافیت: رستگاری، نجاح ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️ عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔸 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «حدیثِ باران» امشب چه خوش سروده، ایزد حدیثِ باران مِی می‌چکد از این مَه، در ماهِ روزه‌داران این مژده سر رسیده، نَجمی دگر دمیده شاهی جوان رسیده، از تیره‌ی نگاران شد چشمِ صاحبِ خاک، روشن ز نور افلاک از بَدرِ آن شهِ پاک، شد عیدِ خاکساران بر سبقه‌ی پریشان، رو کن به سوی ایشان حاجت بِبر به پیشِ، آن ناجی دُچاران برگو به شاهِ مَستان، ساقیِ حق‌پرستان کوری چشمِ پَستان، جامی بده به یاران سجاد رستمعلی (تهمتن) پ.ن: ۱. ایزد: خدا ۲. حدیث: ماجرا، حکایت ۳. مژده: خبر خوش، بشارت ۴. سر رسیده: ناگهانی وارد شده ۵. نجم: ستاره، کوکب ۶. تیره: دودمان، نسل ۷. نگار: معشوق، دلبر ۸. صاحبِ خاک: ابوتراب، لقب امیرالمؤمنین(ع) ۹. افلاک: چرخ، گردون، سپهر، آسمان‌ها ۱۰. بدر: ماه کامل، ماه شب چهارده ۱۱. خاکسار: خاک‌آلوده، آنچه همانند خاک است، آنچه متعلق به ابوتراب است. ۱۲. سبقه: سابقه، پیشینه ۱۳. پریش: سرگردان، سرگشته ۱۴. حاجت: درخواست ۱۵. ناجی: نجات‌دهنده ۱۶. دچار: گرفتار، مبتلا ۱۷. حق‌پرست: یکتاپرست، مؤمن ۱۸. مست: عاشقِ مستغرق در معشوق، صاحبِ شوق ۱۹. پست: فرومایه ۲۰. جام: ساغر، پیاله، ظرف شراب، قلب عارف که مالامال از معرفت باشد. ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️ عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔸 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «شام قدر» من گنهکارم ولی تو ذات رحمت، ذات جود عفو بنما کرده‌ام را، ای خداوند وَدود! در تمامِ طولِ عمرم، یک عمل شایسته نیست دیده‌ی رحمت گشا بر آنچه عبدت کرده بود راهِ من، راه هواها، راه پستی و نزول راه تو، راه تکامل، راه اعجاز و صعود بی‌نیازی، از من و هر بنده‌ای، مولای من! نور را هرگز نباشد خواهشِ گرما و دود من ولی بی‌تو خرابم، بی‌تو گندابی پلید آب می‌گندد جدا گر افتد از جریانِ رود نامِ من را خط مزن از جرگه‌ی دلدادگان بی نگاه تو مرا از زندگی باشد چه سود؟ شامِ قدر آمد، مرا قدری برای توبه نیست تو خودت گفتی که توّابی به عبدِ بی‌وجود یارب امشب دوستانم را اجابت کن به خیر نامِ من را هم کسی شاید به بخشش برده بود سجاد رستمعلی (تهمتن) پ.ن: ۱. ذات: حقیقت هر چیز ۲. جود: بخشش، کرم ۳. عفو: چشم‌پوشی، اغماض ۴. کرده: فعل، عمل، کردار ۵. ودود: بسیار مهربان ۶. شایسته: پسندیده، صالح ۷. عبد: بنده، تسلیم ۸. هوا: خواهش‌های نفسانی ۹. تکامل: به کمال رسیدن ۱۰. اعجاز: معجزه ۱۱. صعود: ترقی کردن ۱۲. خواهش: مشیت ۱۳. خراب: نادرست، فاسد، تباه ۱۴. گنداب: مرداب، باتلاق ۱۵. پلید: آلوده، خبیث ۱۶. جرگه: دسته، جمعیت ۱۷. دلداده: عاشق، شیفته ۱۸. قدر: اندازه، ارزش، رتبه ۱۹. توّاب: بسیار توبه و توجه کننده ۲۰. بی‌وجود: پست، حقیر ۲۱. اجابت: برآوردن خواسته ۲۲. بخشش: مغفرت، آمرزش ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️ عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔸 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems