eitaa logo
کشکول صلوات بر محمدوآل محمدص
234 دنبال‌کننده
25.3هزار عکس
25.1هزار ویدیو
198 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم درشب #میلادحضرت_امام_حسن_عسگری_ع #پدرحضرت_صاحب_الزمان_عج #درسال_١۴٠١ این کانال درایتاراه اندازی می‌شود. #بیادشهیدبسیجی_علیرضا_فرج_زاده_وپدرمرحوممون_کربلایی_حاج_هوشنگ_فرج_زاده. که در ایام چهارمین سالگرد درگذشتش هستیم #صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
💐💐💕💕💕💕💕💕💐💐 ١٢ 👈خاطره زیبایِ توسط در تاریخ ۹ آذر ۱۴۰۱ ‏✨✨سوار اتوبوس شدم و دیدم یک دختر خانم خوش صورت و خوشگل نشسته و شالش روی شونه هاشه، آروم رفتم کنارش نشستم بعد از چند دقیقه گفتم دختر خشگلم شالت افتاده پایین ها!!! 💫دختر خیلی سرد گفت: میدونم گفتم : خب نمیخوای درستش کنی؟ فورا گفت: نه 🌸گفتم: خب موهاتو گردنتو داره نامحرم میبینه، نگاه کن اون ‏پسرای جوون چشماشونو ازتو برنمیدارن دارن از نگاه کردن به تو لذت میبرن، هم تو هم اونا دارین گناه میکنین ! هنوز نزدیک _حرم_امام_رضاییم ها!!! 💫دختر برگشت به من نگاه کرد منتظر بودم هرلحظه شروع کنه به فحاشی و دعوا، اما یهو زد زیر گریه سرشو گذاشت رو شونم و با گریه گفت:. آخه شما ‏چی میدونید از زندگی من؟! 🌼صبح تاشب دوشیفت مثل سگ کار میکنم نمیتونم زندگی کنم پدرو مادرم هر دوتا مریضن، پدرم نمیتونه کار کنه و خرج خونه و درمان اونا افتاده گردن منه بدبخت! نه خواهر دارم نه برادر، دیگه نمیتونم بریدم. ۲۱ سالمه ولی مثل ۵۰ ساله ها شدم! 💫‏به دختر گفتم : عزیزم کن برو پیش بگو: به خاطر تو حجابمو درست میکنم، تو هم این خواسته ی منو برآورده کن. دختر گفت: به خدا روم نمیشه چند ساله حرم نرفتم. 🌺همون لحظه یک خانم مانتویی متشخص و موجه سوار اتوبوس شد و روبروی ما نشست. دختر گفت: همون اطراف حرم ‏دو جا فروشندگی میکنم ولی آخرماه کلا پنج شش میلیون بیشتر دستمو نمیگیره واقعاً خسته شدم. 💫گفتم: با امام رضاع معامله میکنی یانه؟ با چشمای پر از اشک گفت: آره. همینجا جلوی شما به قول میدم حجابمو درست کنم ایشونم به زندگی سامان بده، الانم میشه شما شالمو برام ببندین؟ 🌼منم مشغول بستن ‏شال شدم که یک دختر خانم محجبه همسن خودش اومد جلو و یک گیره ی خوشگل بهش داد و گفت: اینم به خاطر محجبه شدنت. شالو که بستم، گفت:. میشه یک عکس ازم بگیری ببینم چطور شدم؟ ازش عکس گرفتم همونطور که نگاه میکرد اون خانم مانتویی گفت: دختر گلم اسمت چیه؟ دختر گفت:. 🌱گفت:. من پزشکم و منشی مطبم حامله است و دیگه نمیخواد بیاد سرکار. دنبال یک منشی خوبی مثل خودت میگردم بامن کار میکنی؟ 🍂دختر همونطور که چشماش پر از ذوق و خوشحالی بود گفت: ولی منکه بلد نیستم خانم گفت: اشکال نداره یاد میگیری از ۸ تومان شروع میشه کار که یاد گرفتی ‏تا ۱۰ تومان هم زیاد میشه قبول؟ دختر همونطور که بی اختیار میخندید گفت : قبول 🍃برگشت سمت من و محکم بغلم کرد و گفت :. خدایا شکرت دمت گرم. همه خانم های داخل اتوبوس درحال تماشای اون بودن و خوشحال. ✨من یک کیسه پلاستیکی دستم بود دادم بهش گفت: این چیه؟ گفتم:. این غذای . ‏من خادمم و این ناهار امروزم بود هرهفته میبرم با پسرم و آقامون میخوریم این هفته روزی شما بود. دوباره زد زیر گریه ولی از خوشحالی بود نمیدونست چی بگه؟؟ منکه رسیدم به مقصد و باید پیاده میشدم به سرعت گوشیش رو بیرون آورد و گفت:. میشه یک سلفی باهم بگیریم؟ عکس گرفتیم و ‏شماره منو گرفت و پیاده شدم... 💕💐🌱🌱🌱🌱🌱💐💕 میشه آیا در همینجا که شفیع ما هم بشه بدرگاه خودت؟ چون من چن وقته تو اصفهان چون خودت خواسته ای وسرش منت گذاشته ای.و آیامیشه قسمش🙈😭 بدیم به : باب الحوائجی پدرش، تا ازش بخواهیم این متن رو میخونن ایشون خصوصا ودیگر مریضهایی که چشم وامیدشون به دعای خوبانه بیان برای تشکر از لطف هر چه سریعتر توفیقش بده تا توکل کنه کم هم نیاره که محکمتر از اینی که تا حالا بوده، به برکت با احترام به خودت وخاندان کرم، اهل بیت ع حقیر کمترین ١۴٠١ ✾📚 @Dastanayekhobanerozegar 📚✾ @dastanayekhobanerozegar