هدایت شده از روایت ها و حکایت ها
#حکایت_داستان
شاگرد همیشه خندان!
یک محصل عزیزی میگفت:
🍃 استادی داریم که همیشه می گوید شماره آدم های اطرافتان را با نام های زیبا در گوشی تان ذخیره کنید…
🍃 حتی اگر یک نفر را می شناسید که صفت زشتی دارد باز هم شما کنار اسمش برعکسش را بنویسید ،
🍃 بگذارید چشمانتان به زیبا دیدن عادت کند!
▫️ او معتقد است تکرار یک زیبایی حتی اگر صادقانه نباشد باور آدم را عوض می کند …
▫️ راستش یک روز بدون آنکه متوجه شود به گوشی اش زنگ زدم روی صفحه افتاده بود
▫️ "شاگرد همیشه خندانم! "
▫️نمیدانید در آن لحظه از آن جمله چقدر لذت بردم و از آن به بعد انگار دلم میخواهد بیشتر بخندم …
🔻او راست می گوید گاهی یک جمله زیبا خیلی ساده می تواند باور خودت و دیگران را تغییر دهد …!
https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
۴٠سال!!!
آیت الله جوادی آملی
تاریخچه تفسیر قرآن گفتن ما:
در سال 1400 هجری قمری، بعد از اینکه طبق معمول درسی که در مدرس مدرسه سعادت عرض می شد به پایان رسید، من تنها نشسته بودم و شرکت کنندگان درس رفته بودند. من هیچ فکر نمیکردم که در فردای آن روز چه باید شروع بکنیم! گفتیم حالا میرویم تصمیم میگیریم، دروس رایج عقلی و نقلی که آن روز داشتیم فکر بکنیم که چه کتابی را، چه درسی را، چه فقهی را، چه مثلاً اصولی را، چه کلامی را، چه علوم عقلی را شروع بکنیم! همان جا که نشسته بودم دفعتاً به ذهنم رسید که ما تفسیر را شروع بکنیم؛ نه قبلاً فکری داشتیم، نه با کسی مشورت کردیم، نه کسی به ما گفت.
در آن روز به ذهن ما آمد که تفسیر را شروع بکنیم. خدای سبحان این را در ذهن ما القا کرد ما در همان مدرس مدرسه مرحوم سعادت تفسیر را شروع کردیم.
طولی نکشید که جمعیت بیش از وسعت آن مدرس بود، رفتیم مهدیه مرحوم آقای اسلامی(رحمة الله علیه)، طولی نکشید که آنجا هم کافی نبود، رفتیم مسجد محمدیه، طولی نکشید که مسجد محمدیه هم کافی نبود در کوتاهترین مدت ما از مدرس مدرسه سعادت به مسجد اعظم ـ ساخته آیت الله العظمی بروجردی(قدّس الله نفسه الزکیة) ـ منتقل شدیم.
الآن که روز جمعه بیست و سوم شعبان المعظم 1441 هجری قمری است تقریباً چهل سال این تفسیر طول کشید.
#حکایت_داستان
#نکات_قرآنی
○○●●○○●●○○●●
[روایت ها وحکایت ها]