💐💐💐💐💐
#داستان۶٩٣
یکی از #انصار را نیازی پیش آمد و #پیامبر «ص» را از آن آگاه ساخت
#پیامبر «ص» فرمود:
هرچه در خانه داری بیاور و چیزی را بیارزش مشمار
آن انصار به خانهاش رفت نمدزینی و قدحی را با خود آورد.
#پیامبر «ص» فرمود:
کی اینها را میخرد؟
مردی گفت:
آنها را به یک درهم خریدارم.
فرمود:
کی بیشتر میخرد؟
مردی گفت:
به دو درهم.
#پیامبر_ص_فرمود:
مال تو
آنگاه به مرد انصاری گفت
: با یک درهم طعامی برای خانوادهات فراهم ساز،
و با درهم دیگر تبری بخر
و چون آن مرد تبر را با خود آورد،
فرمود:
کی دسته ای برای این تبر دارد؟
یکی از حاضران گفت:
من!
#پیامبر «ص» آن را گرفت و با دست خود در تبر محکم کرد،
و به انصاری فرمود:
برو هیزم جمع کن،
و #هیچ_خار تر و خشکی را اندک مشمار (و همه را بردار!)؛
آن مرد چنین کرد و پس از پانزده روز آمد و وضع زندگیش خوب شده بود.
#پیامبر «ص» فرمود:
#این برای تو
#نیکوتر از آن است که روز قیامت در حالی وارد محشر شوی که بر صورتت #لکههای_صدقه (هایی که از مردم گرفته ای)، دیده شود.
از کتاب
📚 #الـحـیـاة|ج۵|ص۴۶۲
.#کانال_کشکول👇👇👇
#صلوات_بر_محمدوآل_محمدص
💐 @kashkoolesalavat
💐 @kashkoolesalavat