💐💐💕💕💕💕💕💕💐💐
#داستان۵١٢
👈خاطره زیبایِ
#امر_بمعروف_و_نهی_از_منکر توسط
#یکی_از_خادمان_حرم_امام_رضا_ع
در تاریخ ۹ آذر ۱۴۰۱
✨✨سوار اتوبوس شدم و دیدم یک دختر خانم خوش صورت و خوشگل نشسته و شالش روی شونه هاشه، آروم رفتم کنارش نشستم بعد از چند دقیقه گفتم دختر خشگلم شالت افتاده پایین ها!!!
💫دختر خیلی سرد گفت:
میدونم
گفتم :
خب نمیخوای درستش کنی؟
فورا گفت:
نه
🌸گفتم:
خب موهاتو گردنتو داره نامحرم میبینه،
نگاه کن اون پسرای جوون چشماشونو ازتو برنمیدارن دارن از نگاه کردن به تو لذت میبرن،
هم تو هم اونا دارین گناه میکنین #فدات_شم!
هنوز نزدیک _حرم_امام_رضاییم ها!!!
💫دختر برگشت به من نگاه کرد منتظر بودم هرلحظه شروع کنه به فحاشی و دعوا،
اما یهو زد زیر گریه سرشو گذاشت رو شونم و با گریه گفت:.
آخه شما
چی میدونید از زندگی من؟!
🌼صبح تاشب دوشیفت مثل سگ کار میکنم نمیتونم زندگی کنم پدرو مادرم هر دوتا مریضن،
پدرم نمیتونه کار کنه و خرج خونه و درمان اونا افتاده گردن منه بدبخت!
نه خواهر دارم نه برادر،
دیگه نمیتونم بریدم.
۲۱ سالمه ولی مثل ۵۰ ساله ها شدم!
💫به دختر گفتم :
عزیزم
#تو_سختی_های_زندگی
#به_خدا_توکل کن
برو پیش #امام_رضا_ع
بگو:
به خاطر تو حجابمو درست میکنم، تو هم این خواسته ی منو برآورده کن.
دختر گفت:
به خدا روم نمیشه چند ساله حرم نرفتم.
🌺همون لحظه یک خانم مانتویی متشخص و موجه سوار اتوبوس شد و روبروی ما نشست.
دختر گفت:
همون اطراف حرم دو جا فروشندگی میکنم ولی آخرماه کلا پنج شش میلیون بیشتر دستمو نمیگیره واقعاً خسته شدم.
💫گفتم:
با امام رضاع معامله میکنی یانه؟
با چشمای پر از اشک گفت:
آره.
همینجا جلوی شما به #امام_رضا_ع قول میدم حجابمو درست کنم ایشونم به زندگی سامان بده،
الانم میشه شما شالمو برام ببندین؟
🌼منم مشغول بستن شال شدم که یک دختر خانم محجبه همسن خودش اومد جلو و یک گیره ی خوشگل بهش داد و گفت:
اینم #هدیه_ی_من_به_شما به خاطر محجبه شدنت.
شالو که بستم، گفت:.
میشه یک عکس ازم بگیری ببینم چطور شدم؟
ازش عکس گرفتم همونطور که نگاه میکرد اون خانم مانتویی گفت:
دختر گلم اسمت چیه؟
دختر گفت:.
#عاطفه
🌱گفت:.
#عاطفه_جان
من پزشکم و منشی مطبم حامله است و دیگه نمیخواد بیاد سرکار.
دنبال یک منشی خوبی مثل خودت میگردم بامن کار میکنی؟
🍂دختر همونطور که چشماش پر از ذوق و خوشحالی بود گفت:
ولی منکه بلد نیستم
خانم گفت:
اشکال نداره یاد میگیری
#حقوقتم از ۸ تومان شروع میشه کار که یاد گرفتی تا ۱۰ تومان هم زیاد میشه قبول؟
دختر همونطور که بی اختیار میخندید
گفت :
قبول
🍃برگشت سمت من و محکم بغلم کرد و گفت :.
خدایا شکرت
#امام_رضا_ع دمت گرم.
همه خانم های داخل اتوبوس درحال تماشای اون بودن و خوشحال.
✨من یک کیسه پلاستیکی دستم بود دادم بهش گفت:
این چیه؟
گفتم:.
این غذای #امام_رضاست.
من خادمم و این ناهار امروزم بود هرهفته میبرم با پسرم و آقامون میخوریم این هفته روزی شما بود.
دوباره زد زیر گریه ولی از خوشحالی بود نمیدونست
چی بگه؟؟
#فقط_تشکر_میکرد
منکه رسیدم به مقصد و باید پیاده میشدم به سرعت گوشیش رو بیرون آورد و گفت:.
میشه یک سلفی باهم بگیریم؟
عکس گرفتیم و شماره منو گرفت و پیاده شدم...
💕💐🌱🌱🌱🌱🌱💐💕
#آخدا
میشه آیا
#امام_رضا_علیه_السلام
در همینجا
که شفیع ما هم بشه بدرگاه خودت؟
چون من
#یه_دختر_عموی_بزرگواری_دارم
چن وقته تو اصفهان #کسالت_داره
چون خودت خواسته ای وسرش منت گذاشته ای.و
#شده_چشم_وچراغ_یه_طایفه
آیامیشه قسمش🙈😭 بدیم به :
باب الحوائجی پدرش، #حضرت
#موسی_ابن_جعفر_علیه_السلام
#شفای_عاجل_شو_امضاء_کنه
تا ازش بخواهیم
#با_دعای_همه_ی_خوبانی_که
این متن رو میخونن
ایشون خصوصا ودیگر مریضهایی که چشم وامیدشون به دعای خوبانه
#بزودی_بپابوسی_امام_رضا_ع بیان
برای تشکر از لطف هر چه سریعتر #شما_اهل_بیت_علیهم_السلام
#خدایا
توفیقش بده تا
توکل کنه
کم هم نیاره
که محکمتر از اینی که تا حالا بوده، #بازم_باشه
به برکت #صلوات_علی_الدوام
#به_روح_امام_رضا_ع_و
#_پدر_و_پسرش
با احترام به خودت
وخاندان کرم، اهل بیت ع
حقیر کمترین
#محمدرضا_فرج_زاده
#بیست_وششم_آذرماه١۴٠١
✾📚 @Dastanayekhobanerozegar
📚✾ @dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
هدایت شده از کشکول طنازی...😂😂( صلواتی )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی ظرف میشوری....
چقدر این خوب بود🤩
#حجاب
#امر_بمعروف_و_نهی_از_منکر
┏━ 🕊 ━
😊 #کشکول_طنازی (صلواتی )
😂😊😊😂
https://eitaa.com/kashkoole_tanazy
.کانال
#کشکول_صلوات_برمحمدوآلمحمدص
💐 @kashkoolesalavat
💐 @kashkoolesalavat