eitaa logo
کشکول طنازی...😂😂( صلواتی )
211 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
16.3هزار ویدیو
48 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
من و درخت و آن گربه سفید و خدایی که حواسش به تشنگی همه موجودات است. از گرمای شدید ظهر کلافه شدم. آبمیوه خریدم. گرم بود. از فروشنده یخ خواستم، با اکراه یخ داد. برای رسیدن به خانه، از چهار مسیر حق انتخاب داشتم. مسیر چهارم را انتخاب کردم تا بیشتر قدم بزنم. آبمیوه تمام شده بود اما یخ بزرگ داخلش آب نشده بود. انداختم کنار درختی تا آن درخت هم سهمی ببرد. سرو کله گربه سفید هم پیدا شد. شروع کرد به لیس زدن یخ. چقدر تشنه بود. انگار داشت از عطش هلاک می شد. قربان خدا بروم که در دل من هوس آبمیوه انداخت ، آبمیوه را به دلم نچسباند تا یخ طلب کنم. از بین یخ ها، آن یخ بزرگ را جلوتر و دم دست آن فروشنده گذاشت. به فکرم انداخت که از بین آن چهار مسیر، مسیر چهارم را انتخاب کنم تا هم آن درخت و هم آن گربه سفید تشنه، سیراب شوند. اما دلها بسوزد به اون آقایی که بین دو نهر آب، لب تشنه...😭😭😭 بودند دیو و دد همه سیراب و می‌مکید      خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا