#داستان۴۶٧
🗣مردي کنار بيراهه اي ايستاده بود.
ابليس را ديد که با انواع طنابها به دوش در گذر است.
کنجکاو شد و پرسيد:
#اي_ابليس، اين طنابها براي چيست؟
👹جواب داد:
براي اسارت آدميزاد.
طنابهاي نازک براي افراد ضعيف النفس و سست ايمان،
طناب هاي کلفت هم براي آناني که دير وسوسه مي شوند.
سپس از کيسه اي طناب هاي پاره شده را بيرون ريخت و گفت:
اينها را هم انسان هاي با ايمان که راضي به رضاي خدايند و اعتماد به نفس داشتند،
پاره کرده اند و اسارت را نپذيرفتند.
🗣مرد گفت:
طناب من کدام است ؟
👹ابليس گفت:
اگر کمکم کني که اين ريسمان هاي پاره را گره زنم، خطاي تو را به حساب ديگران مي گذارم.
مرد قبول کرد.
👹ابليس خنده کنان گفت:
عجب،
پس با اين ريسمان هاي پاره هم مي شود انسان هايي چون تو را به بندگي گرفت!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
خدایا
توفیق بده که
اسیر شیطان نَشویم
به برکت صلوات وسلام بر محمدوآل محمد ص
┅═✼🍃🌹🌷🌹🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار