#داستان٣۸٩
🌸🍃🌸🍃
پس از آن که جنگ خیبر پایان یافت و اموال خیبر به عنوان غنیمت، طبق #دستور_پیغمبراسلام (ص) بین مسلمین تقسیم گردید،
یک زن یهودی به نام زینب دختر حارث که دختر برادر مَرحَب باشد برّه ای کباب شده را به عنوان هدیه تقدیم آن حضرت و همراهانش کرد.
زن یهودی پیش از آن که برّه را تحویل دهد، از اصحاب سؤال کرد که پیغمبر خدا کجای گوسفند را بهتر دوست دارد؟
اصحاب اظهار داشتند:
#پیامبرخدا (ص)، دست آن را بهتر از دیگر اعضایش دوست دارد.
پس آن، زن یهودی تمامی برّه را آغشته به زهر نمود، مخصوصاً دست آن را بیشتر به زهر آلوده کرد و جلوی حضرت و یارانش نهاد.
حضرت مقداری از دست برّه را تناول نمود و سپس به اصحاب خود فرمود:
از خوردن آن دست بکشید، زیرا که گوشت این برّه مسموم است.
پس از آن، حضرت رسول (ص) آن زن یهودی را احضار و به او فرمود: چرا چنین کردی؟
او در جواب گفت:
برای آن که من با خود گفتم، اگر این شخص پیغمبر باشد به او آسیبی نمی رسد وگرنه از شرّ او راحت می شویم.
و چون حضرت سخنان او را شنید، او را بخشید،
ولی پس از آن جریان، حضرت به طور مکرّر می فرمود:
غذای خیبر مرا هلاک، و درونم را متلاشی کرده است.
بحارالا نوار: ج 21، ص 5 6
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#نثار_حضرت_رسول_اعظم_ص
#صلوات
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار👆👆👆